بخشی از مقاله

چکیده

توانمندسازی مدیران یکی از ابزارهای موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت ها و توانایی های فردی و گروهی آنها در راستای اهداف سازمانی است. مدیران دارای استعدادهای بالقوه ای هستند که توانمندسازی، به بالفعل شده آن کمک می کند. مدیران با استفاده از توانمندسازی می توانند برای بهبود و توسعه توانمندی های نامطلوب کارکنان و استفاده بهتر از این منبع برای کسب اهداف سازمان استفاده نمایند. هدف این مقاله پرداختن به بحث توانمندسازی مدیران شهرداری های استان مازندران، اهمیت و ضرورت و ابعاد توانمندسازی، عوامل مؤثر و مزایا می باشد و در ادامه به نتایج توانمندسازی و تاثیر آن بر بهره وری و و چالش های توانمندسازی و بهره وری سازمانی پرداخته شده است.

-1مقدمه

سازمان های دولتیمعمولاً به منظور اجرای وظایف قانونی در جهت نیل به اهداف دولت، اجرای برنامه های مصوب و ارائه خدمات به مردم تشکیل می شوند و به فعالیت می پردازند. با توجه به دامنه وسیع فعالیت های دولت، افزایش هزینه های عمومی و شرایط سیاسی و اقتصاد جهان توجه به سازمان های دولتی بیش از بیش اهمیت پیدا کرده است؛ لذا تلاش در جهت بهبود عملکرد سازمان های دولتی ضروری به نظر میرسد. در سازمان های دولتی مهمترین و حساس ترین نقش را مدیران بر عهده دارند.

اگر مدیران سازمان های دولتی بتوانند شرایطی فراهم آورند که نیروهای بالقوه کارکنان را بالفعل کنند، مسلماً عملکرد این سازمان ها بهبود خواهد یافت. توانمندسازی مدیران فعالیتی یکپارچه است که هدفش تقویت و نهادینه کردن توانمندسازی مدیران به عنوان سیستم زیربنایی سازمان است. همچنین توانمندسازی مدیران فرآیند طراحی و اجرای راهبردها، ملاحظه ها و پیش ران ها است که هدفش تبدیل استعدادهای خام منابع انسانی به عملکرد است. تمام انسان ها دارای استعدادهای چند برای عرصه ی کاربردی هستند. به هر حال بهره برداری و تبدیل این استعدادها به عملکرد قابل تحویل، اغلب به دلایلی چندان مطلوب نمی باشد. توانمندسازی مدیران نقش تبدیل استعداد به عملکرد را بر عهده دارد که با برداشتن موانع و تشویق و توانمندسازی کارکنان منابع انسانی به این کار نائل میآیند

از سویی دیگر با تخصصی تر و حرفهای تر شدن روز به روز وظایف در سازمان ها وضع به شکلی درآمده که همه چیز در حال تغییر و توسعه است و مدیران با افکار گذشته خود و تمرکز همه چیز در حیطه کاری خود قادر به اداره امور سازمان نیستند و اگر بخواهند زیر مجموعه خود را از نظر تخصصی اداره نمایند باید در جهت آموزش و پرورش، سازمان، اختیارات، مسئولیت ها، خط مشی و سیستم ها محیط مساعدی را فراهم آورند

به منظور غلبه بر شرایط نامطمئن، پیچیده و پویا که امروزه سازمان ها با آن روبرو هستند، تنها راهی که پیش روی مدیران قرار دارد، استفاده از روش توانمندسازی مدیران در جهت توانمندسازی سازمان و کارکنان از طریق کسب دانش و مهارتی که به سرعت کهنه و منسوخ میشود. از این رو داشتن نیروی انسانی توانا و کارآمد که بنیاد ثروت ملی و دارائی های حیاتی سازمان به حساب میآیند، منافع بسیار زیادی برای سازمان ها، شرکت ها و بنگاههای اقتصادی به دنبال خواهد داشت

تواناسازی ظرفیت های بالقوهای را برای بهره برداری از سرچشمه توانایی انسانی که از آن استفاده کامل نمیشود در اختیار سازمان ها میگذارد. هرگاه سازمان ها بخواهند در دنیای پیچیده و پویای امروزی ادامه حیات دهند به این نیروی بالقوه نیازمند هستند و بایستی آن را مدیریت و مورد استفاده قرار دهند. از این رو وجود تغییرات سریع، پیشرفت های تکنولوژیک و رقابت های آشکار و پنهان در دنیا اهمیت و ضرورت تواناسازی را بیش از پیش آشکار ساخته است

واژه توانمندسازی در فرهنگ فشرده آکسفورد؛ قدرتمند شدن، مجوز دادن، ارائه قدرت، توانا شدن معنی شده است. توانمندسازی به مجموعه فنون انگیزشی اطلاق میشود که به دنبال افزایش سطح مشارکت کارکنان به منظور بهبود عملکرد آنان است. ویژگی اصلی توانمندسازی کارکنان، هم سو کردن اهداف فردی و سازمانی است.

در توانمندسازی، کارکنان نه تنها نیازمند اختیارند بلکه میباید آموزش کافی و اعتبار مالی و اطلاعات اساسی نیز داشته باشند تا بتوانند در زمینه تصمیمهای خود پاسخگو باشند

توانمند سازی در مفهوم سازمانی عبارت از تغییر در فرهنگ و شهامت در ایجاد و هدایت یک محیط سازمانی است.

این واژه در اصطلاح، در برگیرنده قدرت و آزادی عمل بخشیدن برای اداره خود است و در مفهوم سازمانی به معنای تغییر در فرهنگ و شهامت در ایجاد و هدایت یک محیط سازمانی است؛ به بیان دیگر، توانمندسازی به معنای طراحی ساختار سازمان است، به نحوی که در آن افراد ضمن کنترل خود، آمادگی پذیرش مسئولیت های بیشتری را نیز داشته باشد. توانمندسازی در کارکنان شرایطی را ایجاد میکند که آنان زندگی کاری خود را در پرتو آن کنترل میکنند و به رشد کافی برای پذیرش مسئولیت های بیشتری در آینده دست می یابند

با توجه به تعاریف مختلف می توان توانمند سازی را چنین تعریف کرد: دادن اختیار و مسئولیت به کارکنان برای به انجام رساندن وظایف به نحو احسن، مشارکت در تصمیم گیری، استفاده بهینه از توانایی ها و مهارت های فردی و ایجاد فرصتهای آموزشی و مشارکتی به منظور ارتقاء مسئولیت و تعهد آنها نسبت به سازمان.

-2اهداف توانمند سازی کارکنان

الف: دادن مسئولیت تجزیه و تحلیل مداوم مشاغل به همه کارکنان به منظور ایجاد و توسعه شیوه های کاری اثربخش در ارتباط با مشتریان و ذینفعان.

ب: واگذاری مسئولیت ایجاد اهداف عملکرد، راهبردهای عملکرد و سنجش عملکرد به تیمهای کاری در ارتباط با مشتریان و ذینفعان.

ج: سهیم نمودن مجموعه کلی سازمان در تصمیمات مهم مدیریت، مانند برنامههای راهبردی توسعه، تدوین خط مشی های کارگزینی و برنامههای کاری.

د: درگیر نمودن مستقیم کارکنان در فرایندهای کاری همراه با بهبود مستمر آن فرایندها - کاتر، . - 1392 ه: فراهم نمودن موجبات رضایت شغلی کارکنان و کاهش اضطراب های روحی آنان .

و: ایجاد احساس سودمندی در اعضای سازمان از طریق شناخت و حذف شرایطی که موجبات تضعیف قدرت آنان را باعث میگردد و نیز با استفاده از اطلاعات اثربخش سازمانی و غیرسازمانی.

ز: ارتقاء مهارتها، روحیه تعاون و کارآیی سازمان.

-3تحقیقات انجام گرفته در داخل از کشور

-    دکتر ناصر میرسپاسی - - 1395، در مقاله ای که تحت عنوان؛ اثربخشی مدیریت مالی تدبیری در توانمندسازی و تقویت سرمایه های اجتماعی ارائه نمود، عنوان کرد: اثربخشی مدیریت مالی، قلمرو وسیعی از مدیریت در سازمان ها را شامل میشود. به نحوی به تمام تدابیر مدیریتی سازمان مرتبط است. زیرا هدف اصلی آن ارتقاء نتایج کمی و کیفی برون دادها، فرایندها و حتی درون دادهای سازمان است. نتیجه این پژوهش این بود که نیازسنجی آموزش و برنامه ریزی آموزش در راستای نیازهای سنجیده شده در راستای اهداف سازمان، بخشی از نتایجی است که از اعمال اثربخشی مدیریت مالی حاصل میشود. از آنجا که مشارکت پدیده لاینفک اثربخشی مدیریت مالی است. بالندگی افراد، گروه های کاری و بالاخره سازمان را به دنبال خواهد داشت و سازمان را به سوی یاد گیرندگی سوق میدهد. همچنین او عنوان کرد، تا مدیران آثار ناشی از پیاده کردن این فلسفه را باور ننمایند، حاضر به قبول چنین زحمتی نخواهند شد. بنابرین باید تلاش بیشتری در شناساندن و به کار بستن این تدبیر سازنده در سازمان های کشور انجام شود.

-    دکترشریف فتاح شریف زاده و یوسف محمدی - - 1394 در تحقیقی که تحت عنوان - ارتباط توانمندی کارکنان با بهره وری کارکنان - انجام دادند عنوان نمودند: تلاش برای بهره وری نیرو ی انسانی و استفاده بهینه از نیروی انسانی یکی از برنامههای حیاتی سازمان ها محسوب میگردد. این تحقیق در نظر دارد عوامل موثر در توانمند سازی کارکنان و ارتباط آنها با بهره وری نیروی انسانی از دیدگاه کارکنان زن ومرد فرماندهی انتظامی استان لرستان را بررسی نماید. پژوهش های به عمل آمده با توجه به این که رابطه هر کدام از عوامل آموزشی، انگیزشی، فرهنگی، و مشارکت را با توانمند سازی نیروی انسانی وارتباط توانمند سازی را با بهره وری نیروی انسانی تجزیه و تحلیل مینماید، تحقیق توصیفی همبستگی است.

به همین منظور جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه یکی با عنوان بررسی ارتباط عوامل توانمند سازی کارکنان با بهره وری با پایایی 0/81 و دیگری با عنوان سنجش بهره وری با پایایی 0/93 استفاده شده است. نمونه آماری شامل: 206 مرد و 26 زن شاغل در فرماندهی استان لرستان بوده است که روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده انتخاب گردیده است وبا استفاده از آمار توصیفی - نمودار، درصد، میانگین، انحراف معیار - و آمار استنباطی - ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیری - اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان میدهد که عوامل آموزش، انگیزش، فرهنگ و مشارکت در بهره وری نیروی انسانی فرماندهی انتظامی لرستان تأثیر به سزایی دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید