بخشی از مقاله

چکیده

شش سیگما مجموعه ای منظم از روشهاست که به منظور بهبود کیفیت و عملکرد محصولات با هم ترکیب و ادغام میشوند و به شرکت ها در کاهش تغییر فرایندها و خطاهای آنها کمک می کند . پس از القا روش شش سیگما، روش های زیادی برای بهبود برخی از فرآیندهای یک سازمان ارائه شده است.

یکی از عوامل در نظر گرفته شده در این مقاله، تعیین انتظارات کاربر به دو شکل متفاوت است: اهمیت خرید برای مشتری و هزینه های نسبی. عوامل اهمیت و هزینه می تواند برای هر متغیری معرفی شود. با کاهش تعداد تعاملات و اهمیت ندادن به مشتری، جذب مشتریان جدید سخت تر است. بررسی این متغیرها در مراحل شش سیگما کارایی مراحل را بهبود خواهد بخشید.

شش سیگمای ناب ترکیبی از شش سیگما با مفهوم تولید ناب است. هدف از تولید ناب کاهش خسارات است . عامل دیگر معرفی شده در این مقاله برای تولید ناب استفاده از کارکنان متعهد است. اگر فرد احساس رضایت و رفاه از شغل خود کند ، رفتارش روی کارکنان دیگر و سازمان تاثیر می گذارد و در نهایت باعث افزایش فروش و کاهش هزینه های تولید می شود. در این مقاله روش هایی معرفی خواهد شد که برای ایجاد تعهد در کارکنان مفید است. عوامل اجرایی که در این مقاله ارائه خواهد شد موجب افزایش عملکرد و کاهش ضایعات شش سیگما در فرآیندهای سازمان می شود.

-1 مقدمه

نوآوری اصلی شش سیگما ترکیب، متحد کردن و ساخت مجموعه ای منظم از روش هایی است که هر یک به طور پراکنده در گذشته استفاده می شدند. در این مقاله روش هایی برای بهبود هر فرایند شش سیگما معرفی شده که در سطوح مختلف آن قابل درک هستند.

به طور کلی سه عنصر کلیدی در کیفیت وجود دارد. اولین عنصر رضایت مشتری است یعنی مشتری باید مرکز توجه سازمان و جهان باشد از آنجا که مشتریان انتظار مشاهده پذیری، اعتبار، رقابت در هزینه، تحویل آنلاین، خدمات، رفتار روشن و واضح و بسیاری از چیزهای دیگر را دارند، پس آنها کیفیت را تعریف می کنند.

رضایت مشتری، یک ضرورت است زیرا اگر ما آن را فراهم نکنیم، فرد دیگری به نام رقیب آنرا انجام خواهد داد. کیفیت سازمان و مفاهیم آن باید توسط مشتریان مشاهده شود نه خود سازمان.

دومین عنصر کلیدی فرایند است. این بدان معنی است که فرایند باید با محدوده آن دیده شود. محدوده فرایند می تواند ترکیب مقادیر با ارزش و پارامترهایی از دید مشتری و بهبود آن باشد.

آخرین عنصر کلیدی کارمند است، زیرا به کارگیری تمام کارمندان در کار برای دستیابی به مدیریت کیفیت کامل - TQM - لازم است.

سازمان و مدیران آن باید فرصت های شغلی برای ایجاد انگیزه در کارکنان ایجاد کنند تا آنها استعداد و توانایی های خود را در جذب رضایت مشتری متمرکز نمایند. همچنین کارکنان باید در شش سیگما و ابزارهای تکنیک آماری، آموزش داده شود تا به این اهداف دست یابند. در این مقاله در ابتدا توضیحاتی در مورد شش سیگما و شش سیگمای ناب ارائه می شود سپس روش پیشنهادی برای افزایش عملکرد فرایند شش سیگما تعریف شده است.

-2 مفهوم شش سیگما

شش سیگما یک متدولوژی استراتژیک است که حداکثر رضایت مشتری و سودآوری سازمان در کسب و کار را با استفاده از ابزارهایی با کیفیت مناسب در یک سیستم جامع و مبتنی بر فرایند با بهره برداری از تیم تحصیل کرده و گروه های کاری و با تمرکز بر فرآیندهای مشتری محور فراهم می کند

در ابتدا مفهوم شش سیگما برای بهبود عملکرد و کیفیت محصولات ایجاد شده بود، با این حال امروزه توسط موسسات مالی، بیمارستان ها، خرده فروشان و سایر صنایع خدماتی به طور گسترده استفاده می شود. این روش در هر محلی که دارای نظم و انضباط است مانند تولید، فروش، بازاریابی، طراحی، اداری، خدمات و غیره قابل اجرا است.

در واقع شش سیگما یک فرایند سفارشی است که به تمرکز روی توسعه نسبتا موثر، ارائه و نمایش محصولات و خدمات کمک می کند. درکل اگر بتوان تعدادی نقص و یا خطا در فرایند اندازه گیری نمود، شش سیگما راه حذف آنها را پیدا خواهد کرد تا به فرایندی منظم با تعداد صفر خطا دست یابد.

-1-2 سیستم مدیریت شش سیگما

شش سیگما یک ابزار مدیریتی برای حل مشکلات است و استفاده دقیق آن نقش موثری در حل مشکلات سازمان و بهبود شرایط کار دارد. بنابراین یک سازمان باید درک درستی در مورد مسائل و مشکلات آن به دست آورد و در مورد روش های عملیاتی و طبیعی و بهره برداری از این ابزارها آگاه باشد. در زمینه کسب و کار فعلی، وضعیت سازمان به طور مستمر در حال تغییر است. با این بینش، سازمان مجموعه ای از فرآیندها است که هدف ایجاد ارزش برای مشتریان و در نتیجه برای خود سازمان را دارد. یکی از بهترین روش ها برای درک قدرت سیستم مدیریت شش سیگما، مشاهده عملیات و فرصتهایی است که به دلیل استفاده از ابزار شش سیگما در سازمان های مختلف ایجاد شده و همچنین بعضی از ایده های ابتکاری و فواید کامل که با این روش به دست آمده است

-2-2 چرخه فرآیند DMAIC

معروفترین متدولوژی شش سیگما ، یک رویکرد مبتنی بر پروژه است که اصطلاحا به مدل DMAIC مشهور شده است و شامل 5 فاز : تعریف، اندازه گیری، تحلیل، بهبود و کنترل می باشد.

در فاز تعریف پروژه ها از روی نیازمندی های مشتری، نیازمندی های عملیاتی و سازمانی و ارتباط این نیازمندی ها با استراتژی های اجرایی تعریف و انتخاب می شوند.

در فاز اندازه گیری، سیستم اندازه گیری ارزیابی می شود و به منظور شناسایی فرایند شاخصهای مربوط به آن محاسبه می شود.

در فاز تحلیل و بهبود ، منابع تغییرات شناسایی شده و یک ارتباط آماری بین متغیرهای ورودی و خروجی پایه گذاری می شود و به این ترتیب زمینه ای برای بهبود فرایند فراهم می آید.

در فاز کنترل از ابزارهای سنتی و آماری برای حفظ بهبودهای ایجاد شده در فرایند استفاده می شود. عمده تاکید این مدل بر این است که ورودی ها و عوامل مهم فرایند را کنترل کند تا خروجی های مطابق با خواسته مشتری به دست آید.

چرخه DMAIC یکی از ابزارهای کارآمد برای رسیدن به شش سیگما است که موجب توسعه و افزایش بهبود در فرآیندهای سازمان می شود. در شکل1 می توانید مراحل چرخه DMAIC را ببینید

شکل.1 چرخه فرایند DMAIC

در پروژه های شش سیگما و بهبود کیفیت، اعضای تیم چرخه DMAIC پروژه های بهبود کیفیت را در قالب یک تیم و به سوی دستیابی به شش سیگما انجام می دهند. هر یک از این افراد تعهدات و مسئولیت هایی دارند و همیشه از این نقش ها تشکیل شده است: مدیران ارشد، قهرمانان، کمربند مشکی های ارشد، کمربند مشکی ها، کمربند سبزها و اعضای تیم

. مدیران ارشد:

این افراد نیروی رویکرد به شش سیگما را در سازمان جاری می کنند و حمایتهای لازم را از اجرای شش سیگما به عمل آورده ونسبت به اجرای آن متعهد و پاسخگو هستند. از وظایف آنها تعیین چشم انداز، ایجاد تعهد و حمایت برای انجام و شروع فعالیت شش سیگما است.

. قهرمانان:

افراد کارشناسی که با معرفی شش سیگما بستر و فرهنگ مناسب را به وجود می آورند. این افراد راهبران فکری این روش شناسی هستند و به عنوان مغز متفکر اجرای شش سیگما را تسهیل می کنند. آنها باید اهداف را تعیین کنند امکانات مورد نیاز را تخصیص داده و پیشرفت پروژه ها و نتایج آنها را پیگیری و بررسی نمایند.

. کمربند مشکی های ارشد:

افراد کارشناسی که پروژه های متعدد شش سیگما را مدیریت و هدایت می کنند. این افراد رهبر و مربی کمربند مشکی ها هستند و تجربیات فنی در مورد روش شش سیگما و تولید ناب به آنها نشان می دهند. مسئولیت تمام برنامه های شش سیگما که در بخش معینی از سازمان اجرا می شود به عهده یک کمربند مشکی ارشد می باشد. از جمله وظایف اصلی یک کمربند مشکی ارشد، انتخاب، آموزش، سرپرستی و هدایت کمربند مشکی ها، تعریف پروژه های بهبود کیفیت، تصویب پروژه ها و نهایتا بررسی و بازنگری نتایج پروژه ها است.

. کمربند مشکی ها:

افراد کارشناسی که مدیریت اجرای پروژه های شش سیگما و کلیه مراحل آموزش و اجرا را برعهده داشته و تقریبا به طور تمام وقت در اختیار برنامه های شش سیگما قرار می گیرند. در اغلب موارد یک کمربند مشکی مسئولیت اداره تیمی را بر عهده دارد که بر روی یک پروژه بهبود کیفیت کار می کنند و در بعضی از مواقع باید به صورت همزمان چندین پروژه را هدایت و رهبری نماید بنابراین باید علاوه بر دانش فنی و آماری از روابط عمومی مناسب و مهارتهای مدیریتی نیز برخوردار باشد. آنها مسئول استفاده از روش DMAIC برای ایجاد جهشی در عملکرد، گزارش پیشرفت پروژه به قهرمانان، برگزاری جلسات تیم و همکاری با کمربند مشکی های ارشد هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید