بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
به نام هستی بخش
سوگ در اپیدمی ها
اسلاید 2 :
ضرورت پرداختن به مقوله سوگ در پاندمی کرونا
آمارهای مرگ و میر ثبت شده در اثر کرونا : https://www.worldometers.info/coronavirus/
در جهان: بیش از یک میلیون و ششصد هزار نفر
در ایران: بیش از پنجاه و سه هزار نفر
فوت یک نفر کل خانواده را درگیر می کند (هم فشارروانی ناشی از فوت متوفی هم فشار روانی ناشی از احتمال ناقل بودن از خودشان به متوفی یا برعکس)
ترسها و نگرانیهایی از بابت انتشار ویروس توسط پیکر متوفا و محدودیت در فرایند خاکسپاری و خداحافظی با فرد از دست رفته
عدم امکان برگزاری مراسم سوگواری( اصل پیشگیرانه فاصله گذاری فیزیکی که خود منجر به فاصله گذاری اجتماعی نیز می شود)
فشار روانی ناشی از مسائل جانبی (نحوه طرح سوگ با کودکان، مسائل اقتصادی و.)
در اطرافیان: احساس گناه و خودسرزنشگری به دلیل شرایط جدا سازی و قرنطینه و بستری بیمارش در شرایط ویژه در طی بستری قبل از مرگ و عدم امکان مراقبت از وی در دوران بیماری و گاه احساس گناه از اینکه چرا با وجود بیماری مشابه همچون فرد متوفی دنیا را ترک نکرده اند
پرداخت ویژه سیستم بهداشتی- درمانی به مسایلی همچون تشخیص زود هنگام موارد مشکوک و افراد مبتلا باعث می شود موضوع مهمی مثل بار روانی بالای وارد شده به خانواده های داغدیده، کمتر مورد توجه ارزیابی و مداخلات لازم روانشناختی قرار بگیرد
همه این شرایط زمینه ساز افزایش بروز سوگ پیچیده و تبعات آن در آینده خواهد شد
لذا مداخلات به موقع در زمینه سوگ برای افراد داغدیده در شرایط فعلی و جهت پیشگیری از تبعات بعدی امری ضروری به نظر می رسد
اسلاید 3 :
سوگ = واکنش به فقدان
مراحل سوگ
شوک و انکار
خشم
چانه زدن
افسردگی
پذیرش
اسلاید 4 :
در حالت شوک و انکار:
در این حالت انکار نوعی واکنش دفاعی است.
معمولا چند ساعت تا چند هفته طول می کشد.
ممکن است در ابتدا گیج و منگ به نظر برسند.
اسلاید 5 :
در حالت خشم:
زیر سؤال رفتن باورهای اساسی فرد در مورد عدالت دنیا و قدرت کنترل شرایط
نشخوار این سؤال تکراری: «چرا این اتفاق باید برای ما رخ دهد؟»
خشم ممکن است معطوف به متخصصان سلامت، پزشکان، دولت یا حتی خداوند باشد.
اسلاید 6 :
چانه زدن:
سعی در انجام نوعی معامله مثلا صدقه دادن یا حضور مرتب در مراسم مذهبی
افسردگی:
افسردگی هم ناشی از فقدان عزیز و هم ناشی از فشارهای وارده در اثر مشکلات جانبی
تجربه غم، ناامیدی، درماندگی، در مواردی افکار خودکشی
علایمی نظیر کناره گیری، کندی روانی حرکتی، آشفتگی خواب
اسلاید 7 :
پذیرش:
نوعی حالت سکون و پذیرش و کنار آمدن
پرداختن به فعالیتهای جدید
رویکرد مسئله محور
اسلاید 8 :
مراحل حل و فصل سوگ
پروسه سوگ نرمال:
آگاهی فرد داغدار از واقعیت مرگ است که چه بسا گاهی با علایم افسردگی کوتاه مدت شباهت هایی داشته باشد.
طول مدت این علایم و نحوه ابراز آن در گروه های مختلف فرهنگی و حتی درون یک گروه فرهنگی تفاوتهای زیادی دارد.
نهایتا علایم ذکر شده طی 2الی 4ماه و حداکثر 6 ماه رو به بهبود می گذارد و فرد به تدریج به زندگی عادی بر می گردد.
فرد سوگوار هنگام گذر از سوگ، به تدریج حالات زیر را تجربه میکند:
ادراک فقدان، بدون مقاومت در برابر آن یا اجتناب از آن
سازگار شدن با واقعیت جدید زندگی که در آن فرد متوفا دیگر حضور ندارد
ایجاد پیوندهای عاطفی جدید با فرد یا افراد دیگر
رسیدن تدریجی به روند سازنده ی زندگی عادی و معمول
اسلاید 9 :
چه وقت سوگ تمام می شود؟
پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد گرچه در مطالعات بسیارتلاش زیادی برای تعیین زمان پایان سوگواری مثلا چهارماه، شش ماه، یک سال یا دو سال صورت گرفته است اما برای خیلیها زمان بیشتری لازم است که مراحل سوگواری به طور کامل طی شود.
علامتی که میتواند در تشخیص طی کردن مسیر تکمیل سوگواری کمک کننده باشد این است که سوگوار بتواند بدون درد به متوفا فکرکند. وقتی که سوگوار دوباره به زندگی علاقه مند میشود، امیدواری بیشتری پیدا میکند و لذت دوباره و نیز انطباق با نقشهای جدید را تجربه میکند، حس پایان سوگواری وجود دارد.
اسلاید 10 :
افتراق سوگ از افسردگی اساسی
بعضی از علایم داغدیدگی و افسردگی مانند احساس خلق افسرده، اختلال درخواب، اشتها و کاهش وزن باهم مشترک هستند. این علایم بیش از دوماه ادامه یابند، باید به تشخیص اختلال افسردگی اساسی هم فکر کرد.
در فرد سوگوار:
احساس غمگینی اش بر اثر فکر کردن به متوفی یا برخورد با آثار و خاطرات وی آغاز می شود.
اختلال عملکردش موقت و خفیف است
سابقه افسردگی در فرد یا خانواده وجود ندارد
ضمن اینکه علایم معمولا ظرف دو ماه نخست فقدان شروع و معمولا کمتر از دو ماه طول می کشد.
سوگ تجربه ای است که حاوی هیجانات منفی و مثبت، سیال و متغیر است و شدت هیجان در آن نوسان دارد و گاهی وابسته به محرک های درونی و بیرونی تسلی می یابد.
در افسردگی اساسی:
احساس گناه در مورد مسایلی غیر از آنچه که هنگام مرگ در مورد متوفا از سوی فرد بازمانده صورت گرفته و یا صورت نگرفته است.
افکار مربوط به مرگ غیراز احساس فرد بازمانده درمورد اینکه کاش زنده نبود یا همراه متوفا مرده بود.
اشتغال ذهنی بیمارگونه با احساس بی ارزشی (فرد خود را ضعیف بد و دارای عیب می داند)
کندی بارز روانی حرکتی
احساس ناراحتی اغلب خود به خود ایجاد شده و ربطی به متوفی و دیدن آثار وی ندارد و در هر زمانی می تواند رخ دهد.
افسردگی نافذتر و پایدارتر از سوگ است و عملا مجموعه علایمی ثابت و ناتوان کننده است که احساسات مثبت در آن کمتر است و از لحاظ بالینی ناراحتی قابل توجه عملکردی در عملکرد فردی تحصیلی و شغلی فرد ایجاد می شود
همچنین احتمال سابقه افسردگی اساسی در فرد یا اعضای خانواده وجود دارد.
اسلاید 11 :
بعضی عوامل خطر که نشان از احتمال ابتلای بالاتر به افسردگی اساسی است:
(اگرچه پیش بینی اینکه فرد سوگوار در نهایت به سمت افسردگی می رود یا خیر دشوار است)
سابقه افسردگی در فرد
شبکه حمایتی اجتماعی ضعیف
وجود مشکلاتی مرتبط با سوء مصرف الکل یا مواد
اسلاید 12 :
آموزش های لازم به اطرافیان خانواده های داغدیده
از آنجایی که در اکثر مواقع، فرایند سوگ به طور طبیعی و با گذشت زمان بدون عارضه قابل توجهی طی خواهد شد، دسترسی به خانواده و دوستان و حمایت اجتماعی سبب سازگاری سودمند با این فقدان خواهد شد.
برای تسهیل این بازه زمانی در سوگ نرمال می توان به اطرافیان فرد توصیه کرد که بیشتر از بیان جملات منطقی و نصیحت گونه، حضوری همدلانه و گوش دادن فعال داشته باشند. حضور در کنار فرد داغدیده، شنیدن احساسات وی و توجه به بیان احساساتش، نداشتن واهمه از صحبت درباره فرد متوفی و مرور خاطراتش به بازمانده کمک می کند تا بتواند از این دوره عبور کند.
در صورتی که این حضور همدلانه اطرافیان و حمایت های آنها برای کمک به فرد بازمانده کافی نبود، می توان اقدام به دریافت کمک های روانشناختی از افراد مجرب و آموزش دیده کرد تا به تدریج پذیرش این باور که طی شدن سوگواری امکان پیوستن دوباره به زندگی به معنای فراموشی متوفی نیست در فرد بازمانده صورت بگیرد.
همچنین حمایت های مداوم در طول زمان و توجه ویژه در حوالی مناسبت های مهم مثل سالگرد فوت یا تولد فرد متوفی به بازمانده بسیار کمک خواهد کرد.
اسلاید 13 :
جملات درست و نادرست
گفتن بعضی جملات در مشاوره سوگ درفرآیند ایجاد یا حفظ رابطه درمانی کارآمد اختلال ایجاد میکند:
نادرست:میدونم چه حسی داری درست: من بسیار متاسفم که چنین اتفاقی برای عزیز شما رخ داد.
نادرست:شجاع باش فکر میکنم شما بسیار شجاع هستید که با وجود سوگوار بودن به دنبال کمک هستید.
نادرست:اینم میگذره، ظرف یه سال تموم میشه، خوب میشی درست:باکمک هم ازین مراحل سخت میگذریم
اسلاید 14 :
مشاوره در سوگ و درمان در سوگ (Greif Counselling and Greif Therapy)
هدف مشاوره در سوگ با درمان در سوگ متفاوت است
در مشاوره سوگ هدف کمک به تسهیل فرآیند سوگواری برای تطابق بهتر با فقدان است
درحالی که درمان سوگ در راستای تشخیص و حل تعارضات ناشی از جدایی و فقدان در فرد دچار یکی از انواع سوگ پیچیده، انجام می شود
مشاوره سوگ می تواند به عنوان اقدام پیشگیرانه و مداخله زود هنگام برای سوگوارانی که در خطر ایجاد سوگ پیچیده هستند، انجام گیرد
بدین ترتیب با جلوگیری از ایجاد انواع سوگ پیچیده در آینده، گام مهمی درجهت حفظ و ارتقای سلامت روان جامعه برداشته میشود
اسلاید 15 :
هدف مشاوره سوگکمک به بازماندگان برای سازگار شدن با فقدان عزیز از دست رفته و قادر بودن به تطابق با واقعیت جدید زندگی بدون او
اهداف اختصاصیافزایش درک واقعیت فقدانکمک برای کنار آمدن با درد ناشی از فقدانبررسی دفاعها و روشهای مقابله، کمک به بازماندگان برای یافتن معنا در تجارب دردناککمک برای غلبه بر مشکلات موجود در سازگاری مجددکمک به بازماندگان برای زندگی بدون متوفا وسازگاری با فقدان از طریق حل مساله
اسلاید 16 :
فرایند مشاوره سوگ
جلسه اول: ارزیابی انعطاف پذیر رویداد و افزایش درک فقدان
جلسه دوم: کنار آمدن با سوگ و معنایابی
جلسه سوم: بازیابی
جلسه چهارم: ارزیابی درمان
ارزیابی در سوگ
چگونگی فقدان
تعدیلگرهای سوگ (نسبت با فرد متوفا، فقدان های چندگانه، فقدان های قبلی و چگونگی برخورد با آنها، سن و جنس اعضای خانواده)
وضعیت کلی خانواده سوگوار در رویارویی با سوگ کنونی
وضعیت روانشناختی اعضای خانواده
اسلاید 18 :
شرح جلسه اول
مکان مشاوره: اتاق مشاوره طبق استاندارد دارای دو صندلی راحت با زاویه 45 درجه باشد. دستمال کاغذی در دسترس باشد. حتی الامکان بینمراجع و مشاور حائلی وجود نداشته باشد، تکنیک های مورد استفاده: همدلی، گوش دادن فعال، پرسشهای باز در مورد وقایع مرتبط با مرگدر ابتدا ضمن توضیح اصول محرمانگی، فرم اطلاعات دموگرافیک را با کمک مراجع تکمیل می کنیم. پس از کسب اطلاعات اولیه هدف از جلسه درمان را با وی مرور می کنیم: " امروز می خواهیم ببینیم این اتفاق چگونه رخ داده و شما چطور با آن رو به رو شده اید.آیا آماده هستید و فکر می کنید الان زمان خوبی برای صحبت در مورد مرگ و احساسات و تجربیاتتان هست؟ شما هر زمانی که خواستید می توانید مکالمه را متوقف کنید.در صورتی که فرد سوگوار اعلام آمادگی کرد با استفاده از پرسشهای زیر او را تشویق به صحبت کردن می کنیم:
دوست دارم درمورد متوفا برایم صحبت کنید.
چگونه از خبر مرگ باخبر شدید؟ کجا بودید؟ آیا تنها بودید؟ چه واکنشی نشان دادید؟
مراسم تدفین چگونه بود؟ شما در مراسم شرکت کردید؟ چه کسانی در مراسم بودند؟ در مراسم چه چیزهایی گفته شد؟
در مورد واکنشتان در زمان شنیدن خبر چه چیزهایی را به خاطر می آورید؟
آیا در این دوران سخت احساس تنهایی می کنید؟ سختترین بخش این تجربه از نظر احساسی برای شما کدام است؟
آیا سر مزار می روید؟ اگر می روید چند وقت یکبار؟ اگر نمی روید دلیل آن چیست؟
اسلاید 19 :
ادامه شرح جلسه اول
پس از صحبت کردن در مورد مرگ، حسهای فرد، چگونگی برخورد وی با تعارضات را بررسی می کنیم.تکنیکهای مورد استفاده: تشویق مراجع به شناسایی و ابراز هیجانهایی که فرد سوگوار تجربه می کند، در نظر گرفتن زمان کافی برای ابراز هیجانات، استفاده ازنوشتن یا نقاشی برای بیان هیجانات
پرسشها:
از این که او (متوفا) را از دست داده اید چه احساسی دارید؟
از زمان مرگ او، زندگیتان چگونه است؟
چه تغییراتی در زندگیتان پس از مرگ فرد متوفا ایجاد شده است؟
چه چیزی بیشتر از همه شما را غمگین کرده است؟
آیا در گذشته فرد مورد علاقه ای را از دست داده اید؟ چقدر با شرایط کنونی مشابهت یا تفاوت داشت؟
آیا تجربه کنونی تان از مرگ متوفا ،آنقدر سخت بوده که به فکر آسیب رساندن به خود بیفتید؟
(مشاور سوگ همیشه باید در مورد افکار خودکشی پرس و جو کند. در صورت دریافت پاسخ مثبت، از پروتکل اورژانس روانپزشکی پیروی می شود.)
اسلاید 20 :
احساسات رایج در این شرایط عبارتند از:
خشم:
نسبت به متوفی:آیا از این که او مرده عصبانی هستید؟
نسبت به خود: آیا از خودتان به خاطر مرگ او عصبانی هستید؟
نسبت به کادر درمان یا دیگران: آیا از دیگران به خاطر مرگ او عصبانی هستید؟
ناامیدی:
احساس ناامیدی می کنید؟ احساس می کنید که این اتفاق ناعادلانه بوده است؟
اضطراب و درماندگی:
می خواهید کمی در مورد ترسها و نگرانیهایتان صحبت کنید؟
احساس گناه:
چه کارهایی برای او انجام دادید ؟ چه کارهایی بود که انجام ندادید و دوست داشتید انجام دهید؟
دلتنگی:
چه چیزی در مورد او شما را دلتنگ می کند؟ برای چه چیزی در او دلتنگ نمی شوید؟