بخشی از پاورپوینت
اسلاید 2 :
گفتار پنجم:
مفاهیم، واژگان، و تعاریف مرتبط با مرجعیت علمی
کلان پروژه تمهید، راهبری و پایش نیل به مرجعیت علمی در علوم پزشکی کشور
اسلاید 4 :
مرجعیت علمی
اسلاید 5 :
مرجعیت علمی
مفاهیم مرتبط به علم و دانش
مفاهیم مرتبط به قدرت، و اقتدار
مفاهیم مربوط به ارتباط میان این دو سازه
اسلاید 6 :
مرجعیت علمی
مفاهیم مرتبط به علم و دانش
مفاهیم مرتبط به قدرت، و اقتدار
مفاهیم مربوط به ارتباط میان این دو سازه
دانش (Knowledge)
حوزه دانشی (Knowledge Domain)
علم (Science)
حوزه علمی (Scientific Domain)
رشته یا دیسیپلین علمی (Scientific Discipline)
اسلاید 7 :
دانش:
دانش را به عنوان "باور صادق موجه" و یا "باور راستین توجیه پذیر" تعریف کرده اند.
بر اساس این تعریف برای اینکه یک گزاره را دانش بدانیم در وحله اول آن گزاره باید درست (صادق، راستین، یا حقیقی) باشد، در وحله دوم باید بخشی از باورهای ما را تشکیل دهد و در وحله سوم باید برای باورمان به آن امر توجیه مناسبی داشته باشیم.
اسلاید 8 :
حوزه دانشی:
تجمیع دانش حول پدیده های مشخص و یا مسایل مشخص سبب شکل گیری حوزه های دانشی می شود.
اسلاید 9 :
علم:
علم مجموعه فعالیت های فکری و عملی را شامل می شود که به منظور مطالعه سیستماتیک ساختار و رفتار پدیده های جهان صورت می گیرد. این فعالیت ها شامل مشاهده، تبیین، اندازه گیری، توصیف، کاوش، شناسایی، تحلیل، مدلسازی و توجیه نظری پدیده های طبیعی می باشد و دانش حاصل از این فعالیت ها در قالب توضیحات، توجیحات و پیش بینی های قابل آزمایش در مورد پدیده های جهان و توصیه ها و تجویزهای قابل کاربست برای تاثیرگذاری بر روی این پدیده ها می باشد.
اسلاید 10 :
حوزه علمی:
حوزه علمی، یک حوزه دانشی است که توسط نظریه های علمی مقبول و قوی حمایت می گردد. به بیان دیگر یک حوزه علمی متشکل از یک حوزه دانشی می باشد که بخش قابل توجهی از دانش و شواهد آن بر اساس آزمون فرضیات قیاسی منتج از نظریه های علمی شکل گرفته است.
اسلاید 11 :
رشته یا دیسیپلین علمی:
یک رشته علمی متشکل از یک حوزه علمی است که مفروضات هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی، مفهوم شناسی، و ارزش شناسی آن تبیین شده باشد. به بیان دیگر با توسعه مبانی فلسفی یک حوزه علمی، یک رشته یا دیسیپلین علمی شکل می گیرد.
اسلاید 12 :
مرجعیت علمی
مفاهیم مرتبط به علم و دانش
مفاهیم مرتبط به قدرت، و اقتدار
مفاهیم مربوط به ارتباط میان این دو سازه
نفوذ (Influence)
قدرت (Power)
اقتدار (Authority)
سلطه (Domination)
حق حاکمیت (Sovereignty)
رهبری (Leadership)
فرادستی / سیادت (Hegemony)
اسلاید 13 :
تاثیرگذاری بر
تفکر
نگرش
اراده
رفتار
دست یابی به اهداف
پیش برد منافع
به منظور
نفوذ (Influence)
نفوذ به معنی تاثیرگذاری فرد یا گروهی از افراد بر نگرش، تفکر، اراده، و رفتار فرد یا گروهی دیگر از افراد به منظور دست یابی به اهداف مشخص و یا پیشبرد منافع خاص می باشد.
اسلاید 14 :
قدرت (Power)
قدرت به معنی ظرفیت نفوذ است. قدرت توانایی افراد یا گروهها برای دستیابی به هدفها یا پیشبرد منافع از راه واداشتن و تأثیرگذاری بر دیگر افراد جامعه به انجامدادن کارهای مورد نظر آنها است.
اسلاید 15 :
مکانیزم اعمال قدرت (Power Mechanism)
هنگامی که فرد یا گروهی از افراد اعمال قدرت می کنند، سازوکار تبعیت افراد تحت نفوذ می تواند از طرق زیر باشد:
اعمال کننده قدرت از طریق وضع قوانین و مقررات مورد نظر خود و با استفاده از سازوکارهای نظارتی افراد را مجاب به رعایت قوانین و مقررات می کند.
اعمال کننده قدرت از طریق تنبیه و زور و فشار و تهدید، افراد را از بیم آسیب و ضرر و زیان مجبور به انجام کارهای مورد نظر خود می کند.
اعمال کننده قدرت از طریق تزویر و اغفال و نیرنگ و فریب، در افراد باوری کاذب برای انجام کارهای مورد نظر خود ایجاد می کند.
اعمال کننده قدرت از طریق پاداش و تشویق و اغوا و تطمیع، افراد را به امید انتفاع به انجام کارهای مورد نظر خود سوق می دهد.
اعمال کننده قدرت از طریق انگیزش و تهییج و اقناع، در افراد شکلی از پذیرش و باور قلبی ایجاد می کند و از این طریق افراد را به انجام کارهای مورد نظر خود سوق می دهد.
اعمال کننده قدرت از طریق نمایش کمال، تعالی، شکوه، و عظمت خود، در افراد شکلی از تسلیم و تواضع ایجاد می کند و از این طریق افراد را به انجام کارهای مورد نظر خود سوق می دهد.
اسلاید 17 :
عوامل زمینه سازقدرت (Power Predisposing Factors)
منابع اصلی قدرت، شامل قدرت قانونی و وابسته به مقام ، قدرت قهری ناشی از اعمال زور و اجبار، قدرت وابسته به تشویق و پاداش و دسترسی به منابع، قدرت ناشی از دسترسی به افراد ذی نفوذ و ارتباطات گسترده، قدرت ناشی از قدرت و جذبه شخصیتی، و در نهایت قدرت حاصل از اطلاعات و تخصص می شود.
اسلاید 19 :
اقتدار (Authority)
اقتدار شکلی از قدرت نهادینه شده است. که در آن تاثیرپذیری مبتنی بر یک باور قلبی صادق نمی باشد. مبنای تاثیرپذیری در اقتدار اغلب در سطوح پایینتر نیازهای بشری نهفته است. اقتدار خود به دو شکل اصلی سلطه (اقتدار غیرمشروع)، و حاکمیت (اقتدار مشروع) طبقه بندی می شود.