بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
مردم شناسی سیاسی
اسلاید 2 :
سیاست از دیدگاه مردم شناسی شباهت بسیار به اقتصاد دارد زیرا تقریبا هر فعالیت اجتماعی را میتوان دارای مفهوم سیاسی دانست در هر جامعه ای افراد برای دستیابی به پاداش های کمیاب باهم به رقابت میپردازند، هنجارهایی نیز وجود دارد که حاکم براین رقابت است و رویه هایی وجود دارد که ستیز بین افراد را کاهش می دهد که به آن ها سیاست گفته میشود.درواقع سیاست فرایندی است که از طریق ان تصمیم هایی دراجتماع گرفته میشود.هنجارهای حاکم بر رفتار گروهی تثبیت میگردد رقابت برای کسب مقام های رهبری تنظیم میشود درگیری های میان افراد کنترل میشود.
در میان رقابت های سیاسی نوعی ناسازگاری دیده میشود که میتواند بر سر چیزی باشد که برای افراد و گروه ها مهم باشد در هریک از این موارد تصمیم هایی گرفته میشد که به سود عده ای و به زیان دیگران تمام خواهد شد زیرا در هر جامعه ای اعمال نفوذ بر دیگران و نیز ماهیت پاداش های مورد انتظاربسیار تفاوت دارد
اسلاید 3 :
برای مثال ناسازگاری در مردم ممکن است بر سر عدم توافق در هنجار های زناشویی،تقسیم خوراک جایگاه اردو و .پیش آید شیوه های برطرف کردن این عدم توافق ها را سیاست گویند .
قدرت سیاسی
قدرت سیاسی با پیدایی اجتماعات به وجود می اید .هر جامعه ای برای بقای خود نیاز به نظم و انضباط دارد و برای تامین این نظم باید قدرت سیاسی وجود داشته باشد.قدرت سیاسی با وضع قوانین و مقررات و ضمانت اجرایی آنها و نیز ایجاد سازمان هایی برای تامین نظم اجتماعی پدید می اید.دو گروه فرمانروا و فرمانبردار وجود دارند که اولی امور و هدایت جامعه را به دست دارد و دومی اکثریت جامعه هستند و تابع قوانین و اوامر فرمانروایان میباشند
اسلاید 4 :
مردم شناسان درباره پیدایی نخستین اجتماعات و قدرت سیاسی آنان دو نظریه ابراز داشته اند:
۱_گروهی از اندیشمندان نخستین واحد اجتماعی را خانواده میدانند و معتقدند که بر اثر گسترش خانواده قبیله به وجود می اید و همزمان با توسعه قدرت قبیله ها جامعه های شهری و سرانجام دولت ها پدید می ایند.
۲_برخی دیگر کلن را اولین واحد اجتماعی میدانند و میگویند نظام اقتصادی و اجتماعی با خانواده کنونی از بسیاری جهات متفاوت است.هر کلن دارای نام و نشانه ای به نام توتم بوده و افراد قبیله بر این باور بودند که سرنوشت آنان بستگی به سرنوشت توتم دارد و این اعتقاد و ایمان به توتم تا آنجا در زندگی فردی و اجتماعی افراد کلن موثر بوده که میتوان آن را خاستگاه قدرت سیاسی دانست.
اسلاید 5 :
مفاهیم قدرت
قدرت سیاسی از طریق اعمال گروهی رفتار های فردی را هماهنگ کرده و مناسبات متعارض میان اشخاص و گروه ها را مدیریت میکند.اما روش تصمیم گیری و ایجاد اطاعت بر اساس راهها و ابزار های اجرایی متفاوت است.شش واژه که درباره قدرت بکار میرود را قیاس میکنیم :
نفوذ:نفوذ رابطه ای که سبب تغییر رفتاردیگری از طریق یک فرآیند ارتباطی میشود.
توانایی:توانایی به معنی قابلیت تغییر رفتار هاست.این قابلیت به دلایل مختلف به دست می اید .توانایی از طریق مجازات یا برعکس از طریق مراقبت های پزشکی ،توانایی اخلاقی نظیر تاثیر غرور و افتخار در ژاپن قرون وسطی ،توانایی اقتصادی مثلا از طریق به دست آوردن یک خدمت یا محروم شدن از یک کالا
اقتدار:اقتدار را میتوان قابلیت تغییر ایجاد اطاعت تعریف کرد.هراندازه فردی قدرت خویش را در عمل و در نمایش کردن بیشتر آن نشان دهد از اقتدار بیشتری نیز برخوردار میشود
اسلاید 6 :
استیلا:استیلا نتیجه استفاده از توانایی برای قادر شدن به اجرای تصمیمات است و حاکمان و حکومت شوندگان را در دو موضع نابرابر اجتماعی قرار میدهد.اما باید توجه داشت که استیلا هرگونه تاثیر اجتماعی که داشته باشد نمی تواند تنها و برای همیشه بر عامل زور تکیه کند در نتیجه اطاعت حکومت شوندگان عموما باید از طریق مشروعیت یافتن قدرت حاکمان به دست اید.
مشروعیت:در علم حقوق هرکاری که طبق هنجار های رایج در جامعه انجام گیرد مشروع خوانده میشود و از اینجاست که نوزاد یک زن ازدواج نکرده را نامشروع مینامند اما در اینجا مشروعیت معنای متفاوت و عمیقتری دارد.برای اینکه قدرت الف و ب مشروع باشد این کافی نیست که دستور و خواسته الف طبق هنجار ها باشد بلکه لازم است این هنجار ها و خواسته الف مورد قبول ب هم باشد و ب به آن تسلیم قلبی داشته باشد و در این حالت است که صاحب قدرت به قول شاعر بر تخت دلها نشیند.
اسلاید 7 :
ماکس وبر سه نوع مشروعیت قدرت را از هم تشخیص میدهد :
مشروعیت سنتی :مبتنی بر رسم و عرف متداول در جامعه است مانند قدرت رئیسان قبیله ها و ایل ها،بزرگان خاندان ها،پدربزرگ ها و ریش سفیدان و .که در این مواردصاحبان قدرت بر زیردستان خود امرونهی میکنند.واگر از آنها در موردسنتشان بپرسیم میگویند که از پیشینیان به ارث بردیم
مشروعیت کراماتی:مشروعیت کراماتی یا فره ایزدی مبتنی است بر اعتقاد به کیفیات استثنائی یک فرد ،خواه وی از مقدسان باشد با پیامبری باشد که کرامت الهی دارد یا سردار نظامی باشد که قهرمانی و لیاقت بی مانند خویش را در میدان نبرد به اثبات رسانده است.یا بالاخره رهبری باشد که توده مردم را به یک اشاره دست میچرخاند یا مرد سالاری که سحر کردن و به حرکت در آوردن توده های مردم و راهنمایی آنان را بلد است.در این نوع مشروعیت اطاعت افراد ،اطاعت شخصی است یعنی مبتنی بر اعتقاد به کرامات رئیس و صفات شخصی او
اسلاید 8 :
یا اعتقاد به لیاقت و شایستگی وی در امر هدایت است.
این اطاعت بر پایه اعتقاد فردی قرار دارد پس مانند مشروعیت سنتی اطاعتی شخصی است اما ناپایدارتر زیرا اساس ان بر سنت های ریشه دار نیست .
مشروعیت قانونی:مشروعیت قانونی مشروعیت فردی و شخصی نیست بلکه ناشی از اطاعت قانون است و از رهبران تا انجا اطاعت میشود که مطابق قانون حق دستور دادن داشته باشند.این مشروعیت در مقایسه با نوع اول بیشتر بر ویژگی های اکتسابی بستگی داردتا صفات غیر اکتسابی و در نتیجه تغییر دگرگونی در آن سریعتر است.
حاکمیت:حاکمیت را نمیتوان با قدرت مطلق یکی دانست بلکه باید ان را صرفا نوعی قدرت بالاتر از قدرت گروه های تشکیل دهنده جامعه نسبتا مستقل از قدرت های خارجی تعریف کرد.هرچند در کشورهایی چون فرانسه از سال ۱۷۹۳حاکمیت به مردم تعلق دارد اما ممکن است در کشور های دیگر این حاکمیت به شاه یا به شورای ریش سفیدان در روستا متعلق باشد.
اسلاید 9 :
نظام های سیاسی
۴ نوع نظام سیاسی در تاریخ بشر وجود دارد:دسته ،قبیله،سرکردگی،دولت
دسته:به گروه اجتماعی کم جمعیتی گفته میشود که اعضایش سرزمین مشترکی را در اشغال خود دارند و معاششان را از شکار و گردآوری غذا تامین میکنند.از جمله این نوع جامعه میتوان از اسکیمو ها،بومیان استرالیا و یا قوم کونگ را نام برو.شیوه زندگی قوم کونگ بستگی به تحرک آنها دارد.دست های کوچکی متشکل از ۲۰ یا ۶۰ نفر در یک منطقه یه نسبت وسیع حرکت میکنند
اسلاید 10 :
هر دسته از چند خانواده و هر خانواده از یک مرد و چندین زن ترکیب میشود.هر دسته سرزمینی برای خود دارد و اعضایش این حق را دارند که از سرزمین خود مواد خوراکی تهیه کنند و از چشمه های ان اب بردارند.با وجودی که رهبری در بین ان ها موروثی است لیکن قدرت سردسته انقدر محدود است که کسی حتی به دنبال کسب ان نمیرود.سردسته مانند بقیه افراد ابزلر و وسایل زندگی خود را شخصا میسازد و به همراه ان ها به شکار میرود.تنها اهمیتی که میتواند داشته باشد مسئولیت تقسیم منابع قضایی است و یا اگر یک خارجی بخواد به عضو دسته دراید باید با او مشورت شود.درواقع سردسته الزاما رهبر همه نیست بلکه نوکر همه است.رهبر میتواند حرفش را بزند لیکن کسی اجبار ندارد به حرفش گوش بدهد.اگر او نتواند خواست گروه را در موقعیت خاصی براورده سازد دسته فورا از او سلب اعتماد میکند و رهبر دیگری را انتخاب میکند
اسلاید 11 :
قبیله:
انسان پس از رام ساختن حیوانات و ورود به مرحله شبانی شروع به مبادله کالاهای خویش کرد و از نظر سیاسی نیز سیر تکامل را پیمود ،کلن ها با یکدیگر متشکل شده و از مجموع چند کلن قبیله پدید آمد و پس از تشکیل قبیله ها نظام پدرسالاری حاکم گردید.مردمان قبیله برای حفظ روابط اقتصادی یا سیاسی خود به سازمان های متمرکز نیاز ندارند.انها بر خلاف دسته های شکارگر و گردآورنده خوراک گروه های وسیعتری از مردم را در بر میگیرند که غالبا از یک مذهب خاص زبانی مشترک و فرهنگی کامل برخوردارند.این مردم معمولا حقوق و وظایفشان را نسبت به یکدیگر از طریق روابط متقابل خویشاوندی یا تباری تشخیص می دهند.با توسعه روابط اقتصادی قبیله هابا یکدیگر و پدید آمدن جنگ و مسائل مادی بین آنها لزوم وجود رئیس و یا رهبر احساس میشود و به تدریج قدرت در دست یک شخص متمرکز میگردد و این فرد
اسلاید 12 :
معمولا نیرومند ترین ،خردمندترین یا زیرک ترین افراد قبیله است.رییس قبیله با اتکا به اسلحه و شمشیر قدرت خویش را پایدار میسازد و هنگام سقوط هریک از دیگران رهبران در پرتو نیروی سلاح به پیکار برای تحصیل قدرت میپردازند تا آنکه نیرومند ترین آنان بر دیگران پیروز میشود و قدرت سیاسی را بطور موقت در دست میگیرد.قبیله مجموعه ای از دسته هاست البته با روابط پیچیده تری .در اینجا میتوان از قبیله ای به نام کاری موجونگ نام برو.اقتصاد این مردمان بر کشاورزی و گاوداری استوار است و نظام سیاسی انها مرکب از افراد پیر و گله داران ثروتمندی است که به خاطر قدرت مالیشان در امور مردم دخالت میکنند.افراد پیر بخاطر دانش و تجربه شان از احترام خاصی برخوردارند و در مواقع جنگ و فاجعه آنان مورد مشورت و راهنمایی قرار میگیرند اما ارزش اجتماعی آنان به خاطر موقعیت مذهبیشان است آنها پیوسته با نیروی فوق طبیعی در تماس اند و برای بهبود وضع قبیله خویش دعا میکنند و دعایشان معمولا براورده میشود چون میدانند چه موقع دعا کنند تا نورد قبول ارواح قرار گیرد ارواح فقط در دسترس آنان است.
اسلاید 13 :
گرچه در قبیله مانند جامعه تحت رهبری دسته نیروی کنترل کننده و قهریه اجتماعی برای اجرای دستورات وجود ندارد لیکن پیرمردها میتوانند از قدرت روحانی و جادویی خود برای مجازات کژرفتاران استفاده نمایند و افراد کم کار و بی مصرف را به کار های سخت وامیدارند.پیرمردان علت قحطی و خشکسالی و یا بیماری را بر گردن جوانان متمرد می اندازد و این خود اتهام سنگینی است و جوانان برای فرار از چنین اتهامی دستورات پیرمردان را مو به مو اجرا میکنند.دایسون هودسون می نویسد در قبیله ها رهبران سیاسی معمولا نه بر اساس انتخابات با سنشان انتخاب میشوند بلکه بر مبنای لیاقت و کاردانی و موفقیت در مجادله ها و بحث های روزمره در طول یک مدت طولانی خود به خود به سخنگوی قبیله تبدیل میشوند .کار سخنگو راهنمایی و اظهار نطر پیرامون مسائل حاد روز است واینکه چه تصمیمی در یک موقعیت خاص باید گرفته شود.پس از تصویب قانون او مسئول اجرای ان است. نظر سخنگو کمترین اثری در نظرات کلی قبیله ندارد او فقط سخن آنها را میگوید
اسلاید 14 :
بنا به عقیده ماکس وبر اجتماعات گذشته چه آنها که بر کتابت دست یافته اند و چه آنهایی که نانویسا بودند به شکل های :پیر سالاری،پدر سالاری ،حکومت موروثی نظام تمرکز قدرت و حکومت زمین داری اداره میشدند.در نظام های پیرسالاری و پدرسالاری پیران و پدران که با مردم پیوند مستقیم دارند اجتماع را می گردانند و اموختنهای مقدس را به نوخاستگان انتقال میدهند.در سه نظام دیگر حکومت در کف کارگزارانی است که رهبران از میان خویشاوندان بردگان خود یا از بین مزدورانی که در خدمت خود دارند برمیگزینند.معمولا نظام های پیر سالاری و پدر سالاری در اجتماعات ساده و نظام های دیگر در اجتماعات پیچیده استقرار می یابند.در نظام های پیرسالاری سنت های جامعه گرامی و مقدسند و با همه وسایل حفظ و تحکیم میشوند .هر نمود نو در خور بدگمانی و بی اعتنایی است .نوگرایی نشانه کم خردی و بی وفایی نسبت به رسوم مقدس نیاکان است.چون حکومت پیران پیشینه ی دراز دارد.هیچکس درباره مشروعیت آنان به تردید نمی افتد
اسلاید 15 :
رابطه رهبران و کارگزاران ایشان همانند رابطه رهبران و مردم رابطه مقدس و آسمانی است کارگزاران کارمندان سازمان اجتماعی نیستند بلکه خدمتگزاران شخص رهبرانند مردم نیز اعضای اجتماع به شمار نمی روند بلکه رعایا و گاهی بستگان رهبران محسوب میشوند .هرکس خود را در بیعت رهبران میداند و هنجار های اجتماعی را زاده ایشان می شمارد.
سرکردگی:سرکردگی یا رئیس سالاری شکلی از حکومت منطقه ای است که در آن دو یا چند گروه محلی زیر نظر یک سرکرده یا رئیس سازمان پیدا میکند.سرکرده کسی است که در راس سلسله مراتب منظمی از مردم قرار میگیرد.پایگاه افراد در چنین نظام سیاسی به وسیله خویشاوندی آنان با سرکرده یا رئیس تعیین میشود.ریاست سرکرده غالبا ارثی استو از طریق او یا پسر خواهرش منتقل میشود و به تبار مادری و یا تبار پدری وابسته است.
اسلاید 16 :
رئیس معمولا دارای شکلی از اقتدار است که با اقتدار رئیسان دسته ها و قبیله ها فرق میکند.اقتدار سرکرده در همه امور و در همه زمان ها در خدمت مردم است برای مثال تقسیم زمین میان افراد اجتماع خود .رئیس بر فعالیت های اقتصادی نظارت میکند و کالاهای مازاد و حتی نیروی کار اجتماع خود را تحت کنترل دارد.برای مثال مردم قوم کپل.در میان این قوم طبقه ای از رئیسان عالی مقام وجود دارد که هریک بر قسمتی از سرزمین خود ریاست دارند.وظایف سنتی هریک از سرکردگان شنیدن مشاجره های بین افراد ،نگهداری نظم ،نظارت بر انگل های اجتماع و تامین خدمات پزشکی است.بعلاوه در حال حاضر آنان حقوق بگیر و روابط بین مردمان خود و ادارات و ادارات دولتی لیبریا هستند.پاداش های دیگری که آنها دریافت می دارند شامل جمع اوری مالیشان،تجهیز نیروی کار برای مزارع کائوچو
اسلاید 17 :
تقسیم دستمزد میان کارکنان،پیمان بستن برای خرید برنج از همسایه،پذیرفتن هدایای مردمانی که برای بذل توجه به کارشان و یا میانجیگری به نزد انان می ایند میشود.در گذشته جامعه پولی نزی جزایر هاوایی نیز مبتنی بر سرکردگی بود.اجتماع این مردم بر سه طبقه اجتماع موروثی استوار بود_عوام،اعیان،فروپایگان عوام که جمعیتشان از همه بیشتر بود به اعیان خراج میپرداختند و آنها را مقدس می انگاشتند.مردم این اجتماع عقیده داشتند که رتبه اجتماعی مبتنی بر تبار اعیان از خدایان سرچشمه میگیرد.
اسلاید 18 :
جزایر هاوایی به سه قلمرو تقسیم میشد که در راس هریک از آنها سرکرده بلند پایه ای قرار داشت که مردم فکر میکردندقدرت مطلقه اش را خدایان به او تفویض کرده اند.اقتدار این سرکرده عالی مقام به وسیله ی کاهنان،مشاوران،فرماندهان نظامی و سرکروه های محلی فرومایه تر ،تحکیم و عملی میشد.بدین سان سرکرده بلند پایه قدرتهای دنیویش را با اقتدار مذهبی در آمیخته بود.
اسلاید 19 :
دولت:همانطوری که دیدیم قدرت سیاسی در کلن متعلق به گروه است اما با توسعه روابط اقتصادی و متشکل شدن چند کلن قبیله پدید می آید و با پیدایی جنگ و مسائل مادی گوناگون بین قبیله ها لزوم وجود رئیس قبیله احساس میشود و به تدریج قدرت در دست یک شخص متمرکز میگردد و این فرد معمولا نیرومند ترین ،زیرک ترین و خردمندترین افراد قبیله است.رییس قبیله به اتکا اسلحه و شمشیر قدرت خویش را پایدار میسازد و گاه موجب تامین همبستگی بین افراد گروه و تمرکز انان میشود اما چنین قدرتی این عیب را دارد که با از بین رفتن فرد قدرت او نیز نابود میشود و دوباره حالت هرج و مرج پدید می آید.برای جلوگیری از این بی نظمی و تثبیت قدرت سیاسی وجود سازمانی به نام دولت ضرورت پیدا میکند.
اسلاید 20 :
در مردم شناسی دولت به نظام سیاسی متمرکزی برای اعمال قدرت گفته میشود .دولت رسمی رسمی ترین سازمان سیاسی و از نشانه های تمدن است .در دولت قدرت سیاسی در حکومت متمرکز است که به طور قانونی قدرت را برای تنظیم امور شهروندان بکار میگیرد و روابطش را با دیگر دولت هاگسترش میدهد.درواقع دولت قدرت سیاسی است که به صورت سازمان تجلی میکند و افراد حکومت عامل اجرای این قدرت هستند.با ایجاد دولت ،قدرت که قبلا متمرکز در شخص بود به سازمان تفویض میگردد.بدین ترتیب دولت مجموعه هستی مردم است در سرزمینی مشخص و تحت اداره حکومت سیاسی معین برای تحقق دولت وجود سه عامل الزامی است: