بخشی از مقاله
چکیده
دوران کودکی مقدمه و اساس دیگر دوره های زندگانی است، تا أنجا که کیفیت زندگی فرد در سراسر عمر بستگی به چگونه سپری شدن این دوران دارد؛ با این حال باید کودک را انسانی مستقل دانسته و دوران کودکی را به رسمیت شناخت. در عصر کنونی که عصر تکنولوژی و عصر اطلاعات و ارتباطات است، کودکان همچون سایر افراد بشر در مواجهه با دو موج متناقض از پیام های دینگرایی، و بی دینی و سکولاریزم قرار دارند و این امر دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت را برآن داشته تا با نگاهی نو به فلسفه تربیت دینی کودکان، چالش های موجود در این عرصه را مورد بررسی قرار دهند.
در این مقاله سعی بر آن است که با نظر به ویژگی ساخت زدایی عصر حاضر، فلسفه و ضرورت آموزش و تربیت دینی کودکان در دوران ابتدایی تبیین گردد و چگونگی تقابل با چالشهای موجود ارائه شود. روش پژوهش در مقاله، توصیفی و شیوهی تحلیل اطلاعات، کیفی میباشد.
یافته های پژوهش نشان میدهد در نظام آموزشی ما، اگر کودکان در دوران ابتدایی، با مؤلّفههای درست تربیت دینی مورد آموزش قرار گرفته و با توجه به ویژگیها و توانایی ها و محدودیت های سنّی در رشد شناختی و تفکر دینی خود پرورش یابند، مهارت لازم برای تقابل با چالش های عصر حاضر را کسب خواهند کرد. بنابر این می توان امیدوار بود جامعه، حیات خود را بر مدار دین و خداباوری معنا کرده و سلامت و سعادت افراد جامعه در همه ابعاد زندگی فراهم گردد.
.1 مقدمه
آن چه آفرینش آدمی را از سایر مخلوقات متمایز میکند، گرایش او به سمت خیر، زیبایی و کمال است که با برخورداری از نیروی انتخاب و اندیشه میتواند آنها را در وجود خود متجلّی سازد. این آفرینش خاص در انسان شناسی اسلامی با تعبیر » فطرت « شناخته می شود. فطرت انسان، فطرتی توحیدی است، بدین معنی که خود و تمامی مخلوقات را وابسته به خداوندی می داند که سرچشمه تمامی خیرها و کمالات است. همان طور که آیه کریمه قرآن بدان اشارهفأقِمداردوجهَک:» للدّین حنیفاً فطره االله الّتی فطَرَ النّاسَ علیها لا تبدیلَ لخلق االله ذلک الدّین القیّم و لکن أکثرُ النّاس لا یعلمون. پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را برآن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی دانند. - « روم - 30/
بنابراین محور اصلی در نظام تعلیم و تربیت دینی، توجه به فطرت و پروراندن گرایشهای فطری است و رسالت دین الهی آن است که این فطرت را در همه ابعاد شکوفا کند و آدمی را در پرتو تربیت دینی به مقام عبودیت الهی رسانده و به سعادت مطلوب نائل گرداند.
بر این اساس یکی از مهم ترین مسائلی که باید در نظام تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گیرد این است که گرایش دینی در کودکان نیز مانند سایر افراد غیرقابل انکار است، زیرا آنها سرشتی خداجوی دارند و علاقه آنان به دین و خداوند از آغاز در درونشان به ودیعه نهاده شده است و این علاقه اکتسابی نمی باشد. بدین جهت تعلیم و تربیت در اصل، عهدهدار رشد و شکوفایی و تقویت این گرایش فطری است.
از طرفی، در عصر کنونی که عصر تکنولوژی و ارتباطات است در موضوع خداباوری و دین مداری با دو جریان روبرو هستیم. برخی پذیرفته اند که دنیوی شدن - سکولاریزم - فرزند طبیعی این دوران است و دین و اخلاق کم کم رنگ و بویش را از دست خواهد داد و این همان چیزی است که برخی از اندیشمندان مغرب زمین، مانند دکتر الکسیس کارل با ژرف بینی تمام بدان اشاره کرده وخطری را که در مسیر تمدن جدید وجود دارد به کرّات یادآور شده اند و معتقدند که در این تمدن که بر پایه ظاهرسازی بنیاد نهاده شده است، درست است که بشر از نظر تکنیک و صنعت جلو رفته است اما در چگونگی زندگی عقب مانده و همین عقب ماندگی او را با مصائبی مواجه کرده است که سرانجامش زوال هستی است. چرا؟
برای آن که اخلاق و معنویات به موازات آن مورد توجه قرار نگرفته و بلکه به کلی فراموش شده است. - نک: حجتی، - 23 :1358 و برخی بر این باورند که در این عصر، دور جدیدی از خدا محوری و گرایش به دین آغاز شده است که احیای انگیزه ها و منطق دینی در دستور کار آن قرار دارد و با این رویکرد بر علمای تعلیم و تربیت است که به ویژه، کودکان و نوجوانان را به سوی معنویت و دین مداری سوق دهند.
حال از آنجا که برای تمامی موجوداتی که در مسیر تحول، رشد و کمال هستند، موسم مناسبی وجود دارد که در آن به مناسب ترین رشد خود میرسند و آثار مورد انتظار از آنان بروز مییابد، سؤال اینجاست که چه موسمی برای تربیت دینی انسان مناسب است تا در پرتو آن، سعادت مطلوب که همان مقام عبودیت است به کامل ترین شکل حاصل آید؟
گروهی معتقدند با توجه به اینکه کودکان از رشد شناختی محدودی برخوردارند و به مرور زمان، این رشد تکامل یافته و به مرحله بلوغ میرسند، بهتر است آموزش مفاهیم دینی تا زمان دستیابی کودک به تفکر انتزاعی به تأخیر افتد. پیاژه نخستین کسی است که این پیشنهاد را مطرح کرده است و در مقابل، گروه دیگر معتقدند وقتی ما در باره امور دیگر کودکان مثل لباس، غذا، مشاهده تلویزیون و... مداخله می کنیم چرا باید در باره مذهب چنین نظری داشته باشیم؟ باید باور کنیم که تربیت دینی فرایندی فراگیر، ژرف و آرام است و تمام دوران حیات فرد را در بر میگیرد و دوران کودکی از آن مستثنا نیست. بلکه به لحاظ ویژگیهای خاص این دوره، از اهمیت بیشتری نیز برخوردار است.
تا کنون در زمینه فلسفه تعلیم و تربیت، اصول و مبانی تربیت، تربیت دینی، ضرورت تربیت دینی در کودکان، روشهای تربیت دینی کودکان و ... مطالعات گوناگونی صورت گرفته است. اما شاید تجمیع همه این موارد، یعنی فلسفه تربیت دینی کودکان در مرحله ابتدایی، کمتر مورد بررسی قرار گرفته باشد. بنابر این هدف نگارنده از این پژوهش آن است که پس از ارائه تعریف مختصری از فلسفه؛ فلسفه آموزش و تربیت؛ تربیت دینی، به تبیین ضرورت تربیت دینی از زمان کودکی پرداخته و فلسفه تربیت دینی کودکان ابتدایی را بیان نماید. در این راستا پاسخگویی به سؤالات زیر ضروری مینماید:
- نظر اسلام در مورد تربیت دینی فرزندان از زمان کودکی چیست؟
- تربیت دینی کودکان دوره ابتدایی برچه اصولی استوار است و مؤلفه های آن کدام است؟
- آیا تربیت دینی به معنی آموزش رسمی و انتقال معارف دینی صرف است و یا باید در صدد تعمیق ارزش های انسانی و درونی کردن مکارم اخلاقی باشد؟
- اگر هدف تربیت دینی تحول معنوی پایدار در فرد است، این تحول باید با چه شیوه ای صورت گیرد تا توان مقابله با چالش های قرن حاضر را داشته باشد؟
یافتههای پژوهش نشان میدهد که » هر نظام تربیتی، پویاییاش در این است که اصول، روشها و کارکردهای خودش را از حالت ایستا خارج کند و بتواند خواسته هایش را متناسب با دگرگونیهای محیطی، شاداب و زنده نگه دارد. - « باقری، 1386، ج - 58 :2 و از آنجا که دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی مطرح است بدون شک در باره تربیت دینی کودکان، دیدگاه متقن و پویا و دقیقی ارائه کرده است.
بر اساس سیره و رهنمودهای معصومان علیهم السلام آموزش مفاهیم دینی از هنگام تولد شروع میشود و ادامه آموزش در دوران کودکی باید مورد توجه اساسی صاحبان امر در حوزه تعلیم و تربیت قرار گیرد . چون این دوره، پایه و اساس دورههای دیگر است و از آنجا که گرایش دینی و میل به سوی امور ذهبی در این دوران ذاتی و فطری است، زمینه برای تعمیق و پایداری آموختهها بیشتر و امکان فراموشی آنها کمتر است. البته باید در این راستا به محدودیتهای شناختی و تواناییهای رشد معنوی و فکری در کودکان توجه ویژه داشت و از مؤلفههای تربیتی درست بهره جست تا تربیت دینی آنان منجر به حصاربندی و یا حصار شکنی دینی نشود و قدرت مقابله با ویژگی ساخت زدایی عصرجدید را که عصر تکنولوژی و ارتباطات است، داشته باشد.
شیوه پژوهش توصیفی، و روش تحلیل اطلاعات به صورت کیفی میباشد و برای جمعآوری اطلاعات از منابع کتابخانهای و مستندات الکترونیکی استفاده شده است.
.2 تعاریف و مفاهیم
1؛.2 فلسفه
اصل کلمه فلسفه، یونانی و مرکب از دو جزء است: فیلوسس به معنی دوست و دوستدار، و سوفیا به معنی حکمت. - دهخدا، 1325؛:52 ماده اصل - میتوان گفت فلسفه، روش درست اندیشیدن، راه خردمندانه زیستن و کوشش برای شناخت هستی است.
اما فلسفه در این پژوهش که به صورت مضاف و به شکل » فلسفهی - Philosophy of - « به کار می رود، علمی است که به تحلیل عقلانی مدلها، روشها، و قضایایی میپردازد که در مضاف الیه مطرح است. - بهشتی، - 45 :1386 به طور کلی هرگاه فلسفه به علم دیگری اضافه شود، منظور مجموعه مباحثی است که به آن علم نگاهی از بیرون دارد، مطالبی از قبیل هدف، سیر تحول، انتظار ما از آن علم، روش تحقیق و ...
2؛.2 آموزش و تربیت
راغب در مفردات می التّعلیمنویسد: »اختُصﱠ بِما یکون بتکریر و تکثیر حتّی یحصُلَ منه أثرٌ فی نفسالمتعلّم: آموزش آن است که با تکرار و تمرین زیاد، اثری از آن در وجود دانش آموز پدید آید و نیز گفته شده: » آموزش به معنای انتقال معلومات و مهارت ها به دیگران است، به طوری که این معلومات و مهارت ها به کار آیند و موجب تحول و دگرگونی در رفتار شوند. -
واژه تربیت در لغت از ریشه » ربو « گرفته شده و به معنای نشو و نما کردن، زیادت و افزایش یافتن آمده است - ابن منظور، 1416، ج - 126 : 5 و در اصطلاح به معنای: فراهم آوردن بستری مناسب جهت فعالیت فرد در مسیر شکوفا شدن استعدادهای خود با سرعتی مشخص و در جهتی خاص به کار رفته است
از مفهوم تربیت برمیآید که آدمی گرچه نادان به دنیا میآید ولی قابلیت آن را دارد که تربیت شود. نفس تربیت پذیر است و رستگاری آدمی در گرو تلاش های فردی و جمعی است که برای تعلیم و تربیت او صورت می گیرد.
3؛.2 تربیت دینی
علامه طباطبایی دین را مجموعه عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی میداند که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند و بر این اساس محتوای دین اسلام شامل سه بخش اعتقادات، اخلاق و احکام عملی میباشد.