بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسم الله الرحمن الرحیم
درآمدی بر زبان شناسی تاریخی
اسلاید 2 :
انواع دگرگونی های صوتی:
کسانی که در زمینه واج شناسی تاریخی زبانهای مختلف تجربیاتی داشته اند، می دانند که در یک دوره زمانی طولانی، تقریبا هر صدایی می تواند به هر صدای دیگری تبدیل گردد. شاید پژوهش های جدید در زمینه مدلهای مجرد واج شناسی، آگاهی های تازه ای درباره محدودیت های احتمالی دگرگونی های صوتی در فاصله میان دو مرحله متوالی در تاریخ تحول یک زبان به دست دهد، اما این نوع تحقیقات هنوز در مراحل آغازی هستند. با این حال، این واقعیت به جای خود باقی است که دگرگونی های آوایی در زبان های کاملا متفاوت، دارای شباهت قابل ملاحظه ای هستند؛ زبان شناسان این دگرگونی ها را به انواع مختلف و زیر عنونهای مختلف دسته بندی کرده اند.
در هنگام پژوهش درباره تاریخ زبانی که در گذشته مطالعه نشده است، آگاهی از انواع دگرگونی های صوتی راهنمای سودمندی برای پژوهنده است که با بهره گیری از آن، تصوری از آنچه که احتمالا در بررسی های خود می تواند انتظار داشته باشد، به دست می آورد. هر چند انواع دگرگونی ها نشان می دهد که چه تغییراتی محتمل است یا می تواند به وقوع بپیوندد، اما به هیچ وجه نباید چنین پنداشت که این دگرگونی ها کلیه موارد را دربر می گیرد یا حدود و ثغور تغییرات صوتی ممکن در یک زبان را معین می سازد.
اسلاید 3 :
به هنگام بررسی زبانی که در گذشته مورد مطالعه قرار نگرفته است، یکی از معتبرترین شیوه ها برای تشخیص یک دگرگونی معین و ارائه موردی برای پذیرش آن، اشاره به یک نمونه مشابه و موازی است. یعنی این واقعیت نشان داده می شود که همان دگرگونی در تاریخ یک زبان دیگر، که احتمالا هیچگونه خویشاوندی با زبان مورد بررسی ندارد، نیز به وقوع پیوسته است. بنابر این، هرگاه در مطالعه تاریخ زبانی که به تازگی کشف شده است به موردی برخورد کنیم که همخوانهای انسدادی بی واک در بافت میان دو واکه، واک دار شوند، بلافاصله می توان به عنوان یک نمونه موازی، به همین پدیده در تحول لاتین به اسپانیا اشاره کرد.
گاه چنین استدلال می شود که یک دگرگونی در جهت معینی به پیش می رود زیرا تلفظ صدا یا صداهایی از صدا یا صداهای دیگر آسان تر است. یک پژوهنده باید از این نوع توجيهات آگاهی کلی داشته باشد. مشکل این نوع برخوردها به دست دادن تعریفی است معتبر از آنچه که صداهای آسان یا دشوار نامیده می شوند. به عنوان مثال، اروپایی ها در تلفظ واکه های ساده زبانهای خود مشکلی ندارند، اما تلفظ واکه های مرکب انگلیسی برای آنان دشوار است. عکس این مسئله در مورد گویندگان انگلیسی زبان صادق است. گذشته از این، پیچیدگی نسبی روندهای عصبی که در تولید هر صدای معینی دخالت دارد، شناخت شده نیست تا بتوان تعبیری علمی از آسانی و دشواری تلفظ به دست داد.
اسلاید 4 :
افزایش و از میان رفتن واجها:
شاید آشکارترین نوع دگرگونی های صوتی، از میان رفتن یا محو ساده واج ها باشد که البته خود دو صورت مشروط یا غیر مشروط نیز دارد. به عنوان مثال، در تحول زبان هند و اروپایی به زبانهای سلتی، واج p* در کلیه بافت ها از میان رفته است. این روند به صورت فرمول زیر نشان داده می شود:p ø
البته روند از میان رفتن راجها ممکن است به یک بافت واجی مشروط باشد. در بخش های پیشین موردی را مشاهده کردیم که Hآغازی در انگلیسی باستان به هنگامی که یک همخوان خیشومی Nدر پی آن قرار می گرفت، از میان رفته است (صفحه ۸۰).
اسلاید 5 :
افزایش یک واج به یک واژه پدیده ای است بسیار غیر معمول تر. در انگلیسی کنونی نمونه های معدودی مانند nope, yep که صورت های تأكیدیno و احتمالا Yeahاز صورت yes هستند، وجود دارد. آنچه در این مورد اتفاق افتاده، آن است که در تلفظ تأكیدي ، جریان هوا پس از تلفظ واکه کاملا قطع شده است و در نتیجه یک همخوان انسدادی چاکنایی در پایان این واژه ها ظاهر شده و تلفظ آنها را به صورتهای]?[no و ]?[ya در آورده است. سپس، این همخوان انسدادی چاکنایی به همخوان لبي pتحول یافته است.
شکل معمول تر وقوع این «همخوان های بی مکان» یا همخوان های اضافی، یک نوع انسدادی است که برای شکستن خوشه همخوان های پیوسته داخل می شود. در اغلب موارد، این همخوان انسدادی اضافی، با همخوان پیوسته پیش، از آن، هم جایگاه است (یعنی از نظر جایگاه تولید مانند آن است).
در انگلیسی نو، برخی از همخوان های اضافی وجود دارد که هنوز در نوشتار جایی باز نکرده اند و کاربردی ندارند. اما موارد قدیمی تری از همخوان های اضافی نیز وجود دارد که، همچنان که در مثال های زیر می توان مشاهده کرد، به نظام نوشتاری زبان انگلیسی نیز راه یافته اند:
اسلاید 6 :
از میان رفتن یا محو واکه ها (و در نتیجه، از میان رفتن هجاها) به ویژه در زبان هایی که تکیه قوی بر روی یک هجای واژه وجود دارد، معمول است. در نتیجه تأكیدی که بر روی هجای تکیه دار گذاشته می شود، هجاهای دیگر یک واژه به کاهش (یا مخفف شدن) گرایش پیدا می کنند و در نهایت احتمالا از بین می روند. هنگامی که واکه حذف شده در پایان واژه باشد، آن را حذف پایانی و در مواردی که واکه میانی حذف شود، آن را حذف میانی می نامند.
در زبان انگلیسی مثال های متعددی برای روند حذف پایانی وجود دارد.
حذف میانی در زبان انگلیسی غیر معمول تر است.
اسلاید 7 :
همگونی:
شاید معمول ترین نوع دگرگونی صوتی مشروط، همگونی باشد که در آن یک صوت به صوت مجاور شباهت پیدا میکند. روشن است که این روند می تواند نوعی ساده سازی حرکات عضلانی که برای تلفظ یک واژه معین ضروری است، به حساب آید. همگونی تقریبا در تمام زبانهای دنیا، پدیده ای بسیار رایج است. از دیدگاه آواشناسی تولیدی، در همگونی همخوانها معمولا یک همخوان، از نظر جایگاه، شيو تولید یا واکداری به همخوان دیگر شباهت پیدا می کند. همگونی، بر حسب جهت خطي دگرگونی از واج غالب به سوی واج در حال تغییر، نیز به دو دسته کلی تقسیم می گردد. همگونی پسرو، روندی است که طی آن یک همخوان با همخوانی که پس از آن می آید، تشابه پیدا می کند؛ به عبارت دیگر، دگرگونی در جهت عکس، یعنی از یک واج به سوی واج دیگر که پیش از آن آمده است، حرکت می کند. وقوع پیش از موقع حرکات عضلاتی که می روند تا واج بعدی را تولید کنند، علت اصلی این دگرگونی دانسته شده است. همگونی پیشرو هنگامی پیش می آید که واج نخست، ثابت می ماند و به طریقی واج دوم را شبیه خود می سازد.
اسلاید 8 :
برپایه مواردی که تاکنون بررسی شده است، از میان این دو نوع، همگونی پسرو معمول تر است. مثال همگونی پسرو از نظر جایگاه تولید، واژه ,comfort به معنی آسایش» در انگلیسی نو است که از صورت conforter در فرانسوی باستان آمده است. در این مثال، همخوان خیشومی دندانی /n/ به همخوان سایشی لبى //fنزدیک تر شده و به /m/تبدیل گشته است؛ یعنی جایگاه تولید آن از دندانی به لبی تغییر یافته است.
همگونی پیشرو، که در آن یک همخوان برخی از خصوصیات همخوان قبلی را اختیار می کند، بسیار نادرتر از همگونی پسرو است.
نوع دیگر همگونی عبارت است از دگرگونی همخوان ها هنگامی که میان دو واکه واقع می شوند. این دگرگونی ها معمولا زیر عنوان عمومی تضعیف یا نرم شدگی دسته بندی شده اند. در اینجا دو روند اصلی دخالت دارند: تبدیل همخوان های انسدادی به پیوسته و تبدیل همخوان های بی واک به واک دار. این دگرگونی ها، نوعی همگونی به حساب می آیند زیرا واکه ها هم پیوسته اند و هم واکدار و بنابراین، در ارتباط با این ویژگی ها، می توان روندهای نرم شدگی همخوان ها را همگونی همخوان ها با واکه ها دانست.
اسلاید 9 :
همگونی های واکه ای که به طور کلی به نام پیشین شدگی واکه ای با هماهنگی واکه ای معروفند، از همگونی های همخوانی تا حدی کم بسامدترند، اما با این حال بسیار معمول هستند. این نوع همگونی ها نیز به دو صورت پسرو و پیشرو مشاهده شده اند. شاید قابل توجه ترین مثال همگونی پسرو واکه ها مربوط به زبانهای ژرمنی باشد که به دقت و روشنی در متون مربوط به مراحل مختلف تحول زبان آلمانی ثبت شده است. مثالی از همگونی واکه های پیشرو را در تحول زبان های ترکی می توان مشاهده کرد.
هنگامی که همخوان ها در هر نوع روند همگونی قرار دارند، بافت لازم (یعنی واجی که این همخوان ها با آن تشابه پیدا می کنند)معمولا در مجاورت بلافصل آنها قرار دارد. از سوی دیگر، واکه ها معمولا به وسیله همخوان هایی از هم جدا می شوند و در این حالت، ویژگی همگون شونده از روی همخوان های میانی میگذرد و روند همگونی واکه ای انجام می گیرد. البته موقعیت های غیر معمول تری نیز وجود دارد که در آن یک همخوان با همخوانی که بلاواسطه در کنار آن قرار نگرفته است، همگون می شود.
اسلاید 10 :
ناهمگونی:
روند ناهمگونی، درست عکس همگونی و بسیار غیر معمول تر از آن است، اما به هر حال آنقدر رواج دارد که ارزش ذکر کردن در این بحث را داشته باشد. در این روند، یکی از دو صوت مشابه در جهت تمایز و افتراق باز هم بیشتر تغییر می کند. تاریخ تحول زبان فرانسوی از لاتین، مثال هایی از ناهمگونی های واکه ای و همخوانی به دست می دهد.
انواع دیگر دگرگونی های صوتی:
گذشته از همگونی، یکی از معمول ترین انواع دگرگونی صوتی، روند کامی شدگی است که در بسیاری از زبان های گوناگون دنیا یافت می شود. از دیدگاه تولیدی، این روند عبارت است از تغییر جایگاه تولید همخوان های غیرکامی به کامی. این تغییر جایگاه معمولا زیر تأثیر یک واکه پیشین (به ویژه واکه پیشین بسته i یا نیم واکه - Y- که پس از آن واقع می شود، انجام می گیرد.
اسلاید 11 :
نوع خاصی از دگرگونی که هم به واکه ها و هم به همخوان ها مربوط می گردد، روندی است معروف به کشش جبرانی. در این حالت، یک واکه دو همخوان را به دنبال دارد و هنگامی که یکی از همخوان ها حذف شود، برای جبران واج حذف شده، واكه قبلی آن کشیده می شود. کشش جبرانی معمولا به صورت قاعدة صوری زیر بیان می گردد:vc¹ c² vc²
کشش جبرانی در بسیاری از زبان های هند و اروپایی معمول است.
یک نوع نسبتأ غیر معمول از دگرگونی صوتی، جابه جا شدن محل دو صوت مجاور است که قلب نامیده می شود. در اغلب موارد یک همخوان روان و یک واکه در این روند دخالت دارند. صورت های زیر در انگلیسی باستان و میانه این حالت را نشان می دهد: