بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

فصل دوم رویکردهای روان تحلیل گری

اسلاید 2 :

مقدمه
روان تحلیل گری برای تمامی دست اندرکاران علم روانشناسی و حتی برای بسیاری از افراد عامه آشنا است به حدی که پس از گذشت 40 سال از مرگ فروید که بنیان گذار مکتب روان تحلیل گری است مجله نیوزویک آمریکا نوشت «بدون او تفكر قرن بیستم به دشواری قابل تصور است» (نیوزویک ۳۰ نوامبر ۱۹۸۱ به نقل از شولتز، ۱۳۷۸). فروید را یکی از مشهورترین چهره های تاریخ روان شناسی می دانند (دادستان، ۱۳۸۹). درمانی که بر پایه روان تحلیل گری فروید نهاده شده بر فرایندهای ناهشیار فرد تأکید فراوانی دارد. در طی جلسات درمانی به شیوه روان تحلیل گری سعی می شود فرد نسبت به عوامل ناهشیاری که معمولا ریشه در تجارب و عقده های کودکی داشته و زمینه ساز مشکل فعلی شده است شناخت پیدا کند. (میرز"، ۲۰۰۱). افکار، مفاهیم و محتوای نظریه او قابل تطبيق بر زندگی همگان است و بر چگونگی درک هر فرد از خود و دیگری مؤثر است (دادستان، ۱۳۸۹).

اسلاید 3 :

ساختار ذهن
مطابق با مفاد این نظریه رفتار انسان تحت تأثیر سطوحی از هشیاری است. سطوح هشیاری عبارتند از: هشیار ، نیمه هشیار و ناهشیار (درو، ۲۰۰۵)
هشیار عبارت است از چیزهایی که انسان نسبت به وجود آنها آگاهی دارد. نیمه هشیار اطلاعاتی است که در ذهن ما ذخیره شده اما در حال حاضر از آنها استفاده نمی کنیم و با قدری تلاش می توانیم به آنها دسترسی یابیم و ناهشیار مربوط به اطلاعاتی است که در حافظه بلندمدت وجود دارد اما به راحتی قابل دسترسی نیست.
از دید فرویدیان بیشترین سطح آگاهی به ناهشیار تعلق دارد، به حدی که ذهن را به کوه یخی که قسمت اعظم آن زیر آب است تشبیه کرده اند (بارتچ، ۲۰۰۲)

اسلاید 4 :

ناهشیار تأثیر بسزایی در کنترل رفتار دارد. علاوه بر این فعالیت بخشی از آن (بن) مبتنی بر اصل لذت بوده و بازرسی ندارد. بنابراین می تواند از قلمرو اخلاق فراتر رود. ضمیر ناخودآگاه در نظریه روان تحلیل گری مفهومی مهم است، زیرا در درک رفتار بشری و یافتن ریشه های بیماری نقش تعیین کننده ای دارد (درو، ۲۰۰۵). طرفداران این نظریه تکنیک هایی از جمله تداعی آزاد، تعبیر خواب و تحلیل رؤیاها را ابداع کرده تا از طریق آن بتوان این ناهشیار قدرتمند را شناخت (پارتچ، ۲۰۰۲). برای اثبات وجود ناهشیار و پدیده و اپس زدن و نشان دادن مواردی که انسان نمی تواند به وضوح درباره آن بیندیشد آزمایش های گوناگونی انجام گرفته است (بارتچ، ۲۰۰۲).

اسلاید 5 :

ساختار شخصیت
فروید برای شخصیت سه ساخت بنیادی به نام های بن، من و فرامن را ارائه داد. (لاندین، ۱۹۹۸).
بن سطحی از شخصیت است که به دنبال ارضاء نیازها و تخلیه دردها است و از آنجا که اصل لذت بر آن حکمفرماست به واقعیات خارجی و اخلاقیات توجهی ندارد بلکه تنها به دنبال کاهش تنش و افزایش رضایت است. نهاد معمولا به شیوه تکانشی، غیر منطقی و غیر اخلاقی عمل می کند (بارتچ، ۲۰۰۲).
من سطح دیگر شخصیت است که به اصل واقعیت مبتنی است. بنابراین در ارضای خواسته ها، امکانات موجود، واقعیت ها و مسائل و مشکلات عینی را مد نظر قرار می دهد. از نظر »من» نیاز کشاننده ای می تواند ارضا شده و با ابراز وجود کند که با واقعیت همخوانی داشته باشد.

اسلاید 6 :

از جمله وظایف من برقراری تعادل بین خواسته های متعارض بن، جهان برونی و فرامن است. فرامن محتوی ارزش های اخلاقی است که توسط والدین و محیط اجتماعی به دست آمده است. مجموعه این ارزش های اخلاقی وجدان فرد را تشکیل می دهد. در فرامن نظام دیگری تحت عنوان من ایده آل وجود دارد که نشان دهنده مجموعه صفات و ویژگی هایی است که فرد در آرزوی دستیابی به آن است. بنابراین در فرامن، وجدان و من ایده آل رهبری را بر عهده داشته و به دنبال رعایت تمامی مواردی هستند که مطابق با نظریات اجتماع و اخلاق جمعی باشد. فرامن یا من برتر حکم یک سانسورچی را بر عهده دارد. این سانسورچی هر چیزی را با معیارهای به اقتباس گرفته شده از محیط ارزیابی می کند و در صورت مغایرت یا تضاد و عدم همخوانی با آنها مبارزه کرده و از بروز آنها ممانعت به عمل می آورد (فورستر ،

اسلاید 7 :

بن از بدو تولد با آدمی است اما من و فرامن به تدریج و از کودکی شکل می گیرد. در کل این سه نیرو با هم در تعامل و برخورد هستند. بن درصدد ارضای نیازها و فرامن در صدد رعایت موازین و قوانین اجتماعی است و من سعی دارد میان آنها تعامل برقرار کند. از دید روانکاوی، بهداشت روانی در صورت کنترل تکانش های کشاننده ای، سازگاری من با واقعیت و برقراری تعادل بین این سه عنصر ایجاد می شود و در صورت تعارض بین آنها فرد دچار بیماری روانی خواهد شد (ولمنز، ۲۰۰۰).

اسلاید 8 :

با استفاده از این نیرو هنگامی که ارگانیسم احساس نیاز کند فرد در حالت
عدم تعادل قرار می گیرد. اینجا است که غریزه یا تکانه پا به میدان گذاشته و در جهت برقراری تعادل حیاتی انسان را بر می انگیزد (ولمنز، ۲۰۰۰).
این کشاننده ها به دو دسته اصلی کشاننده زندگی و کشاننده مرگ تقسیم می شوند. کشاننده زندگی را، فرويد ليبدو با انرژی روانی نامید که علاقه به ادامه حیات، عشق، دوستی، محبت، تولید مثل و صیانت ذات را به همراه دارد. غریزه مرگ دسته دیگر است که خواهان مرگ، نیستی، کینه، عداوت و انهدام نسل است.
این غریزه نیز بلافاصله بعد از تولد به کار می افتد (بارتچ، ۲۰۰۲). فروید هر واقعه ای را نتیجه مبارزه و در هم آمیختن این دو دسته کشاننده دانسته و آنها را منبع اصلی انگیزش و فعالیت در انسان قلمداد می کند.
این منبع که از غرایز سرچشمه می گیرد نیروی انگیزاننده و جلو برنده فرد هستند و محرک رفتار بوده و جهت آن را مشخص می سازند. فروید برای بیان این مفهوم از واژه آلمانی Trieb استفاده کرد که در کتب مختلف به نیروی محرک یا تکانه ترجمه شده است.

اسلاید 9 :

مراحل رشد
بر اساس نظریه فروید میل جنسی یا رضایت جنسی فرد که در هر مرحله بر قسمت خاصی از بدن متمرکز است نقش مهمی در رشد شخصیت بر عهده دارد. این مراحل که مراحل رشد روانی، جنسی نام دارد عبارتند از: دهانی، مقعدی، احلیلی، تفهتگی و تناسلی (میرز، ۲۰۰۱)

مرحله دهانی
در طول این مرحله که معمولا ۲ سال اول زندگی را در بر می گیرد. دهان مهمترین عضو برای کسب لذت است. بنابراین کودک تمایل می یابد تا هر چه در دسترس دارد به دهان گذاشته آن را بمکد یا پلیسد و هنگامی که دندان ها شروع به ظاهر شدن می کنند لذت گاز گرفتن را هم به آنها اضافه می کند. این دوره را شهوت دهانی و آزارگری دهانی نامیده اند (میرز، ۲۰۰۱).

اسلاید 10 :

از این طریق کودک به کامروایی می رسد. اگر کودک در این دوره از رشد و مراقبت مناسبی برخوردار باشد به مرحله بعدی وارد می شود در غیر این صورت احتمال دارد شخصیت در این مرحله تثبیت شود (جورج و کریستیانی، بهار ۱۳۸۱، ترجمه فلاحی و حاجیلو).

چنین فردی ممکن است در بزرگسالی بیش از حد غذا بخورد یا در دعوا و مشاجره های خود به کرات اقدام به گاز گرفتن بکند یا به اعتیاد به موادی همچون سیگار روی می آورد. فروید معتقد است کارکردهای دهان یعنی اعمالی که با کمک دهان انجام می گیرد، که در این دوره شامل جا دادن، نگهداشتن، گاز گرفتن، بیرون راندن و بستن است با صفات شخصیتی فرد در آینده مرتبط خواهد شد. میزان و نوع این ارتباط به میزان کامیابی یا ناکامی و اضطرابی که فرد تجربه می کند بستگی دارد، به عنوان مثال کودکی که زودتر از موعد و ناگهانی از شیر گرفته شود ممکن است بعدها تمایل شدیدی به زیاده طلبی پیدا کند (که با کار کرد جا دادن در دهان ارتباط دارد)، تا به این وسیله از ناکامی و اضطراب ناشی از تجربه شیر گرفتن بکاهد (درو، ۲۰۰۵).

اسلاید 11 :

مرحله مقعدی
این مرحله طی سال های اول تا سوم زندگی بروز می کند. در این سنین لذت کامروایی به مقعد انسان انتقال می یابد اما این دوره دقیقا مطابق با سالهایی است که کودک باید نحوه کنترل عمل دفع را بیاموزد. به عبارت دیگر کودک باید یاد بگیرد که کامروسازی را که از طريق دفع حاصل می شود به تعویق اندازد و آن را به شیوه بزرگسالان انجام دهد. از نظر روان تحلیل گری شیوه برخورد والدین نسبت به آموزش آداب توالت کودکان می تواند شخصیت های منضبط و لجوج به بار آورد و سهل گیری افرادی بی بند و بار و یا انحرافات جنسی را موجب می شود (برگر، ۲۰۰۱)

یکی از علل ایجاد اینگونه شخصیت ها افکار و احساساتی است که کودک نسبت به مدفوع خود دارد. او به مدفوع خود به گونه ای جاندار پندارانه می نگرد (دادستان، بهار ۱۳۸۳، جلد دوم)
فروید و دیگر روان تحلیل گران به لذتی که از کنش دفع و پس از آن دفع و نگهداری ایجاد می شود، توجه کرده اند. مدفوع و تا حدی ادرار بار عاطفی مثبت یا منفی داشته و می توانند با کاهش تنش با ایجاد و ماندگاری آن همراه باشند (دادستان، بهار ۱۳۸۳، جلد دوم) و در نهایت تیپ شخصیتی یا اختلالات روانی را در سال های بعد ایجاد کند (میرز، ۲۰۰۱).

اسلاید 12 :

مرحله احلیلی
از سه تا پنج و شش سالگی نوبت به مرحله احلیلی می رسد. در این دوره لذت و کامروایی بر اعضای تناسلی متمرکز است. بنابراین کودک از طریق استمناء (لمس آلت تناسلی یا دستکاری آن) به لذت می رسد، فروید در این مرحله از اضطراب اختگی، غبطه آلت، عقده ادیپ" و عقده الكترا سخن می گوید که هر کدام می توانند نقش مهمی در شکل گیری شخصیت داشته باشند.

پسر بچه ها به سبب دستکاری آلت تناسلی و تمایل نزدیکی با مادر منع شده، بنابراین دچار تنش و اضطراب می شوند. این حالت اضطراب اختگی با ترس از قطع آلت تناسلی نام دارد که عقده ادیپ را ایجاد می کند. مشابه این حالت در دختران عقده الكترا را ایجاد می کند. به این ترتیب که دختران به سبب اینکه خود و مادر آلت تناسلی ندارند دچار غبطه آلت شده و به همین سبب به پدر علاقه مند شده و به رقابت با مادر دست می زنند (میرز، ۲۰۰۱) و وقتی می بینند در این رقابت موفق نخواهند بود به همانندسازی با مادر روی می آورند.

اسلاید 13 :

مرحله نهفتگی
سنین 6 تا ۱۲ سالگی مرحله نهفتگی است، در این مرحله فعالیت های جنسی رکود می کنند. بنابراین کودک به تعاملات اجتماعی و روابط بیرونی روی می آورد (برگر،. ۲۰۰۱)

مرحله تناسلی
از دوازده سالگی به بعد مرحله تناسلی روی خواهد داد. اما شرط ظهور این مرحله عدم تثبیت فرد در هر کدام از مراحل قبلی است. در این دوره بلوغ جنسی شروع می شود
ویژگی مهم این دوره عشق و علاقه به دیگران به ویژه جنس مخالف است.
در طی این دوره است که نوجوان احساس مسئولیت کرده و به گروه همسالان بیشتر نزدیک شده و به اصطلاح اجتماعی می شود (میرز، ۲۰۰۱). بنابراین سعی می کند مستقل شده و از سلطه پدر و مادر (والدین) دور شود و به فعالیت های گروهی و انجام اقداماتی همچون ازدواج و تشکیل خانواده تمایل یابد (درو، ۲۰۰۰).

اسلاید 14 :

مکانیسم های دفاعی
انسان در طول زندگی خود با موارد اضطراب زایی فراوانی روبرو است. از دید فروید اضطراب به سبب ناکامی و تعارض بین نیروهای بن، من و فرامن ایجاد می شود.
اضطراب را می توان به شکل های اضطراب واقعی، اضطراب نوروزی و اضطراب اخلاقی تقسیم کرد. اضطراب واقعی پس از روبرویی با خطرات بیرونی ایجاد می شود. اغلب ما به میزان معقولی از سیل، زلزله و تصادف می هراسیم.

بنابراین اضطراب واقعی برای بقا مفید است چرا که انسان را از خطرهای واقعی آگاه ساخته، موجب اجتناب از آنها می شود اضطراب نوروزی وقتی ایجاد می شود که موانعی در راه کشاننده های بن از طریق شرایط بیرونی ایجاد شود. به عنوان مثال کودکی را در نظر بگیرید که به سبب ابراز بیش از اندازه تكانه جنسی یا پرخاشگری مورد تنبیه قرار می گیرد، این اضطراب بعدها به شکل ناهشیار عمل می کند. اضطراب اخلاقی هنگام ترس از وجدان و تعارض بین کشاننده های بن و فرامن ایجاد شده و موجب می شود کشاننده ها تهدید آمیز شوند، بنابراین بروز این کشاننده ها اضطراب به همراه دارد (دادستان، ۱۳۸۳، جلد اول).

اسلاید 15 :

اما بین اضطراب نوروزی و اضطراب اخلاقی تفاوت وجود دارد در نوروزی فرد به سبب احتمال تنبيه از سوی دیگران مضطرب می شود اما در اضطراب اخلاقی اضطراب فرد ناشی از سرزنش خود اوست (دادستان، ۱۳۸۳، جلد اول).
اضطراب به هر شکلی که باشد مشخص کننده مرحله خاصی از تحول رابطه موضوعی » است که نقش یک علامت را برای فرد بازی می کند و به او هشدار می دهد آنا فروید، به نقل از دادستان، ۱۳۸۳، ص ۹۹، جلد اول).
یکی از کشف های ارزنده فروید دستیابی به روش هایی است که انسان ها جهت کاهش تنش و اضطراب از آنها بهره می گیرند.

اسلاید 16 :

این راهها وقتی استفاده می شوند که نیروهای درونی به ویژه «من» نتواند از روش های معقول، منطقی مناسب و در دسترس برای اضطراب و رفع آن استفاده کند این شیوه ها به مکانیسم های دفاعی شهرت یافته اند. بنابر این مکانیسم های دفاعی راه حل هایی هستند که ارگانیسم برای کاهش تنش انتخاب می کند، گاه این انتخاب مفید بوده و می تواند حیات روانی فرد را از آسیب جدی محافظت کند و گاه ممکن است انتخابی مناسب نباشد. مانند زمانی که موجب می شود فرد به مشکلات و شکست های متوالی عادت کرده و درصدد رفع مشکل بر نیاید. از جمله این مکانیسم های دفاعی عبارت است از (میرز، ۲۰۰۱).

اسلاید 17 :

سرکوبی یا واپس روی
وظیفه این مکانیسم حذف تکانه ها یا خاطره های دردناک از حوزه هشیار ذهن است. به عنوان مثال ممکن است فردی خاطره تصادف شدیدی را که در طی آن بعضی از عزیزانش را از دست داده به یاد نیاورد. البته این خاطرات هیچگاه کاملا فراموش نمی شوند، بلکه فقط از سطح آگاهی خارج شده و از طریق رویا یا وقایع روزانه مرتبط با حادثه می توانند دوباره آشکار شوند.

اسلاید 18 :

انکار
نکار پیوند نزدیکی با مکانیسم واپس رانی دارد. این مکانیسم عبارت است از نپذیرفتن و انکار وجود یک خطر که می تواند آسیب زا باشد (میرز، ۲۰۰۱).
هنگامی که یک واقعیت بیش از اندازه ناگوار باشد و عوارض مهلکی به دنبال داشته باشد فرد ممکن است به انکار متوسل شود.
به عنوان مثال فردی که دچار بیماری خطرناکی است با وجود اطلاع ممکن است آن را جدی نگیرد. مثال دیگر مادری است که فرزند خود را از دست داده اما با وجود اطلاع از این موضوع لباس های او را مرتب کرده و برای او غذا آماده می کند و به انتظار او می نشیند و به این ترتیب مرگ فرزند را انکار می کند.

اسلاید 19 :

انگار زمانی که از میزان توجه به وخامت اوضاع کاسته و امید ایجاد کند مفید است (میرز، ۲۰۰۱). مانند فردی که دچار آسیب نخاعی شده اما حاضر نیست بپذیرد که دیگر نمی تواند راه برود. اما اگر انکار انسان را از مواجه شدن با واقعیت ها و رفع مشکلات باز دارد مفید نیست (جورج و کریستیانی، ۱۳۸۱). مانند فردی که دچار بیماری قلبی شده اما توصیه های پزشک خود را جدی نگرفته و در درمان تعلل می کند.

اسلاید 20 :

تثبیت و بازگشت
همانگونه که گفته شد فروید رشد شخصیت را مستلزم عبور از مراحل مشخص و متوالی می داند. اگر میزان اضطراب و ناکامی در یکی از مراحل بیش از اندازه باشد ممکن است فرد به مکانیسم بازگشت به مرحله یا مراحل قبلی یا تثبیت در مرحله فعلی روی آورد. در شکل حاد فرد ممکن است به مراحل بسیار پایین بازگشت کند. دختر خانم بیست سال های که برای رد خواسته های خانواده اش در خصوص پذیرش ازدواج به مرحله دهانی با نوزادی بازگشت می کند نمونه ای از این مورد است (جورج و کریستیانی، ۱۳۸۳).

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید