بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به توصیه و تأکید قرآن کریم و ائمه معصومین -علیهمالسلام- به ویژه به پیروانِ دینِ مبین اسلام مبنی بر حفظ عفاف و پاکدامنی به عنوان یک ارزش والاي دینی و اخلاقی و از آنجا که در مسیر حراست و حفاظت از این ارزش دینی همانند سایر ارزشها، موانع و آفتهاي متعددي وجود دارد؛ لذا انسان میتواند با بهرهگیري از قرآن و عترت راههاي مقابله و مبارزه با آن آفتها را بیابد.
توصیه به حجاب و عفاف در اسلام و رعایت هنجارهاي الهی به منظور پاکسازي جان و روان انسانها و تطهیر آنان از آلودگی، نابسامانیهاي اخلاقی، خانوادگی و اجتماعی، متجلی شدن ارزشهاي عالی انسانی و اخلاقی، بالا بردن بهداشت روانی افراد جامعه و شکوفایی استعدادهاي طبیعی انسان و افزایش کارایی اجتماعی و مبرا شدن جامعه از تحریکات جنسی است .بر این اساس تقویت حجاب و عفاف در جامعه موضوعی است که قرآن راهکارهاي مناسب آن را تبیین کرده است.
مقدمه
عفاف و حجاب امرى فطرى است که توجیه عقلی و منطقی دارد. تاریخچه آن به اندازة قدمت آفرینش انسان بوده و از مسلّمات و مؤکّدات دین اسلام نیز میباشد
منظور از حجاب، هر لباس یا پوششی است که تمام بدن زن بهجز گردى صورت و دستها تا مچ - وجه و کفین - را بپوشاند و نیز به گونهاى باشد که توجه نامحرم را به خود جلب نکرده و جلوهگرى و خودنمایی نیز در آن نباشد. بنابراین، حجاببه معناى پوشش اسلامی بانوان داراى بعد ایجابی - پوشش بدن - و سلبی - حرام بودن تبرّج و خودنمایی - است.
براى تحقق حجاب اسلامی، این دو بعد باید در کنار یکدیگر محقق شوند. حجاب در این اندازه، یکی از احکام الهی و امرى مشترك و ضرورى براى همه ادیان ابراهیمی بهویژه اسلام است و همه معتقدان به دین مقدس اسلام بر ضرورت آن اتفاق نظر دارند.
عفاف به معناى حیا، پارسایی و پرهیز از کارهاى حرام و ترك شهوت بوده، و عاملی است که به صیانت فرد و جامعه کمک می کند.
حجاب و عفاف از جمله مفاهیمی هستند که امروزه در مجامع مختلف اعم از مجامع علمی و دانشگاهی، فرهنگی، مذهبی و برخی دستگاههاي اجرایی بررسی میشوند .هر یک از این مجامع، راهکارها و روشهاي مختلفی را براي گسترش حجاب و عفاف در جامعه پیشنهاد دادهاند و به روشهاي مختلفی براي اجراي آن تمسک جستهاند که صرفنظر از میزان توفیق داشتن یا توفیق نداشتن ایشان، به نظر میرسد این مسئله همچنان در بین برخی اقشار جامعه نهادینه نشده و ابهاماتی در این باره در اذهان برخی افراد که از جملهي آنها جوانان و نوجوانان هستند به چشم میخورد.
ثبات و استمرار یک رفتار در جامعه نیازمند شناخت روشهایی است که از یک طرف با نیازهاي فردي و اجتماعی انسانها در تضاد و تعارض نباشد و از سوي دیگر با اعمال آنها بتوان سلامت فرد و جامعه را تضمین کرد. علاوه بر آن، توجه به اولویت بهکارگیري روشها، تقدم و تأخر آنها و حجم و شدت بهکارگیري هریک از آنها به میزان چشمگیري در ثبات آن رفتار در جامعه تأثیرگذار است.
همچنین شناخت منبع و مرجعی جهت استخراج چنین روشهاي جامع و همه سو نگر اهمیت بسزایی دارد. برخی محققان معتقدند پس از بررسی قرآن کریم با رویکرد ترتیب نزول آیات میتوان به بسیاري از روشهاي تربیتی آن دست یافت
مفهوم عفت
عفت و پاکدامنی، حجب و حیا مفاهیمی هستند که درهم تنیدهاند و ممزوج با یکدیگرند و هر دو جزء خصایل پسندیده اخلاقی هستند و ریشه در فطرت انسان دارند، البته در کمیت و کیفیت بروز و ظهور آن عوامل فرهنگی بیتأثیر نیست؛ اماآنچه از داستان آفرینش آدم و حوا در قرآن میتوان استنتاج کرد این است که پوشش عورت به عنوان ابتداییترین رهآورد عفت و پاکدامنی بیانگر این است که انسان گرایشی فطري به این ارزشهاي اخلاقی دارد. همچنان که در سوره اعراف آیه 22 آمده است:
و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان - عورت - بر آنها آشکار شد و شروع کردن به قرار دادن برگهاي - درختان - بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند.
