بخشی از مقاله

چکیده         

امروزه اغلب سازمانها به دنبال انتخاب و پیاده سازی معیارهای سرآمدی مناسب جهت ارتقای سطح کیفی خدمات و  محصولات خود و در نهایت خلق ارزش جهت کلیه ذینفعان می باشند از این رو استقرار معیارهای سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک اجتناب ناپذیر شده است. هدف از این مقاله تبیین معیارهای سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک با  توجه به ویژگیهای خاص سازمانهای ایرانی است تا بدین وسیله زمینه لازم جهت توسعه سرمایههای انسانی، اجتماعی و سرآمدی سازمانها را فراهم نماید.

برای انجام این پژوهش علاوه برمطالعه مبانی نظری پژوهش ازفن دلفی فازی جهت پالایش و انتخاب معیارهای سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک بهره گرفته شده است، ایده سنجی بعمل آمده درچهارمرحله وبا استفاده ازرویکرد چنگ ولین مورد پالایش قرارگرفته است. جامعه آماری پژوهش را 30 نفر از خبرگان صنعت و دانشگاه تشکیل دادند.

جهت بررسی و تحلیل در ابتدا 47 معیار، برگرفته از مدلهای تعالی سازمانی انتخاب گردید، که پس از پالایش نظرات خبرگان، 13 معیار تایید و در سه دسته راهبردها، فرایندها و نتایج قرار گرفت.تابدینوسیله به کمک معیارهای استخراج شده مسیر سرآمدی دانش استراتژیک برای سازمانها روشن گردد و بتوانند هر چه سریعتر به تحقق سرآمدی در سازمان اقدام نمایند.

مقدمه

بسیاری از محققان معیارهای سرآمدی را به عنوان چارچوب عملیاتی در زمینه بهبود عملکرد سازمانها در نظر میگیرند. ارزیابی و بازنگری یکی از مهم ترین فعالیت ها در هر سازمان است و اصلاح فرآیندها و رویه های انجام کار بدون بررسی نتایج و مطالعه امکانپذیر نخواهد بود. ایجاد روشهایی برای ارزیابی عملکردسازمان ها همواره مورد توجه محققین بوده است. زیرا معیارهای سرآمدی، سازمان های سرآمد را شناسایی میکنند - طحان، . - 1395

در جهان امروز، همگام با تحولات و تغییرات شگرفی که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فن آوری رخ میدهد. تحولات عمیقی نیز در زمینه روش ها و سیستم های نوین مدیریت اتفاق می افتد و دیدگاه های کاملاً متفاوتی نسبت به گذشته بر مدیریت سازمان ها حاکم می گردد. از جمله مفاهیم پرکاربردی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان جایگاه قابل توجهی پیدا نموده است، سازماندهی انواع مدل های تعالی کسب و کار و جوایر ملی کیفیت می باشد که بر اساس آن سازمان ها و بنگاه های مختلف مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته و با ایجاد فضای رقابتی، حرکت به سمت بهبود و ارتقاء را در آنها تقویت می نماید.

- علوی و محققزاده، - 1395 .سازمانهای متعالی، با بکارگرفتن معیارهای  تعالی سازمانی به عنوان چارچوبی برای مدیریت سازمان خود،که همه زوایای آنرا پوشش میدهد، به سوی تعالی  حرکت میکنند و به مفاهیم محوری تعالی سازمانی، در فضائی که مبتنی بر دانش، آموزش و بر اصول ارزشهای اخلاقی است، عینیت میبخشند. این سازمانها، دستیابی به اهداف پایدار را در گرو اجرای رویکردهایی میدانند که در چارچوب معیارهای تعالی سازمانی یکپارچه شده باشند و همواره بهبود یابند. امروزه تعالی سازمانی جایگاه بسیار  پررنگ و مهمی در راس خط مشی ها و استراتژی شرکتها و سازمانها یافته است.

برای سازمانهای متعالی، حفظ ارزشهای اخلاقی و رفتار سازمانی مبتنی بر بالاترین استانداردهای اخلاقی در قبال ذی نفعان و گستره جامعه، شفاف، پاسخگو بودن و مسئولیت پذیری در برابر آنها را یکی از پایه های پایداری سازمان می دانند - حسنزاده دستجردی، . - 1395مدلهای تعالی سازمانی یک چارچوب، مدل و الگوی خودارزیابی و سنجش است که موجب حرکت و هدایت فعالیتهای سازمان ها در جهت بهبود مستمر می گردد.

بر کسی پوشیده نیست که عملا یک مدل و سیستم مدیریتی کاری از پیش نمیبرد، بلکه کل یک سازمان وقتی توسط آن هدایت و یکپارچه می شوند می توانند به اهداف خود که همانا نتایج متوازن پایدار است دست پیدا کنند. اینجا یک سوال مطرح است که چرا در سازمان ها با وجود اجرا و    2 پیگیری مدل تعالی سازمانی، آن ها پس از مدتی به فراموشی سپرده شده و دیگر جذابیتی برای سازمان ندارد؟ آیا ایراد  از مدلها و معیارهایسرآمدیاست؟

آیا ایراد کار در بومی سازی آن است؟ به نظر میرسد باید فراتر نگاه کرد و پیش از اینکه یک سازمان را وارد اجرای مدلها و معیارهای سرآمدی و بحثهای آن نمود آمادگی این سازمان را برای اجرای آن سنجید و به بررسی معیارهای بهینه پرداخت و سپس اقدام به استقرار آن در سازمان ها نمود - علیزادهعطار و تقیزادههرات، . - 139هدفاین تحقیق طراحی و تبیین معیارهای الگوی برتری در سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک میباشد که قادراند بیشترین تاثیر را بر سرآمدی سازمان داشته و به تحقق سرآمدی سازمانها منجر گردند.

امروزه وجود مدلهای تعالی متنوع با معیارهای فراوان جهت نیل به سرآمدی سبب سردرگمی سازمانها گردیده است - میرسپاسی، - 1389، و سازمانها را با این سوال روبرو نموده است که، کدامیک از معیارهای سرآمدی جهت تحقق سرآمدی در سازمانها مناسب است؟به عبارتی تا چه اندازه معیارهای سرآمدی موجود برای تحقق سرآمدی جوابگوست برای پاسخ به این سوال ضمن تبیین مفاهیم مختلف تعالی، مدلهای تعالی سازمانی، ابعاد و مولفههای آن درسازمانهای ایرانی با استفاده از تکنیک دلفی فازی مدلهای تعالی سازمانی موردپالایش قرارگرفته است.

مبانی نظری

مدیریت دانش استراتژیک

امروزه با توجه به افزایش اهمیت مدیریت دانش و مدیریت دانش استراتژیک در موفقیت واحدهای کسبوکار، به صورت روزافزونی از این مفهوم در سازمانهای پیشرو برای خلق مزیت رقابتی پایدار استفاده میشود. با این وجود، هنوز رویکرد جامعی برای تعیین وضعیت فعلی سازمانها در زمینه مدیریت دانش استراتژیک و بالطبع آنچه باید انجام دهند تا به جایگاه مطلوب برسند، وجود ندارد. برای رفع این خلأ، متخصصان شاخصهای سرآمدی مدیریت دانش استراتژیکرا پیشنهاد کردهاند.

این شاخصها که بر بستر مفاهیم مدیریت کیفیت و مهندسی فرآیندها شکل گرفتهاند، در کنترل فرآیندهای دانشی و ارزیابی ساختارهای مدیریت دانش استراتژیک و بهبود آنها به سازمانها  کمک میکنند. علاوه بر این، میتوان از این شاخصها برای پشتیبانی یادگیری نظاممند دانش در زیرمجموعههای مختلف برنامهها و سیاستهای هر سازمانی استفاده نمود - حمیدی زاده و فدایی نژاد، . - 2010 مدیریت دانش فرصتی برای افزایش اثربخشی مدیریت منابع انسانی در سازمان است همچنان که آن نیازهای نیل به استعدادها و امکانات نفس کارکنان را برآورده می سازد.

یعنی اینکه کارکنان بیشتر برای کار تحریک می شوند و در نتیجه استخدام، انتخاب، آموزش و بهبود اعضای سازمان ها به نحو بهتری امکان پذیر میشود. - لنجن1، . - 2015 مدیریت دانش به  سمت سازمان دهی فرایند آموزشی، که شخصیت فعالی را میسازد که قادر به تولید دانش جدید به طور پیوسته است گرایش دارد. شخصیت فعال برای دنیای معاصر و شکل جمع آن، هنجار ها و الگو های توسعه مناسب است.

هدف مدیریت دانش در آموزش، آموزش تحرک حرفه ای، قابلیت دیدن جهان با روند تغییرات غیر قابل پیش بینی و  پیشرفت پیوسته است - پترووا و همکاران2، . - 2در مورد مدیریت دانش استراتژیک عدهای از محقیقن نظراتی را مطرح کردهاند:مدیریت دانش استراتژیک به فرآیندها و زیر ساختهایی مرتبط است که طی آن شرکتها دانش را اکتساب، و خلق  میکنند و به اشتراک می گذارند و از این طریق به تدوین استراتژی و اتخاذ تصمیمات استراتژیک می پردازند .

- ز. - 2002 استراتژی دانشی سازمان رویه کلی را تصریح می کند نشان دهنده تمایل سازمان به تخصیص منابع و    3  قابلیتهای دانشی اش برای برآورده ساختن الزامات استراتژی سازمان است. در نتیجه شکاف دانش موجود بین آنچه  سازمان برای انجام خود استراتژی باید بداند و آنچه نمی داند کاهش می یابد - نیکولاس4، . - 200بیرلی و دالی 5 - 2002 - ، مدیریت دانش استراتژیک را مجموعه ای از گزینه های استراتژیک به منظور خلق دانش در یک سازمان را تشکیل میدهد که متضمن استراتژیهای مدیریت دانش می باشد،که بوسیله دستورالعملهایی ایجاد مزیت رقابتی را در شرکت فراهم میکند."

داونپورت و پروساک - 1998 - 6 مدیریت دانش استراتژیک را" مجموعه ای از فرایندها برای فهم و به کارگیری منبع استراتژیک دانش در سازمان است. مدیریت دانش استراتژیک رویکردی نیمه ساخت یافته است که رویههایی را برای شناسایی، ارزیابی، سازماندهی، ذخیره سازی و به کارگیری دانش به منظور تامین نیازها و اهداف سازمانی برقرار میسازد". در واقع دانش استراتژیک تنظیم رفتار سازمان یا فرد در تعامل با محیط است و مدیریت دانش استراتژیک تشخیص فرصتهای اصلی و متمرکز کردن منابع سازمان در جهت تحقق منابع نهفته در آن است - حمیدیزاده، . - 1392

مدلهای تعالی سازمانی

افزایش بهره وری و کیفیت سازمانهای ژاپنی در دهه 50 میلادی توجه صاحب نظران مدیریت، صاحبان شرکت ها و مدیران سازمان ها را به این موضوع جلب کرد که سازمان های موفق چه ویژگی هایی دارند. از آن زمان به بعد صفت هایی چون آرمانی، سرآمدی، موفق، متعالی، در جستجوی تعالی و... برای برخی از سازمان ها به کاربرده شد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید