بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
فصل اول نیاز به فلسفه حسابرسی
اسلاید 2 :
مقدمه :
پذیرش پدیده ها در علوم طبیعی و تجربی قائم به مفاهیم ساخته ی بشری نیست اما در علوم انسانی مستلزم شناخت مفاهیم و مبانی تئوری آن هاست. حسابرسی هم به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی از این قاعده مستثنی نیست. حسابرسی بیشتر به عنوان یک روش عمل گرا پذیرفته شده است یعنی هرچه به خوبی عمل کند پذیرفته می شود اما ما باید در حسابرسی به دنبال تئوری هایی باشیم تا بتوانیم مسائل قدیمی و کنونی را حل کنیم.
اسلاید 3 :
وضعیت کنونی تئوری حسابرسی
در حال حاضر برای توصیف تئوری حسابرسی در مقابل با تئوری حسابداری منابع اندکی در دست داریم و در مقاطع مختلف تحصیلی به تئوری حسابداری اهتمام بیشتری شده است لکن در مورد تئوری حسابرسی وضع بدین منوال نیست و کمبو و یا نبود منابع معتبرموجب طرح فلسفه و مبانی تئوری حسابرسی طی کتاب فلسفه حسابرسی شد
اسلاید 4 :
نقش هایی که تئوری بر عهده دارد
تئوری از دو مولفه تشکیل شده است:
1- تشریح پدیده های موجود 2- پیش بینی پدیدهای مشابه
ایده ها و عقاید ظاهرا مستقل و جدا از هم به منظور ایجاد یک مجموعه ی مرتبط و متصل به هم همچون (پیکره یک دانش )در قالب یک تئوری ارایه می شود و با آزمون های لازم و استدلال منطقی، پدیده ها با واقعیت ها تطبیق داده می شود تا قدرت آن سنجیده شود.
اسلاید 5 :
وجود سه عامل موجب تشکیل و گسترش حرفه های مختلف در طول تاریخ شده است:
تشکل حرفه ای فراگیر
آیین رفتار حرفه ای
فلسفه، مبانی نظری و اصول و استاندارد های حرفه ای
بدون تشریح (چیستی و چرائی)وتوجیه ضرورت وجودی یعنی فلسفه و مبانی نظری استمرا فعالیت یک حرفه ممکن نیست.
اسلاید 6 :
مسائل و مشکلاتی که حسابرسی با آن مواجه است
مشکلات حسابرسان را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد:
1-چه انتظاراتی از حسابرس وجود دارد 2 -حسابرس چگونه می تواند به این انتظارات جامه ی عمل بپوشاند
که برخی از آن عبارتند از :
توجه به مدل تصمیم گیری استفاده کنندگان چه اطلاعاتی مربوط است؟ حسابرس چگونه می تواند این اطلاعات را شناسایی کنند. با این وجود شناخت چندانی درباره ی ماهیت این گونه تصمیم گیری وجود ندارد.
با توجه به ویژگی کیفی قابلیت اعتماد چطور حسابرس می تواند گواهی دهد که اطلاعات گزارش شده به طرز صادقانه ای رویدادهای واقعی را ارائه می کنند در حالی که معیار مشخصی برای تعیین این موضوع وجود ندارد.
آیا حسابرسان باید به شکل قانونی توجه کنند (استانداردها) یا به ماهیت اقتصادی ( ویژ گی های کیفی).
اسلاید 7 :
دامنه ی مسئولیت حسابرس در کشف تقلب و گزارش موارد غیر قانونی تا کجاست؟ و در صورت وقوع باید به چه کسی گزارش دهد؟
چه برداشتی از استقلال حسابرس وجود دارد و آیا این که حسابرس چگونه می تواند این استقلال را حفظ کند.
حسابرس در قبال چه کسانی مسئول است؟ علی رغم تلاش های برای یافتن راه حلی برای آن، هنوز هم وضعیت حسابرس نامشخص است
حسابرس چطور می تواند در هر کار حسابرسی میزان ریسکی را که متحمل می شود را تعیین کند. با توجه به بزرگ شدن واحد های مورد رسیدگی حسابرس ناگزیر از نمونه گیری در بررسی مدارک استفاده می کند و همیشه ریسک نمونه گیری وجود دارد.
آیا حسابرس قادر است بین دو ریسک قضاوتی (تصمیم گیری در مورد جمع آوری، ارزیابی و گزارش شواهد حسابرسی) و ریسک کسب و کار (نتایج اقتصادی قضاوت های حسابرسی و احتمال تعقیب قانونی وی) تفاوت قایل شود؟
آیا گزارش حسابرسی باید تفضیلی باشد یا کوتاه؟
آیا حسابرسی جامع امکان پذیر است؟
و بسیاری مسائل دیگر
اسلاید 8 :
راه کار مناسب
هدف از عنوان مشکلات نشان دادن مشکلات حل نشده بیش از سهم خود نیست بلکه :
1-وجود مشکلات اساسی دلیل بر فقدان اصول و استانداردهای تایید شده کامل است.
2-عدم رغبت بعضی از کارورزان حسابرسی به حل و فصل مباحث مورد اشاره.
بدون شک تنها راهی که بتوان چنین مشکلاتی را به نحو مناسب حل نمود دستیابی به اصول و مبانی مشخصی است که می تواند حاصل یک تلاش فلسفی موفق باشد.
باور آن است که می توان بخشهای مختلف تئوری را با هم ادغام نمودو یک سیستم جامع علمی برای حسابرسی گرد آوری نمود.
لذا تلاش می شود مسیر راه در مطالب آتی نشان داده شود
اسلاید 9 :
هدف تئوری
یکی از دلایل تحقیق جدی در مورد امکان تدوین تئوری حسابرسی این است که برای ما راه حل هایی در جهت رفع مشکلات فراهم شود. اما یک دلیل قابل استنادتری هم وجود دارد اگر حسابرسی یک حرفه ی فراگیر باشد که هست افرادی که در این حرفه اشتغال دارند باید در مورد آن کنجکاوی نشان دهند. باید برهان و دلیلی برای حسابرسی موجود باشد باید روابط متقابل، تعامل، تطابق و سازگاری حسابرسی با سایر زمینه های علوم شناخته شود.
سال ها حسابرسان به تایید ادعاهای مندرج در صورت های مالی مشغول بوده اند و زمان اندکی برای کنجکاوی اختصاص داده اند اما در سیر تکاملی این بهانه اعتبار خود را از دست می دهد نمی توان هم خواهان حرفه ای معتبر بود و هم از ارائه پشوانه تئوریک فرار کرد، ما به فلسفه ی حسابرسی نیاز داریم.
اسلاید 10 :
فلسفه و حسابرسی
با مطرح کردن فلسفه حسابرسی ممکن است افرادی که در مورد معقول بودن چنین تلاشی تردید دارند پرسش های تامل برانگیزی را مطرح کنند:
آیا حسابرسی با چنین ماهیتی می توان یا باید فلسفه داشته باشد؟
منظور از فلسفه ی حسابرسی چیست؟
آیا حسابرسان صلاحیت بنا کردن ساختار فلسفی خود را دارند یا این موضوعی است که تنها فیلسوفان فرهیخته صلاحیت انجام آن را دارند؟
آیا حسابرسان جرات آن را دارند که رشته ای غیر عادی را به فعالیت های روزانه ی خود اضافه کنند و آیا امیدی به موفقیت آن است؟
برای پاسخ به این سوالات نیازمند بررسی مختصری از ماهیت فلسفه و حسابرسی و امکان به کار بردن روش ها و اهداف فلسفه در حسابرسی هستیم.
اسلاید 11 :
فلسفه ی کابردی عمدتا توسط کارشناسان همان رشته بنا شده اند و همان طورکه بررسی مفاهیم حسابرسی نشان می دهد اگر کسی بخواهد به طور گسترده ای آن را بررسی کند باید دانش وسیعی در این زمینه داشته باشد. البته بایستی اذعان نمودکه حسابرسی به مرحله پیشرفته ای که بسیاری از علوم به آن دست یافته اند نرسیده است اما به مرحله ای رسیده است که در آن لازم است برای درون نگری درنگ کند و فرضیات بدیهی، اهداف و روش های خود را ارزیابی کند.
از دیدگاه فنیکس فلاسفه به سه دسته اند:
1- بزرگان فلسفه اند که به فلسفه کمک شایانی کرده اند.
2- فیلسوفان حرفه ای هستند که در این زمینه مهارت دارند و درباره ی آن می نویسند و آموزش می دهند.
3- افراد باهوش و کنجکاوی هستند که به مشکلات، اهداف و روابط خود با دیگران اهمیت می دهند و ازطریق مطالعه به دنبال راه حل هایی برای این مطالب اند.
بنابراین نیازی نیست که فیلسوفان تمایلی به اندیشیدن در مورد حسابرسی داشته باشند در واقع بهتر است حسابرسان در هنگام تلاش برای یافتن تئوری اساسی حسابرسی به فلسفه توجه کنند تا این که فیلسوفان به حسابرسی بپردازند. باید توجه کرد که اگر بخواهیم به نتایج دلخواه نایل شویم باید این تحقیق در چارچوب قواعد انجام شود. فیلسوفان حرفه ایی در این رابطه مسئولیت آموزش نحوه توسعه فلسفه هر رشته به دانشمندان ،هنرمندان،حسابرسان، و دیگران است.
اسلاید 12 :
نگرش فلسفی
هر چند در مورد هدف ها و روش های فلسفه بین صاحب نظران اجماع کافی وجود ندارد ولی بعضی از نظرات اساسی مورد تایید عمومی است که عبارتند از:
فلسفه به فرضیات بدیهی، به منطق و راه کارها و اندیشه هایی که اثبات شده اند بر می گردد.
فلسفه به سازمان دهی نظام مند دانش مربوط می شود به نحوی که کاملا کارآمد و از نظر داخلی سازگار و احتمال وجود تناقض در آن ناچیز باشد.
فلسفه اساسی را فراهم می کند که به موجب آن روابط اجتماعی را می توان درک و مدل سازی کرد.
از آن جا که می توان با نگرش فلسفی به مسایل و مشکلات علمی نگریست به تعداد علوم، فلسفه های مختلف وجود خواهد داشت. این فلسفه ها را فلسفه های کابردی نامیده اند در این گونه فلسفه ها هدف به کارگیری اندیشه ها و روش های فلسفی در شناخت علوم دیگر است.
فلسفه های کابردی در همه موارد به معنای علم شناسی یا معرفت شناسی علم است. به عنوان مثال فیزیک علمی است که درباره تحولات ماده و انرژی بحث می کند. حال اگر این دانش به عنوان یک پدیده ی خارجی مورد مطالعه و بررسی تحلیلی و انتقادی قرار گیرد فلسفه علم فیزیک به وجود می آید
بنابراین فلسفه ی فیزیک خود یک شناخت است که در آن ماهیت چیستی و چرایی علم فیزیک موضوع تحقیق و بررسی است. در صورتی که علم فیزیک دانشی است که در آن طبیعت خارجی موضوع تحقیق از طریق تجربه حسی است. فلسفه فیزیک و علم فیزیک دو دانش رقیب نیستند بلکه فلسفه یاور علم است و مسایل فلسفی هم متعلق به همین جهان است نه بیرون از این جهان هم علم و هم فلسفه علاقمند به معرفت یا شناخت هستند تفاوت عمده آنها در نوع معرفتی است که به جست و جوی آن می پردازند. علم در جست و جوی معرفت بر قضایای محسوس و حسی است و فلسفه در پی معرفت غایی
اسلاید 13 :
اجزائ نگرش فلسفی
درک کلی
این جزء بر درک کلی به جای درک اجزای جداگانه دلالت دارد. وی از مفاهیم کلی مثل محتوا، ذهن، فرم و هویت که مفاهیم جامعی است و موجب درک کلی می شوند استفاده می کند.
وسعت نظر
نیاز به تعمق لازم برای درک اهمیت واقعی و کامل مسایل است. اگر بخواهیم وسعت نظر را برای توسعه فلسفه حسابرسی به کار بریم باید درخواست ها و موضوعات خاص را کنار گذاشته و فراتر از مسایل شخصی به موضوع بنگریم. باید هر موضوع در پرتوی اهمیت و پیامد آن در نظرگرفته شود نه از منظر دیدگاه محدود .
بصیرت
بر عمق تحقیق مورد نظر تاکید دارد. فیلسوف در جست وجوی افشای فرضیه های بدیهی است تا زمانی که فرضیات بدیهی، ماهیت آن، نقاط ضعف و مفاهیم مربوطه مورد بررسی قرار نگیرد هیچ موضوع خاصی پیشرفت و توسعه واقعی نخواهد یافت. در این رابطه باید پذیرفت که بر خلاف بیشتر سایر علوم، در حسابرسی فرضیات بدیهی برای بررسی موشکافانه و ارزیابی مطرح نشده اند. مادامی که این فرضیات به صراحت بیان نشده باشند بحث ها بدون نتیجه سازنده ادامه خواهد یافت.
بینش
در فلسفه های کابردی و فلسفه های مربوط به فعالیت های کنونی و آینده، داشتن بینش برای بررسی مشکلات موضوع ضروری است. این ویژگی به صورت یکسان در اختیار همگان نیست افرادی که زندگی خود را صرف پژوهش و توسعه ی زمینه ی علمی خود ساخته اند به احتمال زیاد قادر اند حتی جلوتر از زمان خود نتایج مسایل معین را پیش بینی و بیان کنند. این توانمندی برای نفوذ در واقعیت یک مفهوم آن در تعیین دور نما و اهداف یک رشته ی نوپا و روبه رشد مانند حسابرسی بسیار ضروری است.
اسلاید 14 :
روش فلسفه
هر زمینه تحقیقی روش تحقیق خاص خود را دارد و فلسفه از این قاعده کلی مستثنی نیست. بنابراین روش یکسان است خواه موضوع یک فلسفه خاص باشد یا عام. هیچ یک از روش های پرداختن به موضوع فرد را وادار نمی کند که مشکل مورد نظر را درک کند. بنابراین راه حل فیلسوف این مزیت را دارد که ماندگارتر است چون سطحی نیست.
نسبت به کار واقعی فلسفه شاید بینش نافذی چون این بیان وجود نداشته باشد:
فیلسوفان سوالات را در جایی می بیند که ما حقایق را درآن می بینیم.
روشهای فلسفی سنتی سودمند در بیان و توسعه حسابرسی :
1-روش های تحلیلی 2-روش اخلاقی- ارزشی
اسلاید 15 :
روش های تحلیلی
عده ای به فلسفه توجه می کنند چون تحلیل و تفکر انتقادی را برای موضوع هایی که اغلب ثابت شده اند مهم می دانند.
این افراد به دقت به سیر تفکر جلب می شوندو دقت در روش را تحسین می کنند .
فیلسوف تحلیلی چون به مشکلات مربوط به دامنه، روش ها و محدوده های علم انسانی علاقه مند است پیوسته می پرسد از کجا می دانید؟ او می پرسد منظور شما چیست؟ چون معتقد است اگر در معنای عبارت مورد بحث تحقیق شود بسیاری از مسایل حل خواهد شد.
اسلاید 16 :
روش های اخلاقی- ارزشی
کاربرد روش اخلاقی – ارزشی نشان می دهد که فلسفه تنها تحلیلی نیست ، بلکه مفاهیم اجتماعی نیز دارد و این ها در زمینه حسابرسی اهمیت خاص دارد .
بر خلاف برخی باورها فلسفه تنها یک فرایند ذهنی نیست بلکه یک فرایند بسیار با اهمیت اجتماعی نیز است
فلسفه تمایل به همسان سازی رفتاراجتماعی دارد.
فلسفه نه تنها برای افراد اطلاعات لازم را فراهم می کند بلکه آن ها را تشویق به عمل به آن می کند
لذا :
فلسفه موجب همسانی عملکرد حرفه ای می شود که برای سازمان حرفه ای منسجم و عملکرد موثر حرفه ای ضروری است .
اسلاید 17 :
حسابرسی به عنوان یک رشته ی علمی
بسیاری از ما حسابرسی را به عنوان شاخه ای از حسابداری می دانیم احتمالا چون این رشته بدین طریق به ما شناسانده شده است و چون هر حسابرسی که ما می شناسیم معمولا یک حسابدار بوده است اما در واقع این امر نادرست است رابطه ی حسابداری با حسابرسی نزدیک اما ماهیت آنها بسیار متفاوت است. آن ها همکاران شغلی اند نه پدر و فرزند. حسابداری شامل اندازه گیری و گزارش داده های مالی است.
کار حسابداری کاهش انبوه اطلاعات به اطلاعاتی قابل کنترل و قابل درک است اما کار حسابرس بررسی فرآیند شناسایی و پردازش و گزارش اطلاعات مالی و ارائه نظر حرفه ای می باشد.
حسابرسی تحلیلی است نه سازنده.
حسابرسی برای گواهی نمودن ادعاهای مندرج در صورت های مالی به برهان و استدلال تاکید دارد.
اسلاید 18 :
حسابداری و حسابرسی را می توان به نوشتن و ویراستن تشبیه نمود.
این دو مکمل یکدیگرند و نه شاخه ای از یکدیگر، هر دو بخش هایی از یک زمینه ی وسیع ترند.
حسابرسی ریشه در منطق دارد اما به سایر رشته ها مثل اقتصاد، ریاضیات، آمار، علوم رفتاری و غیره برای تبیین بخش هایی از تئوری خود نیاز دارد. گر چه حسابرسی از علوم دیگر وام می گیرد اما به این معنا نیست که هویت مستقلی ندارد. مثلا حسابرسی مربوط به شواهد است بنابراین منطقی است که در تکمیل تئوری شواهد به بررسی تئوری دانش و روش های کسب باور و شناخت متوسل شود. همچنین حسابرسی بر اساس مدل ریسک به نمونه گیری متکی است که به طور طبیعی به تئوری احتمالات مربوط است.
افزون بر این حسابرسی باید مفاهیم و کارکرد منحصر به فردی را تدوین کند که از جاهای دیگری به دست نمی آیند چون به ماهیت حسابرسی مربوط هستند مثلا استقلال. عقاید و دیدگاه های وام گرفته از سایر رشته ها و دیدگاه های تدوین شده باید در یک بنیاد فکری منسجم ترکیب شوند این عمل به حسابرسی یک وضعیت علمی می بخشد.
اسلاید 19 :
نتیجه
حسابرسی یک زمینه علمی تخصصی است و توسعه یک فلسفه صحیح ومناسب در مورد حسابرسی ، تلاشی شایسته به نظر می رسد.
بیان تئوری حسابرسی از منظر فلسفی ،نوعی بررسی عقلی دقیق است بنابراین حسابرسی ارزش این را دارد که یک رشته علمی نامیده شود .
حسابرسی یک رشته کاربردی است و اصول و تئوری اساسی خود را از علوم دیگر وام میگیردو همیشه این امکان وجود دارد تا ارتباط و اتکای خود را با علوم فراگیر تر از دست بدهد و بدین ترتیب ممکن است تئوری حسابرسی نادیده گرفته شودو این تاسف آور است زیرا :
قدرت هر رشته و هر حرفه ای ، صرف نظر از داشتن تشکل حرفه ای فراگیر وآیین رفتار حرفه ای، در شالوده های فلسفی و تئوریک آن قراردارد.