بخشی از مقاله
چکیده:
ورقه یکصد هزارم کهک درجنوب شهرستان قم واقع شده و بخشی از نقشه 1:250000 قم است و شامل پهنه ایران مرکزی میباشد. محدوده مورد مطالعه شامل گدازههای آندزیتی – بازالتی و برش های آتشفشانی با ترکیب مشابه، سنگهای نفوذی با ترکیب اسیدی تا بازیک میباشد. در این تحقیق ، ابتدا یک بانک اطلاعاتی از کلیه دادههای دورسنجی - استر - ، زمین شناسی و ساختاری در محیط نرم افزار Arc GIS تهیه شد .به منظور تهیه لایه اطلاعاتی دگرسانیهای مرتبط با کانی سازی، از روش طبقه بندی نظارت شده نقشه بردار زاویه طیفی استفاده شد.
عضوهای نهایی برای این طبقه بندی از نتایج روشهای برازش کمترین مربعات رگرسیون شده - Ls-Fit - ، ترکیب رنگی کاذب - RGB - و نسبت باندی - BandRatio - استخراج شدند. روش نسبت باندی - 9+6 - / - 8+7 - و ترکیب رنگیRGB468 جهت استخراج طیف کلریت - کانی شاخص دگرسانی پروپیلیتیک - ، نسبت باندی 2/1 برای تعین طیف اکسید آهن - هماتیت - و روش Ls-Fit بر روی باند 6 جهت تعین طیف کائولینیت - کانی شاخصدگرسانیهای دارای بنیان هیدروکسیل - به کار برده شد.پس از استخراج شاخصهای دگرسانی با استفاده از پردازش تصاویر استر، لایه لیتولوژی ولایه کنترل کننده ساختاری - گسلها و خطوارهها - نیز با استفاده از نقشه 1:100000 کهک تهیه شد. در مرحله بعد با استفاده از تلفیق لایهها به روش منطق فازی، مناطق دارای پتانسیل بالای کانی سازی در محدوده مورد مطالعه برای کنترل زمینی معرفی شدند.
مقدمه :
نقطه آغازین در مطالعات سیستماتیک اکتشافی شامل شناخت پتانسیل ها، توان معدنی و چگونگی رخداد آن و معرفی مناطق کانه دار و مستعد در مناطق مختلف زمین شناسی می باشد. به منظور دستیابی به چنین اهدافی از تصاویر ماهواره ای، اطلاعات شناخته شده معدنی، وضعیت زمین شناسی و سایر اطلاعات مفید می توان بهره مند شد. تلفیق و تحلیل کلیه اطلاعات در یک محیط مناسب و الگوسازی اکتشافی میتواند منجر به شناسایی مناطق امید بخش معدنی برای مطالعات بعدی باشد. به این منظور سیستم های اطلاعات جغرافیایی - - GIS محیط مناسبی را برای طراحی الگوهای قابل قبول اکتشافی فراهم می آورند
ذخایر معدنی ضمن تشکیل میتوانند برخی تغییرات فیزیکو شیمیایی بر روی پوششهای سنگی، خاکی و گیاهی واقع در سطح و عمق زمین ایجاد نمایند. بسیاری از این تغییرات سطحی را میتوان با آنالیز طیفی دادههای ماهواره ای چند طیفی شناسایی کرد. در این تحقیق از دادههای ASTERکه یک سیستم تصویربرداری ماهوارهای چند طیفی میباشند، استفاده شده است روش های نسبت باندی و Ls-Fit به خوبی میتواند این تغییرات را که شامل دگرسانی آرژیلیک و پروپلیتیک میباشد، تفکیک نمایند.
هدف اصلی این تحقیق شناسائی نقاط دارای پتانسیل با تعیین آلتراسیونها، واحدهای لیتولوژیکی و ساختارهای کنترل کننده برگه 1:100000 کهک از طریق پردازش دادههای ماهوارهای ASTER و تلفیق نتایج حاصله با نقشههای زمین شناسی در محیطGISمیباشد.
بحث و بررسی:
در این محدوده، آلتراسیونهای منطقه توسط روش های سنجش از دور شناسایی شده اند. داده های ماهواره ای ASTER با توجه به قدرت تفکیک طیفی بالا توانایی بالا در تفکیک واحدها و زون های دگرسانی دارند. سنجنده استر طیف نور بازتابی از سطح زمین را در 14 باند ثبت میکند. این سنجنده تابش انعکاسی را در 3 باند در محدوده ی طول موجی نزدیک مرئی - VNIR - ، در 6 باند در محدوده ی مادون قرمز طول موج کوتاه - SWIR - و تابش حرارتی را در 5 باند در محدوده ی مادون قرمز طول موج حرارتی - TIR - به ترتیب با قدرت تفکیک پذیری مکانی 15، 30 و 90 متر اندازه گیری میکند.
به خاطر تفکیک پذیری بالای طیفی این سنجنده، شناسایی کانی های خاص زون های مختلف آلتراسیون امکان پذیر میگردد سپس، بعد از تهیه لایه-های مختلف اکتشافی و وزن دهی به این لایه ها، از عملگرهای منطق فازی در پردازش و تلفیق داده ها در سیستم GIS برای تعیین نقاط مستعد استفاده گردید. در ادامه نحوه تهیه لایه های مختلف و نحوه تلفیق داده ها در منطقه بررسی و ارزیابی می گردد
- زمین شناسی:
بر اساس نقشههای تقسیمات ساختاری ایران که توسط زمین شناسان مختلف - اشتوکلین 1351، امامی 1361، آقانباتی - 1383 تهیه شده است، ورقه یکصد هزارم کهک بخش کوچکی از پهنه ایران مرکزی است و در زیر پهنه آتشفشانی ارومیه- دختر قرار دارد.
واحدهای سنگی منطقه شامل ردیفی از سنگهای رسوبی پرمین تا ترشیری همراه با رسوبات کواترنری و حجم قابل توجهی از سنگهای آذرین بیرونی - گدازه و آذرآواری - و درونی وابسته به زمان ترشیری است. محدوده مورد مطالعه، به لحاظ زمینشناسی شامل گدازههای آندزیتی- بازالتی و برشهای آتشفشانی با ترکیب مشابه، همراه با میان لایههایی از توف و سنگ آهکهای توفی فسیلدار، سنگهای نفوذی با ترکیب اسیدی و نیمه اسیدی با سن ائوسن، لایههای ماسه سنگی به رنگ قرمز و گاه خاکستری و همچنین پادگانههای آبرفتی و مخروط افکنههای کهن میباشد.
وجود گسلهای معکوس قدیمیتر از ائوسن - در بخش مرکزی و جنوب باختری ناحیه - ، ناپیوستگی زاویهدار در قاعده تهنشستهای ائوسن بر روی سنگ آهکهای کرتاسه و ماگماتیسم شدید ائوسن، آثاری از جنبشهای کوهزایی اواخر کرتاسه در منطقه است. در این منطقه کانی سازی سرب و روی عمومًا بصورت رگهایی، برونزد دارد.این کانه ها از نوع سولفید بوده و همراه یکدیگر دیده میشوند و کانی سازی از نوع اپی ژنتیک واحتمالا در ارتباط با محلولهای گرمابی میباشد که در داخل سیستمهای شکستگی در لایههای آهکی کرتاسه،نفوذ کرده است.
لذا در بررسیهای زمین شناسی ناحیه عمده توجه بر روی مناطق حاوی آهک و دولومیت بوده است.برای آماده سازی نقشه زمین شناسی منطقه، ساختار سنگ شناسی منطقه به 10 بخش تقسیم شده است. در این تقسیمات بیشتر به نوع و مکانیسم تشکیل سنگ منشأ توجه شده است. جدول 1 نحوه تقسیم بندی سنگ ها را نشان میدهد. بر روی نقشه رقومی زمین شناسی در محیط GISجهت تخصیص کدهای مربوطه، کلاس بندی مجدد صورت گرفت و به هر کدام از واحدها با توجه به درجه اهمیت شان، وزن داده شد.حاصل کار در شکل1مشاهده میشود.
جدول-1 تقسیم بندی سنگ ها و کدهای مربوطه
شکل -1 نقشه سنگ شناسی منطقه وکدها براساس جدول 1 میباشد
اجرای تکنیک های مختلف جهت تفکیک زون های آلتراسیون :
با استفاده از اجرای تکنیک های پردازش ترکیب رنگی کاذب - RGB - ، نسبت باندی - BandRatio - و کمترین مربعات رگرسیون شده - - LS-Fit زونهای مختلف دگرسانی از یکدیگر تفکیک شدو به منظور بارز سازی دگرسانی های مرتبط با کانی سازی از روش طبقه بندی نظارت شده نقشه بردار زاویه طیفی بر روی داده های ماهواره ای استر استفاده شد که نتایج آن به صورت زیر مشاهده می شود.
روش ترکیب رنگی کاذب : - RGB -
برای تشخیص ساختارها از روشهای ترکیب رنگی مجازی تصاویر - - RGB استفاده می شود.