بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسم الله الرحمان
اسلاید 2 :
زبان دین
کلام جدید
اسلاید 3 :
ابعاد بحث زبان دین
معناشناسی صفات الهی
نقش فرهنگ زمانه
نیازمندی به تأویل
معناداری
نمادانگاری
اسلاید 4 :
برخی از پرسشهای مبحث زبان دین ( زبان دینی)
خدا با بندگانش به کدام زبان سخن میگوید؟
فرهنگ زمانه چه تأثیری بر زبان وحی به جا میگذارد؟
مجاز و کنایه در این عرصه چه جایگاهی دارند؟
آیا زبان وحی سمبولیک و نمادین است؟
آیا گزارههای وحیانی نیازمند تأویلاند؟
ما چگونه درباره خدا سخن میگوییم؟
صفاتی چون علم و قدرت (که در وصف خالق و مخلوق به کار گرفته میشوند) مشترک لفظیاند، یا معنوی، و یا هیچکدام؟
با خدا چگونه راز بگوییم (بندهوار یا عاشقانه؟) و نیاز خود را چهسان از او بخواهیم؟
----
آیا میتوان گزارههای دینی را معنادار دانست؟
ابعاد گوناگون
بحث از
صفات خدا
اسلاید 5 :
زبان دین یا زبان دینی؟
برخی از نویسندگان، میان دو تعبیر «زبان دین» و «زبان دینی» تمایز افکنده، به ترتیب آنها را درباره «گفتوگوی خدا با انسان» و «سخن گفتن انسان از خدا و با خدا» به کار میبرند.
با این همه، در زادگاه این اصطلاح چنین تمایزی به چشم نمیخورد.
اسلاید 6 :
زبان وحی (گفتوگوی خدا با آدمیان) ـ 1
بسیاری از صاحبنظران، هدف اصلی وحی را هدایت معنوی انسان و نشان دادن راه سعادت اخروی میدانند و با این همه، دربارة زبان به کار رفته برای دستیابی به این مقصود، دیدگاههایی گوناگون ارائه میدهند.
برای مثال، چه بسا کسانی زبان قرآن کریم در اشاره به آسمانهای هفتگانه را جدَلی بدانند و از این فرضیه جانبداری کنند که این کتاب الهی تعیین تعداد واقعی آسمانها را مبهم گذاشته و به جای آن، مخاطبان خود را به تأمل دربارة آفرینندة آسمان (یا آسمانهایی که شمارَش را به غلط به هفت میرسانند) فراخوانده است: «قل مَن ربُّ السموتِ السَبعِ و ربُّ العرشِ العظیم».
اسلاید 7 :
زبان وحی (گفتوگوی خدا با آدمیان) ـ 2
از سوي ديگر، ممکن است کساني با رويکردي الحادي، اساساً سعادت و شقاوت اخروي را انکار کنند و ثواب و عقابي را که اديان بر آن تأکيد ميورزند، دروغي مصلحتآميز (شبيه قصههاي کودکانه) براي دستيابي به رفاه و آسايش دنيوي بپندارند.
به هر حال، دربارة زبان وحي نکات گوناگوني قابل طرح است که در اينجا به مهمترين آنها اشاره ميکنيم.
اسلاید 8 :
تأثیر فرهنگ زمانه بر زبان وحی ـ 1
و ما اَرسَلْنا مِنْ رَسولٍ الاّ بِلسانِ قومِهِ لِیبیّنَ لَهُم.
بیتردید، زبان وحی آنگاه دارای اثری شایسته است که با زبان مخاطبان نخستین خود هماهنگ باشد.
از این رو، پیامبرِ هر ملّتی به زبان خود آنان سخن میگفته است.
افزون بر این، مقتضیات زمانی و مکانی نزول وحی رنگوبویی ویژه به زبان آن میبخشد.
برای مثال، قرآن کریم مخاطبان خود را ـ که غالباً برای بیابانگردی از «شتر» استفاده میکردند ـ به تأمل دربارة چگونگی آفرینش این حیوان فرا میخواند.
همچنین قرآن کریم در بیان نعمتهای الهی از میوههایی که برای اعراب ناشناخته است، نام نمیبرد.
اسلاید 9 :
تأثیر فرهنگ زمانه بر زبان وحی ـ 2
برخی از نویسندگان پا را از آنچه گذشت فراتر نهاده و از رنگپذیری وحی از فرهنگ زمانه سخن گفتهاند.
بر اساس این دیدگاه:
«نه فقط زبان اسلام، که فرهنگ آن هم عربی است».
پیامبران الهی در آموزههای دینی خود، ناگزیر عناصر بسیاری از فرهنگ قوم را به خدمت میگیرند و دینشناس حقیقی آن است که از این آموزهها «ترجمهای فرهنگی» به دست دهد؛
مثالی برای ترجمة فرهنگی: امروزه ارث زن و مرد را باید با یکدیگر برابر بدانیم؛ زیرا نابرابری یادشده در قرآن کریم، ویژة جامعة مردسالار عصر بعثت است، نه حکمی جاودانی و فرا ملّی.
اسلاید 10 :
تأثیر فرهنگ زمانه بر زبان وحی ـ 3
یکی از نویسندگان معاصر:
حقیقت امّالکتابی قرآن میخواست زن را ـ که از همه یا اکثر حقوق خود محروم بود ـ رهایی بخشد.
امّا نازلة عربی قرآن در جامعهای به شدّت مردسالار . تا این حدّ توانسته در راستای حقیقت امّالکتابی دخالت کند که . برای دختران ـ که تا آن روز از ارث چیزی به ایشان نمیرسید ـ سهمالارثی به اندازة نصف سهمالارث پسران مقرر بدارد.
از سوی دیگر، زن را به کسب دانش و کار و کوشش . توجیه کند، تا . جامعه به مرحلهای برسد که زن و مرد بتوانند سهمالارثی مساوی داشته باشند.
پس عبارتِ «للذَّکر مثلُحظِّ الاُنثیین» . نه خودِ حقیقت، بلکه نزولی عربی از حقیقت بوده است.
اسلاید 11 :
مقدمه: این تلقی از وحی و کتاب مقدس، ریشه در سخنان مسیحیان دارد.
امروزه بسیاری از مسیحیان، کاملترین وحی را خود حضرت مسیح علیهالسلام میدانند و بر تنوع نویسندگان رسالههای عهد عتیق و جدید و پراکندگی مکانی و زمانیشان و نیز تأثیرپذیری آنان از فرهنگ زمانه تأکید میورزند.
نتیجة تحقیقات جدید مسیحیان از دیدگاه ایان باربور:
نویسندگان [کتاب مقدس] . انسانهای عادیای هستند که از مقبولات و مسلّمات زمانة خویش برخوردارند و آنها را . با مقدار معتنابهی افسانه و مطالب افسانهوار ترکیب میکنند و به تحریر در میآورند.
تأثیر فرهنگ زمانه بر زبان وحی ـ 4
نقد و بررسی ـ 1
اسلاید 12 :
پیامبران الهی برای تأمین هدف هدایتگری، به زبان قوم خود سخن میگویند و به پیامدهای این همسخنی، تا آنجا که به گفتار باطل و ناصواب نیانجامد، گردن مینهند.
برای مثال، برخی از فرهنگهای کهن بیماری روانی را به مداخلة دیوان (جنّیان) منتسب مینمودند و از همین رو، شخص دارای این بیماری را دیوانه و مجنون (جنزده) مینامیدند.
بیتردید، راهیابی چنین واژههایی به کلمات وحیانی به معنای تأیید پیشینة فرهنگی آنها نیست؛ چنانکه امروزه حتی کسانی که جن را امری خرافی میدانند، این تعابیر را به کار میگیرند.
تأثیر فرهنگ زمانه بر زبان وحی ـ 5
نقد و بررسی ـ 2
اسلاید 13 :
با اين همه ـ بر خلاف آنچه برخي از نويسندگان گفتهاند ـ هرگز نميتوان پذيرفت که کتابي وحياني وجود جنّيان را به رسميت نشناسد؛ ولي براي همسخني با قوم، از ايمان آوردن آنان داستان ببافد (!):
قرآن فرهنگ زمانه را بازتافته است، نه لزوماً و در همة موارد، حقايق ازلي و ابدي را. .
در قرآن کريم . سخن از وجود جن ميرود و سورهاي به نام جن در شرح ايمان آوردن بعضي از آنها و استماع مجذوبانة آنان از آيات قرآني هست.
حال آنکه بعيد است علم يا عالِم امروز قايل به وجود جن باشد.
تأثیر فرهنگ زمانه بر زبان وحی ـ 6
نقد و بررسی ـ 3
اسلاید 14 :
علامه طباطبايي در الميزان (ج2، ص412) در ذيل آية 275 سورة بقره (الذين يأکلون الربوا لا يقومون الا کما يقوم الذی يتخبطه الشيطن من المس) میگويد:
أن التشبيه أعني قوله «الذي يتخبطه الشيطان من المس» لا يخلو عن إشعار بجواز تحقق ذلك في مورد الجنون في الجملة؛ فان الاية وإن لم تدل على أن كل جنون هو من مس الشيطان، لكنها لا تخلو عن إشعار بأن من الجنون ما هو بمس الشيطان. . فالمتيقن من إشعار الاية ان للجن شأنا في بعض الممسوسين، ان لم يكن في كلهم.
و ما ذكره بعض المفسرين أن هذا التشبيه من قبيل المجاراة مع عامة الناس في بعض اعتقاداتهم الفاسدة . ففيه: انه تعالى أجل من أن يستند في كلامه إلى الباطل و لغو القول بأي نحو كان من الاستناد إلا مع بيان بطلانه و ردّه علی قائله.
تأثیر فرهنگ زمانه بر زبان وحی ـ 7
سخنی از علامه طباطبایی
اسلاید 15 :
پیامبران الهی بیمهابا با پندارهای نادرست مردم مبارزه میکردند و هیچ کردار ناشایستی را نمیپذیرفتند.
موافقت اسلام با برخی از آداب و سنن جاهلیت، نه برای همراهی با قوم، بلکه به دلیل آن بوده است که این سنن:
یا از عقل و فطرت سرچشمه گرفتهاند (همچون بسیاری از احکام معاملات)؛
یا از ادیان توحیدی پیشین به یادگار ماندهاند (مانند برخی از آداب حج).
به هر حال، پیامبری که اعتقادات اساسی مردم را به چالش میکشد، چگونه ممکن است نتواند (در صورت نیاز) از برابری ارث زن و مرد سخن بگوید؟ و چرا باید حکمی را که از سرِ اضطرار و موقّتاً به آن تن داده است، در دستورالعمل جاودانی خود (قرآن کریم) بگنجاند!
تأثیر فرهنگ زمانه بر زبان وحی ـ 8
نقد و بررسی ـ 4
اسلاید 16 :
دین و زبان نمادین ـ 1
زبان نمادین ـ در کاربردی عام ـ به معنای زبانی است که در آن، آرایههای ادبی (همچون مجاز، تشبیه، استعاره و کنایه) به کار رفته است.
مَجاز آن است که لفظی را در معنایی که متفاوت از معنای اصلی است، ولی بیگانه با آن نیست، به کار بریم؛ چنانکه، حافظ از «عالَم» در این بیت «اهل عالَم» را در نظر دارد: «دل عالَمی بسوزی چو عِذار برفروزی / تو از این چه سود داری که نمیکنی مدارا».
تشبیه همانندسازی ادعایی دو چیز را گویند و دارای چهار رکن اصلی است: مُشبّه، مشبّهبه، ادات تشبیه و وجهشبه؛ مثال: «همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف / همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش».
اگر از ارکان چهارگانة تشبیه، مشبّهبه (یا مشبّه) را باقی گذاریم و بقیه را حذف کنیم، استعاره پدید میآید (به بیان دیگر، استعاره مجازی است که در آن، میان معنای حقیقی و مجازی علاقه مشابهت برقرار باشد). مثال: «سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند!».
