بخشی از مقاله

چکیده:

تفویض اختیارات، انتقال مدیریت آبیاری - IMT - و واگذاری مدیریت و سرپرستی سیستمهای آبیاری از بخش دولتی به گروههای مصرفکننده آب و یا سایر مصرفکنندگان ذینفع گرایشی است که در بحث مدیریت آبیاری بیشتر کشورهای جهان در حال جریان است.

انگیزه برای این تغییرات بیشتر از سوی دولتها است. اهداف اصلی دولتها در این زمینه تا حد امکان کاهش اختیارات و هزینههای جاری سیستمهای آبیاری، با کاهش یا قطع یارانهها، دریافت مخارج خدمات آبیاری و تفویض وظایف بهره و نگهداری - O & M - سیستم به زارعین و در نهایت استقلال مالی سیستمهای آبیاری از طریق دریافتهای مالی از کشاورزان میباشد.

برنامههای انتقال مدیریت آبیاری میتواند از پائینترین سطح آن یعنی دریافت هزینه خدمات آبیاری به زارعین تا بالاترین سطح آن یعنی واگذاری کامل شبکههای آبیاری و خصوصیسازی و فروش سیستمهای آبیاری به کشاورزان اعمال گردد.

بنابراین این گونه برنامهها بسته به شرایط محلی و فشارها و اعمال نفوذهای خارجی میتواند در اهداف و انواع خود متغیر و متنوع باشند.

بر اساس شواهد، نتایج و اثرات برنامههای IMTاکثراً مثبت بوده است. با این وجود نمیتوان گفت که این برنامهها به اهداف خود به صورت کامل نایل آمدهاند زیرا تغییرات در مدیریت ممکن است اثرات

موفقیت آمیزی بلافاصله بعد از اعمال برنامه و تفویض اختیارات، از خود نشان ندهد. در طی سالهای اولیه بعد از تفویض اختیارات مدیریتی، که میتوان آن را دوره آموزش و فراگیری مدیریت نیز نامید، نوساناتی در تأثیرات وجود داشته و سیستمها ممکن است نقصانهایی را از خود نشان دهند. علاوه بر این اکثر برنامههای IMT در سالهای اخیر به اجرا درآمده وبرای قضاوت واقعی در زمینه تأثیرات این گونه برنامهها باید اندازهگیری و مشاهدات لازم برای مدت زمان طولانی و کافی ادامه یابد.

کاربرد موفقیتآمیز برنامههای IMT و پایداری آنها به شرایط، فرآیندها و عوامل لازم نیاز دارد. از میان این عوامل مشارکت زارعین در طی فرایند انتقال مدیریت، امنیت شغلی کارکنان دولتی، نظارت و دخالت دولت و کمکهای لازم بعد از اعمال برنامه، وجود نهادها و تشکیلات میان استفاده کنندگان از برنامه از عوامل و شرایط مهمی هستند که باید توسط دولتمردان در این گونه برنامهها در نظر گرفته شوند.

-1 مقدمه

در این مقاله به گرایشهای اخیری که در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری در حال وقوع میباشد پرداخته شده و ضمن مرور سابقه موضوع بحث و جمعبندی در مورد آن ارائه گردیده است. مقاله بیشتر به بحث اﻧﺘﻘﺎل مدیریت آبیاری - IMT - 1، که به دنبال برنامههای گرایشهای جهانی در تفویض اختیارات2، خصوصیسازی و لیبراسیون در میان دولتها و به خصوص در میان دولتهای کشورهای در حال توسعه در حال وقوع میباشد، میپردازد.

در ابتدا مفهوم و معنای انتقال مدیریت آبیاری - IMT - و تاریخچه آن بحث گردیده و سپس انگیزهها و تمایلات در اعمال برنامههای IMT هم از سوی دولتمردان و هم از سوی آبیاران، سطوح تفویض اختیارات و سرپرستی سیستم به کشاورزان یا سایر گروهها، نتایج و تأثیرات برنامههای انتقال و واگذاری مدیریت بر روی استقلال مالی، کیفیت فعالیتهای بهره برداری و نگهداری از شبکهها - O & M - ، و در نهایت تولیدات کشاورزی و پایداری زیست محیطی در سیستمهای انتقال یافته و واگذار شده ارائه و بحث گردیده است.

در خاتمه مقاله شرایط و عوامل کمککننده برای کاربرد موفقیتآمیز و دارای تأثیرات مثبت برنامههای انتقال مدیریت و واگذاری سرپرستی شبکهها را بررسی و بحث مینماید.

-2 پیشگفتار

بر حسب تعریف IMT تفویض و واگذاری مسئولیتها و سرپرستی مدیریت آبیاری از بخش دولتی به گروههای کشاورزان و یا سایر گروههای غیردولتی میباشد. این فرایند به طور کلی همراه با کاهش نقش دولت و گسترش نقش بخش خصوصی در مدیریت آبیاری است، این فرایند اخیراً در حال تبدیل شدن به یک سیاست کلی در بخش مدیریت آبیاری بیشتر کشورهای جهان و به خصوص کشورهای در حال توسعه میباشد. در واقع این فرایند زیاد هم جدید نیست.

در بسیاری از کشورها از سالهای قبل شروع گردیده است. موارد اولیه در کشورهایی نظیر آمریکا، فرانسه، کلمبیا و تایوان در طی سالهای 1950 تا 1970 میلادی انجام پذیرفت. ولی در بیشتر کشورهای در حال توسعه نظیر شیلی، پرو، مکزیک، برزیل، جمهوری دومنیکن، هائیتی، سنگال، موریتانی. نیجر، زیمبابو، تانزانیا، سودان، سومالی، ماداگاسکار، ترکیه، پاکستان، هندوستان، سریلانکا، بنگلادش، لائوس، ویتنام، چین، اندونزی، و فیلیپین برنامههای IMT در طی سالهای 1980 الی 1990 اعمال گردیدهاند. در آسیا کشور فلیپین یکی از اولین کشورهایی میباشد که فرایند انتقال مدیریت آبیاری در آن شروع گردید.

انتقال مدیریت آبیاری - IMT - در کشورهای مختلف اسامی مختلفی را داشته است. به عنوان نمونه در کشورهای اندونزی و فیلیپین به نام واﮔﺬاری مدیریت و سرپرستی1، در کشورهای ترکیه و مکزیک به نام انتقال مدیریت2 در بنگلادش به نام خصوصی سازی3، در سنگال به نام تفویض اختیارات4، در چین به نام سیستم ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﯽ واگذار ﺷﺪه5، در هندوستان و سریلانکا مدیریت ﻣﺸﺎرﮐﺘﯽ6، در نیجریه7 تجارتی کردن، و در کشور نیجر8 خود مدیریتی نامیده شده است.

-3 دلایل و انگیزههای برنامههای انتقال مدیریت آبیاری

برنامههای انتقال مدیریت آبیاری - IMT - را میتوان به عنوان نتیجه گرایشهای جهانی خاص شامل اقتصاد بازار، خصوصی سازی، تمرکززدایی از دولت مرکزی و تقویت مجامع محلی در بخش آبیاری دانست.

مرور منابع مشخص میسازد از اواسط سال 1960 میلادی نرخ رشد اراضی تحت آبیاری در جهان و آسیا به ترتیب 60 و 72 درصد کاهش یافته است. در آسیا طی سالهای 79 1977 و 87 1986 سرمایهگذاری در زمینه احداث شبکههای جدید %50 کاهش یافت.

اگر این امر را علتیابی کنیم مشخص میگردد که در گذشته احداث پروژههای جدید آبیاری و توسعه منابع آب از وظایف و کارهای اصلی دولتها بود. گرایش به افزایش سطح زیر کشت آبی در جهان از سال 1950 و به دنبال خاتمه جنگ جهانی دوم و استقلال بسیاری از کشورهایی کهقبلاً مستعمره بودند، شروع گردید. در آن زمان آبیاری عامل حیاتی بود و نقش مهمی را در افزایش تولیدات زراعی و خودکفایی غذایی داشت. در زمان حاضر تولید غذا با النسبه افزایش یافته و نگرش سیاسی درباره تولید غذا کاهش یافته است. تولیدات غذایی مازاد سبب کاهش قیمتها و منجر به بحث توجیه اقتصادی احداث پروژههای جدید آبیاری گردید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید