بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
اصول سرپرستی
SUPERVISION PRINCIPLES
اسلاید 3 :
سرفصل مباحث :
1- ديدگاه قرآن
2- ماهيت سازمان
3- خصوصيات سرپرست
4- بيوريتم
5- انگيزش
6- تيم يا گروه
7- ارتباط
8- مذاكره
9- رهبري
اسلاید 4 :
1- ديدگاه قرآن
اسلاید 5 :
از نظر اصطلاحى، نظارت فعاليتى است كه بايدها را با هستها، مطلوبها را با موجودها و پيشبينىها را با عملكردها مقايسه مىكند و نتيجه اين مقايسه تصوير روشنى از تشابه يا تمايز بين اين دو گروه از عوامل خواهد بود كه در اختيار مديران سازمان قرار مىگيرد. تعريفهاى گوناگونى از نظارت در علوم مختلف شده كه در همه آنها يك نقطه اشتراك وجود دارد و آن اين كه نظارت عبارت است از :
«مقايسه بين آنچه هست و آنچه بايد باشد».
نظارت از ديدگاه قرآن
اسلاید 6 :
عناصر نظارت
نظارت خداوند:اولين ناظر همانا پروردگار عالم است كه نظارت مطلق بر كليه اعمال و حركات فرد و افراد دارد.
«وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِاَعْيُنِنا»؛4
در راه ابلاغ حكم پروردگارت صبر و استقامت كن، چرا كه تو در حفاظت كامل ما قرار دارى».
اسلاید 7 :
«يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللّهُ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا أَحْصاهُ اللّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»؛5
در آن روز كه خداوند همه آنها را بر مىانگيزد و از اعمالى كه انجام دادند با خبر مىسازد، اعمالى كه خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش كردند؛ و خداوند برهر چيز شاهد و ناظر است».
«يَعْلَمُ خائِنَةَ الاْءَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ»؛6
او چشمهايى را كه به خيانت مىگردد و آنچه را سينهها پنهان مىدارند، مىداند».
اسلاید 8 :
نظارت فرشتگان:
خداوند براى انسان مأمورانى قرار داده كه تمام اعمال و كردار انسانها را دقيقاً ثبت كنند:
«ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ»؛7
انسان هيچ سخنى را بر زبان نمىآورد مگر اينكه همان دم، فرشتهاى مراقب و آماده براى انجام مأموريت و ضبط آن است».
«وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ ـ كِراماً كاتِبِينَ ـ يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ»؛8
و بىشك نگاهبانانى بر شما گمارده شده والا مقام و نويسنده اعمال نيك و بد شماست، و مىدانند شما چه مىكنيد».
اسلاید 9 :
نظارت اعضا و جوارح:
«يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوايَعْمَلُونَ»؛9
در آن روز، زبانها و دستها و پاهايشان بر ضد آنها به اعمالى كه مرتكب مىشدند گواهى مىدهد».
«شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»؛10
گوشها و چشمها و پوست تنشان به آنچه مىكردند گواهى مىدهند».
اسلاید 10 :
نظارت مكان و طبيعت:
در روز قيامت، مكانى كه عمل در آن واقع شده، شهادت مىدهد:
«يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»؛11
در آن روز زمين تمام خبرهايش را بازگو مىكند».
«أَلا إِنَّ لِلّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَ يَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا»؛12
آگاه باشيد براى خداست آنچه در آسمان و زمين است. او مىداند آنچه را كه شما بر آن هستيد و روزى كه به سوى او باز مىگرديد در آن روز آنها را از اعمالى كه انجام دادند آگاه سازند».
اسلاید 11 :
نظارت پيامبران:
تمام انبيا و اوصيا به نحوى ناظر بودهاند. قرآن كريم در مورد گواهى پيامبران در روز قيامت مىفرمايد:
«فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هوءُلاءِ شَهِيداً»؛13 حال آنها چگونه است آن روزى كه از هر امتى شاهد و گواهى بر اعمالشان مىآوريم و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد».
نظارت امام:
مرجع ديگرى كه مسؤوليت نظارت و كنترل را بر عهده دارد، امام معصوم است:
«همان گونه شما را نيز امت ميانهاى قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبرم بر شما گواه باشد».14
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»؛15 بگو: عمل كنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مىبينند».
اسلاید 12 :
نظارت انسان بر نفس خويش (نفس لوّامه):
يكى از شاهدان روز قيامت، وجدان زنده و عقل و چشم بيدار شده انسان است، در قرآن آيات بسيارى آمده كه بارها انسان با كمال صراحت به گناه و انحراف خود اقرار مىكند:
«إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمّا عَلَيْها حافِظٌ»؛16 به اين آيت بزرگ الهى سوگند كه هر كس مراقب و محافظى دارد».
در عرصه وجود انسان نفس لوامه به عنوان يك مكانيزم كنترل درونى و ناظر و محافظ عمل مىكند.
امر به معروف و نهى از منكر (نظارت عمومى): مرجع ديگرى كه مسؤوليت نظارت و كنترل جامعه را به عهده دارد مردم (ناس) هستند. اين نظارت را نظارت عامه يا همگانى مىدانند كه در قرآن با عنوان «امر به معروف و نهى از منكر» مورد تأكيد قرار گرفته است. فريضه امر به معروف و نهى از منكر مهمترين وسيلهاى است كه ساير فرايض الهى را در فرد و جامعه، جامه عمل مىپوشاند.
اسلاید 13 :
راههاى جلوگيرى از فساد قدرت
امانت دانستن قدرت عمومى:
اسلام قدرت عمومى را امانت در دست صاحب قدرت مىداند. در تفسير علىبن ابراهيم كه از مشهورترين تفاسير شيعى است آمده است:
الأمانة هي الإمامة و الأمر و النهي و الدليل على ان الأمانة هى الإمامة قول الله عز و جل للأئمة ـ صلوات الله عليهم ـ إنّ الله يأمركم أن تودوا الأمانات إلى أهلها يعنى الإمامة.؛26
امانت همان امامت و امر ونهى كردن است و دليل بر اين مطلب كلام خداى تعالى است كه به ائمه عليهمالسلام مىفرمايد: خداوند به شما امر مىكند كه امانتها را به اهلش بسپاريد يعنى امامت را.
امام على عليهالسلام نيز در نامهاى به يكى از فرمانداران خود مىنويسد: «فإنّي كنت اشركتك في أمانتى؛ من تو را در امانتم (يعنى حكومت و زمامدارى خود) شريك قرار دادم».27
اسلاید 14 :
نقد پذيرى و پرهيز از استبداد رأى:
از نظر اسلام، استبداد رأى باعث به خطر افتادن و لغزش است. على عليهالسلام مىفرمايند: «خاطر بنفسه من استغنى برأيه؛28 آن كس كه به رأى خود قناعت كند خويشتن را به خطر افكنده است».
امام صادق نيز فرمود: «المستبد برأيه موقوف على مراخص الزلل؛29 كسى كه به رأى خود استبداد بورزد بر لغزشگاههاى خطا و گناه ايستاده است».
مذمت تكبر و تأكيد بر لزوم تواضع و فروتنى در مقابل مردم: كبر حالتى نفسانى است كه به موجب آن، فردى خود را بزرگتر از ديگران مىداند. يكى از عوامل بروز چنين حالتى در انسان، برخوردارى از قدرت زياد است.
در قرآن كريم اين صفت مخصوص خداوند دانسته شده بود، چرا كه او برتر از هرچيز بوده و تمامى مخلوقات بدو نيازمندند:«وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»؛30 و براى اوست كبريا و عظمت در آسمانها و زمين و اوست عزيز و حكيم».
از اين رو، هر كس كه خود را بىنياز و سزاوار تعظيم بپندارد، در واقع خود را شريك خداوند در صفت خاص او قرار داده است. امام صادق (ع) از كبر به عنوان كمترين درجه الحاد ياد كرده است.
اسلاید 15 :
مساوات در برابر قانون:
قرآن كريم به صراحت تساوى انسانها در مقابل قانون الهى را متذكر مىشود و تنها عامل امتياز افراد را تقوا معرفى مىكند:
«يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ»؛31
اى مردم ما شما را از يك زن و مردم آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد اينها ملاك امتياز نيست گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.
اسلاید 16 :
شورا مانع خودمحورى و تمركز قدرت:
در اسلام تأكيد زيادى بر شورا و مشورت شده است تا از خودمحورى صاحبان قدرت باز دارد و انديشهها و تصميمات در قالب آن پختهتر گردد.
پيامبر گرامى اسلامى به دلايل زير مشورت مىكردند:
مشاوره براى شخصيت دادن به امت؛
. مشورت براى آزمايش؛
3. مشورت براى رشد فكرى مردم؛
4. مشاوره براى استفاده از تائيد مردم؛
5 . براى آگاه شدن مشورت شوندگان؛
6. براى اين كه بدانند حكومت او استبدادى نيست؛
7. براى جلوگيرى از انتقاد بىجا در صورت شكست؛
8. براى اين كه مردم بدانند نظرخواهى از ديگران عيب و عار نيست؛
9. براى تأسى امت به رسول خدا.
اسلاید 17 :
از ديدگاه قرآن، انسان موجودى است دو بعدى، هم داراى بعد مثبت و هم داراى بعد منفى. انسان مىتواند هم سير صعودى پيدا كند؛ چنان كه مىفرمايد:
«يا ايتها النفس المطمئنّة ارجعى الى ربّك راضية مرضية فادخلى فى عبادى و ادخلى جنّتى».
اسلاید 18 :
انسان در بُعد مثبت طبيعت خود گرايش به خدا دارد:
«فطرة اللّه الّتى فطر الناس عليها»
«فطرت خدايى كه مردم را بر اساس آن آفريد.»
انسانها چه به اين مسئله اقرار بكنند يا نكنند، اين نياز در درون ذات آنها نهفته است. در آياتى ديگر از حبّ خدا سخن به ميان آمده است:
«و الذين آمنوا اشدٌّ حبّا للّه».
همچنين انسان از ديدگاه قرآن موجودى خودآگاه است: «بل الانسان على نفسه بصيرة و لو القى معاذيره»
«بلكه انسان بر نفس خويش آگاه است، هر چند كه عذر تراشى كند.»
انسان خود بهتر از هر كس ديگر، از خود و باطن خويش آگاه بوده و به اعمال خود آشناست.
يكى ديگر از فطريات انسانى اين است كه انسان مىتواند خوب و بد را تشخيص دهد و حُسن و قبح عقلى را درك نمايد. انسان از ديدگاه فرهنگ اسلامى موجودى است ملهم از فجور و تقوى: «فالهمها فجورها و تقويها».
اسلاید 19 :
انسان از نظر آفرينش تركيبى است از لجن و روح، مجموعهاى از حيوانيّت و روحانيّت،
بالقوه توان صعود به مرحله «خليفة فى الارض» و در سير نزولى امكان رسيدن به مرحله «بل هم اضلّ» را داراست.
از اين رو انسان از نظر تعليمات، آگاه بر فجور و تقوى است و قادر به تشخيص فجور، تمايلات بالفعل حيوانى، و تقوى، روحانيّت بالقوّه مىباشد،
لذا برخى از مفسّران گفتهاند اين آيه اشاره به حسن و قبح عقلى است كه خداوند توانايى درك آنها را به انسان داده است.
اسلاید 20 :
نخستين درس - زن نظافتچى
من دانشجوى سال دوم بودم. يک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خندهام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است. سوال اين بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت میکند چيست؟»من آن زن نظافتچى را بارها ديده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدوداً شصت ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا بايد میدانستم؟
من برگه امتحانى را تحويل دادم و سوال آخر را بیجواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجويى از استاد سوال کرد آيا سوال آخر هم در بارمبندى نمرات محسوب میشود؟استاد گفت: حتماً و ادامه داد: شما در حرفه خود با آدمهاى بسيارى ملاقات خواهيد کرد. همه آنها مهم هستند و شايسته توجه و ملاحظه شما میباشند، حتى اگر تنها کارى که میکنيد لبخند زدن و سلام کردن به آنها باشد.