بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
اخلاق در قرآن
اسلاید 2 :
«الحمدللّه الذّي انزل علي عبده الكتاب ولم يجعل له عوجاً قيماً لينذر باساً شديداً من لدنه و يبشّر المؤمنين الذّين يعملون الصالحات ان لهم اجراً حسنا»
اسلاید 3 :
يكي از بخشهاي مهمّ «معارف قرآن»، بخش مربوط به اخلاق است.
اخلاق در قرآن، اهميّت فراواني دارد و در آيات و روايات متعدّدي، محور اصلي آن؛ يعني، تزكيه نفس به عنوان يكي از مهمترين اهداف نزول قرآن و بعثت پيامبر اسلام مطرح شده است.
اخلاق با ملكات نفساني، تزكيه و تهذيب نفس، اعمال و رفتار فردي و روابط اجتماعي انسان ارتباط عميق دارد. روابط ميان انسان با خدا را تنظيم ميكند، روابط ميان اعضاء جامعه را سامان ميدهد، فرد و جامعه را به رستگاري و كمال ميرساند و در يك جمله، در زندگي و سرنوشت فردي و اجتماعي انسان، نقش عميق و گستردهاي دارد.
اسلاید 4 :
در بحث «اخلاق در قرآن»، افعال اختياري انسان محور اصلي و موضوع اساسي آن است.
علل و عوامل گوناگون در ظهور و بروزافعال اختیاری نقش دارد :
بعضي از افعال انسان منشأ غريزي دارند.
بعضي ديگر از رفتارهاي وي را تأثّرات روحي مانند: وحشت و اضطراب و غيره بوجود ميآورند.
در بسياري از موارد، تمايلات عالي و گرايشهاي فطري و ويژه انسان، منشأ ظهور اعمال و رفتار خاصّي درانسان ميشوند.
و سر انجام، در پارهاي از موارد نيز رفتار انسان تحت تأثير عوامل احساسي و عاطفي شكل ميگيرند: اعم از احساسات و عواطف مثبت نظير انس و محبّت و احساسات و عواطف منفي مانند كينه و نفرت و ميتوان آنها را بر اساس عوامل متفاوتشان و به چهار دسته متفاوت تقسيم نمود.
اسلاید 5 :
از سوي ديگر، رفتارهاي اختياري انسان به لحاظ ديگري نيز قابل تقسيم است؛ يعني، به لحاظ اينكه داراي جهات مختلفي هستند و به موجودات مختلفي مربوط ميشوند نيز ميتوان آنها را دستهبندي نمود.
بر اساس تقسيمبندي فوق، علامه مصباح اخلاق در قرآن را در سه قسمت كلّي و زير سه عنوان كلّي: 1. اخلاق الهي 2. اخلاق فردي 3. اخلاق اجتماعي مطرح كردهاند.
بخش فلسفه اخلاق مسائلي چون: اصول موضوعه در علم اخلاق، ويژگيهاي مفاهيم اخلاقي، مفاهيم عام اخلاقي در قرآن، تفاوت نظام اخلاقي اسلام با ديگر نظامها، اساس ارزش اخلاقي در اسلام و برخی ديگر از اينگونه مسائل را مورد تحقيق و بررسي قرار داده است.
اسلاید 6 :
كليــات
مفـاهيـم
اسلاید 7 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(1)
الف) انسان موجودي است مختار است.(1)
اصولا، خودسازي و تزكيه و تهذيب اخلاق وقتي براي انسان ميسّر است كه معتقد به توانايي خود در بدست آوردن كمالات و ارزشهايي باشد و اگر گمان كند كه تلاشهايش بيفايده و در تكامل او و تغيير سرنوشتش بيتأثير است، جايي براي تزكيه و تهذيب وي باقي نخواهد ماند؛ توجّه به اصل نامبرده، علاوه بر اين، از نظر تربيت نيز اهميّت فراواني دارد؛ زيرا، اگر شكلي از جبرگرايي در انسان وجود پيدا كند و معتقد شود در كارهايش اختياري از خود ندارد و محكوم عوامل جبري بيروني است، طبعاً در تلاشهايش سست ميگردد و احساس مسئوليّت از وي سلب خواهد شد.
اسلاید 8 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(2)
الف) انسان موجودي است مختار(2)
در بررسي نظام اخلاقي اسلام بيش از هر چيز بايد بر اختيار انسان تكيه كنيم. مختار بودن انسان از بديهيترين اصول اخلاقي اسلام و از محكمترين معارف و عقايد اسلامي است. چراكه، سراسر قرآن شهادت ميدهد كه با انسان به عنوان موجودي مختار سروكار دارد. و با وي بعنوان موجودي مسئول برخورد ميكند.
ب) انسان داراي مطلوب نهايي است.(1)
انسان مختار، هدفي را در نظر ميگيرد و فعاليّتهاي اختياري خود را براي رسيدن به آن انجام ميدهد. هدف مورد نظر را علّت غايي گويند كه در ميان علل چهارگانه در بوجود آمدن معلول، نقش اساسي دارد.
اسلاید 9 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(3)
ب) انسان داراي مطلوب نهايي است.(2)
هدفي كه از يك كار در نظر داريم گاه ميشود كه خود، مقدمهاي باشد براي چيز ديگر، و آن ديگر نيز به نوبه خود مقدّمه باشد براي تحصيل هدف سوم و.؛ ولي، سرانجام يك نقطه نهايي در كار ما هست كه توجّه ما در انجام كار هرچند به صورت ضعيف، ارتكازي و نيمه آگاهانه، نهايتاً به سوي آن نقطه، متوجّه خواهد بود كه آن را هدف نهايي ميناميم. در ميان آنچه بر افعال انسان مترتِّب ميشود، در واقع، چيزي وجود دارد كه هدفي بالاتر از آن براي هيچكس قابل تصوّر نيست و مطلوبيت ذاتي دارد و هر چيز ديگري را كه در نظر بگيريم نسبت به آن، جنبه مقدّمي دارد و يا ميتواند داشته باشد.
اسلاید 10 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(4)
ب) انسان داراي مطلوب نهايي است(3)
هر انساني الزاماً داراي هدف يا اهداف نهايي است و براي رسيدن به آن تلاش ميكند و اين حقيقت در زمينه اخلاق نيز به عنوان يك اصل مطرح ميشود؛ چراكه، تزكيه نفس و تهذيب اخلاق نيز در زمره كارهاي اختياري انسان قرار دارد و به منظور وصول به هدف نهايي و مطلوب ذاتي انجام ميگيرد.
بنابراين، اصل دوم از اصول موضوعه نظام اخلاقي اسلام ميگويد :«انسان داراي مطلوب نهايي است».
اسلاید 11 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(5)
هدف نهايي از ديدگاه قرآن
لذّت خود بخود مطلوب انسان وخواسته اوست و نه تنها انسان بلكه هر موجود ذيشعور، طالب لذّت خويش ميباشد و انسان با علم حضوري و شهودي، اين حقيقت را درك ميكند. هيچ كس را به خاطر اينكه طالب لذّت و سعادت خويش است نميتوان سرزنش كرد؛ چون اين يك حقيقت فطري و جبري است، از دائره اختيار انسان خارج خواهد بود و اصولا، هستي او چنين بوده و خداوند او را اينگونه آفريده است و به خاطر همين ويژگي در حوزه اخلاق نيز قرار نميگيرد.
اسلاید 12 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(6)
در بررسي قرآن به اين نكته برميخوريم كه براي وادار كردن مردم به انجام كار خوب، تهذيب اخلاق و تزكيه نفس، آنان را اينگونه بشارت داده و تشويقشان ميكند كه در اثر تزكيه و تهذيب، به فلاح و رستگاري ميرسيد.
اسلاید 13 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(7)
ما مفهوم سعادت و گاهي به جاي آن، مفاهيم خوشبختي و نيكبختي و نيز مفهوم فلاح و رستگاري و فوز و كاميابي را معمولا، بكار ميبريم كه هريك از آنها از ويژگي خاصي برخوردارند. مثلا در مفهوم فلاح و رستگاري اين نكته نهفته است كه انسان پيوسته در زندگي خود گرفتار است يا موانعي وي را از رسيدن به هدفش باز ميدارد وقتي اين موانع را كنار بزند و به مطلوب خويش برسد ميگويند: رست يعني، رها شد. پس رستگاري، يعني خلاصشدن از گرفتاري، ملازم با سعادت است و هنگامي كه انسان با چيز ناملايم و ناخوشايندي برخورد ندارد، خوشبخت خواهد بود.
اسلاید 14 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(8)
در توضيح مفهوم سعادت، ميتوان گفت: سعادت و لذّت خيلي به هم نزديك و قريب الافق هستند و عمده تفاوت آن دو در اين است كه لذّت در موارد لحظهاي و كوتاه مدّت نيز بكار ميرود ولي، سعادت صرفاً در مورد لذّتهاي پايدار يا نسبتاً پايدار كاربرد دارد. مثلا، هيچگاه درباره كسي كه غذاي لذيذي را ميخورد و براي لحظاتي از آن لذّت ميبرد مفهوم سعادت را بكار نميبرند، بلكه ميگويند: از خوردن غذا لذّت برد ولي، هيچوقت به خاطر خوردن اين غذاي لذيذ نميگويند: او سعادتمند است.
اسلاید 15 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(9)
سعادتمند در اين جهان كسي است كه لذّتهاي وي از نظر كيفيت يا كميّت نسبت به درد و رنجهايش برتري و فزوني دارد و در آن، دو ويژگي لحاظ ميشود: 1ـ از جهت كيفي، برتري 2ـ از جهت كمي، دوام.
قرآن نيز در مقايسه بين لذّتهاي دنيوي و اخروي به منظور دعوت به سوي آخرت و تشويق ايشان به حركت در مسير سعادت معنوي با تعبيراتي نظير:
«وَاْلآخِرَةُ خَيْرٌ وَاَبْقي»
بر اين دو ويژگي تأكيد دارد و پيوسته اين حقيقت را گوشزد ميكند كه لذّت آخرت از لذّت دنيا از نظر كيفي بهتر، و به لحاظ كمّي پايدارتر است.
اسلاید 16 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(10)
ملاك سعادت و شقاوت در بينش انساني اسلامي، لذّت و رنج ابدي است، به اين معنا كه اسلام در معناي سعادت و شقاوت تغييري نميدهد و در اين زمينه مفهوم جديدي مطرح نميكند كه از دسترس درك و فهم مردم به دور باشد؛ بلكه، سعادت را به همان معني رايج لذّت پايدارتر و شقاوت را به معني عرفي رنج و الم بيشتر ميداند ولي در مصداق آن دو، تغيير ميدهد و چون لذايذ و آلام دنيوي دوام و ثباتي ندارد لذايذ و آلام ابدي جهان آخرت را به عنوان مصاديق صحيح و حقيقي سعادت و شقاوت مطرح ميكند.
اسلاید 17 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(11)
مفهوم سعادت فقط در قرآن به شكلي مناسب با بينش وسيع الهي درباره انسان بكار رفته است. خداوند در اين باره ميفرمايد:
«فَمِنْهُمْ شَقِّيٌ وَ سَعيدٌ فَاَمَّا الَّذِيْنَ شُقُوْا فَفي الْنّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهيقٌ خالِدينَ فيها ما دامَتِ الَّسمواتُ وَ اْلاَرْضُ اِلاّ ما شاءَ رَبُّكَ اِنَّ رَبَّكَ فَعّالٌ لِما يُريدُ وَ اَمّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَت الَّسمواتُ وَاْلاَرْضُ اِلاّ ما شاءَ رَبُّك عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذ»
اسلاید 18 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(13)
زندگي انسان از ديدگاه قرآن
در بينش الهي، زندگي انسان دو مرحله دارد: مرحله دنيا و مرحله آخرت. زندگي دنيوي انسان نسبت به زندگي اخروي وي حكم چشم بهم زدن را دارد كه با آن، قابل مقايسه نيست و در مجموعِ زندگي بيپايان وي چيزي به حساب نميآيد.
قرآن فلاح و رستگاري را به عنوان هدف از انجام كارهاي خوب مطرح ميكند كه همه كارهاي عبادي و افعال شايسته را براي رسيدن به آن بايد انجام داد؛ ولي، هيچگاه براي خود فلاح، هدف و غايت ديگري بيان نميكند.
نتيجه ميگيريم كه فلاح، هدف نهايي و مطلوب ذاتي است مثل سعادت كه تعبير ديگري از هدف است.
اسلاید 19 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(15)
كلمه «فوز» هم به معناي كاميابي و رسيدن به مطلوب است اعمّ از مطلوب مادي و معنوي. گمشده انسان در دنيا زندگي ابدي و لذّت جاوداني است و مشكلات موقّت را براي رسيدن به آن تحمّل ميكند و هنگامي كه به آن زندگي ابدي و لذّت هميشگي رسيد كامياب شده و به فوز و فلاح رسيده است. قرآن كريم در آياتي واژه فوز را با تعابير مختلف بكار برده است در جايي ميگويد:
«لَهُمْ جَنّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الاْنْهارُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْكَبير.»
اسلاید 20 :
اصول موضوعه در علم اخلاق(16)
ج) تأثير تلاش انسان در وصول به هدف
اصل سوم اينكه انسان بداند تلاشهاي او در رسيدن وي به اهداف و خواستههايش نقش دارد و نتيجه آنها عايد خودش ميگردد تا با دلگرمي به تلاش و فعّاليّت بپردازد؛ چراكه، اگر انسان مطلوب نهايي داشته باشد ولي گمان كند كه كارها و تلاشهايش بياثرند و يا نفع آنها عايد ديگران ميشود و بهرحال در نزديك شدن وي به آن مطلوب و هدف نهايي مفيد نيستند، در اين صورت انگيزه كار و كوشش در وي ضعيف خواهد شد و براي رسيدن به آنها خود را به زحمت نمياندازد.