از سوي دیگر عفت و پاکدامنی جایگاه مهمی در نظام ارزشی اسلام و به ویژه در اخلاق جنسی دارند و همواره مورد تأکید واقع شدهاند، تا جایی است که حضرت علی - ع - در حکمت 474 نهجالبلاغه مقام و جایگاه انسان عفیف را با مقام شهید در راه خدا مقایسه میکند و بیان میدارد:
« - پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگتر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمیگردد، همانا عفیف پاکدامن، فرشته ایاز فرشته هاست -
چنین جایگاهی براي عفت ناشی از گستردگی و شمولیت معنایی عفت است که تمام شئون و ابعاد وجودي آدمی را در برمیگیرد. به همین دلیل مفهوم عفت از جنبههاي متعدد مورد کاوش معنایی و مفهومی واقع میشود .از نظر واژهشناسی، واژه عفت از ریشه عف به معناي خودداري از آنچه حلال نیست و خودداري از سخن یا عمل ناپسند گرفته شده است.
کاربردهاي گوناگون از این ریشه در شئون مختلف انسان همگی همین معنا را در بر دارد. عفاف و تعفف یعنی :خودداري نفس از محرمات و تقاضا داشتن از مردم است »راغب اصفهانی« در این باره میگوید: »عفت، حصول حالتی براي نفس است که در سایه آن غلبه شهوت نیست و یا آن حالت مانع غلبه شهوت است« در تعریف حیا از بعضی حکما نقل کرده است که حیا عبارت است از: گرفتگی نفس از زشتیها و این از خصایص انسان است و در بچهها اولین چیزي که از قوه فهم آنها آشکار میشود حیاست و خدا آن را در انسان قرار داده تا کنارهگیري کند از زشتیهایی که نفس انسان را به سوي آن میکشاند و مانند حیوان نشود و حیا مرکب از ترس و عفت است ازاینرو نه باحیا فاسق است و نه فاسق با حیاء؛ زیرا عفت و فسق باهم جمع نمیشوند؛ اما خجالت چیزي است که به خاطر افراط در حیا به انسان میرسد
علل ضعف عفاف و حجاب
موضوع حجاب در چهارچوب بحث دفاع از حقوق زن، سالهاست مطرح گردیده است و آثار زیادي در این زمینه به رشته تحریر در آمده است؛ ولی نکتهاي که شایان ذکر است اینکه تحقیقاتی که تاکنون به عمل آمده عموماً جنبه فقهی و تفسیري داشته و به جنبههاي اجتماعی حجاب زنان توجه نشده است و مطالب آنها چندان ناظر به ریز مسائل و معضلات پوشش در جامعه کنونی نیست و لذا این به عنوان یکی از مهمترین اهداف تدوین این مقاله بوده است؛ و عوامل و علل درونی و بیرونی عدم رعایت آن را مطرح و در ادامه راهکارهاي قرآن را بررسی میکنیم.
-1 عوامل درونی
در این قسمت به برخی عوامل درونی و روانی که باعث بدحجابی و جلوهگري زنان میشود، اشاره میگردد.
-1-1 حس توجه برانگیزي
یکی از نیرومندترین محركهاي زندگی زن تمایل به برانگیختن احساسات دیگران و مورد پذیرش قرار گرفتن از جانب آنهاست. برخی از مردان تمایل را نشان علاقه و عشق زن به خودشان میپندارند، حال آنکه گاهی چنین نیست؛ زیرا زن به علت اشتیاقی که بر توجه دارد، خردهگیريهاي دیگران را نیز چون نشانه توجه به اوست، دوست دارد و حس توجه برانگیزي او بدین وسیله ارضا میگردد
-1-2 ضعف حیا
بیحجابی از مصادیق بارز بیحیایی است که از ضعف ایمان سرچشمه میگیرد. پوشش و حیا تفکیکناپذیرند و تا
جلوهاي از حیا در زنی باشد، پوشش او با جدیت مراعات میشود. زنان باحیا کسانی هستند که با پوشش کامل خود از به نمایش گذاشتن زینتهاي خود شرم دارند .زنانی که اسرار و زیباییهاي جسمانی خود را به نمایش میگذارند، پرده بین خود و خدا را دریدهاند. بدحجابی از آفات پاکدامنی به حساب میآید و عفیف بودن زن بدحجاب بیمعنا است
در حقیقت بین حجاب و پوشش ظاهري و عفت و بازداري باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است؛ بدین ترتیب هر
چه پوشش ظاهري بیشتر باشد، در تقویت روحیه درونی تأثیر بیشتري دارد و بالعکس.