بخشی از مقاله

مسجد شوش
درشبستان مساجد ستونداراز جمله مسجد کوفه و تاريخانه دامغان تعداد ستونهای هر رديف زوج و تعداد ناوهای ممتدد درجهت قبله فردا است و در نتيجه محورآنها در وسط ناو وسطی واقع و ناوهای طرفين وضع متقارن نسبت بنا و وسطی دارد درتالار مسجد شوش تعدادی سر ستونها فرد9 عدد وتعدادناوها زوج است وشايد همين علت است

که مدخل مسجد قدری در سمت راست محور قرارگرفته است در عين حال مسجد شوش شباهت خود را با ساير مساجد ستوندار و همچنین بناهای ستوندار هخامنشی حفظ کرده است و تعجب آوراست که تعدادستونهای آن36برابربا ستونهای آپادانهای شوش و آپادانهای تخت جمشيد است.


دردوره مغول بهترين گچبری ها در محراب شبستان غربی مسجد جامع اصفهان درتاریخ710هجری ومقبره بسطام ومقبره سلطانیه مربوط به حدودهمان تاريخ صورت گرفته است دراين گچبريها موضوعات تزينی دروه ساسانی بخصوص گلابی شکلهای محيط برپالتهای سه لبی تا لوتوس ها وکاجی شکلها شاخه های اسلیمی با پیچ وخم های چپ وراست بروئنی جلوه کند.


شبستان زمستانی
درعصر تیموریان نیز در محل بناهای که درحریق سال 515 هجری از بین رفته ساختمان های برپا شد در واقع بالای دری که اکنون پرشده ومسدود است که در یکیطاقهای ضلع غربی صحن باز شده کتیبه ذیل متعلق به سال851 هجری که

به هیچ وجه با تاریخ مسافت نمای مینایی سایر غرفه های دور صحن ارتباطی ندارددیده می شود{{امر ببناء هذه العمارة الموسعة لبیت شتاء هذه الجامع الشریف فی أیام دولة السلطان الأعظم أعدل سلاطین العالم غیاث الحف والدین سالطان محمدبها درخلدالله ملکه وسلطانه أقل عبیده صمادین مظفر ورزنه وفقه الله لمراضیه و جهل مستقبله خیراً من ماضی فی شوال سنة احدی و خمسین و ثمنمئة کتیبه سیّد محمود نقّامی(کذا) }}.


شبستان مورد بحث درپشت شبستان محراب الجایتو که نوعی سرسرا برای شبستان اخیر است و پشت ایوان غربی تا معبر جنوب غربی مسجدواقع شده است این شبستان با عرض حدود 25متروطول حدود50متربخشی ازمحل(چند دستگاه ساختمان) غربی را اشغال کرده است همان گونه که شایسته یک شبستان زمستانی است

کف آن پایین است سقف آن با 18 طاق دارای زوایای بر جسته که بر دو صف ستونهای مربّع قطور موازات پوشیده شده نورآفتاب فقط ازخلال سنگهای مرمری کردومرکز طاق ها قراردارد به درون نفوذ می کند دراین هنگام مجموعه مسجد هوای شبستان 5 ستونی و شبستان بزرگ جنوب غربی به صورتی کنونی وجود دارد در واقع این دو قسمت به استناد کتیبه ای که بر در آنها حک شده در تاریخ سال 999 هجری (1-1590م) بنا شده اند.


معماری مسجد جامع زواره
کتیبه که درقسمت گردن گنبد شبستان محراب را دور میزند از گچ ساخته شده حروف آن که به خط کوفی مزیّن به گلها وبرگهای که بر زمینه از نقوش اسلیمی بسیار چشمگیر حک شده است ولی این ترکیبات زیبا به شدت صدمه دیده و ضایع شده است از آنچه باقیمانده می توان دریافت که گنبد شامل آیات 187و188 از سوره 3 بوده وپس از آن متن تاریخی گنبد آمده که ظاهراً حاوی تاریخ بوده است ولی با وضع موجود چیزی از آن کشف نمی شود.


شبستان محراب الجایتو
تعمیراتی که اخیراً درغرفه ای از نمای رو به صحن این مسجد - همان که کتیبه ای مورخ سال 851هجری (1447م) را بر خود دارد - انجام شد باعث گردید که کشف بسیار جالبی در مورد تاریخچه این بنا حاصل آید داخل یکی از پایه های این غرفه یکی از ستونهایی که در عصر سلجوقیان گرداگرد صحن مسجد وجود داشته اند باز یافته شد

این ستون به شکل کاملاً شناخته شده دو نیمه ستون که به توده مکعب مستطیل شکل متصل اند پدیدار گشته است نحوه اتصال آجرها و چیدن آنها نقش خاص زمان خودرا دارند ازاین رو نتیجه می گیریم که نمای رو به صحن مکان فعلی خود را داشته و به عنو ان مثال ، بایستی شبیه نمای مسجد نایین بوده باشد این ستون خارجی بدون شک تابالای نما امتداد داشته ودوپهلوی پاییه و شکل هلال خم شده اند .


در اینجاست که فایده اصلی این کشف ظاهر می شود در دوره ای که بعدا ً مشخص خواهیم کرد ستونهای چهارگوش ستونهای کناری عصرسلجوقی را در کلیه قسمتهای نمای رو به صحن مسجد پوشاندند طول آنها درجلوی خان جنوب شرقی40/3متردرجنوب غربی70/2متر و در سمت غرب25/3 و 10/3 مترمی باشد حال آنکه در سمت شرق و شمال شرقی از 75/1 تا 80/1 متر تجاوز نمی کند چون نماهای جنوبی و غربی دقیقاً همانه هستند که حجراتی بین طبقات خوددارندحال آنکه دیگرنماها فاقد این حجرات هستند وازطرفی عمق حجرهها احتساب دیوار انتهایی به اندازه طول پایه های است که بر آنها استواراند.


مسلم است که پایه ای عصرسلجوقی تعریق شده اند چرا که می بایست حجرهای مذکور را در خود جای دهند بنابراین در می یابیم که این حجره های بین طبقات دقیقاً همان منضمات یا قسمتی ازمنضماتی هستندکه درکتیبه ی مورخ سال 710 ه ج محراب ازآنها یاد شده است

و نتیجه میگیریم که پوشش و تعریض پایه های کناری شبستان محراب همچنین تقسیم نماها به دو طبقه و ساختمان خود محراب متعلّق به زمان سلطان مغول الجایتو خدابنده است در اینجا این سوال پیش میآید که آیا شبستانی درجلومحراب ودرمحوطه ی زیرگنبدعصرسلجوقی ساخته شده و طاق آن در سمت صحن مسجدبر پایه های جانبی و تغییر شکل یافته تکیه دار و متعلّق به همین زمان است یا خیر؟ بنظر طبیعی میر سد که تصوّر کنیم که فرمانروا یی که فرمان ساختن محراب معروف را داد شبستانی را هم که این محراب تاامروز آن را زینت بخشیده ساخته باشد مع ذلک به دلایلی چند من چنین عقیدهی ندارم.


ابتدا به این دلیل که در کتیبه تاریخی محراب از این شبستان یادی نشده و چنین آمده است{این محراب...قسمتی ازمنضماتی است که بناهایآنها...}وگفته می شود{این محراب و شبستان آن ... } یا { این محراب و این شبستان قسمتی از منضماتی است ... } این دلایل با توجه به اهمیت معماری شبستان چندان بی ارزش نیست ولی آنقدرها هم محل اعتنا نمی باشد

زیرا می توان فرض کرد که کتیبه فقط بخاطر محراب نوشته شده است وشبستان می تواند به عنوان قسمتی این ملحًفات به بنا... .در نظر گرفته شود دلیل دیگر که بنظر بهتر می رسد ایت است که بگوییم ضلعی که محراب در آن جای داشته با نقوش سبک مغولی خود در همان زمان بنای محراب ساخته شده

ولی در جریان تعمیرات بعدی از میان رفته است چرا که قسمتهای باقیمانده بعدساخته شده محراب الجایتو حکایت از آن دارد که تغییراتی در این محل پدید آمده است.دلیل سوم که به گمان من بهتر از همه است که شبستان محراب در یک زمان ساخته نشده اند زیرا معماری شبستان که با آجر بنا شده خشک و بدون تزئینات بوده وحال آنکه محراب و محدوده سابق آن از گچ ضخیم و دارای تزئینات است

بنابراین در اینجا دو سازنده وجود داشته یکی که محراب را در امتداد خط میانی دهانه روم پنج ضلعی ساخته ودیگری که محور بنا کرده است طبیعةً فاصله بین محورمحراب با جبهه عقبی پایه های تعویض شده عرض شبستان را بوجود می آورد و طول آن به راحتی توسط مکانی که در مسجد اشغال می کند تعیین می شده است در واقع بین ایوان غربی وضلع شمالی صحن شش غرفه نما وجود دارد که در زمان تغییرات مورد بحث با شش دهانه ستونهای عمود به صحن مطابقت داشته است چون آخرین دهانه برای جدا ساختن محل وضو ضروری بوده پنج دهانه باقیمانده رقم مناسبی بوده است که اجازه می داده در بنای جدید را بر محور جانبی آن باز کند.


اکنون ببینیم کدامیک از جانشینان الجایتو شبیتان را ساخته است گفتیم که محراب به هنگام بنا بر سطحی از دیوار که مزیّن به نقوش سبک مغول بود جاگرفته است نقوشی که در تغییرات بعدی تقریباً به طورکامل از بین رفته اند این تغییرات جز ساختمان شبستان نمی تواتد چیز دیگری باشد از طرف دیگر در تزئینات شبستان که مورخ سال 851 هجری (1447م) هستند به وضوح موخر از بنای شبستان محراب می باشد

به علاوه نحوه معماری شبستان مشابه مدرسه است که توسط قطب الدین شاه محمود آل مظفر که در سال های 759 تا 776 هجری (1357-1374م) به اصفهان حکومت می کرد ساخته شده است واز آنجا که این قطب الدین در مسجد جامع اصفهان آثار چشمگیری از خود باقی گذاشته و تنها فرمانروای آل مظفر بوده است که نامش در مسجد دیده می شود به گمان من از آنچه گفته شد چنین بر می آید که این قطب الدین شاه محمود بوده که شبستان محراب الجایتو هم زمان با مدرسه و محوطه پنج ضلعی شمالی بنا کرده است.


بنا به مراتب بنظر می رسد که بتوان تاریخ بنای قسمتی از مسجد را که محراب در آن واقع شده است به سال 710 هجری و شبستان محراب ودر رامربوط به سال 851 دانسته .


چون بین سال 515 هجری (2-1121 م) و پایان عصر سلجوقی مسجد نظام الملک به مسجدی با چهار ایوان تغییر شکل یافت فضای مسجد مذکوربه محوطه پنج ضلعی تبدیل شده که بر نمای آن و به عنوان پایه های کناری - پایه های شبیه آنکه بدست آمده- وجود داشته است

در سال 710 هجری (1-1310م) هنگامی که سلطان مغول الجایتو خدابنده در محوطه پنج ضلعی وبر جبهه جنوبی وغربی صحن چند حجره بین طبقات به همراه پایه های مکعب مستطیل یرای تحمل آنها بنا کرد کمی بعد در دروان شاه محمود آل مظفر در جلوی محراب الجایتو شبستان جهت انجام مراسم نمازبنا گردید در سال 851 هجـری( 1447م) هنگامیکه سلطان محمدفرزندبایسنقرشبستان زمستانی رابنا کرد دری راکه مدخل صحن مسجدبه شبستان محراب بودتغییر مکان داددر واقع می تئان متوجه شد

که در شبستان زمستانی نمی تواند روبروی در شبستان محراب قرار گیرد و اگر بخواهد مستقیماًاز خارج به شبستان زمستان وارد شوند می بایستی که در شبستان محراب را از دهانه دوم به دهانه سوم تغییر مکان می دهند به منظورآنکه به نمای دهانه روبه صحن که بدین طریق در واقعی شبستان زمستانی از آن باز می شد عظمت بیشتری داده شود معمار سلطان محمد دیوار انتهایی را عقب برد وبدین ترتیب به گونه ای کاملاًمشخص در یکی از حجرات الجایتو نفوذ کرده دیوارها را در تمام سطوح با پوششی از کاشی آذین و کتیبه مربوط به بنیان بنای جدید رابرآن نقش کرد پس اوزون حسن یایکی ازکسانی اوبجای تزئینات نمای دورصحن عهد الجایتو که بدون شک بنظرش خیلی بیرنگ وجلارسیده بوده وتزئینات مینایی را جای گزین ساخت.


معماری شبستانهای فاقد طاق در کلیسا ها
بین بازیلیک های دوره امپراتوری دوم و اولین کلیساهای (رمان)نقطه تحول نامحسوس می باشد در قلب قرن نهم کلیسای ((ریش نو)) تماماً بصورت بازلیلیک لاتین است.
((باس اور)) در ((بوه)) نمایشگر بازلیلیک لاتین است که به آخرین حالت ساده شده است.
موقعی که مصالح وامکانات فراهم باشد شبستان جنبی دارای دو اشکوب است. اشکوب فوقانی توسط درگاههای دو گانه وسیع به روی شبستان بزرگ باز میشود به منظور جلوگیری از به وجود آمدن یک نوع جدارمخالف باتابش آفتاب درحاشیه شبستان، بعضی اوقات آنرا از طریق کمانه های عرضیبه دیوار خارجی متصل می سازد. در((مونیته آن در))نمونه ای ازاین شیوه ای طاق سازی دیده می شود

. نمونه دیگری ازکلیسا با شبستانهای جنبی دو اشکوبه ای ، ظاهراًدر قرون دهم ویازدهم رواج داشته است وحالتی که روی هم قرار گرفتن دو اشکوب را به وجود می آورد آنچنان مورد پسند بود که در ((وینیوری)) که در آن کف میان دو اشکوب هرگزوجود نداشته است هر دونظم کمانها باقی مانده است .


معماری شبستانهای طاق دار ناقص در کلیسا ها
الف- تنها شبستانهای جنـبی طـاق دار می باشـد در کلیسـای (( سن رومی)) واقع در ((رم)){قرن دهم} یکی از قدیمیترین نمونه های شبستان جنبی طاق دار دیده می شود که دراینجا نیز تنها به ایجاد طاق در طبقه ی تحتانی اکتفا شده تعادل آن به نحوبهتری تضمین گردیده است .


طاقهای قسمت های اولیه این ساختمان هنوز گوشه دار نیستند ومشتمل اند بر یک سلسله طاقهای کوچک که در جهت عرضی جهت یابی شده و توسط کمانهایی نگه داشته شده اند.در شبستان ((سن ژرمه)) طاقهای شبیه به طاقهای ((سن رومی)) ملاحظه می شودجای خود را به طاقهای گوشه دار داده اند واین تکامل درشبستان کلیسای(سن ژرمن درپر)نیزبه چشم می خورد صومعه های بزرگ شهر (کائن) که توسط ((گیوم)) فاتح در سال 1160م بناگردیدنظیرکلیساهای (سن رومی) و ((سن ژرمه)) دارای شبستانهای جنبی دوطبقه ای می باشددر اینجا نیز طبقع تحتانی دربدوامربه تنهای داری طاق بوددراین دوره آزمایشی طاقهای طبقه فوقانی حاکی ازیک جسارت بودو(ژومیژ ) یکی ازکم یاب ترین بناهای است که درآن دو طبقه شبستانهای جنبی به صورت طاق دار ترتیب یافته است.


این سبک معماری که در آن تنها استفاده در شبستانهای جنبی به طورحدودصورت میگیرددرکلیه کلیساهای منطقه نورماندی
مثل (سن گابریل) ،(برنه) و غیره بکار رفته است .کلیساهای بزرگی که بعد از حمله نورمانها در انگلستان بنا گردید در زمره کلیساهای صومعه ای شهر ((کائن)) جای می گیرند ؛ نظیر کلیساهای ((پیتربرو)) ،((وینچستر)) ،(الی) و((سن آلبن )).
تقریباً تمامی کلیساهای ((نور ماندی)) دارای یک گالری مدوّردر نقطه تکیه گاه پنجره های شبستان بزرگ می باشند.


ب-شبستانهای جنبی طاقداروشبستان مرکزی مجهزبه کمانهی محافظتی آخرین پیشرفتی که مکتب ((نور ماندی)) حاصل نمود، آن بود که شیرئانی توسط سقفهای بنایی شیروانی را حمل کرده، در صورت بروز حریق نقش محافظ را ایفا می کند کلیسای((بوشرویل )) باوجودطاقهایی که ازیک نوسازی انجام یافته درقرن سیزدهم ساخته شده ،یکی ازکلیساهایی است که درآن،آثارهمین ترتیبات باوضوح بیشتری به چشم می خورد.


ستونهای دیواری که قسمتهای تحتانی کمانهای محافظتی را حمل می کردند ، سرستونهای به سبک (( رومان)) خود را حفظ می کردند ، ستونهای بلند وسطی که تا سطح شیروانی ادامه داشت و تیرها را حمل می کرد ، تا بالای طاق های کنونی ادامه دارند و سر ستونهایی که در بدنه آنها کار گذاشته شده ، هدف آن حمل زیر سازی هاست ، از دوره ای گواهی می دهند که این سر ستونها به وجود آمدند.((تمپانها)) در جریان احداث طاق ها حذف گردیدند واحتمال می رود که هدف اولیه این تمپانها ، جلوگیری از فشار زیاد بوده است .
همین سبب در((سریسی لافوره)) ودرکلیسای((پره)) واقع در شهر((رمان)) نیز گزارش شده است ، اما نمی توانیم اجرای این سیستم را مورد تأیید قرار دهیم .


به طور کلی در کلیساهای ((نورماندی)) ، یک تناوب منظم از ستونهای مختلف الشکل در طول شبستان مشاهده می شود : این تناوب ظاهراً بدون دلیل نبوده است ، بدین معنی که لا اقل در بدو امر نظربه استفاده از کمانهای محافظتی بکار برده می شد . این سیستم محافظتی در قرن نهم ، در روم و در کلیسای (( سنت پراکسد )) مورد استفاده قرارگرفت.


همینطور در حوالی قرن یازدهم ، در (سن میشل) واقع در نزدیکی فلورانس نیزدرکلیسای(مودن).اگربه نقشه کلیسای (( روی با)) واقع در سوریه نظر افکنیم ، نمی توانیم درمورد شرقی بودن این سیستم تردیدی داشته باشیم.
معماری چندین شبستان در شیروانی کلیساها
بعضی اوقات سعی شده است که دووحتی سه شبستان را در زیریک شیروانی قراردهند . این روش که در کلیسای ((پواتیه)) به کار رفته است ، به بام ،ارتفاعی خارج از اندازه میدهد . تنها در معماری غیر نظامی است که سعی شده تا از این افراط جلوگیری به عمل آ ید .
درموقع مقتضی،نمونه هایی ازبناهای چند شبستانها دارای شیروانی مخصوص خودمیباشند،اسم خواهیم بردراه حل
معماری غیرنظامیاین حسن را دارد که کم خرج میباشد اما معا -یبی هم در بر دارد که یکی از آنها انباشته ساختن برف هاست .


معماری شبستان گوتیک
در کلیسای ((سن )) طاق های شبستان مرکزی به وسیله چند کمان تکیه گاهی که فشارها را به دیوار های اتکایی بیرونی منتقل می سازد ، نگهداری می شود . بر بالای شبستانهای جنبی ، چند بام شیبدار وجود داردکه دیوار تکیه گاهی آن به یک گالری داخلی مجهز می باشد. تمامی سطوح سقف دار ، روی طرح مربع شکل قراردارند و هر سطح شبستان بزرگ ، با دو سطح جانبی منطبق می باشد و طاقی که آن را می پوشاند به شش قسمت تقسیم بندی شده است

؛ به نحوی که هر گوشه ی مربع ، یک ستون حامل سه وزنه قرار می گیرد و در وسط ، یک ستون میانی واقع شده که فقط یک وزنه را حمل می کند پایه این ستون به دو بدنه ای استوانه ی دو قلو مختص گردیده است . در کلیسای ((سن)) ، رگه های قطری شبستانهای جانبی به طور نا شیانه ای روی چند (( کوربو)) که به فوریت نصب شده ، حمل گردیده اند . پر واضح است که این رگه ها در طرح اولیه وجود ندارند

: نظیر (( پواسی )) ، طرح اولیه شامل چند شبستان جانبی با طاق های پشته ای بود تنها طاقهای شبستان بزرگ می بایست روی کمانهای مخروطی قرار داشته باشند . در اصل ، ارتفاع ((فورمره )) ها خیلی کمتر از ارتفاع کمانهای مخروطی بود . در جریان تعمیراتی که در قرن سیزدهم صورت گرفته ارتفاع فورمره ها افزایش یافته است . هلال
کامل هنوز هم در کمان شکسته شرکت دارد .


کاتدرال ((سن)) در سال 1168م به اتمام رسیده است . بالین کلیسای ((سن ژرمن د پره)) که در سال 1163م وقف گردید ، بدون شک چند سال پیش از کاتدرال ((سن)) شروع شده بود : نظیر کاتدرال ((سن)) ، کلیسای ((سن ژرمن د پره )) دارای مخلوطی از کمان شکسته وهلال کامل است وطبق طرح سه شبستانی، باتریفوریوم مجهز به در گاه های دو گانه طراحی شده است ؛ تنها فرقی کلی در سیستم طاق بندی است که روی طرح نا منظم تنظیم گردیده است .
در( پواسی ) و ((مون مارتر )) طاق ها نا منظم می باشند وهمین طور در(سن ژرمه) به احتمال قوی طاق نامنظم همان طاق اولین بناهای گوتیک بود و طاق شش قطعه ای تنوعی بوده که احتمالاً در نیمه دوم قرن دوازدهم رواج داشته است.
یک ابتکار دیگر که همزمان باطاق شش قطعه ای م

ی باشد ، آن است که درکنارشبستان اصلی یک شبستان جانبی دو اشکوبی قرار داده می شود. یک شبستان جانبی دواشکوبی،که به کرات درزمان ((رمان)) دیده می شد، باعث افزایش دادن قسمتهای پایین طاقهای شبستان مرکزی می شود. معماران گوتیک ظاهراً موقعی از این شبستان استفاده می کنند که واقعاًً احساس می کنند در کار خود مهارت دارند .


شبستان جانبی دواشکوبی در ((سن ژرمن د پره )) و در ((سن )) وجود ندارد ، از این نوع شبستان در کاتدرال ((نویون)) دیده می شود که عملیات ساختمانی در حدود سال 1155م آغاز گردیداگریک اشکوب به شبستان جانبی کلیسای( سن) یاکلیسای((سن ژرمن د پره)) بیفزاییم و تریفوریوم را بر بالای راهرو مر تفع قرار دهیم ، ترتیبات کلیسای نویون را بدست آوریم .


همانطورکه درکلیسای سن دیده میشود ستونهای شبستان بزرگ دوبه دو به طور نامساوی کامل می باشند واز مقطع هایی نامناسب با وزنه های که حمل میکنند ، برخوردار هستند: ستونهای ا ول از نوع (( رما ن)) با هسته ی مرکزی مجهز به ستونچه و ستونهای دومّی با پایه ی استوانه ای واحد می باشند ونظیر کلیسای ((سن)) هر دو نوع کمان یعنی هلال کامل وکمان شکسته توأماً به کار برده شده است.


سبک عمومی سه شبستان با شبستان جانبی دو اشکوبی ، در کاتدرال ((سن لی))به کاررفته است . احداث این کاتدرال تقریباً هم زمان با احداث کاتدیرال((نویون))میباشد.همین سبک در کاتدیرال ((لااون)) که تاریخ احداث ان در حدود سال 1192 م . میباشد وکلیسای ((موزن)) و ترانسپ قد یمی ((سواسون))نیزدیده میشود.


اگرطاق شش قسمتی را که متعلق به ((شامپانی))نیست نادیده انگاریم ، سطح سقف داری بدست میاوریم که در کلیسای ((سن رمی)) شهر((رم))،صومعه ی((مونتیه آن در)) وکلیسای ((نتردام)) شهر((شالون))به کار رفته است . اگربه شبستان جانبی دو اشکوبی ، یک شبستان جانبی حاشیه ای یک اشکوبی بیفزاییم آنچه بوجود می آید طرح پنج شبستانی و تمامی مجموعه ترتیباتی است که در سال 1163م در کلیسای (ناتردام)
پاریس پیاده گردید .


در معماری کلیسای نتردام از هلال کامل فقط برای کمان های
قطری طاق ها استفاده می شود وکلیه هلال ها وتمامی در گاه ها
به صورت مخروطی می باشند. نظیر(نویون) و سن بی تناسبی
فشارهایی که توسط طاقهای شش قسمتی ، روی ستونها ، یعنی نقطه ای که این طاقها به آن تکیه می کنند وارد می شود ، به حساب آمده است . امّا در اینجا دیگر ستونهای واقع در طول شبستان بزرگ نیستند که دو به دو با هم نا مساوی می باشند.


معماری شبستانها در مساجد
سر پوشیده های که بیشتر یک دهانه بزرگ در میان و چند ایوانچه، یک یادواشکوبه یا کمرپوش در دو سو داشته ، جای شایسته برای برگزاری نماز بوده است (بخش زنانه مسجد بیشتر دراشکوب و بالای کمر پوش یا ورکد _غرفه_جای داشته)، مسجد


ملا عبدالخالق یزد، مسجد سید محمد عقداء، شبستانهای دو سوی گنبد خانه جامع یزد وشبستان جامع اصفهان (که محراب نام , ور اولجایتو در آن جای دارد ) نمونه های خوبی از این گونه شبستانهاست ، اما بهترین و درخورترین اندامهای مسجد ایرانی شبستان چهلستون است که می بینیم بخش بزرگی از مسجد را در بر می گیرد .


شبستان چهلستون (ستاوند)، چون دهانه های کوچکی دارد و طاقها (اگر پوشش آن سغ باشد) در کنار هم جای گرفته (رانش همدیگر را از میان می برد)، کمتر بیم ویرانی و فرو ریختن آن می رودوگسترش آن با افزودن رده ستونها بسیارآسان است.


مسجدهای شبستانی که مشخص نیست به چه علت به مسجد عربی نامورشده، میانسرا وسرگشاده بزرگی در میان دارد و پیرامون
آن را شبستان های چهلستون و ستاوند گرفته در بیشتر آنها(پس ازنخستین سده هجری) دهانه میانی رو به قبله ودهانه روبروی آن که بیشتردرآیگاه مسجد است پهن ترو گشادتر از دهانه های یگر است این تهرنگ آشنا در ایران پیشینه ای بسیار کهن داردونمونه های بسیارروشن آن را در سراهای باستانی سیستان می توان دید که اگر دیر ینگی بنیاد آنها استوار نبود، گمان می رفت که این شهرکهن شهرمسجدهای شبستانی بوده ازدیگر ساختمانهای دوران شهری بهره ای نداشته است.


شبستان مسجد جامع نیشابور این مسجد یکی از بناهای با ارزش دوره تیموری می باشدکه به سال 899 هجری توسط پهلوان علی کرخی فرزند بایزید احداث گردیده است .
آرامگاه بانی مسجد در شبستان شمالی و جبهه شرقی ورودی بصورت زیر زمینی احداث و مورد استفاده زیارت کنندگان مقبره ایشان واقع می شود .
این بنا در طول تاریخ بارها دستخوش تغییرات گوناگون شده که مهمترین آن زلزله سهمناکی بوده که باعث تخریب بخش اعظمی از بنای مسجد جامع بخصوص شبستان شرقی و غربی گردیده است .در بخشهای از این بنا بخصوص روی بدنه شبستان جنوبی ( جبهه شرقی ایوان جنوبی ) بقایا و آثار الحاقات عهد پهلوی شامل پوسته آجری نقش برجسته قالبی که رایج این عهد بوده بچشم می خورد .
شبستان جنوبی مسجد دارای محرابی بسیار زیبا و نفیس متعلق به اصل بناست که قوسی جناغی داشته و روی لچکی های آن نقوش گچبری بسیار هنرمندانی به شیوه دوره تیموری با نقش گل و بوته های اسلیمی کار شده است . پوشش شبستان ها به شیوه طاق و چشمه وزیر بعضی از این چشمه ها رسمی بندی های ساده لچکی الحاق شده است .


شبستان مسجد جامع عتیق شیراز
مسجد جامع عتيق يا مسجد جمعه يا مسجد جامع يا مسجد آدينه، از كهن ترين مساجد قديمي شيراز است كه در مشرق شاهچراغ قرار دارد.


اين مسجد دو ايواني در سال 281 ه.ق. به دستور عمروليث صفاري ساخته شد. ساختمان مسجد كه اولين هسته تاريخي شهر شيراز است مشتمل بر بنايی مرتفع است كه داراي چندين حجره و شبستان است و برخي قسمت هاي آن دوطبقه مي باشد. اين مسجد داراي 6 درب ورودي و خروجي بوده است. يك درب در ضلع شمالي، يك درب در ضلع جنوبي، دو درب در ضلع غربي و دو درب در ضلع شرقي.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید