بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسم الرب الشهدا و الصديقين
اسلاید 2 :
تلخیصی از کتاب زندگی در عیش مردن در خوشی نوشته نيل پستمن
اسلاید 4 :
مقدمه
نظریه ای که پستمن در کتاب مطرح کرده است عبارت از آن است که انسانهای عصر حاضر در آمریکا، حاکمیت و قدرت تعییین سرنوشت خویش را یکسره از دست داده و آن را یکسره به وسایل ارتباط جمعی بالاخص تلویزیون سپرده اند.وسایل ارتباط جمعی نه تنها شکل دهنده و جهت دهنده هستند، بلکه بر ما تحمیل می کنند که به چه، چگونه، چرا و به چه میزان بیندیشیم، احساس کنیم و ارتباط برقرارکنیم.
در پیشگفتار دکتر طباطبایی به معرفی دو کتاب در قالب رمان تخیلی که آینده جهان را ترسیم می کند، نموده است به نامهای "1984 نوشته جرج اورل" و دیگری "دنیای قشنگ نو نوشته هاکسلی"؛ پستمن آن را به عنوان پیش درآمدی برای ورود به مباحث اصلی کتاب در این قسمت آورده است.
اسلاید 5 :
دنیای هاکسلی
در جامعه هاکسلی اصل حاکم بر دنیا رفاه و پیشرفت و ثبات اجتماعی است . انسانها همگی زیر نظر کنترل کننده جهانی قرار دارند از لحظه انعقاد نطفه تا مراحل مختلف رشد. تولید انسان در کارخانه و در دستگاههای بارور سازی و تربیت نطفه صورت می گیرد. زنده زایی در این جامعه عملی شرم آور و حیوانی است. در این جامعه آگاهی بر خویش و اندیشه نوعی بیماری محسوب می شود و علاج این بیماری، ماده مخدری است به نام سوما که نشاط آور و خلسه آور است.
در دنیای هاکسلی انسان مبتلا به بیماری اندیشه دو راه پیش رو دارد: اول : سوما، دوم: انزوا و خودکشی. هاکسلی پیش بینی می کند در ایالات متحده آینده شعار تلویزیون به جای آزادی، جای شعار یا مرگ یا آزادی را خواهند گرفت. در دنیای هاکسلی انسان نمی داند چرا باید پیوسته بخندد و شاد باشد .
اسلاید 6 :
دنیای اورول
دردنیای اورل افراد از تولد تا مرگ دائماً در معرض پلیس اندیشه و دستگاه تله اسکرین هستند و انسانها در صورت سرپیچی از دستورات نه تنها اعدام بلکه تبخیر می شوند، گویی که هیچ گاه نبوده اند. در اینجا نیز هدف ننگ کردن حیطه اندیشه است. در این دنیا نه تنها جسم بلکه ذهن انسان نیز به اسارت می رود؛ آن هم نه اسارت از سر اجبار بلکه نوعی اسارت از صمیم دل و با اختیار کامل.
یکسان سازی انسان در دنیای اورل از طریق سرکوبی انسانها، ایجاد ترس و جلوگیری از ارضای تمایلات انسانی حاصل می شود و در دنیای هاکسلی از طریق فروبردن انسانها در کام خوشی و سرگرمی.
در دنیای اورل فریاد درد و رنج، انسان را خفه می کند. در دنیای اورل انسان می داند چرا باید رنج و درد را تحمل کند.
در دنیای اورل کتاب خوانی تحریم می شود و اطلاعات کتمان می شود
اسلاید 7 :
فصل یک:فرارخسارهای وسایل ارتباط جمعی
در هر دوران در آمریکا شهرهای مختفاوت نمایانگر روح و اندیشه آمریکایی بودند به عنوان مثال:
قرن 18بوستون - یاد آور جنگ
اواسط قرن19-نیویورک تجلی گاه اندیشه ادغام و همگونی مردم-نماد آن مجسمه آزادی
قرن20-شیکاگو
قرن 21-شهر لاس وگاس شهری در صحرای نوادا و نشانه آن قوطی مقوای بزرگ به ارتفاع ده متر
در این شهر همه چیز درچنگال سرگرمی و تفریح اسیر است و به همین دلیل ظاهر افراد مهم می شود
اسلاید 8 :
دررسانه ها، پیام تحت الشعاع شکل و تصویر و قالب قرار می گیرد. چنانچه در تلویزیون داد و ستد های فکری ناگزیر تحت تأثیر ویژگی های ابزارهای بصری قرار می گیرد، یعنی تبادل افکار در بیان تلویزیونی بیشتر در قالب تصاویر متحرک انجام میشود نه به مدد حروف و کلمات. چنانچه مثلاً ویلیام هوارد 250 کیلویی نمی تواند به عنوان نامزد ریاست جمهوری در مبارزات انتخاباتی تلویزیون حضور داشته باشد. حتی اگر حرفها و برنامه هایش شنیدنی باشد. زیرا اساساً محتوا تحت الشعاع شکل قرار می گیرد در اینجا نیل پستمن صرفاً بر نقش تبلیغاتی تلویزیون پا می فشارد.
او می گوید چگونه فرم و شکل تبادل افکار عامه به عاملی تعیین کننده تبدیل می شود و محتوای انچه را که باید مورد داد و ستد قرار گیرد بر می گزیند:او در فرهنگ ابتدایی دود حاصل از آتش را مطرح می کند که با آن نمی توان اندیشه فلسفی منتقل کرد ویا این که در امروزه در عصر تلویزیون فردی چاق یا زشت یا کچل نمی تواند رییس جمهور شود
اسلاید 9 :
انسان ها به ندرت متوجه می شوند که ابزارهای ارتباطی که بین انسان و جهان قرار دارند و واسطه انتقال شناخت جهان به انسان هستند تا چه حد و به چه کیفیت در چگونگی دیدن گیتی و نحوه استنباط او از جهان دخالت دارند .
افلاطون می گفت :نگارش دریافت ها و استنباط ها را متحول می سازد و از این لحظه چشم به عنوان ارگان پردازش زبان عمل می کند
نوشتن یعنی مبادله اندیشه با هیچ کس و در عین حال با همه کس
پستمن می گوید اختراع و به کار گرفتن تکنیک و ابزاری نظیر نوشتن و یا ساعت نه فقظ توانایی های انسان را در درک و حفظ زمان گسترش می دهد بلکه حتی به دگرگونی در سیستم و نوع اندیشه و تفکر و حتی محتوای ان فرهنگ می پردازد مثلا ا ختراع عینک و یا میکروسکوپ
اسلاید 10 :
فصل دوم:وسایل ارتباط جمعی ستون بنیادین معرفت شناسی
تفاوت افکارومبادلات فکری میان انسانها در عصر تلویزیون با عصر چاپ
خطرناک ترین حالت تلویزیون زمانی است که واسط انتقال پیام های مهم فرهنگی قرار می گیرد
تعریف مفهوم بازتاب:از راه بازتاب عبارتی که در یک چهار چوب و قالبی محدود مطرح شده است می تواند اعتباری فراگیر و جهانی پیدا کند
پستمن معتقد بود که هر وسیله ارتباطی از نوعی بازتاب برخوردار است
فرم وشکل ارایه پیام ارتباطی بر محتوای ان تاثیر می گذارد
می توان آنچه را یک فرهنگ از هوش درک می کند از قدرت و کارایی مهمترین ابزار و وسایل ارتباط جمعی آن جامعه استخراج کرد
اسلاید 11 :
او در پایان فصل سه تذکر را مطرح می کند: رسانه ها اشکال جدیدی از حقیقت وشیوه اظهار حقیقت ارایه می دهد-نوع و طرز استفاده از وسایل ارتباطی پیشین دگرگون می شود-تلویزیون افکار عمومی ومناظرات ومحاورات عامه مردم را چه به لحاظ اشکال مختلف تبیین مسائل سیاسی و مذهبی و چه به لحاظ کیفیت دگرگون کرد
فواید تلویزیون:پرکردن تنهایی،امکان برپاداشتن تماشاخانه و تئاتر،قدرت تحریک عاطفی و هیجانی
فواید چاپ:تصور و استنباط مدرن از شخص و فردیت را تقویت می کند،مفهومی که در قرون وسطی از جامعه انسانی و همبستگی اجتماعی وجود داشت از میان برد،صنعت نشر را تقویت کرد،دانش و علوم مدرن را شکل دادو از تفکر مذهبی نوعی خرافه پرستی را ارایه داد،حمایت ا ز ایجاد دول ملي
اسلاید 12 :
فصل 3:امريكا در عصر چاپ و كتاب
در خلال سال هاي 1640-1700م در ماساچوست و كانتكي كات89 تا90درصد از مردان خواندن و نوشتن مي دانستند
اصلي ترين كتاب انجيل بود وبعد از آن كتاب بي پسالم در1640 .
علل وجود اين تعداد باسواد:غالب مهاجران به نيوانگلند از طبقات متوسط به بالا بودند،از 1650قانون تاسيس مدارس تصويب شد و تا 1660،466مدرسه تاسيس شد
در1738 وضع امریکا بدین صورت بود که کتب فراوان در همه زمینه ها واز همه نوع در اختیار آمریکاییان بود چون با مردم بریتانیا اشتراک زبان داریم و غالبا در صلح بودند ونتيجه شكل گيري فرهنگي بي طبقه بود
در1776فاست می گوید تیراژ کتاب بین 300-500هزار نسخه بود
با پایان قرن 17شوق و گرایش فرهنگ امریکا به چاپ نمودار گشت و ان ظهور روزنامه در 1690بود
درخلال سال های 1825-50تعداد مراکز کتاب سه برابر شد
اسلاید 13 :
فصل چهارم:درك و شعور كتابخوان
مناظره آبراهام لينكلن با داگلاس در1858 عادت داشتن به استماع سخنراني هاي طولاني ،ضريب فوق العاده بالاي تمركز و توجه،فهم جملات طولاني و پيچيده تنها از طريق شنيدن
تاثير مطالعه نوشته ها و كتابخواني افزايش قدرت استتنتاج وبازدهي فكري وروحي انسان ها،پرورش دهنده عقل و بالابرنده قدرت تقكر
همه اينها وقتي حاصل مي شود كه انسان بتواند ميان خود و واژه ها فاصله ايجاد كند كه در اينجا تفكر تحليلي بروز مي يابد
تبليغ تجاري 1890 م:مبتني بر الفاظ بود و خود كالا را معرفي مي كرد
.تبليغ تجاري در 1990م :احساسات و عواطف مخاطب را هدف گرفت
جامعه مبتني بر تصوير و تفاوت آن با جامعه الفاظ:توجه به نوشته و مطالب جدي خواندن ويژگي بارز جامعه كتاب بود
در نهايت پستمن عصري كه روح ووجدان امريكايي نحت حاكميت و سيادت كتاب و مطبوعات بود عصر مذاكره و انديشه ناميد
اسلاید 14 :
فصل پنجم:جهان قايم موشك بازي
اختراع تلگراف توسط مورس تعريف و مفهوم تاآن روزازاطلاعات رادراذهان به هم ريخت و تعريف خود را ارايه كرد
هجوم تلگراف براي تغيير تعريف و مفهوم شكل گرفته توسط سيستم كتاب و مطبوعات در سه جهت بود:پوچي و كم اهميتي،ناتواني در سلوك و عدم كفايت در رفتار،عدم هماهنگي و فقدان انسجام
تلگراف و نظريه اطلاع بدون نظام
پيوند تلگراف و روزنامه
ارزش خبر در عصر چاپ در ميزان وقدرت كارايي و ارزش كاربردي
اما حالا از يك سو انباشته از اطلاعات و از دگر سو ميدان آزادي عمل آنها تنگ شده است
زبان تلگراف:زبان تيتر و عنوان است،هيجاني و محرك،منقطع و غير صميمي و بدون مخاطب خاص
اسلاید 15 :
هوش وشعور در نظام تلگراف عبارت شد از:آن را شنيدم بجاي آن را فهميدم و درك كردم
درست در همان زمان مورس لويي داگوئر دست به كار شد تا به طبيعت معنا ومفهومي نو ببخشد و به اين صورت كه تصاوير روي صفحه فلزي نقش بست
سير تكامل دائوگرافي منجر به اختراع فوتوگرافي توسط هرشل شد .
سالامون مي نويسد:تصاوير را بايد شناخت و الفاظ را بايد فهميد
زبان فوتوگرافي ساختار جمله و جمله بندي ندارد،فاقد جهت گيري است،با جهان اسناد و مدارك سر و كار دارد نه با نظر و نظريه هاي مختلف،با نتيجه گيري سر وكار ندارد،جزء جزء و قطعه قطعه سخن مي گويد.
تفاوت زبان و فوتوگرافی به لحاظ ثبت ماجرا ومشاهدات
اسلاید 16 :
عمر نقاشی سه برابر عمر کتابت و نگارش است اما در قرن 19آنچه نو و بی سابقه جلوه کرد هجوم و نفوذ گسترده اشکال تصویری به دنیای سمبل و محیط زیست نمادهای موجود بودو این واقعه را دانیل بورستین انقلاب بصری نامید
پستمن انقلاب بصری را اینگونه معرفی می کند:در هر مر حله تصویر کلام را پس می زند و در دوران قرن 19 بنگاههای تبلیغاتی و روزنامه ها دریافتند که عکس کاراتر است و کار به جایی رسید که خواندن مبناو پایه اعتقاد قرار گرفت
تناسب ما بین اطلاعات و چارچوب و ساختار در حال و گذشته
اسلاید 17 :
بورستین مهمترین دستاورد انقلاب بصری را رویداد گونه ها ذکر می کند.بدین معنی که این رویداد ها ساخته می شوند تا بتوان درباره انها در یک کنفرانس مطبوعاتی گزارش داد
پستمن بزرگترین میراث و مهمترین ثمره اتحاد تلگراف و فوتوگرافی را ساختار گونه ها می داند
