بخشی از مقاله

چکیده:

پدیده شهر نشینی که شامل رشد جمعیت شهرها، افزایش تعداد شهرهای بزرگ و ظهور شهرهای تازه می شود، تحولاتی را در ساختار فیزیکی، اقتصادی و فرهنگی اجتماعی آنها به وجود آورده است. تردیدی نیست که با گرایش روز افزون شهرنشینی، توجه به مسایل فضایی، تدارکات و چگونگی شکل گیری آنها، همچنین ارتباط با شهرها و روستاهای اطراف از اهمیت شایانی برخوردار است.

به دنبال توسعه زندگی شهری، افزایش تعداد شهرها و جمعیت شهرنشین، کنترل و کادربندی فضای شهری، سبب تغییرات فیزیکی بافت ساختمان شده و تعیین حدود مرزهای فضای شهری و حوزههای نفوذی شهرها، در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفته است.

مسلما ً از آن جا که شهر انعکاس و تصویری از مجموعه عوامل اجتماعی اقتصادی یک جامعه به هم پیوسته در یک قلمرو جغرافیائی است لزوماً تغییرات ظاهری بافت شهری و رشد آن در تبعیت از مجموعه عوامل، بخصوص مکانیزمهای تصمیم گیری، سیاست شهری، رفاه اجتماعی و بهبود زندگی انسانی، شکل خواهد گرفت و شکل گیریهای جدید در راستای عوامل فوق تحقق خواهد یافت.

با توجه به مسائل فوق این سئوال مطرح است که چه عواملی در شکل گیری منطقه شهری تهران مؤثر است؟.
نتایج بدست آمده از تحقیق ، نشان میدهد که سیاستهای دولت و عوامل محیطی در شکل گیری منطقه شهری تهران و گسترش آن نقش بسزایی دارند که هریک از عوامل فوق در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.

در این مقاله به سئوال فوق پاسخ داده می شود. روش تحقیق مقاله، روش کتابخانه ای - مطالعه کتبها، اسناد و مدارک مربوطه - است.

مقدمه:

افزایش سرعت رشد جمعیت جهان در دو قرن اخیر، خصوصا ً افزایش شهر نشین موجب تمرکز جمعیت در قطبهای توسعه و رشد شده است. این تمرکز در قرن بیستم خصوصاً در شهرهای بزرگ جایی که محل انباشت ثروت و سرمایه بود، اتفاق افتاده است.

نکته حایز اهمیت این که شهرهای بزرگ تنها در داخل محدوده ای رشد نمیکنند- اتفاقی که معمولاً در شهرهای کوچک رخ میدهد - بلکه ساکنین شهرهای بزرگ در مناطق کلانشهر بزرگتر - منطقه شهری - پراکنده می شوند.

به دنبال توسعه زندگی شهری، افزایش تعداد شهرها و جمعیت شهرنشین، کنترل و کادربندی فضای شهری، سبب تغییرات فیزیکی بافت ساختمان شده و تعیین حدود مرزهای فضای شهری و حوزههای نفوذی شهرها، در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفته استمسلماً. از آن جا که شهر انعکاس و تصویری از مجموعه عوامل اجتماعی اقتصادی یک جامعه به هم پیوسته در یک قلمرو جغرافیائی است لزوماً تغییرات ظاهری بافت شهری و رشد آن در تبعیت از مجموعه عوامل، بخصوص مکانیزمهای تصمیم گیری، سیاست شهری، رفاه اجتماعی و بهبود زندگی انسانی، شکل خواهد گرفت و شکل گیریهای جدید در راستای عوامل فوق تحقق خواهد یافت.

بنابراین به لحاظ تداوم و همیشگی بودن تعداد زیادی از عوامل مؤثر در پویائی و گسترش شهرها هر روز مرزهای یک منطقه شهری متناسب با میزان اثرگذاری عوامل چه در ابعاد مثبت یا منفی تغییر مییابد. و رشد و توسعه فضائی یک خصوصیت پایدار در حیات و بقاء و توسعه شهرها میگردد.

فضای کالبدی شهرها تحت تأثیر عوامل یا مکانیزمهائی قرار میگیرد که طی زمان با پیشرفتهای اجتماعی - اقتصادی تحول مییابند و چهره و منظر جدیدی به کالبد فیزیکی شهرها تحمیل میکنند. این عوامل موتورهای پویایی شهری هستند. لذا شناخت این عوامل در بررسی گسترش شهرها حیاتی میباشد.به عبارت دیگر بررسی و شناخت عوامل موثر در پیدایش و توسعه منطقه شهری تهران جهت برنامه ریزی و کنترل بی رویه رشد نقاط مسکونی ضروری است و روش تحقیق مقاله، روش کتابخانه ای - مطالعه کتبها، اسناد و مدارک مربوطه - می باشد..

دیدگاهها در مورد منطقه شهری:

بسیاری از شهر های بزرگ با توجه به روند روبه گسترش توسعه شهرها مصرف فضای روستایی واقع در پیرامون و به ویژه مجاور کلانشهرها اجتناب ناپذیر است. براین اساس فشار شهری بر آن قسمت از فضای پیرامون جریان پیدا میکند که اغلب از مدتها پیش نفوذ شهر را تحمل کرده است - باستیه،ٌَْْ،ْْ - . بررسی دورههای رشد شهر بعد از مادر شهر شدن نیز نشان میدهد که حصار فیزیکی نمیتواند پاسخگوی نیازهای شهر و شرایط پوست اندازی آن باشد. بدین ترتیب شهرها در یک دورههای بدون حصار به رشد خود ادامه داده اند و شاید برخی از آنها همان صفتی را به خود گرفتند که مامفورد و گدس از آن به "شهر انباشت"یاد میکنند.

با نگاهی به کلانشهرهای جهان میتوان دریافت که پیشروی به سوی فضاهای پیرامون امری معمولی بوده است. چه بسا روستاهایی که به ناگزیر تعدیات ناشی از توسعه شهرنشینی را متحمل شده اند بر اثر پیشروی شهر به سوی پیرامون، پدیده ی شهر شدهگی در پیرامون اغلب شهرهای جهان تحقق یافته است.

مصرف فضا و تهاجم به فضا ی باز در پیرامون کلان شهرهای ایران نیز با روند رشد سریع تداوم داشته است به طوری که در پیرامون کلانشهرهای تهران-تبریز- اصفهان و کرج شاهد آن هستیم. در تهران در فاصله سالهای ٌََِ تا ٌََِ سالانه به طور میانگین حدود ٌُ کیلومتر مربع تحت تصرف فضای شهری در آمده است

بنابراین یک شهر با اقمارش، شبکه شهری همکار را به وجود میآورد، به رغم آنکه اقمار شهرها از روی برنامه و یا برحسب اتفاق و دل بخواهانه سازمان یابند درصورتیکه شهر با حومههایش منطقه شهری را ایجاد میکند. در واقع منطقه شهری حاصل یگانگی و پیوند تنگاتنگ شهر با حومهاش است، درصورتیکه شبکه شهری همکار یا پیوسته شهر از اتحاد همبستگی و یا همکاری دو یا چند شهر باهم به وجود می آید. در مجموعه شهری همکار شهرهای نزدیک، هریک با داشتن مرکز خاص، بین خود بر بافت سکونتگاه و اماکنی بر روال حلقهی زنجیری، کم و بیش شل و سست، اقدام میکنند و چنین بافتی همکاری نزدیک را بین شهرهای مجموعه الزامی میکند.

در شبکه شهری همکار، مساکن و خدمات به مانند یک شهر واحد کاملاً فشرده نیست، منطقه بندی در آن انجام نگرفته و یا اینکه در مقیاس بسیار محدود به این کار پرداخته اند، به گونه ای که مجموعهای از کارخانهها و کویهای کارگران، مراکز بازرگانی و خرده فروشی را در کنار هم میتوان دید. همیشه همبستگی و اتحاد و پیوند هم وزن و هم اندام شهرها پدید آورنده شبکهی شهری نیست. بلکه شبکه شهری همکار از همبستگی و همیاری »منطقه بزرگ شهری« با یک و یا چند اقمار شهر - شهر وابسته - هم میتواند تشکیل بشود. اگرچه اقمار شهر تمام عوامل شهری - از محله ی سکونتگاهی، بازرگانی، فرهنگی در زمینهی آموزشهای فنی و دبیرستانی گرفته تا محله ی صنفی و مرکز اداری - را در خود جمع آورده باشد.

منشأ جغرافیایی اکثریت نیروی انسانی اقمار شهر محلی است و خدمات او بدون مراجعه به شهر بزرگ تأمین می شود. با وجود این اقمار شهر در مدار یک شهر بزرگ دور میزند و سرمایهی لازم برای نصب و توسعه صنایع و خدمات را از شهر بزرگ یا مادر شهر میگیرد.

ولی در منطقه شهری مجموعهی واحدهای جغرافیایی - حومهها - زیر تأثیرات شهری بزرگ و یا مادر شهر هستند، و زایش حومههای صنعتی و یا اقامتگاهی به رشد منطقه شهری کمک میکند، برعکس کنار هم قرار گرفتن شهرهایی که جداگانه توسعه و گسترش مییابند در ایجاد شبکه شهری همکار مؤثر خواهد بود.

حالت بسیار ساده آن در مورد شهرهای دوقلویی مصداق پیدا میکند. این شهرها به سبب عوارض جغرافیایی چون رودخانه و خط آهن بر دو مقر جغرافیایی که در دو سوی رودخانه و یا خط آهن قراردارد جایگزین شده و گسترش مییابند و بالاخره شبکه شهری همکار فشرده ای را بوجود می آورند. در ایران دو شهر بندری خرمشهر و آبادان که بر مبنای فعالیتهای مبتنی بر نفت جان گرفته اند به شرط تداوم توسعه در بافت شهری همکار دو هسته ای وارد می شوند. شبکهی شهری همکار چند هسته ای هم وجود دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید