بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش فلسفه
اسلاید 2 :
جلسه ۱:
آغاز تفکر فلسفی
تفکر یکی از ویژگی های جدایی ناپذیر(ذاتی) بشر است لذا نمی شود برای تفکر تاریخی بعد از پیدایش بشر (مثلا صد سال هزارسال) معین کرد انسان از ابتدا که خلق شده تفکر داشته.
شواهد و قرائن حدسی بر اساس حفاری های باستان شناسان وجود دارد
اما از زمان اختراع خط طبیعتا آثار مکتوب بوجود آمد و همین هم دقیقا مشخص نیست این که چه مسائلی را به آن می پرداختند مشخص نیست
اما چیزی که می توان مشخصا گفت این است که اولین سوالی که همیشه بشر با آن مواجه بوده و اهتمام داشته سوال درباره هستی و آغاز و انجام آن بوده است چرا که اولین انسان پیامبر بوده و علم الادم الاسماء کلها
این را از تاریخ ادیان بدست می آوریم، آثار مکتوب از زمان حضرت آدم علیه السلام وجود ندارد
قدیمی ترین افکار فلسفی را باید از میان افکار مذهبی شرقی جستجو کرد
اسلاید 3 :
غربی ها معتقدت اند که یونان مهد تفکر بشر است و تفکرفلسفی بصورت نظام مند از آن جا آغاز شده؟
واقعیت این است که تمدن هایی ما قبل از یونان داشتیم(و از ویژگی هر تمدنی نظام فکری نسبتا منسجم است)
تمدن مصر 80 قرن قبل میلاد است. اهرام ثلاثه و محاسبات پیچیده ریاضی آن و اطلاع از خواص هرم را ببینید.
تمدن سومر: 30 قرن ق.م در عراق بوده است اینا بحثی درباره آغاز هستی نداشتند پرستش نداشتند؟!(وجود آثار سنگی از تمدن های مختلف از آیین های پرستش و.)
تمدن بابل 20 قرن ق م وارث تمدن سومر
تمدن فارس و تفکر فهلویون و حکمای معروف به خسروانی که از زمان زردشت بودند جاماست حکیم داماد زردشت ده قرن قبل مسیح سلام الله علیهما بود. البته اختلاف از 5 قرن هست تا 50 قرن!
تمدن چین 50 قرن قبل میلاد.
بنابراین ادعای شروع تفکر از غرب مغرضانه است و به دنبال القاء برتری غرب و. هستند.
اسلاید 4 :
تفکر فلسفی یونان (و آغاز مرحله اول شک گرایی)
در هر صورت مورخین فلسفه در عین حال که تاثیر عقاید مذهبی شرقی را منکر نمی شوند معتقدند که شروع تفکر فلسفی مربوط به حکمای یونان 6 قرن ق.م است.
به هرصورت اگر همین یونان را بخواهیم مطالعه کنیم ولو اولین آن نبوده است اما یکی از مراکز رشد و بالش تفکر فلسفی بوده است.
در آن زمان علوم به شیوه امروزی تخصصی نبود به همه دانش ها می گفتند معرفت، علم، حکمت و.
به دانشمندان قرن پنجم به زبان یونانی سوفیست یعنی همان حکیم و دانشور می گفتند بسیار قدرت بیان بالا داشته و خطیب و وکیل هم تربیت می کردند به آن ها یاد می دادند که چطور دردعاوی و مباحثات پیروز بشوند
کم کم این چنین جریانی شد که کسی قدرت بیانش بالا بود می توانست ثابت کند که حق با اوست ولو ناحق بوده باشد مثل الان بعضی وکیلا که از خلاهای قانونی استفاده می کنند.
نمونه استدلال:
مادر: نرو داخل سیاست اگر حق را بگی مردم ناراضی میشن اگر بخوای باطل رو بگی خدا ناراضی میشه
پسر: من میرم اگر حق را بگم خدا راضی میشه اگر ناحق بگم مردم راضی میشن بالاخره یک نفر راضی می شود!
اسلاید 5 :
کم کم بر اثر سروکار داشتن مداوم با این گونه آموزش ها و بحث های مغالطه آمیز اینطور وانمود شد که گویا حقیقتی وجود ندارد و حقایق ثابت و باور یقینی قابل دست یابی نیست و اساسا حقیقتی ورای اندیشه انسان وجود ندارد و حق و باطل تابع ذهن و اندیشه انسان است.
پس سوفیست کسی بود که می توانست به انواع مختلف استدلال کند و خودش را محق جلوه بدهد ولو شیوه استدلال غلط باشد آن زمان شیوه های استدلال درست(منطق) نبود.
واژه سوفیست از آن زمان به کسانی که مغلطه می کردند نقل معنا پیدا کرد که معرّب آن سوفسطی شد و مصدر سفسطه را هم برای آن وضع کردند.
اسلاید 6 :
سقراط معروفترین دانشمندی بود که در مقابل آن ها قیام کرد.
اسم خودش را فیلاسوفوس یعنی دوستدار حکت و علم و.. نامید
بدلیل احتمالا یا تواضع یا تعریض به سوفیست ها (من که در بحث پیروزم و انگیزه ام مادی و سیاسی نیست خودم را سوفیست نمی دانم پس شما که در مقابل من محکومید و انگیزه مادی هم دارید به هیچ عنوان شایسته این نام نیستید)
همین واژه است که در زبان عربی به شکل فیلسوف شده و مصدر آن فلسفه شده است.
سقراط روشش دیالکتیک بود با سوال و رفت و برگشت و گفت و گوی طرفینی به فرد کمک می کرد تا خودش به جواب برسد. دیالوگ در مقابل منولوگ
افلاطون یکی از شاگردان افلاطون و ارسطو شاگرد افلاطون بود. افلاطون مدرسه تشکیل داد لفظ آکادمی از زمان افلاطون است
ارسطو علم منطق را تدوین کرد تا روش استدلال صحیح و روش درست تفکر مشخص شود و فلسفه را به اوج رساند.
اسلاید 7 :
تفکر فلسفی یونان (دوران شکوفایی فلسفه)
به همه دانش های حقیقی در مقابل اعتباری فلسفه می گفتند. و به دو دسته کلی نظری و عمی تقسیم می شد. که اولی درباره هست و نیست و دومی درباره چگونه بودن و چگونه رفتار کردن است.
1. فلسفه نظری
1. اولی: الهیات: شامل دوبخش الهیات بمعنی الاعم و بمعنی الاخص
2. وسطی: ریاضیات: شامل دانش های حساب، هندسه، هیئت و موسیقی
3. سفلی: طبیعیات: شامل دانش های احکام کلی اجسام، کیهان شناسی، معدن شناسی، گیاه شناسی، حیوان شناسی
2. فلسفه عملی
1. اخلاق ( نحوه رفتار مربوط به شخص)
2. تدبیر منزل (نحوه رفتار مربوط به خانواده)
3. سیاست (نحوه مربوط به جامعه)
