بخشی از مقاله

چکیده:

مقاله حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر شکلگیری شبکههای نوآوری در شرکتهای دانشبنیان از نظر تاثیرگذاری هر کدام از مولفهها بر این مدل همکاری صورت گرفته است. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش، روش تحقیق میدانی و همبستگی انتخاب بوده و بر اساس موضوع پژوهش، پس از گردآوری اطلاعات و ساختن مدل مفهومی، میزان تاثیر شاخص های مورد نظر در شکلگیری شبکههای نوآوری مورد آزمون قرار گرفت.

در این پژوهش با استفاده از نرمافزار spss و ابزارهای آماری که دارای روایی و پایایی بوده اقدام به تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از طریق مطالعات تجربی و میدانی شده است. جمع بندی نتایج حاصل از مطالعه عوامل و شاخصها مشخص می کند که، تمامی عوامل ذکر شده در مدل بر شکلگیری شبکههای نوآوری موثر می باشد. در پایان ضمن بررسی اعتبار مدل، دستاوردهای تحقیق در زمینه متدولوژی و موضوع تحقیق تبیین شده و پیشنهاداتی نیز برای تحقیقات آتی ارائه می گردد.

-1    مقدمه:

امروزه با پیشرفت علوم و پیچیده تر شدن فرآیندهای تکنولوژیکی، تولیدی و خدماتی دیگر شرکت ها قادر نیستند به تنهایی به تولید و ارائه محصولات و خدمات نوآورانه بپردازند. لذا همکاری و به اشتراکگذاری دانش و توانایی ها جهت دستیابی به این مزیت، غیر قابل انکار است. از طرفی میتوان گفت رقابت بین المللی و عملکرد اقتصاد کلان تابعی از نوآوریهای تجاری و توانایی نوآوری بلند مدت است 

لذا میتوان گفت نوآوری، امروزه حاصل اتحاد و همکاری فی مابین شرکتها میباشد. این اتحاد و همکاری در جهت مفهوم تجارت جهانی و دسترسی به بازارهای بزرگ نوآورانه همواره در بین شرکتها بسیار مورد توجه واقع شده است. در پی دستیابی به این مفهوم، شرکتهای چند ملیتی پا به عرصه گذاشته و با سرمایهگذاری بلند مدت خارجی بر روی شرکتهای کوچک واقع در کشورهای میزبان، به تولید و ثبت اختراع پرداختند. این شرکتها مزایای دیگری نیز داشتند که از آن جمله میتوان به ایراد موافقتنامههای بین المللیسازی فعالیتهای تحقیق و توسعه اشاره کرد. رشد سریع اینگونه موافقت نامهها جهت تشریک مساعی فی مابین شرکتها، باعث شکلگیری مفهوم جدیدی با عنوان "شبکههای نوآوری"1 شد

این مفهوم در ایران با ظهور شرکتهای دانش بنیان رفته رفته پا به عرصه وجود گذاشت . شرکتهای دانش بنیان امروزه به عنوان حلقههای گمشده زنجیره ارتباط صنعت و دانشگاه بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. سیاستهای دولت نیز در این راستا با ایجاد پارکهای علم و فناوری نمود یافته است. تاریخچه ایجاد اولین شهرک علمی و تحقیقاتی در ایران مربوط به سال 1371 میباشد که پیشنهاد تهیه گزارش بررسی مقدماتی آن توسط شرکت سهامی ذوب آهن مطرح و پیگیری کلیت کار به معاونت پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان واگذار شد، و در همین سال موضوع در شورای پژوهشهای علمی کشور تصویب گردید

بر این اساس در این مقاله شبکههای نوآوری به عنوان یک مفهوم جدید در ادبیات نوآوری، مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه لازم است دراینجا به آن توجهی خاص گردد علاوه بر مفهوم شبکههای نوآوری، چگونگی ایجاد این نوع از همکاری تکنولوژیکی در بین شرکتهاست. ما در این مقاله سعی بر آن داریم تا به معرفی و دسته بندی عوامل موثر بر شکل-گیری شبکههای نوآوری در میان شرکتهای دانشبنیان بپردازیم. به علت پراکندگی فراوان این نوع شرکتها در سطح کشور و عدم امکان دسترسی به تمامی شرکتهای فعال با این عنوان، پارک علم و فناوری دانشگاه تهران به عنوان یک جامعه آماری مناسب و متمرکز در این عرصه انتخاب گردید.

