بخشی از مقاله
مقدمه:
توانایی نوآوری و به کارگیری مدلهای مختلف کسب و کار و کارآفرینی یک پیش شرط اساسی برای رشد و توسعه موفقیتآمیز هر کسب و کاری در بین رقبا و بازار میباشد. این امر تا حد زیادی وابسته به توانایی شرکتها در خلق و به کارگیری طیف وسیع و متنوعی از راه حلهای نوآورانه است. بدون شک جذب و بهکارگیری منابع تولید ایده و نوآوری خارج از محیط شرکت یک چالش اساسی برای همه کسب و کار ها می باشد. - از سازمان های بزرگ تا شرکتهای متوسط و حتی کوچک - .
برای بهکارگیری منابع تولید ایدههای نوآورانه - Open Innovation - حتی خارج از محیط شرکت، کسب و کارهای کوچک و متوسط نیاز دارند تا رشد و توسعه خود را از طریق اعمال موثر عوامل کلیدی و استراتژیهایی رشد، که در برگیرنده تغییرات در همه ابعاد می باشد به صورت پویا و زنده به خدمت گیرند . کاملا مشهود و قابل درک است که داشتن فرهنگ سازمانی با چشم اندازهای خلاقانه - و داشتن فرهنگ پذیرش ایده - نقش اساسی در به کارگیری نوآوری در سازمان دارد.
شواهد بسیاری زیادی بر این موضوع دلالت می کند که فرهنگ سازمانی ناسازگار با چشم انداز و فرهنگ نوآوری مهمترین مشکل شرکتهای متوسط تا کوچک در استفاده از راه حلهای نوآورانه در توسعه کسب و کار میباشد. مطالعات انجام شده نشان می دهد فرهنگ سازمانی نامناسب و ناسازگار یکی از اصلی ترین موانع توسعه کسب و کار ها در بازار میباشد. برای دستیابی به یک فرهنگ سازمانی با چشم انداز نوآوری بایستی عوامل موثر بر ایجاد فرهنگ مولد نوآوری شناسایی و پیاده سازی گردد. یکی از عناصر اصلی در خلق فرهنگ نوآو ارنه نهادینه کردن ورود جریان آزاد دانش از خارج به درون شرکت و از درون شرکت به بیرون میباشد.
هدف اصلی به وجود آوردن بستر مناسبی برای زنجیره تولید ایده و تبدیل آن به محصول و یا خدمات رقابتی میباشد. انعطافپذیری و استمرار در این رویه - جذب و انتقال مجموعهای گسترده از دانش صریح و ضمنی از بیرون به درون و برعکس - پتانسیل مناسب و توانایی برای توسعه و افزایش سهم بازار را پایهگذاری و ایجاد خواهد کرد.
پایه و اساس این گونه فرهنگ برمبانی زیر استوار خواهد بود:
· حرفهایگری، تعهد، خلاقیت، کارآفرینی، نوآوری و رقابت
· چابکی در آموزش، یادگیری و بهکارگیری مهارتهای کلیدی
· ریسکپذیری و پذیرش مسئولیت در برابر ریسک
· انعطاف در پذیرش افکار، تولید فکر و اقدام و عمل
· بلند پروازی، اشتیاق، مبارزه برای دستیابی به آرزوها، ابتکار عمل و پیروزی
· توانایی در پیشبینی آینده
اهمیت فرهنگ سازمانی
هرچند مساله فرهنگ سازمانی مقوله ای جدید در مباحث علمی و دانشگاهی نیست ولی مفهوم فرهنگ سازمانی باز - open organizational culture - برای ایجاد و نهادینه کردن فرهنگ جریان آزاد ورود و خروج ایده و نوآوری، مقولهای تازه میباشد.
یکی از شروط اثربخش بودن هر کسب وکار فعال در محیط صنعت ، بدون شک بر ایده و مبانی خاص و پذیرفته
شده ای است که در تعامل با محیط اجتماعی و تجاری خود بنا نهاده شده باشد.
یکی از اثرات فرهنگ سا زمانی را میتوان چنین تعریف کرد که فرهنگ سازمانی رفتاری را خلق می کند که
منشعب و انعکاس دهنده هنجارهای فرهنگی جاری و مستمر آن سازمان میباشد. هیچ شکی نیست که هر کسب و کاری دارای فرهنگ سازمانی خاص خود بوده که به عنوان یک منبع غیر قابل کپی و مزیت رقابتی قابل شناسایی است.
بنابر تعریف، فرهنگ سازمانی عبارت است از یکسری " باورها، ارزشها، هنجارها واعتقادات مشترک که رفتار اعضای سازمان را کنترل می نماید و به طور وسیع و موثری از فرهنگ مدیران و موسسان شکل گرفته شده و تحت تاثیر نظرات ایشان است.
فرهنگ سازمانی انعکاسی آشکار از ابعاد پنهان، پشتوانه و مفسر سوابقی از آموختههای - دانش ضمنی و صریح - هر کسب و کار است. اولین تلاش برای ساخت بخشیدن به فرهنگ سازمانی به عنوان یک منبع موثر توسط "اسمیریچ" صورت گرفت. ایشان سه دیدگاه برای درک این پدیده ارایه دادند.
طبق نظر ایشان فرهنگ سازمانی یک متغیر مستقل برای مطالعه می باشد. به این دلیل که فرهنگ سازمانی یک ارتباط قوی، مستقیم و موثر با فرآیندهای مدیریت سازمان و تعامل آن با محیط و کارکنان دارد. با این نگاه فرهنگ سازمانی میتواند به عنوان یک عامل خارجی موثر روی فرهنگ کارکنان نیز باشد.
1. فرهنگ سازمانی به عنوان یک عامل
فرهنگ سازمانی میتواند به عنوان یک عنصر و عامل داخلی مهم که روی همه ابعاد رفتاری سازمان موثر میباشد ظهور کند. این فرهنگ سازمانی به طورخاص میتواند موفقیت تمام فعالیتهای سازمان را تحت تاثیر قرار دهد. عوامل داخلی و خارجی بسیار زیاد ی هستند که روی توسعه نوآورانه فرهنگ سازمانی در شرکت های کوچک تا متوسط دخیل میباشند . عوامل داخلی شامل:
· صفات و خصوصیات افرادی که سازمان را تشکیل میدهد
· فرهنگ سازمانی قدیمی
· وجود راه حلهای سازمانی
· اثر مدیران عوامل خارجی در نتیجه همه تغییراتی است که از محیط خارج روی کسب و کار اثر میگذارد . دربرگیرنده طیف گسترده ای از پارامترها و نشانههایی هست که الزاما قابل تفکیک و شناسایی نیستند.
عوامل داخلی وخارجی میتواند اثرات مخرب یا سازنده روی فرهنگ سازمانی داشته باشد.
این روزها به منظور بالا نگاه داشتن کارآیی و حفظ مزیت رقابتی در بازار، شرکت های متوسط تا کوچک بایستی مشخصا از فرهنگ سازمانی خود هویت ساخته ، صفات و عواملی را پایه ریزی و مشخص نمایند که موجب توسعه گردد .
توسعه نوآورانه، نیازمند یک بلوغ داخلی می باشد، به گونهای که نقاط قوت آن قابلیت ایجاد مزیتهای رقابتی را دارد. این توانایی کسب و کار را قادر خواهد ساخت تا با قدرت بیش تری ریسک هایی که ناشی ازتغییرات محیط خارجی هست را پاسخگو باشد.
2. فرهنگ سازمانی می تواند استعاره ای از سازمان باشد.
در این مرحله باید خاطر نشان نمود که توسعه و پویایی در محیطی که کسب و کارهای کوچک تا متوسط در آن در حال گذار هستند، دستخوش تحولات و تغییرات میباشند که میتواند مولد فرهنگ جدیدی برای سازمان باشند . تشخیص و شناسایی این رویه درک صحیحی از فرهنگ سازمانی ، به عنوان یک پدیده پویا و فرایند زنده ای که سازنده شکل واقعی و جدیدی از فعالیتهای کسب و کار است را نمایان میکند.
بنابراین میتوان گفت که آینده مدیریت همه سازمانها مرتبط به فرهنگ سازمانی آنها میباشد - زیرا نحوه تعامل مدیران با تغییرات، خود شکل دهنده آینده سازمان و فرهنگ سازمان میباشد - .
تلاش برای توضیح فرهنگ با این فرض که هر سازمانی یک فرهنگ مشخص با مولفههای ارزشها، هنجارها، سوابق رفتاری، نشانههای خاص خود دارد، عاملی برای تمایز سازمانی قلمداد میگردد.
این عناصر نحوه ارتباط بین کارکنان، بین کارکنان و مدیران و همچنین بین سازمان و محیط را شک ل می دهد. به عبارت دیگر مولفههای اشاره شده نحوه تعامل و اندر کنش سازمان با تغییرات محیط کسب و کار و همچنین وجه تمایز یک سازمان از سازمان دیگر را رقم میزند.
اصول مستتر در فرهنگ سازمانی - ارزشها، هنجارها، نگرش - از ارکان اساسی و شکل دهنده فرهنگ سازمانی است. تمام این ملاحظات بیان می دارد که فرهنگ سازمانی عامل کلیدی مهمی در تعامل با محیط درون و بیرونی میباشد، که میتواند باعث تسریع، توقف، توسعه و یا رکود کسب و کار گردد.
هرگونه اصلاح و بازنگری در فرهنگ بایستی براساس مطالعه و شناخت دقیق از فرهنگ وزیرساخت های اساسی جاری در سازمان صو رت گیرد . به عبارت دیگر بدون درنظر گرفتن ارزش ها، هنجارها، سوابق رفتاری و ... هیچ اصلاح و بازنگری نتیجه مطلوب و موثری نخواهد داشت.
همانگونه که رویه ها و دستور العملها بر ساختار و استراتژی های سازمانی موثر خواهد بود، به همان صورت نیز اصلاحات وتغییرات نیز بر فرهنگ شکل گرفته شده و جاری اعمال میگردد.
.3 نوآوری از طریق منابع باز و آزاد - حتی خارج از میحط شرکت - و فرهنگ سازمانی باز
به طور عمومی نتایج تحقیقات روی شرکت های بسیاری زیادی که در سال 2016 مورد مطالعه قرار گرفتند حکایت از رشد اقتصادی و هم چنین افزایش نوآوری و تبدیل آن به نقاط قوت و مزیت رقابتی در مقیاس محلی و جهانی میباشد. به همین دلیل کشورهای فوق پیشرفته بسیار تلاش می نمایند تا اقتصاد را از طریق نو آوری و ابتکار شکوفا تر کنند.
- این مقوله نیز در کشور ما با عنوان اقتصاد مقاومتی و دانش بنیان در حال اجرا میباشد - .
بیش از بیست سال است که خلاقیت و نوآوری به عنوان یک منبع اصلی در توسعه اقتصادی کسب و کارها نقش کلیدی دارد.
بدون تردید در این دوران توانایی تولید ایده، نوآوری و ایجاد مدلهای خلاقانه و متمایز کسب و کار اصلیترین قدم در توسعه هر کسب و کاری می باشد. امروزه مفهوم جریان نوآوری از طریق منابع خارج از شرکت، از اساسیترین و ضروریترین عوامل کلیدی است که، سطح نوآوری و خلاقیت هر کسب و کاری را معین میکند.