بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
مسئله پیدایش زمین اهمیت زیادی دارد. بدون داشتن تصور درستی در باره پیدایش زمین تمیتوان ساختمان درونی کنونی زمین و رویدادهایی را که در اعماق آن رخ میدهد، از نظر ترکيب، زمين از سه لايه داراي تركيب شيميايي و چگالي متفاوت تشکيل شده است
چگالترين لايه، يعني هسته در مرکز زمين قرار دارد و جسمي کروي ميباشد که به طور عمده از آهن، مقدار کمتري نيکل و ساير عناصر تشکيل شده است. لايه ضخيمي از مواد هسته را در بر گرفته است که گوشته نام دارد. چگالي گوشته از هسته کمتر ولي از لايه خارجي بيشتر ميباشد. پوسته نازکترين و بيرونيترين لايه است و روي گوشته را ميپوشاند. ناپيوستگي لرزهاي موهوروويچ پوسته را از گوشته جدا ميکند. ما مستقيماً به سطح بالايي پوسته دسترسي داريم. هسته و گوشته، ضخامتي تقريباً يکنواخت دارند، اما ضخامت پوسته ثابت نيست. ضخامت متوسط پوسته اقيانوسي در حدود 8 کيلومتر و ضخامت متوسط پوسته قارهاي 45 کيلومتر است. ضخامت پوسته قارهاي از 30 تا 70 کيلومتر تغيير ميکند .
اسلاید 2 :
تقسیم بندی زمین بر اساس ویژگیهای فیزیکی
به غير از لايهبندي شيميايي، لايهبندي ديگري بر اساس تغيير خواص فيزيکي مثل حالت (مذاب ـ جامد) و چگالي سنگها وجود دارد. ويژگيهاي فيزيکي بيشتر تابع تغييرات دما و فشار هستند. مرزهاي تغيير خواص فيزيکي، كاملا با مرزهاي تغيير ترکيب شيميايي منطبق نيستند
هسته بيروني و دروني
بخش داخلي هسته، به خاطر فشار زياد جامد شده است. درپيرامون اين بخش جامد، تعادل بين دما و فشار باعث ميشود آميزهاي از آهن و نيکل به صورت مايع وجود داشته باشد. اين بخش را هسته بيروني مينامند. هسته دروني و بيروني ترکيبي يکسان دارند اما از نظر حالت فيزيکي متفاوتند.
در مجموعه پوسته و گوشته سه ناحيه متفاوت از نظر صلبيت وجود دارد. در بخش زيرين گوشته با اينکه سنگها بسيار گرمند، فشار فزاينده در ژرفاي گوشته باعث ميشود سنگها سخت و صلب باشند. به اين ناحيه جامد و صلب که از مرز گوشتهـ هسته در عمق 2883 کيلومتري تا عمق تقريبي 350 کيلومتري امتداد يافته است، ميانکره (مزوسفر) ميگويند
بخش زيرين گوشته بالايي از عمق 350 کيلومتري تا 200- 100 کيلومتري سطح زمين، ناحيه اي به نام آستنوسفر (نرمکره يا سستکره) را تشكيل ميدهد. در اين بخش، دما کمي از دماي آغاز ذوب بخشي سنگهاي اولترابازيک گوشته فوقاني بيشتراست. ذوب بخشي از صلبيت سنگها ميکاهد و آنها را خمير مانند ميكند
لايهاي از سنگهاي سردتر و صلبتر بر روي سنگهاي خميري نرمکره قرار ميگيرد که سنگکره نام دارد. اين ناحيه شامل بخش بالايي گوشته فوقاني و کل پوسته است.
اسلاید 3 :
شمايي از ساختمان دروني زمين كه لايههاي مختلف و چگالي نسبي آنها را نشان ميدهد. پوسته به دو بخش قارهاي و اقيانوسي تقسيم شده است. پوسته قارهاي 20 تا 90 كيلومتر ضخامت دارد و ضخامت پوسته اقيانوسي 5 تا 10 كيلومتر است
اسلاید 4 :
در این اسلاید ساختمان زمین که متشکل از بالاترین لایه (پوسته) و پایین ترین لایه (هسته) تشکیل شده است پوسته قابل تقسیم به پوسته قاره ای و اقیانوسی است
اسلاید 6 :
تكتونيك ورقهاي
در سال 1912، فرضيه شناوري قارهها، از سوي هواشناس آلماني، آلفرد
وگنر ارائه گرديد. طبق نظر وي، تمام خشكيهاي زمين در ابتدا به
صورت ورقهاي واحد و پيوسته بودهاند و قاره عظيمي را تشكيل ميدادند.
وگنر معتقد بود كه اين قاره عظيم از اواخر مزوزوئيك شروع به شكسته
شدن كرد. قطعات حاصل از شکسته شدن، از هم جدا گرديدهاند و
در سطح زمين شناور شدهاند و از آن زمان تاكنون جابجايي زيادي
داشتهاند تا اينكه وضعيت خود را به عنوان قارههاي مدرن امروزي به
دست آوردهاند.
اسلاید 7 :
شواهد شناوري قارهها
انطباق حاشيه قارهها و تشابه سنگشناسي و ساختماني
انطباق حاشيه قارههاي آفريقا و آمريكاي جنوبي ميتواند حاكي از متصل بـودن آنهـا در زمـانهـاي گذشته باشد. اين انطباق بـه نحوي است كـه ميتوان اين تودههاي خشكي را طبق نظر وگنر به يكديگر چسبانده و خشكي واحدي را تشکيل داد.
وقتي آمريكاي جنوبي و آفريقا را به يكديگر متصل مينمائيم نه تنها در حاشيههاي مرزي بلكه در نوع سنگها و ساختمان زمينشناسي نيز با يكديگر قابل انطباق هستند. انطباق حاشيه قارهها و تشابه سنگشناسي و ساختماني آنها، به نحوي است كه همانند قطعات پازل يا تكههاي پاره شده يك روزنامه قابل اتصال به يكديگر هستند، به طوري كه نه تنها حاشيه تكههاي پاره شده به يكديگر متصل ميگردند، بلكه ساختمانهاي زمينشناسي نيز همانند نوشتههاي روي تكههاي روزنامه قابل انطباق با يكديگر هستند
انطباق حاشيه قارهها. تشابه سنگشناسي و ساختماني حاشيه قارهها به نحوي است كه همانند قطعات پازل يا تكههاي پاره شده يك روزنامه قابل چسباندن به يكديگر هستند
اسلاید 8 :
شواهد یخجالی
در اواخر پالئوزوئيك- حدود 300 ميليون سال پيش- يخچالها بخش بزرگي از قارههاي نيمكره جنوبي را ميپوشاندند، بالعكس در قارههاي نيمكره شمالي آن زمان هيچ اثري از توسعه و گسترش يخچالها وجود ندارد.
شيارها و خطوط حاصل از حركت يخچالها در سنگهاي زيرين آن ثبت شده است. اين شيارها و خطوط حاكي از حركت يخجالها از اقيانوس به سمت خشكي ميباشد كه امري غير ممكن است.
تواليهاي سنگهاي دريايي، غيردريايي و يخچالي از پنسيلوانين تا ژوراسيك، تقريباً در تمام قارههاي گندوانايي يكسانند. چنين شباهت زيادي قوياً نشان ميدهد كه آنها زماني به هم متصل بودهاند. حرف G مناطق حاوي گياه گلوسوپتريس را نشان ميدهد
اسلاید 9 :
گسترش رسوبات يخچالي پالئوزوئيك پسين محدود به نيمكره جنوبي است. فلشها نشانگر مسير حركت يخزارها از دريا به طرف خشكي است كه امري غير ممكن است. اين نواحي امروزه در نزديكي استوا قرار دارند. مناطق سرد نيمكره شمالي در شرايط فعلي هيچگونه شواهدي از يخزارهاي پالئوزوئيك پسين از خود نشان نميدهند
اگر قارهها براساس تئوري وگنر در كنار يكديگر قرار گيرند نحوه حركت و تشكيل يخچالها قابل توضيح خواهد بود
اسلاید 10 :
شواهد فسيل شناسي
فسيلهاي مشابهي كه در قارههاي اطراف اقيانوس اطلس وجود دارد بيانگر اتصال اين قارهها در زمانهاي گذشته است. فسيل گلوسوپتريس1(گياهي سرخس مانند با برگهاي زباني شكل و سيستم رگبرگي مشبك)، در سنگهايي با سن يكسان، از آمريكاي جنوبي، آفريقاي جنوبي، استراليا، هند و قطب جنوب گزارش شده است. دانههاي بالغ اين گياه چندين ميليمتر قطر داشته و بنابراين پخش و مهاجرت آنها در عرض اقيانوس به وسيلة باد غيرممكن بوده است. لذا نتيجه ميگيريم كه در آن زمان اقيانوسي مانند اقيانوس اطلس بين اين خشكيها وجود نداشته و نوعي ارتباط خشكي بين اين قارهها وجود داشته است.
گسترش خزندگان نيز شاهدي از اتصال قارهها در گذشته است. به عنوان مثال فسيل خزنده پستاندار مانند ليستروزوروس به فراواني از آسيا، آمريكاي جنوبي و آفريقاي جنوبي گزارش شده است. اين خزنده در محيطهاي آبي غير دريايي زندگي ميكرده است و قادر به شناكردن در مسافتي به عرض اقيانوس اطلس كه امروزه بين آفريقا و آمريكاي جنوبي قرار دارد، نبوده است. پس ارتباط آنها از طريق خشكي بوده است.
اسلاید 11 :
در سنگهاي آذرين مذاب در حال انجماد و رسوبات سخت نشده، هر ذره مغناطيسي در جهت ميدان مغناطيسي زمين مغناطيده ميشود. اين جهت مغناطيسي با انجماد گدازهها و سنگ شدن رسوبات در آنها ثبت ميشود و مغناطيس ديرينه ناميده ميشود.
در امتداد پشتههاي مياناقيانوسي، بازالت مذاب بالا آمده و سرد ميشود و مشخصات مغناطيسي زمين را در زمان تشكيل به خود ميگيرد. همانطور كه بستر اقيانوس گسترش پيدا ميكند و پوسته جديد تشكيل ميشود، پوستههای اقيانوسي قديميتر به طرفين پشته مياناقيانوسي رانده ميشوند و موازي آن مهاجرت مي كنند. بررسي جهت مغناطيسي اين سنگها در بستر اقيانوسها حاكي از آن است كه در طول زمان زمينشناسي محل قطب زمين در فواصل زماني منظم و به تناوب تغيير كرده است .
در زمانهايي كه قطبهاي شمال و جنوب مغناطيسي تقريباً منطبق با شمال و جنوب جغرافيايي کنوني باشند، ميدان مغناطيسي زمين عادي2 است. در نتيجه پوستههايي كه در اين زمان تشكيل ميشوند، جهت مغناطيس ديرينه اين سنگها به طرف شمال امروزي قرار دارند. در زمانهايي كه ميدان مغناطيسي زمين معكوس بوده است، مغناطيسي ديرينه موجود در سنگها نيز معكوس بوده است. مغناطيس باقيمانده پوسته اقيانوسي كه با الگويي متقارن در دو سوي شكاف مياناقيانوسي گسترش دارند، ناهنجاريهاي مغناطيسي را ايجاد مي كند