در چنین دنیای به دنبال معنا بودن خود فاقد معناست.چنین دنیایی از ما توقع انجام کاری را ندارد و بالاتر از آن اصولا اجازه نمی دهد کاری انجام دهیم،درست شبیه قایم موشک که خواص خود را دار د و در عین حال سرگرم کننده است اما وسایل ارتباط جمعی قصرهای دنیای قایم موشک بازی را ساختند وبعد با ظهور تلویزیون ما را بر ان داشتند تا به درون قصرهای خیالی اسباب کشی کنیم و راه ورود به حریم خصوصی را هموار کرد
تلویزیون به مثابه کانون هدایت معرفت شناسی نیز عمل می کند به عنوان مثال نحوه استفاده از سایر ابزارهای معرفت شناسی ودیگر وسایل ارتباط جمعی را تعیین میکند
به گفته بارتس تلویزیون رسالت یک افسانه را به عهده گرفته است یعنی شکل وصورتی بدیهی وار عرضه کرده است
امروزه درباره محتوای تلویزیون بحث می کنیم نه زاویه دید و تاثیر آن
اسلاید 18 :
فصل ششم:عصر تجارت شو
ما می توانیم از تلویزیون در کاربردهای دیگری استفاده کنیم و این کاربردها همان معنای در آیینه عقب دیدن مک لوهان را تداعی می کند
پستمن می گوید هر تکنیکی جهت مشخص و نقظه نظر معینی دارد و بر آن است تا آن ر شکوفا کند مثلا چاپ داری گرایش به کاربرد در حوزه زبان و بیان است
سخن پستمن در مورد تلویزیون های تجاری و بازرگانی و در امریکا مصداق دارد نه مردمی که مثلا ساعات خاصی از تلویزیون استفاده می کنند
جمله بالا این معنا را می رساند که انسان می تواند از یک تکنیک آن گونه استفاده کند که مانع رشد تمایلات بالقوه و باعث جلوگیری از گرایش ذاتی آن شود و یا لااقل تاثیر اجتماعی آن حداقل باشد
چرا تلویزیون اساسا نیاز به فکر کردن را بیدار نمی کند؟شات های زیاد با عرضه موضوعات متنوع و به بیننده
اسلاید 19 :
این که تلویزیون سرگرم کننده است مسئله نیست ،مسئله آنجاست که سرگرم شدن و سرگرم کردن چارچوب طبیعی شده برای تولید برنامه ها در همه شئون زندگی ودرهر موضوعی
ساختمان یک بخش خبری به ما می اموزد:قیافه خوش گوینده خبر،شوخی های لطیف،موزیک های همراه عناوین خبر،تیتر برنامه خبر در آغاز خبر ،گزارش های مصور و متنوع همه و همه برای آن عرضه شده است که آن را دلیل نگرانی و افسردگی ندانیم
تلویزیون محتوا و مفاد یک اندیشه و فکر را باید حذف کند و توقعات و پذیریش های نیروی جاذبه های بصری را برآورده سازد و این یعنی:به کار گرفتن ترازوی ارزش گذاری شوهای تجاری و در خدمت ملاک های شو قرار گرفتن
چهره ای که تلویزیون ترسیم می کند الگویی می شود برای تصویر کلی جهان و جهان آن گونه دیده می شود که تلویزیون آن را نشان داده است
پستمن درپایان می گوید هیچ تجارتی نیست مگر تجارت شو و سرگرمی
اسلاید 20 :
فصل هفتم:وحالا..
وحالا در برگیرنده آت است که جهانی که توسط رسانه های الکترونی ساخته می شود از هر گونه نظم و معنی تهی است و دلیلی برای جدی گرفتن آن وجود ندارد نه زلزله ؛نه سیل و. هیچ چیز جدی نیست
جهان بینی وحالا معلول پیوند تلگراف و فوتوگرافی است وتلویزیون آن را بارور ساخت ،چون در تلویزیون هر نیم ساعت با حادثه یا مطلبی مستقل از مطالب قبلی سروکار داریم که به لحاظ محتوا،چارچوب و مواضع عاطفی هیچ وجه اشتراکی با قبلی ندارد
تلویزیون معنا ومفهوم جدیدی ار حقیقت را عرضه کرد.مثلا برای صحت یک خبر قابل اعتماد بودن گوینده آن یعنی به ظاهر القای حس صداقت،یک رنگی،دلربایی،صحت نشان دهد یا مثلا رتباط موزیک با خبر چیست؟آیا جز برانگیختن احساس شنونده وهدایت ان در طول برنامه است
برنامه های خبری ما را به ازهم گسیختگی و عدم ثبات و دوام مستتر در تلویزیون عادت داده اند مثلا گویندخبر از وقوع جنگ اتمی خبر می دهد وبعد مطالب دیگری می گوید به تصور ما از جدبت واعتبار جهان صدمه می زند و هر چه تلویزیون درباره خشونت ،قتل و جنایت می گوید غلوآمیز است و نباید آن را جدی گرفت