بخشی از مقاله
چکیده
می دانیم که بعضی از کودکان سریع تر از کودکان دیگر می آموزند و نیز بعضی از آنان از دیگر همسالانشان در یادگیری کندترند و در نتیجه در تامین نیازهای خویش و یا خواسته های دیگران از آنان دچار مشکلاتی میشوند. کودکان دیر آموز گروهی از کودکان هستند دارای هیچ گونه علامت جسمی یا ظاهری مشخصی نیستند
برنامه ریزی برای آموزش این دانش آموزان مستلزم دقت و تلاش فراوان است. این مقاله به منظور شناسایی دانش آموزان مرزی و راهبردهایی برای آموزش و توانبخشی دانش آموزان مرزی - دیر آموز - تدوین شده است .
روش توصیفی - مروری - از نوع کتابخانه ای ، با مطالعه ی منابع پیشین و مرور مقالات مرتبط با ابزار فیش برداری تدوین شد . در این راستا برنامه های تدوین شده برای آموزش و توانبخشی این کودکان باید متناسب با نیازهای همه جانبه آنها باشد ودر این راه باید حداکثر مشارکت دانش آموزان و خانواده های آنها را فراهم کرد بهتر است فعالیتهای یادگیری به صورت گام به گام و از ساده به مشکل و با حجم کمتری انجام شود.
مقدمه
با کمی دقت و تامل در خلقت انسانها در می یابیم که هیچ دو انسانی مانند یکدیگر نیستند. این تفاوتها در ابعاد مختلف جسمی، ذهنی و رفتاری قابل مشاهده و ادراک است.در اکثر کلاس های عادی دانش آموزانی هستند که قادر نیستند با دیگر همکلاسیهای خود به رقابت بپردازند .این کودکان در یادگیری مطالب بسیار کند بوده و به زودی فراموش میکنند. از طرفی به علت بهره هوشی بالا قدرت سازگاری با محیط و قدرت تعمیم نسبتا بالاتر در سطح کودکان آموزش پذیر قرار نمیگیرند.
اصطلاح کودک دیر آموز - مرزیناظر - است بر کودکی که رفتار اجتماعی وتحصیلی او پایین تر از معیارهای سطح سنّی او است.
تعریف عقبماندگی ذهنی
اصطلاح کودک دیر آموز - مرزیناظر - است بر کودکی که رفتار اجتماعی وتحصیلی او پایین تر از معیارهای سطح سنّی او است. فردی است که به علت ناتوانی در یادگیری سریع مواد درسی نیاز به تعدیلاتی در دروس کلاسهای عادی دارد.عقب ماندگی کودک به این معنا است که.وی کودکی است که صرفا“ باید در چهار چوب کلاسش سازمان دهی ویژه ای انجام شود
اهمیت و ضرورت مساله
به طور کلی تشخیص و شناسایی افراد دیرآموز با مشکلاتی روبرو هست چرا که آنها معمولا در ظاهر مشکلی ندارند .مشکلات عاطفی و رفتاری نیز به مشکلات تحصیلی این کودکان اضافه می شود. تشخیص دشوار واکثرا نادرست موجب می شود که مداخلات به نتایج ضعیفی منجرشوند و یا گاهی اختلالات بیشتری برای کودک ایجاد کنند. به دلیل آن که شناسایی دقیق کودکان عقب مانده مرزی در سنین پائین به ویژه قبل از دبستان بسیار مشکل است. تعداد قابل توجهی از آنان در مدارس معمولی ثبت نام می کنند.
مسلم است که کار با دانش آموزان دیرآموز باید به دور از نگرش منفی و تعصب صورت بگیرد. باید این نگرش در جامعه آموزشی و خانواده ایجاد شود که دیرآموزان متعلق به جامعه عادی هستند و استثنایی تلقی نمی شوند. به عبارت دیگر، اگر یک کودک دیرآموز در نظام آموزشی تعلیم درست نبیند و سرانجام با برچسب استثنایی وارد مراکز ویژه شود نشان دهنده ناکارآمد بودن روش آموزشی است.
هدف های این مقاله
1دانش آموزان دیرآموز را شناسایی می کند.
.2 راهبرد های آموزشی جهت توانبخشی دانش آموزان مرزی بررسی می شود.
بحث
فرایند تعلیم و تربیت همزمان و همگام کودکان عادی و کودکان دارای نیازهای ویژه در مدارس« یکپارچه سازی« آموزشی نام دارد که هدف نهایی آن ، مشارکت کامل همه دانش آموزان در زندگی اجتماعی و آموزش و پرورش عادی است.
با توجه به این نکته که یک معلم در هر سال با دانش آموزان متفاوتی سر و کار دارد ، در نتیجه برای شناخت همه جانبه شاگردان خویش در درجه اول باید یک روان شناس بالینی باشد تا بتواند بالاترین سطح آموزش و پرورش یعنی آموزش و پرورش بالینی را در کلاس درس اجرا کند چنین معلمی نمی تواند در یک قالب محدود حرکت کند و نیاز به طیف وسیعی از معلومات دارد تا بتواند برای هر یک از شاگردان خویش برنامه ای در ذهن داشته باشد
راهبردهایی برای آموزش و توانبخشی دانش آموزان مرزی - دیر آموز - : بر این اساس در آموزش و پرورش دانشآموزان دچار مشکلات یادگیری باید به نکات ذیل توجه نمود:
الف - دانش آموزان ناتوان همیشه قادر به پذیرش و سازگاری با نوع آموزش که برای هر دانش آموز عادی فراهم می آید نیستند.
نوع پاسخ های کودکان عادی و ناتوان مختلفند. از این رو ضروری است که در امر گزینش محتوای آموزش و روش آموزش سازگاری هایی صورت گیرد. از طرف دیگر محتوای برنامه درسی دانش آموزان مرزی باید با توجه به ساخت های شناختی آنها به توالی های کوچکتر تقسیم شده و آموزش داده شودآنها. معمولاً قادر به درک مفاهیم اساسی درس نیستند و یا فاقد پیش نیازهای لازم برای آموزش هستند. لذا توجه به نکته فوق ضروری است.
ب - کسب موفقیت اولیه و اجتناب از موقعیت های ناکام کننده از مهمترین نکات عاطفی هستند که باید به هنگام آموزش کودک مرزی بدان توجه داشت، بسیاری از دانش آموزان ناتوان تاریخچهای طولانی از شکست پشت سر دارند، در موقعیت هایی قرار گرفته اند که از آن بهره نبرده اند از این رو قرار دادن دانش آموز مرزی در موقعیت موفقیت حتی اگر موقتی باشد روش مؤثری قلمداد میشود