بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

گیاه شناسی

اسلاید 2 :

این درس برای شناخت مباحث پایه درباره علم گیاهشناسی می باشد؛
در دو قسمت تئوری و آزمایشگاهی تقسیم می شود.
یقینا در پایان دوره شناخت جامع و کاملی از ساختار گیاهان و علم طبقه بندی آنها پیدا خواهید کرد.

اسلاید 3 :

سیستماتیک گیاهی: به معنی رده بندی گیاهی است و به سه مقوله تاکسونومی، بیوسیستماتیک و فیلوژنی مولکولی (تبارشناختی) طبقه بندی می شود.

اسلاید 4 :

تاکسونومی: شامل توصیف، شناسایی، نام گذاری و طبقه بندی گیاهان است. در این علم آشنایی با منابع گیاه شناسی، زبان لاتین، صفات ریخت شناختی، اصطلاحات گیاه شناسی، کتاب های فلور (رستنیها)، هرباریومها، روشهای جمعآوری، پرس کردن گیاهان، روشهای شناسایی، انواع کلید شناسایی و سیستمهای طبقهبندی بسیار حائز اهمیت است.

اسلاید 5 :

توصیف: فهرستی از ویژگی ها یا خصوصیات ریخت شناختی گیاه یا تاکسون است که به صفات تاکسونومیک موسوم اند.

تاکسون واژه ای مفید برای هر گروه در سطوح سلسله مراتب است. سطوحی مثل گونه، جنس، خانواده، راسته، رده که همگی به عنوان یک تاکسون مدنظر قرار می گیرند
In biology, a taxon (plural taxa) is a group of one or more populations of an organism to form a unit.

اسلاید 6 :

شناسایی: به معنی تشخیص حالت های خصوصیات یا صفات ریخت شناختی (مورفولوژی) با استفاده از کلید شناسایی و پیداکردن نامی که اختصاصاً برای مجموعه آن خصوصیات وجود دارد.
نام گذاری: اصولی را در بر می گیرد که در کنگره های جهانی گیاه شناسان وضع شده است. این قوانین در کد بین الملی نامگذاری گیاهی ICBN درج شده است. این کد روشهایی را برای انتخاب نام صحیح در اختیار می گذارد.

اسلاید 7 :

ارتباط با سایر علوم

سیستماتیک گیاهی یکی از علوم پرکاربردی است که با بسیاری از رشتهها همانند گیاه شناسی، مورفولوژی گیاهی، فیزیولوژی گیاهی، بیوشیمی گیاهی و ژنتیک گیاهی، اکولوژی گیاهی ارتباط نزدیک دارد.

اسلاید 8 :

طبقه بندی: عبارت است از قرار دادن گیاهان در گروه هایی با خصوصیات مشترک و سپس ردیف کردن این گروه ها به صورت سیستمی منظم.
بیوسیستماتیک گیاهی: مربوط به پژوهش های اکولوژیک، سیتولوژیک (شمارش کروموزومی، بررسی تعداد، ساختار و رفتار کروموزوم)، ژنتیک و کموتاکسونومی (شیمی سیستماتیک) می شود.

اسلاید 9 :

فیلوژنی (تبارشناختی): به بررسی و تعیین روابط خویشاوندی تاکسون ها، خطوط اجدادی و منشا پیدایش جانداران می پردازد. در فیلوژنی علاوه بر صفات ریخت شناختی از داده های ملکولی مثل توالی DNA موجود در هسته، کلروپلاست و یا میتوکندری استفاده می شود.

اسلاید 10 :

روش نامگذاری علمی گیاهان

اسلاید 11 :

در گذشته هر گیاه شناس روش خاصی را دنبال می نمود و بعضی از آنها برای نامگذاری گیاهان از نامهای محلی استفاده می نمودند. بکار بردن اصطلاحات و واژه های گیاهی در قرن هفدهم میلادی و بوسیله تورن فورت (Tournefort) دانشمند فرانسوی پایه گذاری شده که 698 جنس از گیاهان را نام گذاری کرد و خلاصه ای از مشخصات هر یک از آنها را به زبان لاتین ذکر نمود.
تاریخچه

اسلاید 12 :

کاربرد روشهای مختلف از سوی افراد متفاوت، سردرگمیهای زیادی را در مورد نامگذاری گیاهان و مبادله اطلاعات در بین گیاه شناسان پدید آورد.

لینه، در طول سالهای 1753 و 1754 با انتشار دو کتاب، روش دو اسمی را در مورد نامگذاری علمی گیاهان ابداع کرد.

لینه دارای دو کتاب است:Genera Plantarum در سال 1737 منتشر شده و دربر گیرنده اسامی علمی کلیه جنسهای گیاهی تا آن زمان است.

اسلاید 13 :

دیگری Species Plantarum که در سال 1735 منتشر شده و دربر گیرنده اسامی علمی کلیه گیاهانی است که تا این تاریخ نامگذاری شدهاند.
Carl Linnaeus, also known after his ennoblement as Carl von Linné, was a Swedish botanist, physician, and zoologist who formalized binomial nomenclature (Nomenclature), the modern system of naming organisms. He is known as the "father of modern taxonomy".

اسلاید 14 :

دید کلی
روش نامگذاری علمی گیاهان که لینه آن را ابداع کرد تا به امروز دارای ارزش علمی است.

در این نامگذاری هر گیاه به وسیله دو کلمه مشخص میگردد: اولی اسم جنس و دومی معرف گونه آن است.

اسامی گونهها با استفاده از زبان لاتین که امروزه در هیچ کشوری مورد استفاده قرار نمیگیرد، ساخته میشوند و اگر لغتی از سایر زبانها الزااما بکار برده شود، باید به صورت لاتین ارائه گردد.

سال 1753 سال مبدا نامگذاری علمی گیاهان، شناخته شده است. یعنی نام های علمی گیاهان که در این کتاب با استفاده از روش دو اسمی ساخته شدهاند، دارای اعتبار هستند و اسامی علمی منتشر شده قبل از این تاریخ فاقد اعتبار هستند.

اسلاید 15 :

روش نامگذاری گونه و جنس

نام علمی هر گونه ترکیبی است از اسم جنس و کلمه معرف گونه آن، که کلمه اخیر به تنهایی فاقد مفهوم است.

به منظور اجتناب از پیش آمدن ابهامات و تضادها در جریان نامگذاری گیاهان، نام مولف هر گونه و یا علامت اختصاری نام مولف به آخر نام علمی افزوده میگردد.

مثلا نام علمی درخت سپیدار به صورت زیر است که (Populus alba L.) علامت اختصاری نام لینه است و نشان میدهد که این نام برای اولین بار توسط لینه، پیشنهاد شده است.

اسم جنس غالبا از نام عامیانه و جاری گیاهان و یا از اسامی شخصیتهای معروف اشتقاق پیدا میکند و گاهی نیز به کیفیتی از شکل گیاه، اشاره میکند.

اسلاید 16 :

کلمه معرف گونه یا به عبارت دیگر دومین کلمه از نام علمی هر گونه، غالبا به کیفیتی از گیاه مانند صفات ریختی یا موفولوژیکی، فصل گلدهی، محل رویش و یا اثرات دارویی گیاه اشاره میکند. مثلا، در گیاه Mellissa officinalis کلمهofficinalis ، دارویی بودن این گیاه را مشخص میکند.

اسلاید 17 :

روش نامگذاری علمی تیرهها (خانواده)

برای این منظور پسوند aceae- به آخر نام یکی از جنسهای معروف آن تیره افزوده میشود. مانند تیره بنفشه (Violaceae) که با افزودن پسوند مربوط به آخر نام جنس بنفشه(Viola) ساخته شده است.

بعضی از تیرههایی که در زمانهای قدیم بوسیله گیاه شناسان قبل از اعلام این قانون، نامگذاری شدهاند و آخر نام آنها به پسوند aceae- ختم نمیگردد، به احترام آنها به همان ترتیب اولیه بکار میروند، ولی مجمع بینالمللی گیاه شناسان برای این نوع تیرهها نیز اساس جدیدی اعلام کرده و کاربرد یکی از آنها اختیاری است. به عنوان مثال، می توان تیره خرما را نام برد که اسم قدیم آن Palmae و اسم جدید آن Areaceae است.

اسلاید 18 :

قوانین بینالمللی نامگذاری علمی گیاهان

برای هر واحد رده بندی تنها یک نام صحیح وجود دارد و آن قدیمیترین نامی است که با قوانین نامگذاری مطابقت دارد.

هنگامی که گونهای ابتدا در یک جنس قرار گرفته است، ولی بعدا بوسیله گیاه شناس دیگری به جنس دیگری منتقل شده، علامت اختصاری نام گیاه شناس اول که برای اولین بار آن گیاه را نامگذاری کرده است، در داخل پارانتز قرار میگیرد و علامت اختصاری نام گیاه شناس دوم، بعد از آن نوشته میشود.

وقتی گیاهی برای اولین بار، نامگذاری میگردد، باید نمونهای از آن گیاه در یکی از موسسات گیاه شناسی معتبر که بوسیله مولف معرفی شده، نگهداری شود که این نمونه Type نامیده میشود و اصطلاحا به آن Holotype گفته میشود.

هرگاه مولف یک گیاه علاوه بر هولوتیپ، نمونههای دیگری از آن گیاه را به موسسات دیگر بفرستد، گیاهان فرستاده شده،Isotype نامیده میشوند.

Neotype ، نمونهای است که در هنگام از بین رفتن هولوتیپ و سایر نمونههای دیگر از سوی گیاه شناسان دیگر به جای هولوتیپ انتخاب میگردد.

اسلاید 19 :

به این ترتیب نام علمی یک گیاه از دو کلمه جنس و گونه آن تشکیل می شود.
نخستین حرف کلمهای که معرف جنس می باشد با حروف بزرگ آغاز می گردد ولی نخستین حرف گونه معمولاً کوچک است. در موارد استثنائی که آن گونه منسوب به شخصی و یا محلی بوده و یا دارای خصوصیات و مشخصات بارزی باشد و در اینصورت با حرف درشت آغار می گردد.
Quercus brantii بلوط ایرانی
جنس گونه

اسلاید 20 :

مانند ممرز.Carpinus betulus L که کلمه اول آن جنس و کلمه دوم آن گونه گیاه می باشد و حرف L. مخفف اسم لینه است که این درخت را نام گذاری نموده است.

مشخصات هر گیاه که به این ترتیب نام گذاری می شود بزبان لاتین در یکی از مجلات علمی منتشر می شود و سند علمی این نامگذاری می باشد.

به علت پیشرفته نبودن وسایل ارتباط جمعی در گذشته، نسبت به زمان حال و عدم وجود ارتباطات علمی مناسب دانشمندان با یکدیگر چه بسا اتفاق می افتاد که یک گیاه در نقاط مختلف، در یک زمان و یا در سالهای مختلف مورد مطالعه چند گیاه شناس قرار گرفته و در نتیجه به اسامی مختلف نام گذاری می شد، از این رو بسیاری از گیاهان سطح زمین دارای نامهای مترادف متعددی شده اند.

چنانچه دو درخت یکی بنام درخت نوئل Picea abies L.Karst (L.) و دیگری بنام درخت نراد Abies pectinata DC. که از درختان جنگلی قاره اروپاست هر یک دارای بیش از بیست نام مترادف است و درخت اوجا Ulmus carpinifolia دارای 9 نام مترادف و درخت ملج Ulmus glabra دارای پنج نام مترادف است.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید