بخشی از مقاله
چکیده
امروزه کسب و کار ها به ارزش فزآینده مدیریت دانش و یادگیري سازمانی پی برده اند و در این بین باید به یکی از اصول مهم دانش سازمانی شرکت ها اشاره نمود ، شرکت ها نه تنها یاد می گیرند بلکه آن را فراموش نیز می کنند و مدیریت دانش در حقیقت به دنبال خلق فرآیند هایی است نه تنها از طریق یادگیري و حفاظت از آن دانش ، بلکه به دنبال پرهیز از آنچه که مهم نست می باشد که به عبارتی ساده تر آن را فراموشی سازمانی می نامند و با استفاده از این بعد مهم دانش که به اشکال مختلف فراموشی سازمانی از آن یاد می شود باعث ایجاد مزیت هاي رقابتی استراتژیک در کسب و کار هاي کوچک و متوسط می شود و باعث پویایی هر چه بیشتر آن کسب و کار می گردد و این موضوع در کسب و کار هاي کوچک و متوسط کاملا مشهود و ملموس می باشد.
مقدمه
در سال هاي گذشته و مباحث مدیریت نوین، شرکت ها و کسب و کار ها به ارزش مدیریت دانش و یادگیري سازمانی پی برده اند و مطالعات و تحقیقات فراوانی در این عرصه انجام شده است. یکی از مباحث مهمی که دانش سازمانی را در بر می گیرد فراموشی سازمانی است ، این عبارت به معناي این است که - فراموش کردن عمدي چیزي که قبلا یاد گرفته شده است ، براي اینکه از این به بعد کارها به طریقی دیگر انجام داده شود - . از این رو مدیریت دانش و فرآیند سازمانی به دنبال خلق فرآیند هایی است که نه تنها به یادگیري و حفاظت از دانش مفید،بلکه به عدم یادگیري و پرهیز از آنچه که مهم نیست هم به کار می آید. فراموشی همانند یادگیري ساده نیست و ممکن است زیان آور یا سودمند باشد و در دو بعد هدفمند و غیر هدفمند قابل درك است.
از این رو فراموشی سازمانی داراي اهمیت استراتژیکی بالایی است و فراموشی سازمانی پدیده اي مهم و حیاتی است که به خوبی درك نشده و همانند یادگیري ساده نیست. فراموشی به دو طبقه کلی قابل تقسیم است: فراموشی تصادفی١ - غیر هدفمند - که زیان آور بوده و فراموشی هدفمند٢ - با قصد و نیت که می تواندسودمند باشد. در هر صورت فراموشی سازمانی بر رقابت پذیري یک سازمان موثر است و از عوامل استراتژیک و مهم و تاثیر گذار در نوآوري و خلاقیت به شمار می آید
یادگیري زدایی در سازمان:
یادگیري براي ایجاد دانش ضروري است،اما تضمینی براي سودمندي دانش آموخته شده و سازگاري آن با محیط کسب و کار و سازمان نیست. در واقع بهره برداري از دانش موجود،تنها در صورت ثبات ماندن شرایط محیطی می تواند مفید باشد. اگر محیط تغییر کند،یادگیري قوانین و فناوري هاي موجود می تواند باري اضافی براي افراد و سازمان باشد. اهمیت یادگیري زدایی برنامه ها و روش هاي شناخته شده و آغاز یادگیري مهارت ها و برنامه هاي جدید به این دلیل است که خلق دانش،فرآیندي پویا است و به همین دلیل،اغلب یادگیري زدایی برنامه هاي موجود و یادگیري قابلیت هاي جدید، ضرورت دارد.
اما عادت هاي قدیمی سخت از بین میروند و تغییر دادن آنها مشکل است. افراد نسبت به آنچه که میدانند احساس امنیت می کنند و اغلب در برابر هرآنچه که سبب تغییر در کارهاي روزمره و عادت شده آنها شود،مقاوت می کنند. بنابراین تغییر براي برخی افراد،حتی تهدید محسوب می شود. اما اگر بین دانش جدید و دانش موجود براي کارکنان و افراد شاغل در کسب و کار ها و سازمان ها تببین شود،آنها می توانند ربط راهبردي آن را درك کنند.بنابراین ، یک شرکت تجاري در برابر دانش جدید با چند راهبرد مواجه است:
*تغییر اموري که در گذشته ، دانش در طی آن ها ایجاد می شد
*تشکیل دوباره گروه ها و واحد ها یا یکپارچه سازي مجدد آنها همگام با کلیت سازمان
*انجام امور اساسی تر که در راستاي اهداف تجاري آن کسب و کار و سازمان قرار دارد
فراموشی سازمانی:
الیوارا حافظه سازمانی را تمهیدي براي حفظ و نگهداري دانش می داند که تجارت سازمانی را گردآوري،ذخیره و قابل دسترس می کندوهولان و فیلیپس نیز بر پایه همین تعریف نتیجه می گیرند که یادگیري سازمانی ، دانش سازمانی را تولید می کند که در حافظه سازمانی دخیره می شود. اما سازمان ها چگونه و تحت چه شرایطی چیزهایی را از سیستم هاي حافظه خود از دست می دهند؟ چه وقت و چرا آنها را فراموش می کنند؟ / این دو نویسنده به جاي چگونگی و شرایط از دست رفتن دانش ، بر تولید،انتقال و حذف هدفمند آن از حافظه سازمانی بحث می کنند
هولان و فیلیپس عقیده دارند که فراموشی سازمانی ، این پتانسیل را دارد که بعد جدید و مهمی را به درك ما از پویایی دانش سازمانی اضافه کند، اما این امر نیاز به یک برنامه پژوهشی خاص و گسترده دارد - . - 5 تفسیر آنها این است که فراموشی - در معناي فراموش کردن دانش قدیم براي ایجاد فضاي جدید به منظور کسب دانش جدید - قبل ، در فاصله ، و بعد از فرآیند هاي یادگیري رخ می دهد. همچنین فراموشی تاثیر مهمی در اثر بخشی فرآیند هاي یادگیري را در محیط کسب و کار دارد که می تواند نقش استراتژیکی قوي اي را در تحول محیط کسب و کار ها ایجاد نماید
جدول -1 حالت هاي فراموشی سازمانی
ناتوانی در کسب دانش:
اشاره به زمانی دارد که سازمان نتواند دانش نو ورود را نگهداري کند و آن را به شکل برنامه ریزي نشده اي از دست می دهد.
نابودي حافظه:
اشاره به حالی دارد که سازمان به شکلی ناآگاهانه و تصادفی دانش قدیمی و در دسترس را فراموش می کند.
یادگیري زدایی:
توانایی شرکت در کنار گذاشتن دانش و اطلاعاتی که ممکن است به موفقیت شرکت آسیب برساند.