بخشی از مقاله
چکیده
توجه به مسائل مالی و اتخاذ تصمیمات مناسب در سازمان ها، اهمیت ویژه ای دارد .حیات، رشد و توسعه سازمان به تصمیم گیری در رابطه با مسائل مالی و در نهایت به توان تخصصی مدیران مالی وابسته است .امروزه سازمان هایی موفق خواهند بود که در زمینه امور مالی روش ، - خBط - علاوه بر انجام فعالیت های حسابداری، به اجرای برنامه های فراگیر و بلند مدت نیز اهتمام ورزند .مدیریت ارزش افزایی مناسبی برای اجرای برنامه های بلند مدت و ارزش~افرینی برای سازمان می باشد.
این مقاله بر اساس یافته های تحقیقی است که اطلاعات~ان از بین نود و پنج مدیر مالی شرکت های تولیدی شهر اصفهان به دست امده است .دران تحقیق پنج عامل، "نبودن انگیزه در مدیران مالی، انحصار در سازمان، شرح وظایف مدیران مالی، نبودن فرهنگ پاسخ گویی مدیران در برابر سهام داران، و مستند سازی جهت پاسخ گویی به فشارهای قانونی،"به عنوان فرضیاتی در نظر گرفته شده، که باعث عدم گرایش مدیران مالی به مدیریت ارزش افزایی و علاقه انان به امور کنترلری و فعالیت های تکراری و روزمره می گردد.
در مقاله حاضر ابتدا مدیریت مالی و شرح وظایف مدیران مالی بررسی شده و وظایف این مدیران در قالب مدیریت ارزش افزایی و امور کنترلری مورد بحث قرار گرفته است .سپس فرضیات تحقیق تجزیه و تحلیل گردیده است .نتایج به دست~امده در این مطالعه حاکی از~ان است که تمامی پنج عامل مورد~ازمون، منجر به عدم گرایش مدیران مالی به مدیریت ارزش افزایی می شود و عواملی چون سن، تحصیلات و سنوات خدمت این مدیران در اثبات فرضیات، تاثیری ایجاد نمی کنند.
مقدمه
دستیابی به~ارمان های سازمان در گرو تحقق اهداف می باشد .سازمان ها زمانی می توانند به اهداف خود دست یابند که از کارایی و اثر بخشی لازم برخوردار باشند .کارایی و اثر بخشی سازمان ها در گرو استفاده بهینه از منابع مالی و انسانی است .یکی از عواملی که باعث کاهش بهره وری در سازمان ها می گردد، استفاده از ساختار نامناسب و ناکارامد می باشد .به طور کلی عدم تغییر و تحول در ساختار و برنامه ها، و همچنین تقسیم نادرست وظایف، موجب نا کارامدی واحدهای مختلف سازمانی، از جمله واحد مالی می شود.
اگر قدرت تولید نیروی کار حاصل تقسیم ارزش افزوده واقعی بر هزینه نیروی کار تعریف شود در شرایط کنونی این نسبت برای کارشناسان مالی رقم بسیار پایینی است .زیرا از یک سو، سازمان بهای استخدام و به کارگیری نیروی متخصص را پرداخت می کند و از سوی دیگر با بازدهی در حد یک نیروی ناکارامد مواجه می شود .یکی از عواملی که منجر به عدم کارایی و اثر بخشی واحد مالی در می باشد .
امور کنترلری را - خBط - سازمان ها گردیده، گرایش مدیران این بخش به امور کنترلری و عدم گرایش به مدیریت ارزش افزایی می توان شامل حسابداری و نگه داری سوابق و مدارک مالی، اعمال مدیریت در پرداخت حقوق و دستمزد، امور مالیاتی، موجودی، دارایی و عملیات کامپیوتری دانست.مدیریت ارزش افزایی شامل وظایفی چون برنامه ریزی استراتژیک مالی، تخصیص سرمایه و منابع، تقسیم سود سهام، تجزیه و تحلیل عملکرد و کاهش هزینه های ریسک می باشد .با پدیدامدن اقتصاد جهانی، مدیران شرکت ها با شرایط و چالش های جدیدی مواجه شده اند که~انان را ناچار می کند به مدیریت ارزش افزایی توجه بیشتری داشته باشند .از جمله این شرایط می توان به موارد زیر اشاره نمود.
سرمایه گذاران قادرند برای کسب بازدهی بیشتر سرمایه های خود را در گردش قرار دهند.
مدیران اجرایی توجه زیادی به بازارهای سرمایه دارند.
حداکثر سازی ثروت سهام دارن از اهداف اصلی بنگاه هاست.
حفظ هزینه های سرمایه در سطح معقول از ضرورت های تداوم فعالیت در بازار سرمایه است.
ارزش افرینی برای بنگاه ها عامل اصلی در ثروت~افرینی طبقه سهام دار و حفظ تداوم فعالیت های شرکت هاست.
در مقاله حاضر ابتدا وظایف مدیریت مالی مورد بحث قرار گرفته و سپس پنج فرضیه به عنوان عواملی که منجر به عدم گرایش مدیران مالی به امور کنترلری می شود تجزیه و تحلیل شده است.
مدیریت مالی
مدیریت مالی کاربرد اصول علم اقتصاد و حسابداری در انجام فعالیت های مالی است.در یک سازمان مدیر مالی می کوشد تا سوددهی را به بالاترین حد و ریسک را به پایین میزان برساند. توانایی مدیر مالی در درک و پاسخ گویی سریع و صریح نسبت به وضعیت بازار و تغییرات~ان، از امتیازات یک سازمان محسوب می شود.
جایگاه مدیریت مالی در ساختار سازمان
مجموعه وظایف مدیریت مالی به دو بخش مدیریت ارزش افزایی و امور کنترلری تقسیم می شود .در اغلب سازمان های بزرگ، وظایف ارزش افزایی و کنترلری، توسط معاونت مالی، پشتیبانی و اداری سرپرستی می شود .
کارمندان مالی در راستای ایفای مسئولیت تخصصی خود زیر نظر مدیر یا معاون مالی به فعالیت می پردازند. در قسمت مدیریت ارزش افزایی گرداوری سرمایه، تماس باعرضه کنندگان پول، برنامه ریزی استراتژیک، کاهش خواب سرمایه و هزینه های ریسک، تقسیم سود سهام و غیره صورت می پذیرد. بخش کنترلری نیز مسئول سیستم حسابداری و بودجه بندی شرکت می باشد.
در طراحی ساختار واحد مالی در برخی شرکت ها به دو وظیفه مهم امور کنترلری و مدیریت ارزش افزایی به صورت جداگانه توجه نگردیده است .واحد مالی زمانی می تواند موفقیت حاصل کند که این دو وظیفه را به طور مجزا مورد توجه قرار دهد .در صورتی که در این شرکت ها گرایش به سمت کنترلری و انجام امور از پیش تعیین شده و ثابت می باشد .شکل شماره ساختار مناسب و نامناسب واحد مالی شرکت ها را نمایان می سازد.