در مسیر تحقیق با استفاده از ادبیات، عوامل موثر بر شکلگیری شبکههای نوآوری مورد مطالعه قرار گرفت و سپس این عوامل با استفاده از نظر خبرگان تکمیل و تصحیح گردید. در ادامه، پرسشنامه به عنوان ابزاری جهت جمعآوری نظرات فعالان در شرکتهای دانشبنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در باب سنجش اهمیت هر یک از این عوامل، مورد استفاده قرار گرفت.

سوال اصلی این پژوهش را میتوان اینگونه بیان کرد:

عوامل موثر بر شکلگیری شبکههای نوآوری در میان شرکتهای دانش بنیان کداماند؟

در جهت پاسخگویی به این سوال، در ادامه مدلی جهت دسته بندی عوامل موثر بر شکلگیری شبکههای نوآوری ارائه میگردد.

-2 بررسی مبانی نظری تحقیق

1-2 مفهوم، انواع و بخش های شبکه

میتوان گفت در ادبیات، اجماعی فراگیر درباره تعریف شبکه2 وجود ندارد؛ اما در تمام نظرات می توان این نکته را دریافت که شبکه چیزی بیش از تجمیع روابط دوطرفه است.

"تید"3 شبکهها را شامل تعدادی موقعیت یا گره میداند که افراد، شرکتها، واحدهای تجاری، دانشگاهها، دولت و مشتریان میتوانند در جایگاه این موقعیتها و گرهها قرار گیرند. - براساس یک رویکرد مبتنی برمنابع، هدف از شبکه، درگیر شدن شرکتها در ایجاد شبکهایست که به نتیجه سودآور مشترکی بیانجامد -

"نیوس"4 نیز شبکهها را به عنوان وجه اتصال بین سازمانها - شرکتها، دانشگاهها، سازمانهای دولتی - به منظور ایجاد، جذب و ادغام مهارتهای متفاوت و دانش مورد نیاز برای توسعه تکنولوژیهای پیچیده و ارائه آنها به بازار تعریف میکند .[6] "مولن"5 به این موضوع اشاره می کند که نتیجه نهایی استفاده از منابع شبکه، از نتیجه استفاده ازمجموع تک-تک منابع بیشتر است

میرزاده [8] در پژوهش خود بیان می کند که در چرخه عمر شبکه سه زمینه اساسی وجود دارد که عبارتند از:

استراتژی شبکه:6 استراتژی شبکه به عنوان فعل و انفعال بین منابع داخلی و ساختار شبکه و وضعیت بازار خارجی و محیط شبکه تعریف شده است.

سازمان شبکه:7 یک شبکه شامل دو بعد ساختاری - پیوندهای میان بازیگران - و رفتاری - تعاملات بین بازیگران - میباشد. که در آن سیاست های شبکه جهت نظارت لازم برای اداره عملیات شبکه در ساختار شبکه تعریف می شود. در واقع، ساختار شبکه شامل وظایف، نقش ها، ارتباطات و فرآیندهای طراحی معماری شبکه میباشد. همچنین، رفتار شبکه شامل تعامل، توانایی برای هماهنگ کردن عملیات، تسهیل شکل گیری اعتماد و روابط اجتماعی مردم با یکدیگر تعریف می-شود. علاوه بر این، حکومت شبکه شامل قوانین رسمی، هنجارها و جنبههای غیررسمی مانند فرهنگ و هویت، برای مقابله با پیچیدگی روابط شبکه و برای اطمینان از اجرای استراتژیهاست.

مدیریت اطلاعات شبکه:8 مدیریت اطلاعات شبکه بر بهبود مدیریت جریان اطلاعات9 و امکان به اشتراکگذاری اطلاعات بین اعضای شبکه تعریف میشود.

شبکهها را میتوان به سه دسته کلی زیر تقسیمبندی کرد :

شبکههای بسته:10 در این نوع شبکهها شرکتها به دنبال خلق استانداردهای انحصاری از راههایی چون صرفه جویی نسبت به مقیاس هستند

شبکههای باز:11 شرکت ها باید در این نوع از شبکهها در زمینه محصولات، خدمات و کسب و کارهای پیچیده با سایر شرکتها ارتباط برقرار کنند.

شبکههای مجازی نوآوری:12 بازیگران این شبکه شرکتهایی هستند که با اکسترانت، اینترانت و اینترنت به هم متصلاند و با تبادل دانش در روابط تجاری، ارزش خلق میکنند.

استفاده از شبکه دارای مزایای فراوانی است که در ادبیات به آن اشاره شده؛ ولی در مجموع میتوان فواید استفاده از شبکه برای اعضای آن را کاهش هزینهها، دسترسی به سرمایههای مالی و داراییهای مکمل، بهبود ظرفیت یادگیری، انتقال دانش، دستیابی به منابع فنآوری و بهبود موقعیت رقابتی سازمان بیان کرد [10]، [11]، .[12]
2-2 مفهوم شبکههای نوآوری

رقابت بین المللی و عملکرد اقتصاد کلان تابعی از نوآوریهای تجاری و توانایی نوآوری بلند مدت است. در حال حاضر افزایش نوآوریها باعث افزایش پیچیدگی محصولات و خدمات نوآورانه شده است. این افزایش پیچیدگی ها در محصولات و خدمات، نوآوری را نیازمند ادغام تعدادگسترده ای از مهارتها و تخصصهای مختلف کرده که این امر شبکههای نوآوری را به یک راه حل سازمانی برای نوآوری در عرصه محصولات وخدمات تبدیل نموده است. چرا که در شبکههای نوآوری مهارتها و تخصص شرکتهای مختلف برای یک هدف مشترک، یعنی نوآوری، سازماندهی میشوند

پس در تعریفی جامع از شبکههای نوآوری میتوان گفت: شبکههای نوآوری، شبکهای پیچیده از روابط بین شرکتها، دانشگاهها، سازمانهای دولتی و دیگر سازمانها جهت ایجاد و به اشتراک گذاشتن دانش مربوط به نوآوری میباشد

بر این اساس میتوان سه دیدگاه اصلی درباره شبکههای نوآوری مطرح کرد:

دیدگاه کلان، دیدگاه میانه و دیدگاه خرد. در دیدگاه کلان یک شبکهی نوآوری نقشی کلیدی را در روابط سیستمهای اقتصادی و اجتماعی بازی میکند. در واقع این دیدگاه تاثیر شبکههای نوآوری بر روی سیستمهای کلان را بررسی میکند. آنجایی که بازیگران در آن تنها یک نقش ثانویه دارند. دیدگاه میانه با فرآیندهایی بر روی سطوح دوتایی و میانه سروکار دارد. سطح خرد مربوط به تجزیه و تحلیل عوامل داخلی ایجاد نوآوری است. از جمله ساختار سازمانی شرکت، نوع تولید و شبکههای رسمی یا بین فردی - غیر رسمی -

2-3 عوامل موثر بر شکلگیری شبکههای نوآوری

عواملی زیادی در شکلگیری شبکههای نوآوری موثرند که از آن جمله میتوان به شرکت هاب یا کارگزار دانش13 اشاره کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید