بخشی از مقاله

چکیده

امروزه شهر با گسترش شهرنشینی برای بسیاری از شهرنشینان با حس تعلق محله همراه نمی باشد. از آنجایی که تعلق محله، نمایش ساختار و هویت شهر است، از اهمیت روزافزون برخوردار شده است. پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر تعلق محله با استفاده از روش پیمایش در شهر جدید بهارستان درسال 1395 انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ اجرا، پیمایشی، به لحاظ معیار، کاربردی و به لحاظ معیار زمانی مقطعی بوده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد.

جامعه آماری شامل جمعیت بیشتر از 15 ساله ساکن شهر جدید بهارستان - اصفهان - ، 61647 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر تعیین گردید. نتایج ضریب همبستگی بین متغیرهای نشان می دهد که بین ویژگی های فردی محل تولد - شهر ، روستا - و احساس تعلق محله رابطه معنادار آماری وجود دارد. همچنین بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی و تعلق محله رابطه معنا دار آماری وجود دارد.

مقدمه

دو مفهوم »دلبستگی به جامعه« و »دلبستگی به مکان« اغلب جهت تفهیم مفهوم هویت به کار برده می شوند .اگرچه باید ذکر کرد که این دو مفهوم به طور کامل از یکدیگر جدا نیستند و در ساخت و برساخت یکدیگر مؤثرند، اما هیومون نشان می دهد که مفهوم »دلبستگی به جامعه« به شدت با میزان روابط اجتماعی محلی در ارتباط است .با این حال، او نیز متذکر می شود که محیط ساخته شده نیز به تقویت چنین مفهومی کمک می کند

محله در ساده ترین تعریف عبارت است از خانههای مجاور هم در یک فضای جغرافیایی خاص که ساکنان این خانهها با هم روابط شخصی و تعامل رو در رو دارند و میزانی از همبستگی اجتماعی در بین آنها وجود دارد. به عبارت دیگر محله یک فضای اجتماعی-جغرافیایی است که محدود و مبتنی بر روابط اجتماعی گرم و تعاملات رو در روی همسایگان است

محله محوری اعتماد افراد محل به یکدیگر، روحیه همکاری و همبستگی، تمایل به حضور در عرصههای مدنی، وجدان کاری برای کسبه محل، انضباط و تلاش، تقویت هوش محله ای و افزایش سرمایه اجتماعی در سطح کلان و خرد است

محله مبنا و همراه با مفاهیمی چون مشارکت و سرمایه بر این اساس برخی از دیدگاهها، اجتماعی و توجه به مردم قرار گرفته است

از گذشتههای دور، محلات مسکونی شهرها، به عنوان سلولهای حیات شهری، نقش اساسی در زندگی ساکنان آن داشته اند. وجود یک شیوه زندگی خاص در میان افراد ساکن درکی محلّه معمولاً منجر به ایجاد اهداف و علایق مشترک در میان ساکنان محلّه می گردید

از نظر استوکلز و شوماخر - 1981 - دلبستگی مکانی شامل ارزیابی پتانسیل مکان در ارتباط با برآوردن نیازهای فرد، پاسخگویی به انتظارات و توقعات فردی و نیز پشتیبانی از آمال و اهداف وی در مقایسه با دیگر مکانها میباشد. دلبستگی مکانی عملکردی یا دلبستگی مکانی عینی نتایج رفتاری بودن در مکان در مقایسه با سایر مکانها میباشد که در برگیرنده سه بعد اساسی است:

-    توانایی پاسخگویی مکان به نیازهای فرد یا به عبارت دیگر فرصتهایی که یک مکان برای رفع نیازهای وی فراهم میکند و به وجود یا امکان مشارکت در فعالیتهای خاص در مکان اشاره دارد.

-    تأثیرات حسی در رابطه با مکان: احساس مثبت یا منفی نسبت به مکان

-    میزان تجارب قبلی فرد از مکان مبتنی بر تعداد تجارب قبلی از مکانهای مشابه، تعداد دفعات حضور و میزان توقف در مکان

بسیاری از محققان، طول مدت سکونت و به عبارت دیگر مدت زمان سکونت در مکان را مهمترین عامل موثر فردی از دلبستگی مکانی دانست که به طور مستقیم و غیر مستقیم دلبستگی مکانی را تحت تأثیر قرار میدهد، تحقیقات دیگر بیانگر دلبستگی بیشتر مالکان خانهها نسبت به مستأجران و یا ساکنان خانههای عمومی است.

هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر تعلق محله در بین شهروندان شهر جدید بهارستان است.

پیشینه پژوهش

نتایج پژوهش علیرضا نژاد و همکاران در سال 1395 با عنوانسیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار - منطقه ی چهار تهران - با روش ترکیبی نشان داد که مهاجرت بر سطح تعلق به محله موثر بوده است

مبانی نظری

تعاملات در بستر ویژگی های طرفین پیام، جاری می شود و حد و معیار افراد را باز می تاباند احساس مایی یا تعلق خاطر در فضای مناسبات انسانی شکل می گیرد. و افراد با پیام های همدلانه و گفتگوهای مشترک،احساس یگانگی را به هم منتقل می کنند. با مناسبات و روابط این چنینی در بستر احساس، عواطف،همدلی،احساس تعلق و وابستگی میان افراد و خمیرمایه هویت شکل می گیرد. افراد آشنا و بیگانه بر اساس وجود یا عدم تعلقات مشترک تفکیک نموده و با پیوند با آشنایان و دوری از بیگانگان هویت خویش را سامان می بخشند. بنابراین موضوع امنیت اجتماعی با این تفسیر عبارت از توانایی حفظ هویت های اجتماعی

جدول شماره - 1 - مهم ترین عوامل مرتبط با حس تعلق افراد به مکان را از دیدگاه اندیشمندان و پژوهشگران پیشین نشان میدهد. جدول - 1 - عوامل، مؤلفه ها و شاخص های مؤثر در حس تعلق به مکان در مطالعات پیشین.

بنا بر اعتقاد نوربرگ شولتز هدف نهایی سکونت احراز هویت فرد است - شولتز، 1381، ص. - 22 فرضیه نظری تعامل هویت ساکنان و محیط مسکونی هویت مفهومی است که ریشه در فرهنگ ریشه دارد؛

راپاپورت - - Rapaport,2005,p98 براون و ورنر - - Brown and Werner,1985,p542 نقش هویت مکانی را در ارتباط با محیط فیزیکی و تعامل اجتماعی به طور صریحتر بررسی کردند. آنها معتقد بودند که دلبستگی عمیق به یک مکان میتواند باعث تقویت احساس رضایت، دلبستگی به محیط و پیوستگی میان خویشتن خویش خود در گذشته،حال و آینده شود."براون و ورنر - Brown and - Werner,1985,p542 همچنین معتقدند که میتوان از طریق شخصیسازی محیط منجر به ایجاد هویت شد.

از نظر بروان و پکینز "دلبستگی مکانی متضمن پیوندهای تجربه شده مثبت میباشد، پیوندهایی که گاهاً بدون آگاهی رخ داده و در طول زمان از علقهها و بوابط شناختی، احساسی و رفتاری میان افراد و یا گروهها با محیط کالبدی اجتماعیشان توسعه مییابد"

واکسمن نیز با تعریف دلبستگی مکانی به مثابه مجموعهی از احساسات که بهطور عاطفی فرد را به یک مکان خاص پیوند میدهد، توسعهی روابط میان مردم و مکانها را عامل اصلی دلبستگی مکانی معرفی نموده و بر این عقیده است که تجربهی مکان برای هر فرد منحصر به فرد بوده و مستقیماً با تجارب زیسته وی مرتبط میباشد

رابیناشتاین و پارمله - 1992 - نیز با تمرکز بر بعد احساسی و شناختی دلبستگی مکانی، آن را به مثابه تجربهای مثبت از مکان معرفی نموده که نتیجه اعتقادات و احساسات مثبت فرد در فرآیند تعامل و معنابخشی به مکان بوده و مبیّن احساسات فرد به یک موقعیت جغرافیایی است که فرد را به آن مکان گره میزند. از نظر ایشان در فرآیند دلبستگی به مکان است که فضا برای فرد مبدل به مکان میشود و فرد ارتباط خود با سایرین و مکان را توسعه میدهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید