بخشی از مقاله

چکیده

امروزه افراد زیادی در سراسر دنیا به دلایل متفاوتی مانند جنگ ، کار ، تحصیل و ... تن به مهاجرت های کوتاه و طولانی مدت و یا حتی دائم می دهند . از طرفی ، وجود فرهنگ ها، باورها ، ارزش های متفاوت در جوامع مختلف ، تأثیر زیادی در ساختار شخصیت و تربیت افراد مهاجر و حتی جوامع مهاجرپذیرخواهد داشت که این تأثیرات می تواند منجر به تغییرات مثبت یا منفی رفتاری و یا حتی آسیب هایی در این افراد شود . بنابراین سازگاری اجتماعی افراد مهاجر و منطقه مهاجر پذیر از جمله مباحثی است که توجه بسیاری از اندیشمندان و جامعه شناسان را به خود جلب کرده است .

این مطالعه به منظور شناسائی عوامل موثر بر سازگاری اجتماعی مهاجران کلانشهر تهران صورت گرفته است . جامعه آماری ، شامل کلیه افراد مهاجر شهر تهران در سال 1393 بوده ، و روش پژوهش علی-مقایسه ای بوده است ؛ با بهره گیری از فرمول کوکران حجم جمعیت نمونه انتخاب گردید 200. نفر به گروه مهاجر و 200 نفر به گروه بومی اختصاص داده شد . با توجه به ماهیت موضوع ، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید . مهم ترین نتایج پژوهش به شرح زیر است :

با توجه به نتایج جمعیت شناختی افراد مهاجر در شهر تهران، مهاجرت پدیده ای اقتصادی بوده است . هم چنین نتایج فرضیه ها نشان داد ، بین اثر تعاملی "جنسیت " و " سازگاری اجتماعی" افراد مهاجر و غیر مهاجر - بومی - تفاوت معناداری - F=24/997و - Sig=0/000 وجود داشته است .

به علاوه ، بین اثر تعاملی وضعیت تاهل و سازگاری اجتماعی افراد مهاجر و غیر مهاجر - بومی - تفاوت معنادری - F=25/976 و - Sig=0/000 نیز وجود داشته است . هم چنین بین اثر تعاملی گروه سنی و سازگاری اجتماعی افراد مهاجر و غیر مهاجر - بومی - هم تفاوت معناداری F=2/757 - و - Sig=0/042 وجود داشته است و بین اثر تعاملی پایگاه اقتصادی- اجتماعی و میزان سازگاری اجتماعی افراد مهاجر و غیر مهاجر - بومی - نیز تفاوت معناداری - F=7/298 و - Sig=0/000 وجود داشته است ؛ و در نهایت راهکارهای کاربردی در زمینه بهبود سازگاری اجتماعی در تهران و هم چنین پیشگیری از مهاجرت ارائه شده است .

مقدمه

انسان در بسیاری از شئون زندگی اجتماعی خود با سایر افراد جامعه در ارتباط دائم و پیوسته است . او باید برای ادامه حیات و تامین حوائج خود به زندگی گروهی تن در دهد و با دیگران برای عوامل موثر بر سازگاری اجتماعی مهاجران

رسیدن به هدف های مشترک ، تشریک مساعی کند . در چنین شرایط و در روابط با سایر افراد است که هر کس ناگزیر باید در جامعه به نوعی سازگاری رضایت بخش دست یابد . در این مرحله است که گاهی وجود مشکلات مانع سازگاری آدمی ، در حیات اجتماعی او می گردد .

گوداشتاین و لانیون - - 1995 سازگاری را فرایند پیوسته ای تعریف کرده اند که در آن ، تجارب یادگیری اجتماعی شخص ، توانایی و مهارت هایی را فراهم می سازد که از آن طریق می توان به ارضای نیازها پرداخت . در فرایند سازگاری و رفع نیاز و تحقق خواسته ها ، انسان خود را در شرایطی می بیند که مشحون از مقررات ، محدودیت ها ، امر و نهی ها و معیارها و آداب رسوم اجتماعی است .

او باید خود را با این شرایط تطبیق دهد . نه تنها موانع ، مشکلات ، ناکامی ها و شکست های آدمی ناشی از اوضاع محیط اجتماعی اوست ، بلکه نیازها ، آرمان ها و هدف های او نیز رنگ اجتماعی به خود گرفته و ساخته و پرداخته فرهنگ و محیطی می شود که در آن زندگی می کند . بدین سان مفهوم سازگاری از نظر انسان ، سازگاری در اجتماع و نحوه برخورد موفقیت آمیز با همنوعان می باشد

از نظر تاریخی ، مفهوم سازگاری محتوایی زیست شناختی دارد که نظریه تکامل داروین بر آن اساس بنا شده است . بر این اساس ، صرفا جاندارانی زنده می مانند که بتوانند به نحو مطلوب و مناسب با رویدادهای محیطی دائما در حال تغییر ، انطباق پیدا کنند . قسمت عمده ای از رفتار انسان را می توان براساس رفتارها و انطباق های او با انواع مختلف خواست های جسمانی تعیین کرد . به طور خلاصه می توان گفت که سازگاری نوعی رابطه کامل با محیط است که شامل ارضاء تمام انواع نیازهای فرد و برآورده ساختن اکثر خواسته هایی است که به وی تحمیل می شود .

سازگاری امری نسبی است و انسان ها به درجات مختلف آن نایل می شوند . در فرایند سازگاری اجتماعی شخص تلاش می کند در تقابل با محیط ، نیازها و خواست های شخصی خود را برآورده سازد و در عین حال محیط نیز به او فشار می آورد تا او را در جریانات یا مسیرهایی قرار دهد تا به روش و سبک خاصی رفتار نماید . بنابراین میزان سازگاری از حاصل ضرب نیازها و خواسته های شخصی و خواست های اجتماعی یا محیطی بدست می آید.

-1-1 بیان مسأله :

تاریخ بشر همواره شاهد مهاجرت های کوچک و بزرگ زیادی بوده است که به عقیده مورخین و جامعه شناسان ، تمدن های گوناگونی از این مهاجرت پدید آمده و جامعه بشری را دست خوش تحول ساخته است . مهاجرت ، حرکتی نسبتا جمعی و دائمی از مکانی به مکان دیگر است - وقوفی، 1380،ص . - 25 با توجه به این که هر جامعه ای فرهنگ ، ارزش ها ، هنجارها ، باورها ، تکنولوژی و شرایط اجتماعی- محیطی خاص خود را داراست ؛ و در هر جامعه ای نیز میزان پایبندی به مسائل فرهنگی ، محیطی و غیره با جوامع دیگر متفاوت است ، سازگاری و هماهنگی فرد با خود و با محیط پیرامون خود یک ضرورت حیاتی است و تلاش روزمره انسان ها نیز عموماً حول این محور اساسی دور می زند . از سوی دیگر ، هر انسانی می کوشد نیازهای گوناگون و گاه متعارض خود را در محیط زندگی خود برآورده سازد و این نیازها هستند که انسان را به سمت سازگاری با محیط پیرامون خود سوق می دهد

حال می بایست دید انسان ها تا چه اندازه قدرت سازگاری دارند ؟ اجتماعی شدن یک فرایند دو جانبه ی ارتباطی میان فرد و جامعه است . به همین دلیل ، جریانی پیچیده به شمار می آید که ابعاد و جوانب گوناگونی دارد . چگونگی برقراری ارتباط با سایر افراد و سازگاری اجتماعی از جمله ی این ابعاد هستند . از سازگاری اجتماعی تعاریف زیادی شده است .

سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت اجتماعی می دانند . از نظر آنان ، مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه ی خاص اجتماعی به طریقی که در عرف جامعه ارزشمند باشد . در حالی که اسلاموسکی و دان - - 1996 سازگاری و مهارت اجتماعی را فرایندی می دانند که افراد را قادر می سازد تا رفتار دیگران را درک و پیش بینی کنند ، رفتار خود را کنترل کنند و تعاملات اجتماعی خود را تنظیم نمایند . با توجه به این که انسان محصول اجتماع است و تحت تأثیر نظام ها و فرهنگ های جامعه قرار دارد .

سازگاری او یک سازگاری اجتماعی است و در چنین شرایطی علاوه بر تامین نیازهای خود باید بتواند آرامش و تعادل خود را حفظ کند . از سوی دیگر می دانیم ، مهاجرت به مثابه پدیده ای مرتبط با زمان ، فرهنگ و شرایط اقتصادی ، نوعی انطباق و سازگاری اجتماعی به شمار می رود که در پاسخ به نیازهای اقتصادی ، اجتماعی و تحولات فرهنگی ناشی از حوادث ، در سطح محلی ، ملی یا بین المللی پدید می آید

هم چنین مهاجران با پایگاه های فرهنگی ، اجتماعی مختلف وارد محیط بزرگتر و کار می شوند و بر محیط های شهری و روستائی منطقه مقصد تاثیر می گذارند و روند طبیعی زندگی را در این مناطق دست خوش تغییر و تحول می کنند و غالباً دچار مشکلات سازگاری می شوند . محیط مقصد برای مهاجران ، به مثابه محیطی بیگانه است ، به رغم آن که منطقه مقصد جزئی از وطن مهاجر محسوب می شود ، اما وی احساس می کند که در آن جا به غربتی ناخواسته دچار شده که مجبور به تحمل آن است . هم چنین نظر به شرایط حاکم در مقصد ، وضعیت های متفاوتی در مهاجران از حیث پذیرش یا دفع محیط جدید پدید می آید . از این رو ، مهاجران را می توان در سطح کلی به دو دسته تقسیم کرد :

نخست ، مهاجرانی که بیشترین لطمه را از مهاجرت دیده اند و از لحاظ اقتصادی در شرایط نامطلوبی قرار گرفته و در محیط جدید دچار نوعی سرخوردگی و وازدگی شده اند ؛ دوم ، مهاجرانی که به محیط جدید به خوش بینی نگریسته اند و سعی دارند که در مقصد نیز فعالیت از دست رفته را دوباره به همان وضع و میزان منطقه مبدا مجددا آغاز کنند و در محیط جدید نهایت سازگاری را به دست آورند . در هر دو حالت ، مهاجران به راحتی در مقصد جذب محیط نمی شوند . زیرا تنها خواست و اراده مهاجر در انطباق آنان با محیط موثر نیست ، بلکه عوامل خارجی بر این فرایند تاثیر به سزائی دارند . پر واضح است که افراد منطقه مقصد ، می توانند در سازگاری مهاجران با محیط جدید موثر باشند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید