بخشی از مقاله

چکیده :

امروزه به دلیل عدم وجود نظامی توانمند در شهر ها به منظور نظارت بربازار ها که قلب تپنده ی شهر ها هستند ، تمامیت بازار ها رو به انزال قرار گرفته است. حسبهنهاد نظارتی کهن بوده است که مسُولیت نظارت بر بازار را بر عهده داشته و از این طریق مانع آشفتگی در صنوف بازار میشده است. بنابر این ما در این مقاله با بررسی نقش نظام حسبه و محتسب در حفظ تمامیت بازار ، لزوم چنین نظام قانون مندی در شهر های امروز برای انجام چنین وظیفه ی مهمی را مورد بررسی قرار می دهیم.

این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از شیوه های گردآوری اطلاعات کتابخانه ای با هدف علت یابی نظم و عدم اشفتگی در شهر های گذشته و به ویژه بازار های قدیم به بررسی نظام حسبه پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نهاد حسبه به مثابه ی نهادی فرابخش بوده و وجود چنین نظامی نظارتی حقوقی در شهر های امروز به منظور جلوگیری از آشفتگی در شهر ها به ویژه بازار ها و در راستای نیل به تمامیت آن ها ضرورت دارد. همچنین نتایج این تحقیق نگارندگان را به این باور رسانده است که دلیل هرج و مرج و آشفتگی شهرهای امروز به دلیل نبود چنین نظامی قانون مند است.

مقدمه :

در منابع اسلامی مفهوم حسبه بیشتر در ابواب حکومتی از جمله امر به معروف و نهی از منکر بحث شده است ولی کمتر نوشته ای به مقوله ی نقش حسبه در نظارت بر بازار و جلوگیری از آشفتگی آن سخن به میان آورده است .در واقع محتسب با نظارت بر بازار ها در سامان دادن به این عنصر مهم معماری گذشته نقشی اساسی داشته است.

در مورد معنا، مفهوم، ماهیت و مصادیق حسبه نگارش های مختلفی از متفکران اسلامی وجود دارد. قضاوت در باره ی این که حسبه برای اولین بار توسط کدام نظام حقوقی ابدا ع گردیده و یا اینکه چه کسی برای اولین بار از آن استفاده نموده، دشوار است . اما تردیدی نیست که در صدر اسلام پیامبر اکرم - ص - مستقیماً و یا به واسطه دیگران و در مقام اجرای نظم و حفظ بازار اقداماتی داشته اند و این گونه اقدامات در زمان پس از ایشان نیز مداومت داشته است.

گویا کهن ترین متنی که به قلم یکی از رهبران زیدی به نام » کتاب الإحتساب « ، تاکنون دربار ه ی حسبه نگاشته شده است و به ادعای برخی، استعمال این واژه در مورد نظارت بر بازار، برای نخستین بار در عهد امویان به کار رفته است و کابرد آن در عهد خلفای بنی عباس گسترده تر است. در این مقاله تلاش خواهد شد برای نیل به معرفی حسبه به عنوان نهادی در اسلام بهره جسته و جوانب نظارتی آن بر بازار و از بعد معماری مورد بررسی قرار گیرد.

روش تحقیق و گردآوری اطلاعات :

این مقاله با تکیه بر روش تحقیق توصیفی و تاریخی تدوین شده است. روش جمع آوری اطلاعات مورد با مطالعه داده های تاریخی اسنادی ، مدارک شهر سازی و تحلیل آنها با استفاده از چارچوب نظری رهیافت تاریخی بوده است.

بیان لغوی و اصطلاحی محتسب :

به معنای شمارش کردن، امید مزد و ثواب از خدای عز و جل، نیکویی در تدبیر و اداره امور و » حسب « از ریشه » حسبه « حسابرسی آمده است.

علی رغم اینکه غالب نویسندگان حسبه را در معنای اصطلاحی، امر به معروف دانسته اند که در قالب یک نهاد حکومتی توسط حکومت اسلامی برپا و اقامه می شود، اما در این باره اقوال مختلفی وجود دارد. به گونه ای که در تعاریف و استعلامات فقهای اهل سنت و متأخرین از فقهای امامیه این تفاوت به اوج می رسد. برخی علمای عامه حسبه را عبارت می دانند از »امر به معروف، هنگامی که ترک آن آشکار گردد و نهی از منکر هنگامی که فعل آن آشکار شود.

معرّفی محتسب:

تمامی در حدود هزار سال پیش، در حکومت اسلامی دایره و تشکیلاتی موجود بوده که در تاریخ» محتسب « نامیده میشود و متولّی آن را » احتساب «می نامیدند.

اسلام، دایره حسبه یا حوزه ی مسؤولیت محتسبان از دید گستره ی وظا یف و فراگیری مصداق ها، در گذر زمان دستخوش فراز و فرودها ی ز یادی گشته است . در آغاز تنها نظارت بازار را به محتسب میسپردند و به او عامل بازار می گفتند اما کم کم پیشگیری از بزهکاری فردی و اجتماعی مانند باده گساری، فسق و فجور، نظارت بر بهداشت عمومی، چگونگی بر گزاری مراسم نمازجمعه و جماعت و اذان و جلسات قرآن و ... به محتسب سپرده شد.

بدینسان تا اوایل دوران بنی عباس آنچه از وظایف و صلاحیت های محتسب مسلّم است، همان نظارت و حفظ بازار است و این نظارت شامل جلوگیری از اجحاف فروشندگان بر خریداران، تنظیم و تعیین معیارهای اندازه گیری کالاها و اجناس، ساخت و آبادانی بازارها، تعیین جایگاه و محدوده اصناف مختلف در آن؛ و به طور کلّی اقامه نظم و عدالت در بازار بوده است 

حسبه از قواعد مربوط به امور دینی است و : « صاحب معالم القربه فی احکام الحسبه معتقد است در صدر اسلام، به علت اینکه از مصالح عمومی بوده و ثواب زیادی بر آن وعده داده شده است، پیشوایان و رهبران، شخصا اداره امور آن را به عهده می گرفتند

و حسبه عبارت است از امر به معروف، وقتی که انجام کارهای نیک و پسندیده در جامعه به دست فراموشی سپرده شود و نهی از منکر، وقتی که ارتکاب کارهای بد در اجتماع شیوع پیدا کند و نیز رسیدگی به اختلافات و اصلاح و آشتی دادن در میان مردم .... محتسب کسی است که شخص امام و یا نائبش، او را برای نظارت در احوال مردم و کشف امور و مصالح عمومی آنان - از قبیل معاملات و خرید و فروش و غذا و لباس و آب و مسکن آنان و امور مربوط به را ه ها از جهت امنیت و غیره و امر آنها به معروف و نهیشان از منکر - تعیین و نصب کرده باشد

و کسی می تواند از طرف حکومت محتسب شده و تصدی پست احتساب را به عهده بگیرد که مسلمان ، آزاد ، بالغ ، عاقل ، عادل و قادر باشد . پس کودکان و دیوانگان و کفار نمی توانند متصدی این کار باشند، ولی غیر از این سه گروه، تمام افراد ملّت - اگر چه از طرف دولت هم مأمور انجام وظائف حسبه نباشند - حتی فساق و بندگان و زنان می توانند، این وظیفه را انجام دهند ... و محتسب باید خردمند، قاطع و در اجرای امور دینی خشن باشد، احکام شرعی را بداند تا بداند به چه چیز امر و از چه چیز نهی می کند، چرا که نیکو آن است که شرع نیکو شمرده باشد و ناپسند آنست که شرع آن را ناپسند دانسته باشد.

بازار :

بازار به مثابه ستون فقرات شهرهای ایرانی دانسته میشود که نبض حیات اقتصادی، اجتماعی - برگزاری جشنهای ملی و مذهبی و فرهنگی را در خود جای داده و دروازه های اصلی شهر را به یکدیگر متصل ساخته است؛ بدین ترتیب که بازارهای اصلی و دائمی در امتداد اصلی ترین محور شهری جای میگرفته و از دروازه های شهر آغاز گشته و به مرکز شهر ختم میشده است

در دوره اسلامی اندک اندک، نمادهای کالبدی دین به عنوان عناصر جدایی ناپذیری از بازار ظاهر شدند و عناصری چون مسجد، مدرسه و حسینیه و تکیه جای خود را در بازار باز کردند. در حقیقت، در دوران اسلامی بازار از بسیاری جهات بازار چشمگیرترین و خاص ترین علامت مشخصه و وجه تمایز کننده شهر اسلامی است

بازارها در توسعه و گسترش شهر ایرانی - اسلامی نقش مهمی را به عهده داشته اند؛ به نحوی که در شهرهای تازها ی که ساخته میشد، بازار ابتدا در ارتباط فضایی با مسجد جامع و مقر حکومتی بنا میشد. به تدریج با توسعه و گسترش کالبدی بازار، مساکن بیشتری در اطراف آن مجتمع می گشت -

ویژگیهای کارکردی بازار و پیوند با مراکز مهم سه گانه سیاسی، اقتصادی و مذهبی موجب جریان همه فعالیتهای اجتماعی بسوی بازار میشد. در هنگام بحرانهای اجتماعی، سیاسی بخصوص در مقابله با عوامل خارجی بازار به عنوان سنگر اجتماعی مردم فعال میشد بنابراین از بازار مفهومی شکل گرفته است که از قلمرو مکان یا سازوکار مبادله فراتر میرود و فعالیتهای سیاسی-اجتماعی و خیر خواهانه را نیز در بر می گیرد.

کنترل و نظارت بر بازار از مجرای حسبه:

مهم ترین وظیفه ی نظارتی محتسب »حفظ و نظارت بر بازار و دفاع از تمامیت آن « میباشد که مصادیق آن را می توان در متون فقهی و ذیل بحث از . » آداب التجاره « مورد مطالعه قرار داد .

نمونه ای از آداب التجاره در بیانات فقها و محققان اسلامی که به نوعی می توان محتسب را هم مسؤول نظارت و هدایت آن ها دانست، عبارتند از : آگاهی از احکام و قواعد تجارت، رعایت انصاف در معاملات، خودداری از تدلیس یا تزئین نکردن و نیاراستن کالا، ذکر نکردن عیوب کالای طرف مقابل و یا ستایش کالای خویش، ترک سوگند در خرید و فروش، مسامحه و تساهل در معاملات و فعالیت در بازار، سود نگرفتن جز در موارد ضرورت، خارج نشدن از شهر برای خرید و فروش - تلقی الرکبان - ، پرهیز از احتکار و تر ک ربا در اجناس شمردنی، وارد نشدن در معامله ی دیگری و ...

علاوه بر این ها» حسبه بر کارهای ناشایست در بازار و شوارع« ،»حسبه بر سنگ و ترازو وپیمانه و ذراع« و در نهایت » حسبه بر صاحبان مشاغل اقتصادی « در این قسم از آداب تجارت در فقه، نشان می دهد که همگی این آداب، حول محور اصالت آزادی اراده در بازار و معاملات می چرخندو صرفاً در صورت اضطرار و ضرورت استثناءپذیر خواهد بود.

از این روست که حسبه و وظایف محتسب را می بایست بازوی عمل کننده و قوه اجرایی تسهیل بازار و بنای بازارها و متولّی رونق داد و ستد سالم - باقری : - 1392:87در بازار اسلامی به شمار آورد .

البته ورودی این امر بسته به نوع بازارها و چگونگی نظم مبتنی براق تصاد، خود قواعدمجزّایی را می طلبد.

از میان صلاحیت های اقتصادی محتسب، مهم ترین وظیفه نظارتی حسبه را» حفظ تمامیت بازار« دانستیم که باید آن را وجه مشترک صلاحیت های حسبه قلمداد نمود.در ای ن مقاله برخی از وظایف نظارتی محتسب بر بازار مورد ارزیابی قرار میگیرد.

نظارت بر بازار و نظام بخشیدن بدان:

در مراد از نظارت بر بازار و نظام بخشیدن بدان در منابع اسلامی، علاوه بر سلامت بازار از حیث اخلاق حسنه، نظم عمومی و عدم امتزاج حلال و حرام، نظام ظاهری فیزیکی نیز میباشد. از برخی احادیث وارده در مورد بازار این گونه دریافت می شود که اصولاً بازار و عمارت های وابسته به آن جزء اموال عمومی بوده که در قالب نهاد حسبه  تحت  نظارت  حکومت  اسلامی  محسوب  می  شده است.

محتسب با نظارت مداوم بر بازار ها و کار بازاریان نه تنها بر قیمت گذاری کالاها و اقتصاد ناظر بود بلکه مهم تر از آن بر پیش روی بازاریان و صنوف در بازار به داخل فضاهای همگانی و عمومی مداخله میکرد و مانع از آشفتگی ستون فقرات شهر میشدو همین امر باعث وجود نظم و هماهنگی بسیار در معماری بازارها میشده است.

برخی از مقررات و قواعدی در مورد خصوصیات کالبدی بازار و معابر و نحوه استفاده از آنها وجود داشته به شرح زیر است :

-مصطبه ی دکانها نباید از پایه های سقف بازار بیرون و درگذرگاه باشد .

-نصب دکه و کاشتن درخت در راههای باریک ممنوع بود. نشستن در راههای تنگ و بستن حیوانات در معابر جایز نبود .

-    کسی نباید زباله را در معابر می گذاشت و همچنین ناودانها نباید طوری نصب می شد که آب آن به کوچه های باریک بریزد و برای عابران زحمت ایجاد کند .

-قصابان نمی بایست در جلوی دهان و در بازار و گذرها حیوانات را ذبح کنند، همچنین گوشت را نمی باید خارج از سکوی دکان می آویختند که برای عابران زحمت ایجاد کند.

-    فروش گوشت در دکانهای قصابی در بازارها و بازارچه ها کمابیش به مفهوم سالم بودن گوشت و تایید آن از سوی محتسب بود، اگر محتسب نسبت به سالم بودن گوشت حیوانی از روی رنگ آن مشکوک می شد، به قصاب اجازه نمی داد که آن را در دکان بفروشد، اما اجازه می داد که آن را بیرون از دکان عرضه کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید