بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
فرهنگ و تمدن اسلامي
ویراست نخست
اسلاید 2 :
استعمار كهنه و نو
مفهوم و تاریخچه استعمار
علل پيدايش استعمار
استعمار در آسيا
استعمار در خاورمیانه و خلیج فارس
استعمار نو
شركتهاى چندمليتى
نهادهاى مالى بينالمللى
جهانى شدن و پيامدهاى آن
2. شرقشناسى
صهيونيسم
فهرست
اسلاید 3 :
بخش نهم علل متأخر ركود فرهنگ و تمدن اسلامى
اسلاید 4 :
مفهوم و تاريخچه استعمار
1.استعمار كهنه و نو
استعمار كهنه
از جمله عوامل متأخر تأثيرگذار بر ركود فرهنگ و تمدن اسلامى استعمار است.
استعمار از لحاظ لغوى به معناى آباد كردن است؛ اما از لحاظ سياسى به معنى حاكميت گروهى از افراد بر مردم يا بر سرزمين ديگر است. در تعريف ديگر، استعمار به عنوان پديدهاى سياسى- اقتصادى تعريف شده است كه اين پديده حدوداً از سال 1500 م آغاز شده و در طول اين مدت استعمارگران برخى از كشورهاى اروپايى مناطق وسيعى از دنيا را كشف كردند و در آنجا ساكن شدند و به بهرهبردارى پرداختند.
اسلاید 5 :
پيدايش استعمار با ظهور كشورهاى قدرتمند اروپايى آن زمان يعنى انگليس، فرانسه، پرتغال، اسپانيا و . همراه بود.
اسلاید 6 :
علل پيدايش استعمار
نظريهپردازان در زمينه دلايل ظهور
و گسترش استعمار نظريات متعددى ارائه داده اند :
اسلاید 7 :
برخى ديگر استعمار را پديدهاى نژادى تلقى مىكنند و معتقدند مردمان سفيدپوست (اروپاييان) ذاتاً از مردم نژادهاى ديگر برترند و وظيفه دارند حكومت كنند.
برخى ديگر از انديشمندان،استعمار را پديدهاى اقتصادى و محصول توسعه نظام سرمايهدارى نوين مىدانند. آنها معتقدند كه امكانات داخلى كشورهاى اروپايى (بازار فروش، مواد اوليه، فرصتهاى سرمايهگذارى) ديگر پاسخگوى نيازهاى روزافزون آنها نبود و آنها را وادار به دستاندازى بر كشورهاى ديگر كرد.اين ديدگاه را در ميان نظريهپردازان ليبرال اقتصاد سرمايهدارى و پيروان نظريه ماركسيسم مىتوان يافت.
اسلاید 8 :
استعمار در آسيا
اولين گروه از كشورهاى استعمارگر كه به آسيا آمدند پرتغاليها بودند.
در سال 1498 م از طريق اقيانوس هند به سواحل شمال شرقى شبه جزيره هند رسيد. در اين زمان كشورهاى بزرگ آسيايى همانند ايران، عثمانى و چين از لحاظ پيشرفت در علوم مختلف،كشاورزى و تجارت در سطح بالايى قرار داشتند.
بعدها هلنديها، انگليسيها و سپس فرانسويها وارد آسيا شدند.
اسلاید 9 :
روابط استعمارى اروپاييان در آسيا به دو دوره تقسيم مىشود:
دوره نخست: از سال 1498 م آغاز مىشود و در سال 1757 م با پيروزى نظامى انگليسيها بر هنديها خاتمه مىيابد. اروپاييان در اين دوره سعى داشتند تا با بهرهگيرى از قدرت دريانوردى و سلاحهاى آتشين خود به افزايش روابط تجارتى خود با اين سرزمينها بپردازند و به محصولات مرغوب آنان مانند ادويه، پارچه و زينتآلات دسترسى پيدا كنند.
در همين دوره شركتهاى تجارتى متعددى تشكيل شد كه آنها نيز به دنبال دستيابى به امتيازات و انحصار تجارتى بودند. از جمله اين شركتها مىتوان به «شركت سرزمينهاى دور» هلند،«شركت هند شرقى هلند»، «شركت هند شرقى انگلستان» و شركت فرانسه اشاره كرد.
دوره دوم از 1757 تا 1858 است كه دخالت اروپائيان غيرمستقيم و كمتر شكل نظامى دارد.
اسلاید 10 :
اروپاييان سعى داشتند تا از طريق اكتشافات دريايى بر حوزه قدرت و تسلط خود بيفزايند و ذخاير بيشترى از ثروت را به خود اختصاص دهند. پرتغاليها در سالهاى نخستين قرن شانزدهم پا به خليجفارس گذاشتند
آنها نزديك به يك قرن بر منطقه خليج فارس تسلط داشتند تا آنكه شاه عباس صفوى با عقد قرارداد مشترك با انگليسيها و كمك گرفتن از نيروى دريايى آنها توانست پرتغاليها را براى هميشه از خليجفارس بيرون كند، اما انگليسيها به نفوذ خود در اين منطقه ادامه دادند كه از جمله دلايل آن، اهميت سوقالجيشى خليجفارس بود.
استعمار در خاورميانه و خليج فارس:
اسلاید 11 :
ايران در جريان استعمار بيشترين لطمه را ديده، موقعيت جغرافيايى ايران به گونهاى بود كه به جولانگاه قدرتهاى بزرگ تبديل شد.
منابع نفتى خاورميانه توجه قدرتهاى ديگر مانند امريكا و آلمان را به خود جلب كرد و در اوايل قرن بيستم، نفت اين منطقه بين شركتهاى انگليسى و امريكايى تقسيم شد. انگليسيها منابع نفتى قطر، كويت، عراق، عمان و ايران را در دست داشتند و امريكاييها نيز نفت عربستان و بحرين را از آن خود كردند.
ساير كشورهاى خاورميانه در بين قرنهاى نوزدهم و بيستم زير سلطه استعمارگران اروپايى قرار گرفتند.
اسلاید 12 :
استعمار با ورودش به كشورهاى مختلف جهان بر ساختار اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى آن كشورها تأثير مستقيم و غيرمستقيم گذاشت بهگونهاى كه هنوز بسيارى از آثار و پيامدهاى حضور استعمار در اين كشورها مشاهده مىشود.
اسلاید 13 :
اما بعد از جنگ جهانى دوم و تشكيل سازمان ملل متحد و بهويژه در دهههاى 1950 و 1960، شاهد رشد سريع جريان استعمارزدايى (مبارزه براى كسب استقلال سياسى) بوديم، به دليل تأثير شديد استعمار كهنه بر اين كشورها، استعمارزدايى آنان نه تنها مشكلات آنها را حل نكرد، بلكه اين كشورها را دچار دوگانگى ساخت. آنها از يك طرف خواستار كمكهاى اقتصادى كشورهاى پيشرفته (استعمارگران سابق) هستند و از طرف ديگر نمىخواهند در مسائل داخلى آنها دخالتى شود.
استعمار نو
بين سالهاى 1763 م تا 1870 رشد استعمار كمتر بود، زيرا اروپاييان درگير مسائل داخلى و انقلابهاى آزاديخواهانه و انقلاب صنعتى بودند. اما از سال 1870 تا جنگ جهانى اول، رشد استعمار بسيار وسيع بود و تمامى افريقا و خاور دور را در برگرفت.
اسلاید 14 :
در مجموع، ارتباط كشورهاى پيشرفته (استعمارگران سابق) با كشورهاى استقلال يافته (مستعمره سابق) به گونهاى شكل گرفته است كه آن را «استعمار نو» مىنامند.
در اين پديده، در چارچوب حكومتهاى دستنشانده و مناسبات و رژيمها و نهادهاى بينالمللى جديد بىآنكه نيازمند حضور مستقيم سياسى و نظامى در مستعمرات سابق باشند، منافع آنها را تضمين مىكنند.
صاحبنظران معتقدند كشورهاى پيشرفته (استعمارگران سابق) امروزه از طريق شركتهاى تجارتى چندمليتى و نهادهاى بينالمللى چون؛ صندوق بينالمللى پول، بانك جهانى و سازمان تجارت جهانى و با بهرهگيرى از شرايط مختلف بينالمللى و تعاملات پيچيده روزافزون جهانى (مانند جهانى شدن) سعى مىكنند بر كشورهاى محروم و در حال توسعه تسلط يابند.
اسلاید 15 :
ايجاد شركتهاى چندمليتى اساساً از امريكا آغاز شد. مقر اصلى اين شركتها در يك كشور است و عملياتشان از طريق شركتهاى مستقل يا وابسته در ساير كشورها صورت مىگيرد.
شركتهاى چندمليتى كه به شركتهاى فرامليتى نيز معروفاند به دليل پيشرفت فناورى و توليد انبوه، نياز پيدا مىكنند كه دامنه فعاليتشان را به كشورهاى ديگر توسعه دهند.
آنها عملياتشان را وسعت مىدهند تا بتوانند با صرفهجويى در عوامل و شاخصهاى قيمت سود بيشترى ببرند، يعنى با افزايش سطح بازدهى و توليد، هزينه متوسط توليدات را پايين مىآورند.
آنها در مقابل سرمايهگذارى اوليه اندك از راههاى مختلفى نظير استقراض محلى (استفاده از اعتبارات كشور ميزبان)، سرمايهگذارى مجدد در عمليات مالى شركتهاى تابعه و سرانجام انتقال سود خالص، باعث خروج مستقيم سرمايه از كشور ميزبان مىشوند.
شركتهاى چندمليتى
اسلاید 17 :
نهادهاى مالى بينالمللى
اسلاید 18 :
جهانى شدن و پيامدهاى آن
جهانى شدن هم به صورت يك روند (پروسه) تعريف شده
و هم به صورت يك پروژه.
صاحبنظران معتقدند با افزايش و توسعه و پيشرفت در ابزارهاى ارتباطات جمعى،رسانههاى جمعى و . تعاملات بشرى با سرعت و سهولت بيشترى صورت مىگيرد بهگونهاى كه مرزهاى بين دولتها به طور روزافزون كمرنگتر مىشود وحاكميت آنها تحت تأثير بازيگران غيردولتى به چالش كشانده مىشود، و به طور كلى بايد گفت كه دنيا به مكان واحد و كوچكى تبديل مىگردد، يعنى كوچكترين مسئله در گوشهاى از جهان بلافاصله در نقاط مختلف جهان طنين مىيابد. در اين جهان بههمتنيده كشورها همچون شبكهاى عنكبوتى به هم متصل گشتهاند كه گسترش شبكه جهانى اينترنت به اين روند بسيار كمك كرده است، تا فرهنگ جهانى واحدى تشكيل گردد.
اسلاید 19 :
برخى جهانى شدن را برابر با امريكايى شدن مىدانند. ترويج الگوهاى سياسى و حكومتى تحت لواى دموكراسى و ارزشهاى ليبرالى (از جمله حقوق بشر) عامل ديگرى است كه در تضعيف حاكميت كشورهاى جهان سوم نقش داشته است.كشورهاى غربى با تبليغ اين نظام حكومتى سعى دارند تا شكل حكومتى همه كشورهاى جهان (بهويژه كشورهاى خاورميانه) را مطابق با الگوهاى خود درآورند.
اسلاید 20 :
2.شرقشناسى
شرقشناسى در دوران جديد شكل گرفته و انديشمندان غربى فعال در اين زمينه مدعى هستند كه با پژوهشهاى عينيتگرا در مورد شرق توانستهاند زواياى پنهانى را به شرقيان بشناسانند كه شرقيان خود توانايى رسيدن به آن را نداشتهاند.
شرقشناسى،گفتمانى غربى است كه نهادها و ادبيات و مطالعات و باورها و بوروكراسى استعمارى خاص خود را دارد. تعريف مقبولتر شرقشناسى تعريف علمى آن است، كه بر اساس آن هر كس به تدريس و نوشتن و پژوهش پيرامون شرق بپردازد؛ چه انسانشناس باشد و چه جامعهشناس يا مورخ يا زبانشناس، شرقشناس خواهد بود و آنچه انجام مىدهد شرقشناسى است