بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسم الله الرحمن الرحیم
اسلاید 2 :
موضوع قیام های پس از واقعه عاشورا
اسلاید 3 :
قیام های پس از واقعه عاشورا
اسلاید 4 :
بي ترديد هر حرکت و جنبشي که با هدف ايجاد نظام جديد و اصلاحات معنوي برپا شود، به دنبال خود تأثير و پيامدهاي مستقيم و غيرمستقيمي خواهد داشت . قيام خونين سيدالشهدا قيامي است که درمحرم سال شصت
ویک هجری به وقوع پيوست و طي آن خاندان امام حسين به اسارت گرفته شدند و حکام آن روز جشن پيروزي برپا کردند اما طولي نکشيد که شعاع وجودي اين نهضت خونين عالم را درنورديد و از فرداي عاشورا، صداي عاشوراييان در کوي و برزن ها پيچيد، علم پيروزي برافراشت ، کاخ بيدادگري را لرزاند
مقدمه
اسلاید 5 :
آنچه بايد بعد از نهضت خونين عاشورا به آن اشاره کرد اين است که قيام حسين بن علي، مجالي براي بيداري وجدانهاي خفته مردمي بود که تا آن روز در خواب غفلت به سر مي بردند . به هر حال آنچه بايد به طرح آن پرداخت اين است که اگر حسين بن علي(ع) قيام نمي کرد آيا روحيه تنبلي و گريز از مسئوليت به روحيه ظلم ستيزي و مسؤوليت پذيري در جامعه آن روز تبديل مي شد؟ به طور قطع بايد گفت حسين آغازگر راهي بود که استمرار اين مسير مديون اهداف و ماهيت نهضت عظيم حسيني است بعد از نهضت مقدس عاشورا حرکت ها و قيام هاي فراواني به تأسي از آن واقعه عليه حاکمان ستم گر صورت گرفت که برخي از آنها عبارتند از: " قيام مدينه، قيام توابين در کوفه ، قيام مختار ثقفي با انگيزه انتقام از قاتلان امام و شهيدان کربلا، انقلاب زيدبن علي
اسلاید 6 :
واقعه حرّه، رخدادى بس تلخ و سنگین است که به سال 63 هجرى قمرى در روزگار سلطنت یزید بن معاویه، میان لشکریان شام و مردم مدینه به وقوع پیوست، و گروه انصار، عبداالله بن حنظله و گروه قریش، عبداالله بن مطیه را به فرماندهى نیروهاى رزمى خود انتخاب کردند
«حرّه» در لغت به سرزمین سنگلاخ و ناهموارى گفته مىشود که داراى سنگ هاى سیاه بوده و عبور از آنها به دشوارى صورت مىگیرد و واقعه حرّه از آن رو چنین نام گرفته که هجوم لشکریان حکومتى شام به مردم مدینه از سمت شرقى آن، یعنى از ناحیه سرزمینهاى سنگلاخى آن شهر صورت گرفته است
واقعه حرّه رابه حق باید یکى از فجایع تاریخ دانست و در شمار زشتترین حوادث سلطنت بنى امیه به حساب آورد. ابن مُشکویه مىنویسد: «واقعه حرّه از سهمگینترین و سختترین وقایع است
رخداد حرّه
اسلاید 7 :
احساسات دینى -1
مدینه به عنوان شهر پیامبر (ص) و سرزمین رشد و بالندگى پیام وحى از اهمیت ویژهاى برخوردار بود، و گسترش معرفت دینى و بیان و تعلیم و تبیین سنّت پیامبر (ص) و نیز فهم و تفسیر کلام وحى در عصر آن حضرت در آن شهر صورت گرفته و اصحاب پیامبر (ص) اعم از مهاجران و انصار در آن دیار زیستهاند. پس از رحلت رسول اکرم (ص) نیز بیشتر آنان به جهت وجود خاطرات حضرت، ماندن در آن دیار را بر سایر شهرها ترجیح دادند
بدیهى است که اُنس مردم مدینه با روش پیامبر (ص) و اوصیا و اصحاب آن حضرت، سبب شده بود که روح اسلام خواهى آنان در مقایسه با شامیان قوىتر باشد و نادرستى شیوه حاکمان و والیان را آسانتر از دیگران دریابند، چرا که همین مردم بودند که نخستین اعتراض سیاسى خود را نسبت به عثمان بن عفّان ابراز داشتند. اکنون همان مردم شاهد فرمانروایى جوانى ناپخته شدهاند که نه از کار سیاست چیزى مىداند و نه حریمهاى دینى را پاس مىدارد، لذا اعتراضات آنان بلند شد
عوامل قیام مردم مدینه
اسلاید 8 :
عثمان بن محمد بن ابى سفیان - حاکم مدینه - گروهى از مهاجرین و انصار را از مدینه به دمشق فرستاد تا با خلیفه ملاقات کرده، اعتراضات خود را با یزید در میان بگذارند و و در مقابل هم یزید با بخششهایش آنان را ساکت کند
یزید در این ملاقات نه تنها نتوانست توجّه آنها را به خود جلب کند بلکه با اعمال جاهلانهاش بى کفایتى خود را به آنها ثابت کرد
آنان هنگامى که به شهر مدینه بازگشتند، آنچه را از یزید دیده بودند براى مردم تعریف کردند و در مسجد پیامبر (ص) فریاد مىزدند: ما از نزد کسى مىآییم که دین ندارد، شراب مىخورد، تنبور مىنوازد، شب را با مردان پست و کنیزان آوازه خوان به سر مىبرد و نماز را ترک مىنماید
مردم از عبداالله بن حنظله پرسیدند: چه خبر آوردهاى؟ گفت: از نزد مردى مىآیم که به خدا سوگند اگر کسى غیر از فرزندانم با من نباشد با او مىجنگم. مردم گفتند: ما شنیدهایم که یزید به تو پول و هدیههایى داده است. عبداالله گفت: درست شنیدهاید. ولى من آنها را نپذیرفتم مگر براى تدارک نیرو بر علیه خود او. به این ترتیب عبداالله به تحریک مردم علیه یزید پرداخت و مردم نیز اجابت کردند
اسلاید 9 :
وقتى که بشیربن جذلم خبر شهادت امام حسین (ع) و برگشتن اسیران را به اهل مدینه داد، گویا بانگ و خبر بشیر، نفخه صور بود که عرصه مدینه را صبح قیامت کرد. زنان مدینه بى پرده از خانهها بیرون آمدند و به در دروازه مدینه رهسپار شدند، به گونهاى که هیچ مرد و زنى نماند جز این که با پاى برهنه بیرون مىدوید و فریاد مىزد «وامحمداه، واحسیناه»، مثل روزى که پیامبر خدا (ص) از دنیا رفته بود.
امام سجاد (ع) خطبهاى خواند و سخنانش در مردم مدینه سخت اثر کرد.
از سوى دیگر، زینب کبرى و دیگر مادران شهیدان کربلا، هر یک فضاى گستردهاى از محیط جامعه خود را تحت تأثیر رخدادهاى واقعه عاشورا و آن چه در راه کوفه و شام و مجلس یزید دیده بودند، قرار مىدادند.
واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع-2
اسلاید 10 :
از دیگر عوامل مؤثر در قیام مردم مدینه در برابر دولت اموى، روشهاى ناشایست اخلاقى و تصمیمگیرىهاى ناشیانه سیاسى بود که مردم مدینه شاهد آن بودند. عبداالله بن زبیر در نامهاى به یزید در انتقاد از ولید بن عقبه مىنویسد: «تو مردى خشن و سختگیر را براى ما فرستادهاى که به هیچ وجه توجّهى به حق و حقیقت ندارد و به پند خیرخواهان و خردمندان اعتنا نمىکند، و حال آن که اگر مرد نرمخویى را گسیل مىداشتى، امید مىداشتم که کارهاى دشوار و پیچیده را آسان سازد»
به دنبال این اعتراض بود که یزید، ولیدبن عقبه را عزل کرد، و عثمان بن محمد بن ابى سفیان را که او نیز جوانى مغرور و بى تجربه و بى دقت بود، به حکومت حجاز منصوب کرد، و در زمانى که او والى مدینه بود واقعه حرّه اتفاق افتاد.
نابسامانىهاى سیاسى- 3
اسلاید 11 :
همه این عوامل عقدههایى متراکم و فرصتى مناسب براى انفجار بود و احتیاج به جرقّهاى داشت، و جرقه از این جا شروع شد: هنگامى که ابن مینا، نماینده یزید در جمع آورى مالیات، قصد داشت اموال گرد آمده را از حرّه خارج کند، معترضان مدینه، راه را بر او بسته و آنها را توقیف کردند.
ابن مینا موضوع توقیف اموال را به عثمان بن محمد بن ابى سفیان، والى مدینه گزارش داد . او نیز موضوع را طىّ نامهاى به شام گزارش نمود و یزید را بر علیه مردم مدینه برانگیخت
یزید از شنیدن این خبر خشمگین شد و اظهار داشت: «به خدا سوگند! لشکر انبوهى به طرف آنها گسیل خواهم کرد و آنان را زیر سم اسبان لگدمال خواهم نمود»
اسلاید 12 :
عبداالله بن حنظله، مردم مدینه را براى مبارزه نهایى با یزید و بنىامیه فرا خواند. جایگاه اجتماعى او در میان مردم سبب شد تا با وى هماهنگ شوند و حتى خود او را به عنوان والى مدینه برگزینند و با او بیعت نمایند و یزید را از خلافت عزل کنند. مردم مدینه پس از بیعت با عبداالله بن حنظله در روز اول ماه محرم 63 هجرى قمرى، عثمان بن محمد بن ابى سفیان عامل یزید و والى مدینه را از شهر اخراج کردند. سپس بنى امیه و وابستگان آنها و نیز قریشیانى را که با بنى امیه هم عقیده بودند و شمار آن ها به هزار تن مىرسید در خانه مروان حَکَم زندانى ساختند بدون آن که آسیبى به آن ها برسد.
رویارویى آشکار
اسلاید 13 :
امیر مدینه پیراهن پاره پاره خود را براى یزید به شام فرستاد و در نامهاى به او نوشت: «به فریاد ما برسید! اهل مدینه قوم ما را از مدینه بیرون راندند».
یزید شب هنگام به مسجد آمد و بر بالاى منبر رفت و بانگ برآورد که اى اهل شام! عثمان بن محمد - والى مدینه - به من نوشته است که اهل مدینه، بنى امیه را از شهر راندهاند. به خدا سوگند! اگر هیچ سرسبزى و آبادىاى وجود نداشته باشد برایم گواراتر از شنیدن این خبر است.
اسلاید 14 :
یزید ابتدا فردى به نام ضحاک بن قیس فِهرى و سپس عمروبن سعید اشدق و پس از او عبیداالله بن زیاد را براى انجام این مأموریت دعوت کرد، ولى هر کدام به شکلى از انجام این مأموریت سر باز زدند.
سرانجام این مأموریت متوجه شخصى به نام مسلم بن عقبه مُرّى شد و یزید او را به فرماندهى لشکرى براى مقابله با اهل مدینه گماشت. با این که پیرمردى مریض و داراى نود و اندى بود این مسؤولیت را پذیرفت.
منادیان حکومتى جار مىزدند: «اى مردم! براى جنگیدن با مردم حجاز بسیج شوید و پول خود را دریافت کنید». هر کسى که آماده مىشد در همان ساعت صد دینار به او مىدادند. مدّتى نگذشت که حدود دوازده هزار نفر گردآمدند. و بنابر نقلى دیگر بیست هزار نفر سواره و هفت هزار نفر پیاده آماده شدند
اعزام نیرو به مدینه
اسلاید 15 :
یزید به هر کدام از سوارهها دویست دینار و براى هر کدام از پیادههاى نظام صد دینار جایزه داد و به آنان امر کرد که به همراه مسلم بن عقبه حرکت کنند.یزید حدود نیم فرسخ با مسلم بن عقبه ولشکریان همراهبود و آنان را بدرقهمىکرد.در میان این لشکر مسیحیان شامى نیز دیده مىشدند که براى جنگ با مردم مدینه آماده شده بودند.
یزید درباره مردم مدینه به مسلم بن عقبه چنین سفارش کرد: «مردم مدینه را سه بار دعوت کن، اگر اجابت کردند چه بهتر وگرنه در صورتى که بر آنان پیروز شدى سه روز آنان را قتل عام کن، هر چه در آن شهر باشد براى لشکر مباح خواهد بود. اهل شام را از آن چه مىخواهند با دشمن خود انجام دهند باز مدار. چون مدت سه روز بگذرد از ادامه قتل و غارت دست بردار و از مردم بیعت بگیر که برده و بنده یزید باشند! هر گاه از مدینه خارج شدى به سوى مکه حرکت کن».
اسلاید 16 :
مسلم بن عقبه همراه لشکریان خود از وادى القرى به سوى مدینه حرکت کرد و در محلى به نام «جُرف» که در سه میلى مدینه واقع شده اردو زد
با نزدیک شدن لشکر شام به مدینه، عبداالله بن حنظله در مسجد النبى مردم را به نزد منبر پیامبر (ص) فرا خواند و از آنان خواست هر کدام با او همراهند تا پاى جان با او بیعت کنند، مردم نیز تا پاى جان با او بیعت نمودند
عبداالله بر منبر قرار گرفت و پس از حمد خداوند و بیان مطالبى گفت: «اى مردم مدینه! ما قیام نکردیم مگر به خاطر این که یزید مردى زناکار، خمّار و بى نماز است و تحمّل حکومت او مایه نزول عذاب الهى است
اسلاید 17 :
قواى مدینه از خندقى که از زمان پیامبر (ص) باقى مانده بود استفاده کردند. و بعید مىدانستند که لشکر شام از قسمت ناهموار و سنگلاخى شهر مدینه که در شرق واقع شده است حمله را آغاز کنند، و یا در صورت آغاز جنگ از آنجا کارى از پیش ببرند. ولى لشکر شام از همان منطقه به مردم مدینه حمله کرد
نبرد از صبح تا ظهر ادامه یافت. قواى مدینه سرسختانه مقاومت کردند. عبداالله بن حنظله به یکى از غلامانش گفت: مرا از پشت سر محافظت کن تا نماز گزارم. عبداالله نمازش را خواند و به نبرد با شامیان ادامه داد
درگیرى لشکر شام و قواى مدینه
اسلاید 18 :
مسلم بن عقبه براى ورود به مدینه از مروان کمک خواست. او نیز به سمت مدینه حرکت کرد تا به قبیله بنى حارثه رسید، یکى از مردان آن قبیله را که قبلاً شناسایى کرده بود فراخواند و طىّ گفت وگوى محرمانه به وى وعده احسان و جایزه داد تا راهى براى نفوذ به مدینه نشان دهد. آن مرد فریب خورد و راهى را از جانب محله بنىالاشهل به مروان نشان داد و شامیان از همان راه به داخل مدینه نفوذ کردند.
مبارزان و مدافعان خطّ مقدّم مدینه ناگهان صداى تکبیر و ضجّه را از داخل مدینه شنیدند و پس از زمان نه چندان طولانى متوجّه هجوم لشکر شام از پشت سر خود شدند. بسیارى از آنان جنگ را رها کرده و به خاطر دفاع از زن و فرزند خود به مدینه بازگشتند.
شامیان به هر سو حمله مىبردند و اهل مدینه را مىکشتند. آنان با کشتن عبداالله بن حنظله مقاومت باقى مانده مردم مدینه را در هم شکسته و بر کلّ مدینه تسلط یافتند
اسلاید 19 :
ابن قتیبه مىنویسد: «ورود لشکر شام در بیست و هفتم ماه ذى الحجه 63 هجرى اتفاق افتاد و تا دمیدن هلال ماه محرّم، مدینه به مدت سه روز در چنگال سپاه شام غارت شد».
مسلم بن عقبه چنان که یزید بن معاویه گفته بود به لشکر شام پس از تصرّف مدینه گفت: «دست شما باز است، هرچه مىخواهید انجام دهید! سه روز مدینه را غارت کنید». بدین ترتیب شهر مدینه بر لشکریان شام مباح شد و در معرض تاراج و بهرهبردارى همه جانبه آنان قرار گرفت، و هیچ زن و مردى در مسیر آنان از گزند و آسیب ایمنى نیافت. مردم کشته مىشدند و اموالشان به غارت مىرفت.
ناگوارتر از قتل و غارت شامیان نسبت به مردم مدینه و باقى مانده نسل صحابه رسول خدا (ص) و مهاجر و انصار، اقدام لشکر حریص و بى مبالات شام به هتک ناموس اهل مدینه بود
قتل و غارت اهل مدینه
اسلاید 20 :
در هجوم شامیان به خانههاى مدینه پیامبر (ص)، هزاران زن هتک حرمت شدند، هزاران کودک زاییده شدند که پدرانشان معلوم نبود. از این رو آنان را اولاد الحرّه مىنامیدند.
کوچههاى مدینه از اجساد کشته شدگان پر و خونها تا مسجد پیامبر بر زمین ریخته شده بود. کودکان در آغوش مادران محکوم به مرگ شده و صحابه پیر پیامبر (ص) مورد آزار و بى حرمتى قرار مىگرفتند.
شدت کشتار به حدّى بود که از آن پس مسلم بن عقبه را به خاطر زیادهروى در کشتن مردم «مُسرف بن عقبه» نامیدند. اهل مدینه از آن پس لباس سیاه پوشیدند و تا یک سال صداى گریه و ناله از خانههاى آنان قطع نشد