کنایه آن است که با گفتن یک عبارت، یکی از لوازم آن قصد گردد؛ مثلاً لاغری بچّه شتر کنایه از بخشندگی صاحب آن قرار گیرد.
اسلاید 17 :
دین و زبان نمادین ـ 2
در گفتوگوی میان انسانها و به ویژه در زبان ادبی، انتقال معانی ـ افزون بر راه رایج و بیپیرایه ـ با شیوههای دیگری نیز انجام میگیرد که مهمترین آنها در اصطلاح علم «بیان» مجاز، تشبیه، استعاره و کنایه نام گرفتهاند.
سؤال:
آیا آورندة وحی نیز از این صناعاتِ ادبی بهره میگیرد، یا همواره راه ساده و بیپیرایه را بر میگزیند؟
جواب:
از قرون آغازین اسلام،کسان بسیاری در پاسخ به این پرسش، شق اول را برگزیده و برخی از آنان همچون سید رضی (359 ـ 406 ق) دربارة مجازهایی که در قرآن کریم و احادیث نبوی به کار رفته است، آثاری مستقل پدید آوردهاند.
نام دو کتاب مورد اشاره: تلخیص البیان فی مَجازات القرآن و المَجازات النبویه.
اسلاید 18 :
دین و زبان نمادین ـ 3
نمونهای از مَجازات قرآن از نظر سید رضی:
یکی از آیات قرآن کریم بیانگر آن است که اگر موجودی سخت و ستبر چون کوه نیز مخاطب این کتاب الهی میگردید، از خشیت خداوند به خشوع در آمده، متلاشی میگشت:
لو انزلنا هذا القرءانَ علی جبلٍ لَرأيتَه خٰشعاً مُتصدّعاً مِن خشية الله.
سیدرضی این سخن را مجازی میداند و در تفسیر آن میگوید: اگر کوه قدرت فهم قرآن را میداشت، در پی شنیدنش فروتنی میکرد و در برابر عظمتش ـ با آن همه صلابت ـ از هم میگسست؛ حال آنکه انسان ـ به دلیل بهرهمندی از علم و آگاهی ـ برای این فروتنی و شکستگی سزاوارتر است.
اسلاید 19 :
دین و زبان نمادین ـ 4
ابن قتیبه (276 ـ 213ق) در کتاب تأویل مشکل القرآن:
اگر ـ چنانکه برخیگفتهاندـ مجاز را دروغ و ناروا بپنداریم، باید از بیشتر سخنان روزمره خود صرف نظر کنیم.
با این حال، باید از افراط در مجازی شمردن تعبیرات وحیانی پرهیز کرد.
برای مثال، نباید به تأویل آیاتی پرداخت که به برخی از اعمال شیاطین و جنّیان اشاره میکنند، یا پدیدههایی چون سِحر و چشمزخم را تأثیرگذار میدانند.
منشأ بسیاری از انحرافات پیروان ادیان دیگر نیز کجفهمی در همین مسأله [زبان وحی] است.
برای مثال، هنگامی که حضرت عیسی علیه السلام خدا را پدرِ خود میخواند، مسیحیان نباید به معنای ظاهری این سخن اعتقاد ورزند؛ به دلیل آنکه خود آن حضرت خداوند را پدر انسانهای دیگر نیز خوانده است.
اسلاید 20 :
از دیدگاه اندیشمندان مسلمان، تودة مردم بسیاری از حقایق متعالی را جز در قالب زبان تمثیلی در نمییابند.
بر این اساس، پیامبرانی که بارِ هدایت همگان را به دوش میکشند، نه به مقدار توان عقلی خود، بلکه به اندازه گنجایش ذهنی مردم با آنان سخن میگویند.
ما کلَّم رسولُ اللّه العبادَ بکنه عقله قطُّ (الکافی، ج1، ص23).
انّا معاشر الانبیاء اُمِرنا ان نُکلّم الناسَ علی قدر عقولِهم (همان).