بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

جدانویسی و پیوسته نویسی

اصل بر جدانویسی کلمات است. هر کلمه که یک واحد مستقل معنایی را تشکیل میدهد یا پیوسته نوشتن آن باعث اشتباه یا دشواری در خواندن و نوشتن و طولانی و پردندانه شدن کلمه میشود، جدا نوشته میشود. نوشتن کلماتی که از ترکیب دو یا چند جزء تشکیل شدهاند بر اساس نوع اجزای آن، به چهار صورت جزئی و دو صورت کلی تقسیم میشود. نشانههای نگارشی تکی مانند نقطه «.» یا ویرگول «،» بدون فاصله با آخرین کلمه پیش از خود و با یک فاصله از کلمه بعد از خود نوشته میشوند؛ اما در نشانههای دوتایی، مطالب داخل پرانتز و گیومه از دو طرف بیفاصله و از بیرون پرانتز و گیومه یک فاصله رعایت میشود.

اسلاید 2 :

الف) چسبیده و بدون فاصله؛ در این دستهبندی کلمات بدون نیمفاصله و بهصورت یکپارچه نوشته میشوند.
چنانچه واژگان مختوم به حروف پیوسته (متصل) بخواهند به واژه بعد از خود بچسبند؛ مانند پژوهش+گر= پژوهشگر.
فعل پیشوندی مرکّب، فعلی است ترکیبیافته از «اسم + پیشوند + قسمت اصلی» مانند سربرمیآورد.
نامهای کوچک مرکّب از دو جزء که جزء اول آنها مختوم به حروف ناپیوسته است، مانند محمدرضا، شهربانو.
نامهای کوچک مرکّب از دو جزء که جزء اول آنها مختوم به حروف پیوسته است، مانند غلامعلی، امامعلی، حضرتعلی، علیمحمد، علیمدد، پریوش، مهوش، پریناز.
ترکیبات با «عبد» مانند عبدالله، عبدالحسین.
اسم و صفت مرکب که جزء اول آنها مختوم به حروف ناپیوسته است، مانند مدادتراش (اسم مرکب)، سفیدرود (صفت مرکب)، اسیرگیرنده (صفت فاعلی مرکب)، بادآورده (صفت مفعولی مرکب)، تندتند (مرکب متشکل از دو جزء مکرر)، چیزمیز (مرکب اتّباعی)، کاغذدیواری (مرکب اضافی با فرایند کاهش)، کاغذباطله (مرکب وصفی با فرایند کاهش)، چهارپا (مرکبی که جزء اول آن عدد است).

اسلاید 3 :

ترکیبات مزجی اعداد در رده دهگان و صدگان، مانند هفده و سیصد و نیز اعداد شمارشی، مانند پنجاهم و همچنین دو واژه یکشنبه و پنجشنبه.
کلمات مرکبی که جزء دوم آن با «آ» یا «ا» آغاز شود و «آ» در تلفظ ظاهر نشود؛ مانند بسامد، دستاورد، همایش؛ برخلاف مواردی که «آ» در تلفظ میتواند تلفظ شود؛ مانند دانشآموز، خودآموز.
کلمات مرکّبی که در آنها یکی از قوانین کاهش و افزایش، قلب، ادغام، ابدال یا تخفیف رخ داده باشد؛ مانند چلچراغ، سرکنگبین، سکنجبین، شاهسپَرَم، کتخدا، کهربا، نستعلیق، ولنگاری، هشیار، کُهپایه.
ضمیرهای مبهم با ترکیب «هر» مانند هرکس، هرکسی، هرکه، هرچیز، هرچیزی، هرکدام، هریک، هریکی، هرجا، هرجایی، هروقت و … .
ضمیرهای مبهم با ترکیب «هیچ» مانند هیچکس، هیچکسی، هیچچیز، هیچچیزی، هیچکدام، هیچجا، هیچجایی، هیچیک و … .
چنانچه واژگان مختوم به حروف ناپیوسته (منفصل) بخواهند بدون فاصله از واژه بعد از خود بیایند؛ مانند دارو+خانه= داروخانه.

اسلاید 4 :

مهمترین پیشوندهای سازنده فعلهای پیشوندی عبارتاند از: باز (بازگشتن)، بر (برآوردن)، در (دریافتن)، فرا (فراگرفتن)، فرو (فرونشاندن)، وا (واگذاشتن)، ور (وررفتن).
تبصره: قاعده مذکور تنها در جایی کاربرد دارد که عبارت متن، فارسی باشد، ولی روش نگارش در عبارتهای عربی با رعایت مسائل نگارشی همان زبان صورت میپذیرد.
تبصره: این قانون در نام کتابها و نیز اصطلاحات به کار نمیرود؛ مانند بحار الانوار، واجب الوجود.

اسلاید 5 :

ب) نیمفاصله (فاصله مجازی) و بافاصله: با این تفاوت که در مواردی که نیاز به فاصله دارند یک فاصله کامل استفاده میشود:
چنانچه واژگان مختوم به حروف پیوسته بخواهند بدون چسبیدن به واژه بعد از خود، با کمترین فاصله ممکن جدا نوشته شوند؛ مانند جنت+آباد= جنتآباد.
«می» و «همی» مانند میخواستم، میگفته است، داشتم میدویدم، همیروم، دارم انتظار همیکشم.
همه فعلهای ساده که بیش از یک واژه دارند؛ مانند گفته است، میگفته است، نشسته بود، کرده بوده است، کرده باشم، داشتم میدویدم، خواهیم بود.
ضمایر فاعلی «ام، ای، ایم، اید، اند» در ماضی نقلی، مانند گفتهام، رفتهای، نشستهایم، خوردهاید، آمدهاند.
ترکیبات با «الله» در واژههای مختوم به حروف ناپیوسته، مانند عزیزالله، یدالله؛ و در واژههای مختوم به حروف پیوسته، مانند آیتالله، لطفالله.

اسلاید 6 :

لقبهای مختوم به حروف ناپیوسته، مانند احمدپاشا؛ و لقبهای مختوم به حروف پیوسته،؛مانندمحمدعلیشاه.

چنانچه جزء اول آنها مختوم به حروف پیوسته باشد، مانند ایرانزمین (اسم مرکب)، غولپیکر (صفت مرکب)، استقبالکننده (صفت فاعلی مرکب)، بختبرگشته (صفت مفعولی مرکب)، تکتک (مرکب متشکل از دو جزء مکرر)، سنگینرنگین (مرکب اتّباعی)، آبلیمو (مرکب اضافی با فرایند کاهش)، ششگانه (مرکبی که جزء اول آن عدد است).

ترکیبهای عربیِ رایج در زبان فارسی که جزء اول آنها مختوم به حروف ناپیوسته است،؛ مانند ماشاءالله، کثیرالانتشار، کثیرالشّک؛ و چنانچه جزء اول آنها مختوم به حروف پیوسته باشد، مانند معذلک، حقتعالی، خارقالعاده، انشاءالله، علیایّحال.

صفتها و ضمیرهای اشاره «اینطور، آنطور، اینگونه، آنگونه، اینسان، آنسان، اینقدر، آنقدر، اینچنین، آنچنان».

صفت اشاره و موصوف؛ مانند این کتاب.

اسلاید 7 :

واژههایی که بر شخص یا مقدار مبهمی دلالت میکند؛ مانند هرکس، هیچچیز.
قیدهای مرکب که جزء اول آنها مختوم به حروف ناپیوسته است، مانند باعجله و چنانچه جزء اول آنها مختوم به حروف پیوسته باشد، مانند بیهدف.
بافاصله: چنانچه واژگان مختوم به حروف پیوسته یا ناپیوسته بخواهند از واژه بعد از خود، به اندازه یک کاراکتر فاصله داشته باشند؛ مانند سعدی شیرازی.
فعل مرکّب، فعلی است ترکیبیافته از اسم+ قسمت اصلی مانند نشان میدهد، حس میکند.
گروه فعلی، ترکیبی است از حرف اضافه+اسم+قسمت اصلی مانند بهشمار خواهد رفت.

اسلاید 8 :

) پیوسته و جدانویسی در «وند»ها: وند، لفظی است که در آغاز، میانه یا پایان واژه قرار میگیرد و مفهومی جدید بدان میبخشد؛ ازاینرو، وند را «جزء معناساز» میگویند. وندها براساس مکان قرارگیری در ساختار کلمه به سه دسته تقسیم میشوند: پیشوند، میانوند و پسوند.
پیشوند
پیشوندهایی که جزء آخر آنها مختوم به حروف ناپیوسته است، مانند:
اَبَر: ابرجنایتکار، ابررایانه.
با: باادب، باتوجه.
باز: بازخرید، بازدم.
بر: برآورد، برچسب.
بِلا: بلاتکلیف، بلادرنگ.
در: درآمد، درخواست، درهم.
لا: لاقید.
نا: نابود، نادان.
وا: واخواست، وارسی.
پیشوند «بی» مانند بیادب، بیتربیت.
پیشوند «هم» همیشه (بهویژه در واژههایی که با «الف» و «میم» آغاز میشود، مثل «هماندازه» و «هممیهن») با نیمفاصله نوشته میشود، جز در سه مورد:
واژه بسیطگونه باشد، مثل همشهری، همشیره، همدیگر.
جزء دوم، تکهجایی باشد، مثل همدرس، همسنگ، همکار.
نکته: در صورت دشوارخوانی، ترجیح با جداسازی است، مثل همتیم، همصوت، همصنف.
جزء دوم با مصوت «آ» آغاز شود، مثل هماورد، هماهنگ، همایش.
نکته: در صورتی که مصوت «آ» تلفظ شود، «هم» به واژه بعد متصل نمیشود، مثل همآرزو، همآرمان.

اسلاید 9 :

پسوندها در کلمات مختوم به حروف منفصل، بدون فاصله و در کلمات مختوم به حروف متصل، چسبیده نوشته میشوند؛ جز در موارد ذیل:
هنگامی حرف پایانی واژه، «های ملفوظ» باشد؛ مانند توجیهگر.
هنگامی که حرف آغازین پسوند با حرف پایانی واژه یکی باشد؛ مانند نظاممند.
هنگامی که حرف پایانی واژه، «های غیرملفوظ» باشد؛ مانند گلهمند.
هنگامی که پسوند بعد از واژههای مرکب بیاید؛ مانند لفتولیسچی.
هنگامی که دو پسوند «گری» و «وند» بعد از «ی» بیایند؛ مانند منشیگری، محمدیوند.
پسوند «وار» اگر از اسم قید بسازد، با نیمفاصله میآید، مانند دیوانهوار، فرشتهوار، طوطیوار، فهرستوار، پریوار و چنانچه از اسم، صفت فاعلی بسازد و یا اینکه حالت بسیطگونه یافته باشد، پیوسته نوشته میشود، مانند بزرگوار، سوگوار، هموار، راهوار، خانوار.

اسلاید 10 :

پسوند «تر» و «ترین» تنها در بهتر، بیشتر، کمتر، مهتر و کهتر پیوسته نوشته میشوند و در مابقی موارد با نیمفاصله میآیند، مانند زرنگتر، آرامتر، گرمترین.
پسوندهای «آسا»، «آگین»، «بار»، «باشی»، «ساز»، «سرا»، «کوش»، «گیر» و «فام» از این قاعده استثنا شدهاند؛ مانند برقآسا، شرمآگین، اسفبار، حکیمباشی، پاکساز، بستانسرا، سختکوش، سختگیر، سرخفام.
تبصره: دو واژه آتشبار و رگبار پیوسته نوشته میشوند.
پسوند «کار» گاه با نیمفاصله میآید، مانند ندانمکار، سنگینکار.
آسا: پلنگآسا، مهآسا، مهرآسا.
آگین: شرمآگین، آزرمآگین، گهرآگین.
آر: پرستار، دوستار، خواستار، گرفتار.
اک: خوراک، پوشاک.
ان: بهاران، بامدادان، برگریزان.

اسلاید 11 :

ان: بهاران، بامدادان، برگریزان.
ان: فروزان، گریان، خندان.
انه: خردمندانه، عاقلانه، دوستانه، عالمانه.
بار: رودبار، هندوبار، جویبار، اشکبار، شیطنتبار.
باره: شکمباره
باشی: حکیمباشی، عکاسباشی، حلاجباشی، آشپزباشی
بان: باغبان، دشتبان، مهربان، دیدهبان.
بَد: سپهبَد، موبَد، هیربَد.
چه: آلوچه، بازارچه، دریاچه، باغچه
چی: درشکهچی، قهوهچی
دار: پردهدار، راهدار، سرایدار.
دان: جامهدان، نمکدان، قلمدان، آبدان.
دیس: تندیس، طاقدیس.

اسلاید 12 :

زار: مرغزار، لالهزار، گلزار، کارزار.
سار: کوهسار، چشمهسار.
سان: مردسان، دیوسان، پیلسان.
ستان: گلستان، نخلستان، بوستان، نیستان.
سر: رودسر
سرا: بستانسرا، کاروانسرا.
سیر: گرمسیر، سردسیر.
فام: زردفام، سرخفام
کار: جفاکار، ستمکار، خطاکار، بزهکار، ندانمکار، سنگینکار.
کده: دهکده، بتکده، آتشکده، ماتمکده.
کوش: سختکوش.
گار: آموزگار، پروردگار، رستگار.
گان: گروگان، بازرگان، دهگان، خدایگان، مهرگان.
گانه: دوگانه، هفتگانه.
گاه (پسوند زمان): شامگاه، صبحگاه، گرمگاه.
گاه (پسوند مکان): کمینگاه، رزمگاه، بزمگاه، جایگاه، پایگاه.
گاهان: شامگاهان، صبحگاهان، بامگاهان.
گر: دادگر، بیدادگر، ستمگر.
گون: قیرگون، گندمگون، لالهگون.
گین: سهمگین، آزرمگین، شرمگین، غمگین.
لاخ: سنگلاخ، رودلاخ، دولاخ.

اسلاید 13 :

لو: افشارلو، حسنلو، خدابندهلو.
مند: دردمند، هوشمند، خردمند، دولتمند.
ناک: دردناک، بویناک، سوزناک، غمناک.
وار: بندهوار، خواجهوار.
وان / ون: پهلوان، سترون.
وان: ساروان، کاروان.
وَر: تاجور، کینهور، هنرور.
ور: رنجور، گنجور، مزدور.
وش / فش: ماهوش، حوروَش، پریفش.
وند: خداوند، جلیلوند.
یار: هوشیار، خردیار، بختیار، دادیار، دولتیار.
ین: زرین، سیمین، رنگین، رویین، آهنین.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید