بخشی از مقاله

چکیده

مسئله رهبری امت اسلامی پس از پیامبر»صلی االله علیه وآله وسلم«، - امامت - یکی از مسائل بنیادین ومهم در اندیشه اسلامی است، چرا که به گواهی تاریخ، اولین اختلاف مهم مسلمانان پس از وفات رسول اکرم»صلی االله علیه وآله وسلم« در مسئله ی امامت و جانشینی ایشان رخ نمود و همین اختلاف به جدایی تشیع از تسنن انجامید.

یکی از مسائل مورد اختلاف فریقین در بحث امامت، کیفیت تعیین امام می باشد چرا که اعتقاد شیعه در این باره، این است که امام، از سوی خداوند تعیین شده است و نص صریح قرآن و روایات اهل بیت »علیهم السلام« به روشنی بر این مدعا شهادت می دهند.

از سوی دیگر، هرچند اهل سنت دیدگاهی برخلاف این نظریه دارند و معتقدند که مقام امامت، مقامی انتخابی و گزینشی است و باید مردم، امام را تعیین کنند، اما روایاتی که خود اهل سنت از پیامبر اکرم»صلی االله علیه و آله و سلم« نقل می کنند و همچنین تفاسیری که از بزرگان اهل سنت درباره ی الهی بودن نصب امام بیان شده است و حتی اعترافات برخی از بزرگان آن ها بر تصدیق این امر، همگی شواهد روشنی بر تصدیق نظریه ی شیعه، مبنی بر نصب الهی امام می باشد.

این مقاله، مجالی است بر این که با تمسک به آیات نورانی قرآن کریم و روایات اهل بیت»علیهم السلام«، به اثبات نظریه ی نصب الهی امام بپردازیم.

مقدمه:

روشن است که دینمقدّس اسلام، آیینی جهانی و جاودانی است و تا پیامبر گرامی اسلام »صلی االله علیه و آله و سلم « در قید حیات است، رهبری مردم بر عهده اوست و پس از درگذشت وی، باید رهبری به شایسته ترین فردامّت - امام - ، واگذار گردد. در واقع امامت یکی از اصول اسلامی است که شیعیان به آن اعتقاد راسخ دارند و آنچه این طایفه را از دیگر گروه ها جدا می سازد، اعتقاد به انتصابی بودن مقام امامت، بسان انتصابی بودن مقام نبوت است. شیعیان معتقدند که امامت یک مقام الهی و سماوی است و جانشین پیامبر صلﱠی»اللّه علیه و آله وسلﱠم« باید از طریق وحی الهی به وسیله پیامبرصلﱠی»اللّه علیه و آله وسلﱠم« تعیین گردد.

عالمان شیعه امامت را جزء اصول اعتقادی می شمارند، ولی علمای اهل سنت، امامت و خلافت را شاخه ای از مسئله امر به معروف و نهی از منکر می دانند و معتقدند چون اجرای این اصل نیاز به وجود امام دارد، بایدامّت، امامی را برای اداره امور انتخاب کند، تا بتواند به این اصل، جامه عمل بپوشاند. نتیجه می گیریم که هر دو گروه به اصل وجود امام پس از پیامبر صلﱠی»اللّه علیه و آله وسلﱠم« اذعان قطعی دارند ولی اختلاف آن ها، در کیفیت تعیین امام - در این که آیا مقام و منصب رهبری پس از پیامبر - صلی االله علیه وآله وسلم - یک مقام تنصیصی است - که به فرمان پروردگار جهان و تصریح رسول خدا - صلی االله علیه وآله وسلم - برگزیده می شود - و یا یک مقام انتخابی وگزینشی است - ، می باشد.

تاریخ زندگانی رسول خدا - صلی االله علیه وآله وسلم - بر اصل انتصاب الهی امام گواهی می دهد، زیرا ایشان در موارد متعددی حضرت علی - علیه السلام - را به عنوان خلیفه خویش، تعیین نموده اند. به عنوان مثال : در آغاز بعثت، آنگاه که پیامبر از طرف خدا مأموریت یافت تا خویشانش را به مقتضای آیهعَشِیأنْذرِوَ»اَلاْقْررَتَکَبِیْنَ« به آیین توحید دعوت کند، خطاب به آن جمع فرمود: »هرکس مرا در این راه یاری کند، او وصی و وزیر و جانشین من خواهد بود.« تعبیر آن حضرت چنین بودفَأیّکم:» یوازرنی فی هذالأمر علی ان یکون اخی و وزیری و خلیفتی و صیّی فیکم« ، ترجمه: کدام یک از شما در این امر، مرا یاری می نماید تا برادر و وزیر و وصی و جانشین من در میان شما باشد؟

تنها کسی که به این ندای ملکوتی پاسخ مثبت داد، حضرت علی - علیه السلام - فرزند ابوطالب بود. در این هنگام، رسول خدا فرمود: إنّ» هذا أخی وصیّی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و أطیعوه.« این - علی - ، برادر، وصی و جانشین من است در میان شما، به سخنان وی گوش فرا دهید و از او پیروی نمایید. یا در سال دهم هجرت، رسول خدا - صلی االله علیه وآله وسلم - به هنگام بازگشت از حجه الوداع، در سرزمینی به نام »غدیر خم« حضرت علی - علیه السلام - را در میانجمعیّتی انبوه به عنوان ولی مسلمانان و مؤمنان معرفی کرد و فرمودمَنْ:» کنت مؤلاه فهذاعلیّ مولاه .« یعنی: »هرکس را تاکنون من سرپرست و صاحب اختیار بودم، از این پس، این علی مولی و سرپرست او است.«

پیامبر - صلی االله علیه وآله وسلم - در آغاز سخن خود فرمودندأَلستُ:» أولی لکم من أنفسکم؟» «آیا من بر شما، بیش از خود شما برتر نیستم؟« و مسلمانان همگی به تصدیق او برخاستند، بنابراین مراد آن حضرت از واژه »مولی« در این حدیث، همان مقام اولویت بر مؤمنان و سرپرستی و صاحب اختیاری تام بر آنان است و حضرت، همانمقامِ اولویتی که خود داشت، برای حضرت علی - علیه السلام - نیز ثابت فرمود. مضمون این حدیث توسط ده نفر از صحابه نقل گردیده و بیش از پنجاه نفر از علمای اهل سنت آن را در کتب خود آوردهاند؛ مثل طبرانی، جصّاص، واحدی، زمخشری و غیره.

حدیث غدیر، از احادیث متواتر اسلامی است که علاوه بر علمای شیعه، حدود سیصد و شصت دانشمند سنی نیز آن را نقل کرده اند که اسناد آنها به یکصد و ده تن صحابی می رسد و بیست و شش تن از علمای بزرگ اسلام درباره اسناد و طریق این حدیث، کتاب مستقل نوشته اند. - ابوجعفر طبری، تاریخ نویس معروف مسلمان، اسناد و طریق این حدیث را در دو جلد بزرگ جمع آوری نموده است. -

روش ما در نگارش این مقاله بررسی دلایل و احتجاجات شیعه پیرامون اثبات نظریه ی نصب الهی امام است چرا که اگر این مسئله اثبات گردد، هدف ما از نگارش این مقاله که همان رفع قسمت عمده ی اختلافات و تفاوت های بنیانی دیدگاه شیعه و اهل سنت است نیز، محقق خواهد شد. زیرا تردیدی نیست که پرهیز از تفرقه و تلاش برای ایجاد و گسترش همبستگی اسلامی از مسئولیت های اصلی هر مسلمانی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید