بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
جلسه ششم دستور زبان فارسی : مباحثی چند درباره فعل
ساختمان فعل
فعل از نظر اجزاء سازنده سه نوع است: ساده، پیشوندی، مرکب.
1- فعل ساده
فعل ساده آن است که بن مضارع آن تنها یک تکواژ باشد به عبارت دیگر، ملاک ساده بودن فعل، بن مضارع آن است:
اسلاید 2 :
فعل مرکب
اگر پیش از فعل ساده یا پیشوندی یک یا چند تکواژ مستقل بیاید و با آن ترکیب شود کلمه حاصل، «فعل مرکب» است: حاصل کرد. دریافت کرد. دل بست. گوش داد.
در زبا ن فارسی بعضی از فعلهای ساده به دو جز تجزیه میشوند؛ یک جز نقش مفعولی یا مسندی . دارد و جزئ دیگر، یک فعل عمومی است با معنایی اندک: کوشید= کوشش کرد، خراشید= خراش برداشت، برآشفت= برآشفته شد، میسزد= سزاوار است ، میماند= مانند است. اما مجموع این جزء الزاماً فعل مرکب نیست بلکه مرکب بودن فعل ضوابط دیگری دارد. مثلاً کوشش کرد، «کوشش» مفعول است:
کوششی بکن همانند کتابی بیاور
کوششت را بکن همانند کتابت را بیاور
اسلاید 3 :
راه های تشخیص فعل مرکب از ساده
1- فعل مرکب در جمله قابل تشخیص است بنابراین خارج از جمله و به تنهایی قابل تشخیص نیست.
2- جزء پیش از فعل گسترش پذیر نباشد. اگر بتوان جزءِ پیش از فعل را گسترش داد یعنی برای آن وابسته هایی از قبیل «ی نکره»، «ها»، «تر» یا صفت و مضاف الیه آورد فعل مرکب نیست.
مثلاً واژه «کار» در جمله «او کار کرد» گسترش پذیر است زیرا می توان گفت: کاری کرد، کارها کرد، کار خوبی کرد، کارهایش را کرد، پس «کرد» فعل ساده و کار در همه مثالها یی که آمد مفعول است.
امّا در جمله « او امانت را دریافت کرد» کلمه «دریافت » را نمیتوان گسترش داد مثلاً نمیتوان گفت: امانت را دریافتی کرد یا امانت را دریافت خوبی کرد، پس«کردم در این مثالها فعل ساده نیست.
3- همکرد (جزء فعلی فعل مرکب) آن با کلمه یا کلمات پیش از خود رابطهی نحوی نداشته باشد یعنی کلمه همراه فعل، مفعول، مسند و . نباشد.
همکردهایی که فعل مرکب را به وجود می آورند.
1- «کردن» مثل عرضه کردن، فراموش کردن، حاصل کردن 2- «داشتن» قرار داشتن، نگاه داشتن 3- «آمدن» پدید آمدن، سرآمدن .4- «یافتن» دست یافتن، انتقال یافتن .5- «دادن» جای دادن، انجام دادن . 6- «گذاشتن» کنار گذاشتنف باقی گذاشتن 7- شدن، بیان شدن، دریافت شدن 8- «ماندن» باقی ماندن، جا ماندن
اسلاید 4 :
فعل پیشوندی
اگر به اوّل بعضی از فعلهای ساده یک «وند» افزوده شود، تبدیل به فعل پیشوندی میگردند. این قاعده قیاسی نیست.
اسلاید 5 :
عبارت فعلی
عبارت فعلی به دستهای ازکلمات اطلاق میشود که از مجموع آنها معنی فعل واحدی حاصل میشود و غالباً معادل با مفهوم یک فعل ساده یا یک فعل مرکّب است.
عبارتهای فعلی بیش از دو کلمه هستند که نخستین کلمهی ترکیب، حرف اضافه است و مجموع عبارت نیز معمولاَ معنی مجازی دارد، مانند از پای درآمدن=(از+ پای+ در+ آمدن)
مثالهای دیگر؛ برپا کردن، به کار رفتن، از چشم افتادن، از سر گرفتن، به سر بردن، به پایان آمدن
اسلاید 6 :
فعل کامل و ناقص
همهی ساختها و همهی زمانهای برخی از فعلها در زبان به کار نمی روند. مانند«استیدن» که جز مضارع آن ، یعنی «ام، ای، است، ایم، اید، اند» و (منفی آن ها «نیستم، نیستی .) ساختهای دیگری از آن در زبان وجود ندارد. همچنین از «باشیدن» نیز فقط مضارع ساده و اخباری آن، یعنی «باشم، باشی ، باشد، باشیم، باشید، باشند و میباشم، میباشی.»( ومنفی آنها نباشم، نباشی.) در زبان به کار میرود. این نوع فعلها را که همهی ساختها و زمانهای آنها به کار میرود؛ مانند خوردن، زدن، و جز آنها فعل کامل میگویند. بیشتر فعلها از نوع کاملند. فعلهای ناقص مشهور عبارتند از: استیدن، باشیدن، بودن، بایستن، نهفتن، خستن.
اسلاید 7 :
فعلهای کمکی
برای آن که بتوانیم فعلی را در زمانها و با وجه خاصّی صرف کنیم یا از آن ساخت مجهول بسازیم از فعلهای دیگر کمک میگیریم. مثلاً اگر بخواهیم از مصدر فعلی، ماضی بعید بسازیم از «بودن» کمک میگیریم: خورده{بودم} و اگر بخواهیم ماضی التزامی بسازیم از«باشیدن» کمک میگیریم: خورده باشم، همین طور در مستقبل از«خواستن»: {خواهم} خورددر فعل مجهول از «شدن»: خورده شد؛ در ماضی مستمر از «داشتن»: {داشتم} میخوردم.
فعل هاییی از قبیل بودن، باشیدن، خواستن، استیدن، شدن، داشتن را که به صرف فعلها کمک میکنند فعل کمکی یا معین مینامند.
اسلاید 8 :
فعل های شبه کمکی
فعلهایی مانند بایستن، توانستن، شایستن، خواستن، شدن که گاهی در جمله به پارهای از فعلها و بن ماضی فعلها نوعی کمک معنایی و کاربردی میدهند، فعل شبه کمکی نامیده میشوند و فعل همراه آنها را فعل پیرو میگویند. در جملهی زیر:
سیما نتوانست به مسافرت برود.
«نتوانست» فعل شبه کمکی و «برود» فعل پیرو است.
در فعلهای «نباید رفت»، «نمیخواهم بگویم» و «نشدبرویم» نیز فعلهای«نباید»، «نمیخواهم» و «نشد» فعل شبه کمکی و بن فعل و فعلهای «رفت»، »بگویم» و «برویم» فعل پیرو هستند.
فرق میان فعل کمکی با فعل شبه کمکی این است که اولاً – فعل شبه کمکی، آن ارتباط تنگاتنگی را که بین فعل کمکی و فعل اصلی هست با فعل پیرو ندارد.
ثانیاً- رابطهی میان فعل کمکی و فعل اصلی، رابطهی صرفی است؛ در صورتی که رابطهی میان فعل شبه کمکی و فعل پیرو، رابطهی نحوی است؛ یعنی فعل پیرو در اصل فاعل یا مفعول فعل شبه کمکی است. اگر فعل شبه کمکی ناگذر باشد، فعل پیرو، فاعل آن است و اگر گذرا باشد، مفعول آن:
سیامک نباید برود.(= رفتن سیامک لازم نیست= فعل ناگذر، رابطهی فاعل و فعل)
سیامک نتوانست برود.(= سیامک، رفتن را نتوانست، فعل گذرا، رابطه ی مفعول و فعل)
اسلاید 9 :
فعلهای غیر شخصی
فعلهای شبه کمکی توانستن و بایستن و شایستن گاهی فعلی میسازند که بر شخص معیّنی دلالت نمیکنند؛ مانند نتوان رفت، نباید گفت، نشاید رفت. این فعلها را فعلهای غیر شخصی میگویند.