بخشی از مقاله

آشنایی با رشته مهندسی کشاورزی


دیباچه:
کشور ایران با وجود 37 میلیون هکتار اراضی دارای قابلیت کشاورزی، 18 تا 100 میلیارد متر مکعب منابع آبی قابل استفاده و گسترش و تنوع آب و هوایی در 14 اقلیم گوناگون، پتانسیل بسیار خوبی در بخش کشاورزی دارد. البته برای توسعه این بخش مهم

که به حق آن را محور توسعه اقتصادی کشور تلقی کرده‌اند، باید از کشاورزی سنتی فاصله گرفت و با بهره‌گیری از دانش کشاورزی، به کشاورزی مکانیزه نزدیک شد. دانش و تخصصی که در گرایش‌های مختلف مهندسی کشاورزی آموزش داده می‌شود. این رشته در سه گرایش آب، اقتصاد کشاورزی و ماشین‌های کشاورزی از بین داوطلبان گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی دانشجو می‌پذیرد.

 


گرایش آب‌:
هدف‌ این‌ رشته‌ استفاده‌ از آب‌ در کشاورزی‌ است‌. بنابراین‌ یک‌ مهندس‌ آب باید با آب‌ و ویژگی‌های‌ آن‌، طریقه‌ استحصال‌ آب‌، طریقه‌ انتقال‌ آب‌ به‌ محل‌ مصرف‌ و طریقه‌ مصرف‌ آب‌ آشنا باشد و برای‌ تسلط‌ به‌ موارد فوق‌ لازم‌ است‌ که‌ از دانش‌های‌ دیگری‌ از قبیل‌ زمین‌شناسی‌، هواشناسی‌، خاک‌شناسی‌، گیاه‌شناسی‌، طراحی‌ و ساخت‌ تأسیسات‌ آبی‌ و مکانیزم‌ مصرف‌ آب‌ توسط‌ خاک‌ و گیاه‌ اطلاع‌ داشته‌ باشد. به‌ عبارت‌ دیگر این گرایش ‌، علم‌ آب‌ و خاک‌ است‌ و دانشجویان‌ درباره‌ نحوه‌ رساندن‌ آب‌ تا مزرعه‌ توسط‌ کانال‌ها یا لوله‌های‌ انتقال‌ آب‌ و شبکه‌های‌ توزیع‌ آب‌ در زمین‌ زراعی‌، تأمین‌ نیاز محصولات‌ زراعتی‌ و باغی‌ با روش‌های‌ مختلف‌ آبیاری‌، خارج‌ ساختن‌ آب‌های‌ اضافی‌ از پیرامون‌ ریشه‌ به‌ منظور تنفس‌ ریشه‌ گیاه‌ توسط‌ شبکه‌های‌ زهکشی‌ و احداث‌ سدهای‌ انحرافی‌ و خاکی‌ برای‌ آبیاریِ کشاورزی‌ آموزش‌ می‌بینند.


توانایی‌های‌ لازم :
مهندسی‌ کشاورزی‌ دارای‌ 10 گرایش‌ است‌ که‌ در این‌ میان‌ سه‌ گرایش مهندسی‌ آب‌، مهندسی‌ اقتصاد کشاوری‌ و مهندسی‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌ از بین‌ داوطلبان‌ گروه‌ آزمایشی‌ ریاضی‌ و فنی‌ دانشجو می‌پذیرند. به‌ عبارت‌ دیگر در این‌ سه‌ گرایش‌ دانشجویان‌ باید بر دروس‌ ریاضی‌ و فیزیک‌ مسلط‌ بوده‌ و بتوانند بخوبی‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ کرده‌ و محاسبه‌ کنند و از عهده‌ دروس‌ مهم‌ این‌ رشته‌ از قبیل‌ نقشه‌برداری‌ یا استاتیک‌ برآیند.

 


موقعیت‌ شغلی‌ در ایران‌ :
در کشور ما کشاورزی‌ محور توسعه‌ شناخته‌ شده‌ است‌ و محور کشاورزی‌ نیز آب‌ است‌. پس‌ باید در این‌ زمینه‌ سرمایه‌گذاری‌ کنیم‌. هر چند که‌ در زمینه‌ منابع‌ آب‌ سرمایه‌گذاری‌ بسیاری‌ خوبی‌ شده‌ است‌ و این‌ سرمایه‌ گذاری‌ ادامه‌ نیز دارد تا جایی‌ که‌ به‌ جرأت‌ می‌توانیم‌ بگوییم‌ که‌ اگر زمانی‌ در مملکتمان‌ پولی‌ برای‌ راهسازی‌ نداشته‌ باشیم‌، حتماً پولی‌ برای‌ استحصال‌ و توزیع‌ آب‌ کنار خواهیم‌ گذاشت‌. بنابراین‌ فارغ‌التحصیلان‌ این‌ رشته‌ بازار کار خوبی‌ دارند و در آینده‌ بازار کار

 

آنها بهتر نیز خواهد شد. در حال‌ حاضر نیز فارغ‌التحصیلان‌ این‌ رشته‌ در بخش‌ خصوصی‌، وزارت‌ نیرو، وزارت‌ جهاد کشاورزی‌، مهندسین‌ مشاور آب‌ و خاک‌، پیمانکاری‌های‌ مختلف‌ و شیلات‌ زمینه‌ کاری‌ دارند. برای‌ مثال‌ در بخش‌ شیلات‌، طراحی‌ استخر برای‌ پرورش‌ ماهی‌ در حیطه‌ کار مهندسین‌ آب‌ است‌.


درس‌های‌ این‌ رشته‌ در طول‌ تحصیل :
دروس‌ مشترک‌ در‌ گرایش‌های‌ آب‌، اقتصاد کشاورزی‌ و ماشین‌های‌ کشاورزی‌:
ریاضیات‌ عمومی‌ ، فیزیک‌ عمومی‌ ، شیمی‌ عمومی‌ ، آمار و احتمالات‌ ، برنامه‌نویسی‌ کامپیوتر، هواشناسی‌، آبیاری‌ عمومی‌ ، اقتصاد کشاورزی‌ ، خاک‌شناسی‌ عمومی‌ ، زراعت‌ عمومی، مسّاحی‌ و نقشه‌برداری‌ ، باغبانی‌ عمومی‌ ، عملیات‌ کشاورزی‌، زراعت‌ غلات‌ ، آشنایی‌ با کامپیوتر.


دروس‌ تخصصی‌ مهندسی‌ کشاورزی‌ ـ آب :
استاتیک‌، مقاومت‌ مصالح‌ ، هیدرولیک‌ ، نقشه‌برداری‌ ، طراحی‌ سیستم‌های‌ آبیاری‌ ، اصول‌ زهکشی‌ ، هیدرولوژی‌ آب‌های‌ سطحی‌ ، آب‌های‌ زیرزمینی‌، مهندسی‌ زهکشی‌ ، پمپاژ و ایستگاه‌های‌ پمپاژ، تأمین‌ آب‌ شرب‌ روستاها، مصالح‌ و روش‌های‌ ساختمانی‌، هیدرولیک‌ انهار، طراحی‌ ساختمان‌های‌ انتقال‌ آب‌، حفاظت‌ آب‌ و خاک‌ ، اقتصاد مهندسی‌.


گرایش اقتصاد کشاورزی:
مهندسی‌ اقتصاد کشاورزی‌، قوانین‌ کلان‌ اقتصاد را در بخش‌ کشاورزی‌ پیاده‌ می‌کند تا بتوان‌ از امکانات‌ و منابع‌ موجود بهترین‌ استفاده‌ را کرد و بیشترین‌ سود را به‌ دست‌ آورد. به‌ عبارت‌ دیگر در این‌ علم‌ مسائل‌ اقتصادی‌ در بخش‌ کشاورزی‌ اعمال‌ می‌شود تا با استفاده‌ از منابع‌ موجود اعم‌ از زمین‌، آب‌، کود، بذر، نیروی‌ انسانی‌ و سرمایه‌ حداکثر محصول‌ و حداکثر سود به‌ دست‌ آید. این‌ رشته‌ تلاش‌ می‌کند از یک‌ سو فعالیت‌ کشاورزان‌ و مدیران‌ واحدهای‌ کشاورزی‌ را بهینه‌ کند و از سوی‌ دیگر در بهبود برنامه‌ریزی‌ سیاستمداران‌ و مدیران‌ دولتی‌ در بخش‌ کشاورزی‌ نقش‌ داشته‌ باشد.درباره تفاوت دو رشته اقتصاد گرایش اقتصاد کشاورزی و مهندسی کشاورزی گرایش اقتصاد کشاورزی باید گفت که هر چند دروس اختصاصی هر دو رشته یکی است، اما دانشجویان رشته اقتصاد گرایش اقتصاد کشاورزی پایه رشته تحصیلی‌شان بر علم اقتصاد استوار است و دانشجویان رشته مهندسی اقتصاد کشاورزی پایه دروسشان بر دانش کشاورزی استوار شده است به عبارت دیگر دانشجوی اقتصاد کشاورزی با دانش کشاورزی و عوامل طبیعی از قبیل آب، خاک و هوا آشنایی لازم را ندارد.


توانایی‌های‌ لازم :
دانشجویی‌ که‌ به‌ کشاورزی‌ علاقه‌ دارد و از کار و فعالیت‌ در مزارع‌ و دامداری‌ها

لذت‌ می‌برد، می‌تواند در این‌ رشته‌ پیشرفت‌ کند چون‌ یک‌ فارغ‌التحصیل‌ مهندسی‌ اقتصاد کشاورزی‌ نمی‌تواند از محیط‌های‌ روستایی‌ و قطب‌های‌ تولید کشاورزی‌ فاصله‌ بگیرد و در پشت‌ میز، محاسبات‌ اقتصادی‌ خود را انجام‌ دهد. همچنین دانشجوی این رشته باید در درس ریاضی توانمند باشد تا بتواند به خوبی محاسبه کرده و اطلاعات به دست آمده را تجزیه و تحلیل کند.


موقعیت‌ شغلی‌ در ایران‌ :
متأسفانه‌ در کشور ما جایگاه‌ فارغ‌التحصیلان‌ مهندسی‌ کشاورزی‌ و از جمله‌ مهندس‌ اقتصاد کشاورزی‌ به‌ درستی‌ مشخص‌ نیست‌ و در حال‌ حاضر 40 هزار مهندس‌ کشاورزی‌ بیکار در کشور داریم‌ که‌ از دانشگاه‌های‌ دولتی‌ و آزاد فارغ‌التحصیل‌ شده‌اند. البته‌ این‌ به‌ آن‌ معنا نیست‌ که‌ فارغ‌التحصیلان‌ این‌ رشته‌ هیچ‌ موقعیت‌ کاری‌ ندارند بلکه‌ فارغ‌التحصیل‌ این‌ رشته‌ در صورت‌ توانمندی‌ می‌تواند در شرکت‌های‌ خصوصی‌ طرح‌های‌ اقتصادی‌ و کشاورزی‌ ارائه‌ دهد یا در جهاد کشاورزی‌ به‌ برنامه‌ریزی‌ کوتاه‌ مدت‌، میان‌ مدت‌ و بلند مدت‌ برای‌ واحدهای‌ کشاورزی‌ مثل‌ مزارع‌، مرغداری‌ها و کارخانه‌های‌ صنایع‌ غذایی‌ بپردازد یا در مورد علل‌ موفقیت‌ و عدم‌ موفقیت‌ واحدهای‌ مختلف‌ کشاورزی‌ و نحوه‌ سرمایه‌گذاری‌ در زمینه‌ محصولات‌ کشاورزی‌ تحقیق‌ کند.


دروس‌ تخصصی‌ مهندسی‌ اقتصاد کشاورزی :
بازاریابی‌ محصولات‌ کشاورزی‌ ، اقتصاد خرد، اقتصاد کلان‌، اقتصاد ریاضی‌، اقتصادسنجی‌ ، مدیریت‌ مزرعه‌ ، اقتصاد منابع‌ طبیعی‌ ، تهیه‌ و ارزیابی‌ طرح‌های‌ کشاورزی‌ ، روش‌ تحقیق‌ ، اقتصاد توسعه‌ و سیاست‌ کشاورزی‌، حسابداری‌، اقتصاد تولید.


گرایش‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌:
محاسبه ماشین‌های مورد نیاز برای یک مزرعه و نگهداری و رسیدگی به تعمیرات و برنامه‌ریزی برای زمان و نحوه کار ماشین‌های مورد نظر به وسیله فارغ‌التحصیل این رشته انجام می‌گیرد. به‌ عبارت‌ دیگر مهندسی‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌، کاربرد مهندسی‌ مکانیک‌ در کشاورزی‌ است‌ و هدف‌ آن‌ تربیت‌ کارشناسانی‌ است‌ که‌ بتوانند در زمینه‌های‌ کاربرد، نگهداری‌، تعمیر و ترویج‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌، برنامه‌ریزی‌ منطقه‌ای‌، مکانیزاسیون‌ کشاورزی‌ و مجری‌ و ارزیاب‌ پروژه‌های‌ عملیاتی‌ فعالیت‌ نمایند.

 


توانایی‌های‌ لازم‌ :
بسیاری‌ از داوطلبان‌ آزمون‌ سراسری‌ تصور می‌کنند که‌ مهندسی‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌ همان‌ مهندسی‌ مکانیک‌ است‌ در حالی‌ که‌ این‌ رشته‌ در مقطع‌ کارشناسی‌ حدفاصل‌ مهندسی‌ کشاورزی‌ و مهندسی‌ مکانیک‌ است و دانشجویان‌ این‌ رشته‌ باید از هر دو علم‌ اطلاعات‌ کافی‌ داشته‌ باشند. همچنین‌ دانشجویان‌ این‌ رشته‌ باید در دو درس‌ ریاضی‌ و

فیزیک‌ قوی‌ و توانمند باشند چون‌ دروس‌ این‌ رشته‌ ارتباط‌ زیادی‌ با این‌ دو درس‌ دارد. برای‌ مثال‌ دانشجویان‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌ باید از مقاومت‌ قطعات‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌ اطلاع‌ داشته‌ باشند. در نتیجه‌ لازم‌ است‌ دروسی‌ از قبیل‌ مقاومت‌ مصالح‌ و استاتیک‌ بخوانند. و باز به‌ همین‌ دلیل‌ دانشجویان‌ این‌ رشته‌ از بین‌ داوطلبان‌ گروه‌ ریاضی‌ و فنی‌ انتخاب‌ می‌شوند.


موقعیت‌ شغلی‌ در ایران‌ :
اگر یک‌ مهندس‌ طراح‌ از خواص‌ مکانیکی‌ محصولات‌ کشاورزی‌ اطلاع‌ نداشته‌ باشد، نتیجه‌ کار، کیفیت‌ خوبی‌ نخواهد داشت‌. برای‌ مثال‌ اگر قرار است‌ در یک‌ کارخانه‌ تراکتورسازی‌، تراکتوری‌ برای‌ درو کردن‌ خوشه‌های‌ گندم‌ طراحی‌ شود، باید تیغه‌ کمباین‌ برای‌ بریدن‌ این‌ محصول‌ حساب‌ شده‌ باشد و زاویه‌ برش‌ مشخص‌ گردد و البته‌ این‌ کار در حیطه‌ تخصص‌ مهندس‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌ است‌. خوشبختانه‌ در حال‌ حاضر مدیران‌ کارخانجات‌ ساخت‌ ماشین‌های‌ کشاورزی‌ نیز به‌ همین‌ نتیجه‌ رسیده‌اند و فارغ‌التحصیلان‌ این‌ رشته‌ به‌طور نسبی‌ از فرصت‌های‌ شغلی‌ خوبی‌ برخوردارند.


دروس‌ تخصصی :
استاتیک‌، مقاومت‌ مصالح‌، دینامیک‌، مکانیک‌ سیالات‌، ترمودینامیک‌، نقشه‌کشی‌ صنعتی‌، طراحی‌ اجزای‌ ماشین‌، مواد ساختمانی‌ ادوات‌ کشاورزی‌، تکنولوژی‌ موتور، شناخت‌ و کاربرد تراکتور، ماشین‌های‌ کشاورزی‌ ، برق‌ و الکتریسیته‌.

از آنجايي كه سال ها بحث بيكاري فارغ التحصيلان رشته هاي كشاورزي به عنوان يكي از دغدغه هاي بخش كشاورزي مطرح است و هفته هم مزين به بزرگداشت جهاد است ؛ مصاحبه اي با آقاي دكتر مجتبي رجب بيگي رييس موسسه آموزش عالي علمي كاربردي جهاد كشاورزي انجام گرفت. ايشان در محدوده اين مصاحبه به بيان ديدگاه ها و نظرات خود در مورد آموزش در بخش كشاورزي پرداخت كه نظر شما خوانندگان محترم را به مشروح اين مصاحبه جلب مي كنيم.

آقاي دكتر ضمن تشكر از حضور جنابعالي در اين مصاحبه ، سال هاست كه بحث بيكاري فارغ التحصيلان رشته هاي كشاورزي به عنوان يكي از دغدغه هاي اين بخش مطرح مي شود؛ هر چند كه بحث بيكاري فارغ التحصيلان مختص به رشته هاي كشاورزي نمي باشد؛ ولي در مقايسه با ساير رشته ها اولين موضوعي كه در اين مورد به ذهن خطور مي كند وجود گسترده مزارع و مراتع با پتانسيل هاي بالقوه فراوان در كشور است كه براستي با توجه به اين منابع عظيم خدادادي علت اين خيل بيكاري چيست؟


براي ورود به بحث سعي مي كنم با مقدمه اي كوتاه مطلب را آغاز كنم . در حال حاضر فرهنگ كاردر جامعه، به گونه اي است كه افراد به اشتغال در بخش دولتي تمايل پيدا مي كنند . بعضي گمان مي برند كه كار يعني اينكه دريافتي ثابتي در پايان ماه داشته باشند. اين تفكر مهمترين مانع در توسعه اشتغال بويژه در بخش كشاورزي است. حتي كساني كه به كار غير دولتي مشغول هستند ؛ معتقدند كه براي تامين احتياجات خودشان و آينده شان و از ه

مه مهمتر منزلت اجتماعيشان حتما بايد در بخش دولتي نيز مشغول به كار شوند . به عبارت ديگر دو شغل را براي خود انتخاب مي كنند كه در واقع شغل اول همان شغل غيردولتي است .
شكل گرفتن اين تفكر در سياست هاي كلان و فرهنگ كشور كم كم رسوخ كرده و مي توان گفت اين پديده ساليان سال است كه شكل گرفته است. اگر شغل را همچنان اين گونه تعبير كنيم و براساس بحث فرهنگي و سياست گذاري به سمتي برويم كه تامين امكانات ، آتيه و رفاه را فقط در بخش دولتي جستجو كنيم؛ همچنان با معضل و مشكل بيكاري نه در بخش كشاورزي بلكه در ساير بخش ها مواجه خواهيم بود. اين مسئله هم از نظر فرهنگي و اجتماعي بايد مورد توجه قرار گيرد. اگر روش ها در جهتي باشد كه كسي كه در بخش غير دولتي مشغول به فعاليت مي باشد از رفاه ، تامين اجتماعي ، آتيه و مستمري و از همه مهمتر منزلت اجتماعي برخوردار باشد و اين مسئله در فرهنگ ما غالب شود؛ مي توان مشكل را از بين برد .
در بخش كشاورزي متاسفانه اين مسئله حادتر است به دليل اين كه كشاورزان ، كشاورززادگان ، دامپروران ، مرغداران و...... نيز ممكن است از نظر منزلت اجتماعي مشكلاتي داشته باشند؛ به عبارت ديگر در ساير كشورها يك كشاورز ممكن است فردي متمكن و از نظر اجتماعي نيز همچون يك بازرگان از وجهه خوبي برخوردار باشد .
فرهنگ سازان ما مانند رسانه ملي بايد اين فرهنگ را ترويج كنند تا مشاغلي مثل كشاورزي، دامداري ، توليد كننده كرم ابريشم ، زنبور داري و ... داراي منزلتي اجتماعي گردد و نشان دهند كه كشاورز داراي مهارت هاي زيادي است كه از طريق آن مهارت ها به مكنت خوبي مي تواند دست يابد و يك كارآفرين باشد. بايد بحث نوآوري و

كارآفريني در بخش كشاورزي تبليغ و ترويج شود .
من مجددا بحث را به فارغ التحصيلان فاقد كار مي برم به نظر شما مسئول اين بيكاري كيست؟
منظور از بيكاري چيست ؟ آيا منظور اين است كه شغل دولتي ندارند؟ يا پشت ميز نشين نيستند؟ اگر منظور اين است مي توان گفت اين تعبير مناسب نيست . روح شغل كشاورزي پشت ميز نشيني نيست بلكه تلاش و فعاليت در مزرعر بيكاران بيشتري در اين زمينه باشيم . از طرف ديگر دانش آموختگان بايد مهارت هاي لازم و كافي را در دانشگاه ها كسب كنند و فقط به مباني نظري نپردازند. . ترس و عدم اعتماد به نفس بدليل اينكه دانش آموختگان فاقد مهارت‌هاي لازم رشته خود مي باشند ارمغاني جز بيكاري براي آنها به همراه ن

خواهد داشت . خوشبختانه براساس آمار موجود در حال حاضر بيش از 75 درص

د فارغ التحصيلان رشته هاي علمي كاربردي بخش كشاورزي به دليل

كسب مهارت هاي لازم در حرفه هاي مورد نظر بخش كشاورزي مشغول بكار

و فعاليت مي باشند؛يا به عبارت ديگر شاغل هستند.
شما به دوره هاي علمي كاربردي اشاره كرديد و يكي از مهمترين علل بيكاري فارغ التحصيلان بخش را عدم مهارت كافي ذكر كرديد؛ براي رفع اين نقيصه چه تمهيداتي انديشيده شده؟
شايد نظام آموزش هاي علمي كاربردي و تداوم تقويت اين نظام نوپا در كشور بتواند تا حد بسيار زيادي اين نقيصه را رفع نمايد ؛ به عنوان مثال دانشجويان ما در موسسه آموزش عالي علمي كاربردي جهاد كشاورزي ، مهارت و علم را به موازات يكديگر فرامي گيرند ، در طول دوره انگيزه‌هاي لازم به دانشجو داده مي‌شود؛ ترس از كار عملي و ميداني از او گرفته مي شود و با افزايش مهارت در او اعتماد به نفسش تقويت مي گردد؛ نوآوري و كارآفريني بايد در فرد عملا تقويت شود ؛ در طول دوره دانشجو مهارت هاي لازم را عملا كسب مي كند ؛ يكي از ويژگي هاي كارآفريني ريسك پذيري است چه موقع فرد ريسك پذير مي شود؟ ، زماني كه ترسش مي ريزد؛ چه موقع ترسش مي ريزد؟ زماني كه تجربه هاي لازم را در كار خود بدست آورد . به عنوان مثال دانشجويان رشته شير و فرآورده‌هاي مواد لبني كليه دروس تخصصي خود را در پايلوت هايي كه ازروي كارخانجات بزرگ طراحي شده در طول دوره با حضور عملي خود، فرامي گيرند ؛ تمام موارد و مسائلي كه در يك كارخانه بزرگ ممكن است رخ دهد در اين پايلوت مي آموزند و خودشان به تنهايي تجربه مي كند و بدين وسيله بهترين تجربه و مهارت را كسب مي كند .
يكي از محسنات رشته هاي علمي كاربردي بخش كشاورزي كه در موسسه آموزش عالي علمي كاربردي جهاد كشاورزي انجام مي شود ؛ تخصصي بودن رشته ها است مثلا در دانشگاه‌ها يك رشته كلي بنام دامپروري وجود دارد ولي در اينجا به زير شاخه هاي رشته دامپروري توجه مي شود مانند : زنبور عسل ؛ پرورش طيور، پرورش گاو، پرورش اسب، پرورش گوسفند و بز و .... پس در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالي بدليل اينكه رشته ها به صورت عمومي مطرح مي گردند ؛ عرصه و مزارع عملياتي كمتري را در اختيار دارند و دانشجو مهارت هاي لازم را در مورد رشته خود كسب نمي كند ؛ در صورتي كه بيش از 60 هزار هكتار عرصه هاي عملياتي در

سراسر كشور توسط وزارت جهاد كشاورزي در اختيار دانشجويانش قرار گرفته است .
دانشگاه ها و موسسات آموزشي ما بايد روحيه كارآفريني را در دانشجويان خود تقويت كنند ولي متاسفانه بدليل اينكه عرصه هاي عملياتي آنها محدود است؛ كمتر مي توانند اين كار را انجام دهند و شايد يكي از علل بسيار مهمي كه آموزش عالي كشور مشاركت دستگاه هاي اجرايي كشور را طلب كرده همين باشد كه از پتانسيل هاي وسيع بخش هاي ذينفع براي

تربيت نيروي انساني مورد نياز خود حداكثر بهره‌برداري را بعمل آورند .
يكي ديگر از علل بيكاري فارغ التحصيلان در عدم وجود ارتباط و تعامل في مابين دانشگاه با بهره بردار و سياستگذاران بخش كه اغلب دولتي هستند مي باشد و اين عدم ارتباط به توليد فارغ التحصيل بيكار مي انجامد لذا نياز به يك پيوند و ارتباط بسيار تعاملي و محكم در اينجا وجود دارد.
آقاي دكتر اگر فارغ التحصيل مهارت كافي و لازم را در رشته خود داشته باشد و دنبال كار دولتي هم نباشد با دست خالي چگونه مي تواند كارآفرين شود؟
در اينجا است كه فرد نياز به سرمايه و حمايت هاي مالي دارد؛ خوشبختانه با توجه به تسهيلات،‌منابع و امكاناتي كه توسط منابع دولتي و خصوصي، تعريف شده و در اختيار اين دسته از علاقمندان قرار مي گيرد؛ مي توانند؛ فعاليت خود را در حجم كوچك با همان سرمايه محدود آغاز كنند و بعد كم كم به كارشان رونق دهند؛ به عنوان مثال براي احداث يك گلخانه يا يك دامداري كوچك ، سرمايه آنچناني نياز نيست شايد در حد 5 تا ده ميليون تومان بتوان انها را راه اندازي كرد و بعدا با تسهيلاتي كه از منابع اعتباري كشور اخذ خواهند كرد؛ با ايجاد مهارت هاي بيشتر كار را توسعه دهند . ما نمونه هاي بسيار زيادي از اين نوع فارغ التحصيلان ، كارآفرين در رشته هاي علمي كاربردي كشاورزي داريم كه با دست خالي شروع كردند و امروز يكي از توليد كنندگان و يا صادر كنندگان محصولات خود در كشور محسوب مي شوند و در كنار آن سرمايه مناسبي را بدست آورده اند .
براي آن دسته از فارغ التحصيلان بخش كشاورزي چه بايد كرد؟
همانطور كه قبلا عرض شد هيچ فارغ التحصيلي در بخش كشاورزي بيكار نيست مگر آنكه كار را در شغل دولتي جستجو كند و از مهارت و انگيزه كافي هم برخوردار نباشد .
باور ما اين نيست كه تعداد دانش آموختگان بخش كشاورزي زياد است نياز بخش بيش از اين رقم ها است ؛ وقتي براساس آمار اعلام مي شود بيش از 80 درصد بهره برداران فاقد آموزش‌هاي علمي كاربردي هستند ، براي اصلاح اين وضعيت و براي دستيابي به يك ر

قم 50 درصدي با توجه به حدود 3/4 ميليون نفر بهره بردار بخش كشاورزي بايد دو ميليون كاردان به اين جمعيت تزريق شود . پس حالا دو ميليون نفر كجا و چهل تا پنجاه هزار نفر كجا؟ همانگونه كه ملاحظه مي فرماييد چقدر با نياز فاصله داريم ؟
آقاي دكتر از برنامه ها و فعاليت هاي موسسه براي خوانندگان عزيز ما بگوييد؟
موسسه آموزش عالي علمي كاربردي وزارت جهاد كشاورزي با هدف ج

وان سازي؛ دانش محوري و كارآفريني در بخش كشاورزي در سال 71 تاسيس شد و اولين گروه دانشجويان خود را در سال 75 از طريق آزمون دانشگاه جامع علمي كاربردي پذيرش نمود .
در اين موسسه ده گروه تخصصي وجود دارد كه مسئوليت نيازسنجي ،‌طراحي ، تصويب و راه اندازي و نظارت بر اجراي دوره هاي علمي كاربردي را عهده دار مي باشند. در حال حاضر 71 رشته در مقطع كارداني ، 20 رشته در مقطع كارشناسي و 2 رشته در مقطع كارشناسي ارشد طراحي و به تصويب شوراي عالي وزارت علوم تحقيقات و فناوري رسيده است.
برگزاري بيش از هفتصد دوره كارداني و كارشناسي ناپيوسته علمي كاربردي در 60 مركز و پرديس آموزشي متعلق به وزارت جهاد كشاورزي در سراسر كشور و پذيرش بيش از چهل هزار نفر دانشجو را از ديگر فعاليت هاي اين موسسه مي توان به حساب آورد.
تكميل فضاهاي آموزشي ، تجهيز و تكميل آزمايشگاه ها ؛ كارگاه‌ها و پايلوت ها ، تدوين ضوابط و مقررات و آيين نامه هاي رفاهي ، خدماتي و همچنين تدوين و چاپ بيش از 60 عنوان كتاب براي دوره هاي علمي كاربردي بخش كشاورزي و نيز اجراي 253 طرح تحقيقاتي و مطالعاتي مرتبط با حوزه كاري موسسه برخي از ديگر فعاليت هاي مهم بشمار مي رود.
آيا براي فارغ التحصيلان رشته‌هاي كشاورزي تسهيلاتي در نظر گرفت شده است؟
بله به عنوان مثال اگر فارغ التحصيلان رشته هاي صنايع تبديلي و تكميلي بصورت گروهي تعاوني را تشكيل دهند مبلغ قابل ملاحظه اي وام به آنها تعلق مي

گيرد و اين تسهيلات در طرح هاي صنايع تبديلي بيشتر ارايه مي گردد چون كشور نيازمند اين صنعت است.
در خاتمه مجددا تاكيد مي كنم؛ اگردانش آموخته بخش كشاورزي مهارت و انگيزه لازم را داشته باشد بيكار نيست. اگر به نوآوران و كارآفرينان بخش كشاورزي دقت كنيد مشاهده مي شود فرد قبل از هر چيز انگيزه و مهارت لازم را داشته . در سيستم آموزشي سعي گردد تا دانشجويان به سويي هدايت شوند كه در طول تحصيل ، مهارت هاي لازم را در كنار علوم روز فراگيرند تا انشاءالله شاهد شكوفايي و آباداني روزافزون كشاورزي ميه

ن عزيزمان باشيم .
جناب دكتر رجب بيگي از فرصتي كه در اختيار ما براي مصاحبه قرار داديد

سپاسگزارم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید