بخشی از مقاله

تمرين و آمادگي جسماني

امروزه کساني که به گونه اي با ورزشکاران سرو کار دارند به خوبي مي دانند که بهره گيري از زحمات توان فرساي ورزشکار و مربي به پيروي از اصول علمي و انضباط و جديت در بکارگيري يافته هاي علمي وابسته است .
بنابراين نوشته حاضر با هدف کمک به م

ربيان و ورزشکاران شيفته ي پيشرفت و موفقيت، با يک ساختار کاربردي و در همان حال ساده براي انتقال برخي مفاهيم علم و تمرين و آمادگي جسماني تهيه شده است .
آشکار است که با توجه به گستردگي موضوعات آمادگي جسماني و علم تمرين، پرداختن به همه ي مفاهيم امکان ندارد. بنابراين منتخبي از مفاهيم براي شما برگزيده شده است و هر مفهوم نيز به صورت گذرا بررسي شده .
اميدواريم بسط و تحليل مفاهيم در جزوات ديگري انجام شود. روشن است که تاييد اين نوشتار با بحثهاي گروهي (در کلاس هاي تخصصي و جلسات مشورتي) دو چندان خواهد شد .
مفهوم اول، علم تمرين
علم و تمرين زاييده ي همه ي اطلاعات علمي درباره ورزش و تمرين است. اين اطلاعات همراه با تجربه و دانش مربي ورزشکار، به مربي کمک مي کند تا برنامه تمريني موثري براي بالا بردن سطح آمادگي ورزشکار طراحي و اجرا کند .
بهتر آنست که همگي به مفاهيم زير توجه کنيم و آنها را به کار بنديم :
1- علوم تمرين: براي تحقق اهداف تمرين، بايد يافته ها و فن هاي چند شاخه از علم را به کار گرفت، تغذيه، روان شناسي، مديريت، فيزيولوژي، بيومکانيک و بيوشيمي، ... بنابراين علوم تمرين، يعني در مجموعه دانش هايي که براي رسيدن ورزشکار به اوج عملکرد مورد نياز است. مربي بايد با علوم تمرين آشنا باشد و تا حد امکان از يافته هاي آنها بهره گيرد، ولي انجام دادن وظيفه ي متخصص تغذيه، روان شناسي يا ديگر متخصصان را کسي از او انتظار ندارد .
2- طرح برنامه تمرين: براي تحقق اهداف تمرين بايد برنامه اي نوشت که در آن هر چه مربوط به افزايش توانايي هاي جسماني، مهارتي و رواني ورزشکار است، منظور شده باشد، امکان ارزيابي ورزشکار را نيز فراهم مي کند و به اوج عملکرد ورزشکار در مسابقه بينجاميد. امروزه در ايران علم تمرين را بيشتر به جاي طرح تمرين به کار مي گيرند .
3- بدنسازي و آمادگي جسماني: بخشي از آمادگي ورزشکار که در برنامه نيز پيش بيني مي شود، بهبود عواملي چون قدرت، سرعت، استقامت و ... است، اين مفهوم بخشي از علوم تمرين است و نه همه آن که پيشتر به آن پراخته شد .
مفهوم دوم، آمادگي
توانايي سازگاري با يک رفتار مشخص سازگاري ناميده مي شود. يک برنامه ي منظم تمرين که مبناي علمي داشته باشد، چارچوبي براي آمادگي ورزشکار است. بنابراين علم تمرين مي تواند مکمل دانش مربي براي کمک به او در طرح برنامه هاي آمادگي ورزشکاران در هر سطح باشد. پيشرفت هاي ورزشي در گرو رسيدن به سطح بالاتر آمادگي است و هدف علم تمرين، افزايش آمادگي با طراحي برنامه ي مناسب تمرين است .
مفهوم سوم، تمرين
اين مفهوم به فعاليت منظم و برنامه داري گفته مي شود که با هدف بهبود عملکرد ورزشکار انجام مي شود. در واقع تمرين انجام فعاليت هايي است که قابل

يت سازگاري بدن در برابر فشارهاي وارد شده را به تدريج و پيوسته افزايش مي دهد با اين تعريف تمرين فرايندي تدريجي و آهسته است. و در آن هيچ گونه تعجيلي مجاز نيست. اگر تمرين به خوبي انجام شود به تغييرات آشکاري در بافتها و دستگاههاي بدن مي انجامد که آن نيز خود به بهبود عملکرد در ورزش خواهد انجاميد .
براي بيان دقيق مفهوم تمرين بايد به نکات زير توجه داشت :
1- تمرين بايد موجب توسعه ي همه سويه شود، يعني استقامت، قدرت، سرعت، انعطاف و هماهنگي را بيشتر کرده و بدن ورزشکار را از توسعه اي هماهنگ برخوردار سازد. اين ويژگي به عنوان شالوده ي عملکرد بهتر همه ي ورزشکاران در رشته هاي گوناگون شناخته مي شود و براي همه ي آنها است .
2- تمرين بايد موجب توسعه ي بدني ويژه ي هر رشته ورزشي شود، يعني موجب پيشرفت عوامل گوناگون آمادگي شود که هر رشته ورزشي خاص به آنها نياز دارد. در هر رشته ي ورزشي خاص چه عواملي هستند ؟
قدرت مطلق يا نسبي توده ي عضلاني يا انعطاف؟ ... ؟ اين ويژگي تمرين موجب مي شود که ورزشکار توانايي اجراي آسان و روان همه ي حرکات ويژه ي رشته ي مورد نظر خود را بدست آورد .
3- تمرين بايد توانايي اجراي همه ي فنون لازم را افزايش داده يک اجراي مناسب همراه با بهره وري، بيشترين سرعت ممکن، بالا سطح تولي نيرو، کمترين اثر پذيري از شرايط ناخواسته و صحيح ترين حرکات را ممکن کند .
4- تمرين بايد عامل تاکتيک را نيز فرا گيرد، يعني مناسب ترين تاکتيک را که بر خواسته از توانايي هاي هر ورزشکار است شامل مي شود و همچنين راهکار ورزشکار را براي رو به رو شدن با شرايط مسابقه بهينه کند، بنابراين در طول تمرين، به راهکارهاي گوناگوني مي توان توجه کرد که با در نظر گرفتن اهداف ورزشکار، استفاده خواهند شد و به تکامل خواهند رسيد .
5- تمرين بايد ابعاد رواني را نيز در بر گيرد، زيرا براي بهبود عملکرد و اجراي ورزش، آمادگي رواني ورزشکار نيز لازم است. عواملي چون بهبود انضباط، پشتکار و پايداري، خواستن، اعتماد به نفس، انگيزه و ميل و رغبت بخشي از تمرين به شمار مي آيد .
6- تمرين بايد توانايي گروهي را در نظر بگيرد. يعني در ورزشهاي گروهي آمادگي گروهي هدف تمرين است. هماهنگي در آمادگي بدني، فني و تاکتيکي گروه نقش اصلي را در موفقيت داراست .
اصول و مبانی تمرین
آماده‌سازی صحیح بدنی علاوه بر اینکه باعث توانائی انجام بهتر فعالیت ورزشی و کسب نتایج مطلوب در رقابت‌ها می‌گردد. از صدمات و آسیب‌های جسمانی نیز جلوگیری می‌نماید. عدم تمرینات کافی و آماده‌سازی غلط بدنی که باعث عدم هماهنگی لازم عصبی عضلانی، کمی انعطاف‌پذیری، عدم وجود قدرت و مقاومت کافی در عضلات، تاندون‌ها و رباط‌ها و ... می‌گردد، باعث افزایش میزان آسیب‌های جسمانی خواهد شد. آمادگی بدنی یا ورزشی را می‌توانبه طرق مختلف طبقه‌بندی نمود. در زیر عناصر آمادگی جسمانی، تعریف و کاربرد این عوامل در پیشگیری از آسیب‌دیدگی را ارائه می‌دهد.
● عناصر آمادگی جسمانی و اصول تمرینی مربوطه
▪ اجزاء تناسب بدنی/ ویژگی / اضافه بار فزاینده / شدت/ مدت/ تکرار
ـ استقامت قلبی - تنفسی / دوچرخه‌سواری، دو آهسته، طناب زدن، شنا، پیاده‌روی/ افزایش سرعت تا میزان مجاز ضربان قلب، حفظ ضربان قلب در (EBZ*)/ افزایش تدریجی مدت تمرین، ۱۵ دقیقه حداثل زمان موردنیاز برای کسب اثرات تمرین/ حداقل یک روز در میان.
ـ ترکیب بدنی/ دوچرخه‌سواری، دو آهسته، شنا، پیاده‌روی/ افزایش سرعت تا میزان مجاز قلب، حفظ ضربان قلب در EBZ/ افزایش تدریجی مدت تمرین، ۳۰ دقیقه حداقل زمان موردنیاز برای کسب اثرات تمرین/ حداقل یک روز در میان، ۵ روز در هفته اگر صرف کاهش ذخایر چربی و یا وزن باشد.
ـ نیروی عضلانی/ تمرین با وزنه/ هالتر زدن در دوره‌های ۶ تکراری، افزایش وزنه پس از تکمیل دوره‌های ۱۰ تکراری/ افزایش به وسیله تکرار دوره‌های ۶-۱۰ تکراری / حداقل یک روز در میان
ـ استقامت عضلانی/ ورزش‌های سوئدی تمرین با وزنه/ افزایش دشواری تمرینات، هالتر زدن در دوره‌های ۱۵-۲۵ تکراری، افزایش وزنه بعد از تکمیل دوره‌های ۲۵ تکراری/ افزایش یا تکرار بیشتر هر دوره تمرین، افزایش تکرار دوره‌های ۱۵-۲۵ مرتبه‌ای/ حداقل یک روز در میان حداقل یک روز در میان
ـ انعطاف‌پذیری / ورزش‌های سوئدی، یوگا/ استفاده از نیروی متوسط جهت کشیدن رباط‌ها و مفاصل/ افزایش مدت تمرین برای هر حرکت از ۱۰ ثانیه به ۶۰ ثانیه/ حداقل یک روز در میان
▪ Exercise Bene fit zone=Maximum Heart Rate.
● اصول ده‌گانه آمادگی جسمانی جهت پیشگیری از آسیب‌های ورزشی
اصول ده‌گانه ذیل را می‌توان در آماده‌سازی بدن در رشته‌های مختلف ورزشی جهت پیشگیری از آسیب‌دیدگی‌ها به‌کار برد.
۱) گرم کردن و سرد کردن
۲) افزایش تدریجی: روزانه مقدار کمی به فعالیت خود بیافزائید (رسیدن به بالاترین سطح آمادگی به شش تا هشت هفته وقت نیاز دارد).
۳) زمانبندی: از فعالیت بیش از اندازه پرهیز کنید. بسته به رشته ورزشی دوره‌های تمرین باید از یک ساعت تا یک ساعت و چهل و پنج دقیقه طول بکشد (فرد خسته مستعد پذیرش صدمات بدنی است).
۴) شدت عمل: به‌جای میزان فعالیت بر شدت آن تأکید کنید.
۵) میزان ظرفیت: از خود، آن مقدار فعالیت بدنی انتظار داشته باشید که محدودیت‌های فیزیولوژیک شما اجازه می‌دهد و یا حفظ ایمنی و سلامتیتان قابل انجام است.
۶) قدرت بدنی: باعث افزایش مقاومت عضو در مقابل نیروهای وارده به آن می‌گردد. افزایش قدرت به معنی ایجاد استقامت و سرعت بیشتر نیز می‌باشد.
۷) انگیزش: از عوامل اولیه در آماده‌سازی بدنی در رشته‌های مختلف ورزشی محسوب می‌گردد. برای ایجاد انگیزش بیشتر ورزشکار می‌توان از تمرینات دایره‌ای (تمرینات با

وزنه یا بدون وزنه که در آنها از یک تمرین به تمرین دیگر می‌پردازند. بدون اینکه استراحت کنند) و ورزش‌های ایزومتریک استفاده نمود.
۸) اختصاصی بودن: برنامه‌های ورزشی باید تمرینات لازم برای ایجاد قدرت بد

ن

ی آرامش و نسل شدن عضلات و قابلیت انعطاف‌پذیری را دربرداشته باشد.
۹) آرام‌سازی و شل کردن عضلات: آموزش تمرینات ویژه که باعث آرامش و ش

ل شدن عضلات شده و به رفع خستگی و فشارهای موجود کمک کند ضروری است.
۱۰) شیوه معمول: هم در فصل مسابقات و هم در فصل تعطیلی باید یک شیوهٔ معمول و مشخص ورزشی روزانه برقرار گردد.
● اصول و مبانی آمادگی جسمانی
این مبانی به‌طور کلی در اصل SAID مخفف و گرفته شده از حروف اول کلمات Specific Adaptation to Imposed Demands خلاصه شده است. اصل Said با سازگاری ویژه نسبت به نیازهای تحمیل‌شده بیان می‌کند که وقتی بدن تحت فشارهای مختلف قرار می‌گیرد سعی کند با نیازهای تحمیل شده سازگاری و انطباق پیدا کند. در اینجا دو اصل مهم اضافه بار که نشانگر تغییر میزان فشار و ویژگی که نشانگر نوع فشار و سیستم خاص تمرینی می‌باشد را مورد دقت قرار می‌دهیم.
● اصل اضافه بار
می‌گویند میلو بزرگترین قهرمان قرن ششم قبل از میلاد هر روز گوساله‌ای را به دوش می‌کشید و حمل می‌کرد تا به گاوپرواری تبدیل شد. وی با استفاده از این روش آنقدر قوی شد که در طول ۲۴ سال هرگز شکست نخورد و ۶ بار پیاپی مقام قهرمانی المپیک را کسب کرد. این داستان بیانگر اصل اضافه بار است. یعنی برای بهبود آمادگی جسمانی باید سیستم درگیر را به‌صورت فزاینده و تدریجی تحت فشار اضافه قرار داد. این فشار اضافه می‌تواند با افزایش عوامل ذیل ایجاد گردد.
۱) مقاومت
۲) تکرار تمرین
۳) شدت تمرین
۴) مدت تمرین
مثلاً جهت افزایش قدرت عضلانی باید تمرین یا مقاومت نزدیک به حداکثر (مثل کشیدن یا هل دادن یک نیروی مقام) که به‌تدریج افزایش داده می‌شود انجام شود.
به سازگاری بدن در مقابل فشار افزایش یافته، اثر تمرین گفته می‌شود. به‌طور مثال اثر تمرین در برنامهٔ توسعه ترکیب بدن ازدیاد قطر و وزن عضلات و کاهش میزان و چربی و .. می‌باشد.
افزایش فشار ایجاد شده باید به‌حدی باشد که بدن بتواند خود را با آن سازگار نماید. لذا باید اضافه بار به‌صورت آهسته و تدریجی اعمال گردد. افزایش سریع فشار باعث آسیب‌دیدگی و یا یأس و سرخوردگی خواهد شد. علایم ذیل نشانگر آن است که احتمالاً اضافه بار خیلی شدید است.
- ضربان سریع قلب که هنگام فعالیت ایجاد می‌شود ۵ الی ۱۰ دقیقه پس از تمرینات همچنان ادامه یابد.
- خستگی و سستی تا ۲۴ ساعت پس از توقف تمرینات ادامه یابد.
- ایجاد گرفتگی و درد عضلانی
● اصل ویژگی تمرین


آماده‌سازی و تمرین‌دهی باید مطابق با نیازمندی‌های ویژهٔ رشته ورزشی جهت‌گیری شود. این نیازها شامل دستگاه یا دستگاه‌های انرژی درگیر در ورزش موردنظر، الگوهای حرکتی، رسته‌های عضلانی‌ای که بیشتر درگیر هستند و ... می‌باشد.
برنامهٔ تمرینی باید مطابق اهداف موردنیاز طراحی شود، چرا که فقط آن گروه از اندام‌های بدن که به‌طور مستقیم تحت‌تأثیر تمرین قرار می‌گیرند، از فواید تمرین برخوردار می‌شوند. مثلاً تمرینات لازم برای ازدیاد قدرت بازوها با تمرینات لازم برای افزایش کارآئی قلبی - عروقی بسیار متفاوت است.
اگر طراحی تمرین جهت دستیابی به هدف موردنظر نامناسب باشد مزیتی نخواهد شد. مثلاً فرد چاقی با قد ۱۷۰ سانتی‌متر، دور کمری به اندازه ۱۰۰ سانتی‌متر داشت، جهت کاهش دور کمرش به پیشنهاد دوستش تمرین دراز و نشست را صبح و ظهر و شب برای مدت سه ماه انجام داد. با وجود آنکه روزی صد مرتبه حرکت را تمرین می‌کرد، اما پس از این مدت تغییری در اندازه‌های بدنش حاصل نشد و سرانجام تسیلم شد. یک ماه بعد در نشریه‌ای خواند که فعالیت هوازی مانند دویدن و دوچرخه‌سواری در جهت کاهش وزن بسیار مؤثر است.
به این ترتیب او دوچرخه‌سواری را با روزی یک ساعت و پنج روز در هفته آغاز نمود. همچنین رژیم غذائیش را تنظیم نمود و موفق شد اندازه کمرش را تا ۹۵ سانتی‌متر کاهش دهد. یک سال بعد دور کمر او تا ۸۵ سانتی‌متر کاهش یافت.
● مراحل گرم کردن و سرد کردن
توصیه می‌شود جلسات تمرین با مرحله گرم کردن شروع و با مرحله سرد کردن خاتمه یابد. لذا هر جلسهٔ تمرین علاوه بر خصوصیات خاص آنکه با توجه به نیاز تعیین می‌گردد مانند: سیستم انرژی غالب، نوع فعالیت، شدت، مدت و ... باید شامل یک مرحله گرم کردن اولیه و یک مرحله سرد کردن پایانی باشد. گرم کردن و سرد کردن نقش مهمی در پیشگیری از بروز آسیب‌های ورزشی دارد.
● تمرینات مقداتی با گرم کردن
هر چند در خصوص انجام و سودمندی مرحلهٔ گرم کردن اختلاف‌نظر وجود دارد عقیدهٔ عمومی بر این است که این مرحله بدن را از نظر جسمی و روحی برای انجام فعالیت شدید آماده می‌کند. از گرم کردن جهت پیشگیری از آسیب‌های ورزشی استفاده می‌شود، گرچه اطلاعات محدودی جهت اثبات این امر وجود دارد اما عقیده بر این است که گرم کردن بدن از بروز ضرب‌دیدگی‌ها و پارگی تارهای عضلانی از محل اتصال تاندونی آنها پیشگیری نموده یا از میزان این آسیب‌ها می‌کاهد:
بیش از همه، عضلات مخالف دچار پارگی می‌شوند. عدم توانائی این عضلات در شل شدن سریع، به اضافه قوه انقباضی عظیم عضلات موافق که به اندازهٔ حرکت قسمت متحرک افزوده می‌شوند، عضلات مخالف را در معرض ضرب‌دیدگی شدید و ناگهانی قرار می‌دهند که در نتیجه می‌توانند باعث پارگی خود تارهای عضلانی و نیز پارگی از محل اتصال تاندونی آنها بشود، فرآیند گرم کردن صحیح بدن می‌تواند از سختی و دردناک شدن عضله جلوگیری کرده و یا میزان آن را کاهش دهد.
● اهداف فیزیولوژیک گرم کردن بدن


اهداف اصلی این کار افزایش دمای عمومی بدن و عضلات عمقیق است تا قدرت کشانی در بافت‌های کلاژنی بالا رفته و امکان انعطاف‌پذیری بیشتری را به بدن بدهد. با این کار احتمال پارگی‌های عضلانی و پیچ‌خوردگی‌های رباطی کاهش یافته و به پیشگیری از دردهای عضلانی نیز کمک خواهد شد. هنگامی که دمای سلول‌ها افزایش یابد همگام با آن در فرآیندهای متابولیکی داخل سلول‌ها نیز ازدیاد سرعت متقابل روی خواهد داد، زیرا اینگونه فرآیندها وابسته به حرارت و دمای سلولی می‌باشند.
در برابر یک درجه افزایش دمای داخلی، تقریباً معادل ۱۳% ازدیاد سرعت متابولیسم ایجاد می‌شود. در دماهای بالاتر آزاد شدن اکسیژن از هموگلوبین و میوگلوبین‌ها با سرعت و میزان بیشتری میسر شده و میزان جریان خون بالا می‌رود و چسبندگی عضلانی کاهش می‌یابد که این پدیده باعث بهبود اکسیژن‌رسانی در خلال فعالیت خواهد شد. سرعت انتقال تکانه‌های عصبی نیز افزایش می‌یابد. به‌کارگیری دستجات عضلانی قبل از به‌کارگیری آنها در فعالیت‌های قدرتی به بهبود عملکرد شخص منجر خواهد شد.
اگر در یک واحد حرکتی ابتدا بار کاری نسبتاً بالائی اعمال شده و سپس فعالیت اصلی به عضله تحمیل شود، احتمالاً انگیزش بیشتری حاصل خواهد شد که در مجموع نتیجه آن، افزایش ظرفیت فعالیت بدنی در شخص ورزشکار است.
برای اینکه فرآیند گرم کردن، بدن را به حالت آماده دربیاورد حداقل پانزده تا سی دقیقه وقت لازم است که در این مدت دمای بدن افزایش می‌یابد و تغییرات ذیل در فیزیولوژی بدن ایجاد می‌شود: افزایش دسترسی عضلات به شبکه‌های مویرگی به‌منظور آمادگی برای فعالیت بیشتر و فراهم نمودن قند خون و آدرنالین موردنیاز. مدت زمان لازم برای اینکه بدن به‌طور رضایت‌بخشی گرم شود برحسب وضعیت فرد متغیر است و با بالا رفتن سن افزایش می‌یابد.
فرآیند گرم کردن برحسب نوع رقابت نیز فرق می‌کند. به ورزشکاران توصیه می‌شود که در چارچوب فعالیت‌هائی خود را گرم کنند که شباهت به مسابقه داشته و قرار است آنها در آن رقابت نمایند. بنابراین شخصی که دوندهٔ دو سرعت است باید مقداری به صورت آهسته بدود، چند بار استارت زده و باالأخره بعضی از نرمش‌های کششی و تمرینات عمومی بدن را اجراء کند.
بازیکن بینس‌بال ابتدا باید نرمش‌های عموم یبدن را انجام دهد، چند بار چوب بیس‌بال را در هوا حرکت داده و پرتاب‌های مقدماتی را اجراء نماید و در این ضمن متناوباً حرکات کششی را نیز انجام دهد. به‌نظر می‌رسد به‌کارگیری اصل اضافه بار و حرکات تقلیدی برای آن دسته از مسابقاتی که نیاز به هماهنگی عصبی - عضلانی دارند بسیار حائزاهمیت باشد. در روزهائی که هوا سرد است مدت زمان فرآیند گرم کردن بدن باید افزایش بیابد و هنگام انجام فعالیت‌ها لباس گرم پوشیده شود. حرکات کششی در مراحل گرم کردن و سرد کردن از اهمیت خاصی برخوردار است. ● فرآیند گرم کردن بدن
عموماً این فرآیند به دو دسته تقسیم می‌شود:
۱) گرم کردن عمومی یا گرم کردنی که به رشتهٔ ورزشی ارتباط ندارد. این دسته فعالیت‌هائی هستند که باعث گرم شدن عمومی بدن می‌شوند. بدون کوچکترین ارتباطی به مهارت‌هائی که در رشتهٔ مربوطه لازم‌الاجراء است.
۲) گرم کردن اختصاصی یا مرتبط با رشته ورزشی که تقلیدی است، یعنی همان مهارت‌ها و یا مشابه همان مهارت‌هائی هستند که در مسابقه باید انجام شوند (مانند: پرتاب وسیله، ضربه زدن با راکت یا چوب و مرور فنون رشتهٔ ورزشی خاص).
گرم کردن عمومی: شیوه‌های این فرآیند باید شامل دویدن به صورت آهسته یا دوی راحت و تمرینات عمومی و کششی باشد. این مراحل باید بدن را برای فعالیت آماده ساخته و آن را نرم و روان کند. این فعالیت‌ها باید از شدت عمل کافی و مدت زمان مناسب برخوردار باشند تا دمای بافت‌های عمقی بدون ایجاد خستگی افزایش بیابد، هنگامی که ورزشکار عرق کرد، دمای داخلی بدن به حد مطلوب رسیده است.
طبیعت گرم شدن بدن متغیر بوده و تا حدودی به ماهیت فعالیت وابسته است. برخی از این فعالیت‌ها برای کلیه رشته‌های ورزشی مناسب بوده و باید با کنار سایر فعالیت‌هائی که برای رشته‌های ورزشی تخصصی طراحی شده‌اند، انجام شوند.
گرم کردن اختصاصی: پس از اتمام شیوه‌های عمومی گرم کردن بدن، ورزشکار باید به آن دسته از تمریناتی که مختص مسابقات با فعالیت‌های اوست بپردازد. افراد باید با سرعت متوسط کار را شروع کرده و سپس هنگامی که متوجه ازدیاد دمای بدن و افزایش فعالیت قلب و عروق شدند به شدت عمل خود بیافزایند. اثرات فرآیند گرم شدن بدن ممکن است تا مدت چهل و پنج دقیقه نیز ادامه یابد. ولی هر چه قدر که دورهٔ گرم کردن به فعالیت اصلی نزدیکتر باشد. اثرات مثبت آن بر روی فعالیت فوق بیشترین بهره را از فرآیند گرم کردن خواهد برد. نباید بین اتمام این فرآیند و شروع فعالیت اصلی بیش از پانزده دقیقه فاصله بیافتد.
● تمرینات پایانی یا سرد کردن
چنین مرسوم است که ورزشکارها و سایر افرادی که درگیر تمرینات بدنی منظم می‌شوند، به سرد کردن بدن خود دست می‌زنند. به این معنی که پس از جلسات رقابت و تمرین به انجام تمرینات نرم و سبک می‌پردازند. حداقل دو دلیل عمده جهت این قبیل تمرینات در دست است.
۱) سطح اسید لاکتیک عضله و خون، هنگام برگشت به حال اولیه فعال نسبت به برگشت به حال اولیه غیرفعال سریع‌تر کاهش پیدا می‌کنند. لذا سرد کردن بدن، سبب کاهش اسیدلاکتیک و برگشت به حال اولیهٔ سریع‌تری پس از خستگی بدنی می‌شود.
 هر چند می‌توان توصیه نمود که فعالیت‌های اصلی باید بلافاصله پس از جلسات تمرین یا مسابقه دنبال شوند، به‌عنوان مثال می‌توان پس از دوهای سنگین و شدید به انجام دوی سبک یا راه رفتن و پس از یک مسابقه فشردهٔ بسکتبال، به اجراء شوت آزاد یا شوت از نقاط مختلف زمین پرداخت. پس از این، به انجام پاره‌ای از نرمش‌ها و سپس تمرینات کششی اقدام نمود. فعالیت اصلی و تمرینات کششی می‌بایست به‌عنوان مهمترین مراحل سرد کردن بدن مورد توجه قرار گیرند.
● انعطاف‌پذیری
انعطاف‌پذیری به دامنهٔ حرکت یک مفصل معین و یا گروهی از مفاصل اطلاق می‌شود که تحت‌تأثیر استخوان‌ها و ساختارهای استخوانی مربوطه، خصوصیات فیزیولوژیک عضلات، تاندون‌ها، رباط‌ها و سایر بافت‌های کلاژنی که مفصل را احاطه می‌کنند قرار دارد. در زیر میزان دامنهٔ طبیعی انعطاف‌پذیری مفاصل مختلف بدن را نشان می‌دهد.
در صورت کم بودن انعطاف‌پذیری مفاصل، با افزایش آن علاوه بر اینکه انجام بهتر و مطلوب‌تر فعالیت ورزشی میسر می‌شود، میزان بروز صدمات نیز کاهش خواهد یافت. کاهش انعطاف باعث ایجاد کشیدگی عضلانی، پیچ‌خوردگی مفصلی و ... می‌گردد. از طرف دیگر انعطاف‌پذیری بیش از حد نیز امکان بروز برخی از صدمات را افزایش می‌دهد. مثلاً به‌علت کاهش میزان استحکام مفصلی احتمال پیچ‌خوردگی، نیمه‌دررفتگی و دررفتگی مفصل افزایش می‌یابد. همچنین احتمال بروز استئوآرتریت و دردهای عضلانی افزایش خواهد یافت.
● افزایش قابلیت انعطاف‌پذیری
افزایش انعطاف‌پذیری در ورزشکاران جهت افزایش توانائی ورزشی و پیشگیری از آسیب‌دیدگی‌های بسیار مهم است. همچنین این مسئله در بازتوانی ورزشکاران آسیب‌دیده، تندرستی عمومی و آمادگی جسمانی اهمیت دارد. مثلاً تمرینات مربوطه در ناراحتی‌هائی مانند: قاعدگی دردناک، تنش عمومی عصب و عضله، دردهای تحتانی ستون فقرات و ... مفید واقع می‌شود.
امروزه جهت افزایش انعطاف‌پذیری از سه روش اعمال کشش استفاده می‌شود که عبارتند از: کشش‌های ایستا، تابی، تسهیل‌سازی عصبی عضلات عمقی، باید دقت شود که در همه روش‌ها، افزایش انعطاف‌پذیری با ملایمت و آهستگی صورت گیرد.
● کشش ایستا
در این روش مفصل را تا حد ممکن باز می‌کنیم، تا حدی که عضله و بافت‌های در حال کشش تا مرز ایجاد درد کشیده شوند. حرکت با کشش ساده شروع و به مدت ۲۰ الی ۳۰ ثانیه در وضعیت کشش ثابت می‌مانیم تا به ملایمت عضله و بافت‌ها کشیده شوند. سپس استراحت نموده و بعد کشش تکمیلی را به مدت ۲۰ تا ۳۰ ثانیه در حالت کشش متوسط انجام می‌دهیم. در کلیه مراحل از حیس نفس پرهیز کنید. هنگام اعمال کشش تکمیلی، همزمان با اعمال کشش، هوا را به کلی از ریه خارج نمائید و مجدداً با نفس‌گیری آهسته، آرام و موزون به‌کار خود ادامه دهید. از اعمال کشش شدید دردناک اجتناب نمائید. سه تا پنج بار تکرار هر نرمش کششی مفید خواهد بود. حداقل دفعات تمرین سه جلسه در هفته می‌باشد. جهت حصول نتیجهٔ بهتر باید هر روز کشش انجام شود. با گذشت زمان می‌توان کشش را افزایش داد مثلاً تا یک دقیقه.
● کشش تابی


شامل حرکت تابی و فعال عضو در انتهاء محدودهٔ حرکتی مفصل است. در این نوع کشش، عضلات در حالت کشیدگی نهائی نگاه داشته نمی‌شوند. این روش نیز مانند: نوع ایستا باعث بهبود انعطاف‌پذیری می‌‌گردد. اما با توجه به اینکه حرکات تابی سریع و شدید باعث ایجاد آسیب‌دیدگی بیشتر در نسوج، مصرف انرژی بالاتر، ایجاد خستگی و کوفتگی عضلانی بیشتر به خصوص برای غیرورزشکاران می‌شود در مجموع کمتر توصیه می‌شوند.
● تسهیل‌سازی عصبی عضلات عمقی
در این روش چندین شیوه وجود دارد که هر نوع ترکیبی از انقباض و انبساط متناوب عضلات آگونیس (موافق حرکت) و آنتاگونیست (مخالف حرکت) را شامل می‌شود. هر شیوه شامل یک مرحله فشار به مدت ۵ تا ۱۰ ثانیه و یک مرحله انبساط به مدت ۱۰-۵ ثانیه می‌باشد.
● منقبض کردن - منبسط(شان) کردن
عضو را تا انتهاء دامنه حرکتی به صورت غیرفعال (به کمک یار کمکی) حرکت می‌دهیم. سپس ورزشکار عضلات آنتاگونیست خود را به‌صورت ایزوتونیک منقبض می‌کند. یار کمکی، باید به مدت ۱۰ ثانیه تا وقتی که خسته شود از حرکت جلوگیری نماید. سپس ۵ ثانیه عضلات را شل می‌کند تمرین دو تا سه بار تکرار می‌شود.
● نگاه داشتن - شل کردن
مانند روش قبل است. اما انقباض عضلات آنتاگونیست‌ به صورت ایزومتریک انجام می‌شود.
● نگاه داشتن معکوس آهسته
ورزشکار به‌صورت فعال عضو را به انتهاء دامنه حرکتی می‌برد. سپس عضلات آنتاگونیست شل شده و عضلات آگونیست منقبض می‌شوند. این کار عضو را به محدودهٔ دامنه حرکتی جدید می‌برد.
عناصر تشكيل دهنده آمادگي جسماني:
1.توانايي قلبي و تنفسي
2.قدرت عضلاني
3.استقامت عضلاني
4.قابليت انعطاف
5.تركيب بدني
توانايي قلبي – تنفسي (استقامت هوازي)
مهمترين عنصر تشكيل دهنده آمادگي جسماني ،توانايي قلبي و تنفسي است.دستگاه قلبي ،تنفسي از دو سيستم1.قلبي عروقي.2.تنفس .تشكيل شده است.
قلب:
قلب عبارت است از تلمبه اي عضلاني كه خون را از طريق دستگاه گردش خون به جريان وا ميدارد،جهت جريان خون توسط دريچه هاي يك طرفه واقع در قلب كنترل ميگردد.همه تارهاي آن با يكديگر مرتبط مي باشند.لذا قلب به صورت يك تار واحد منقبض مي شود.قلب داراي انقباض ذاتي موزوني است كه از گره سينوسي دهليزي در دهلیز راست آغاز شده و سپس به طرف گره دهليزي بطني جريان يافته و از آنجا در سراسر عضله قلب منتشر ميگردد.براي اينكه انتقال گازهاي خون بتواند نيازهاي مورد لزوم بدن را هنگام تمرين كاملاٌ برآورده سازد دو تغيير اساسي در جريان خون ضروري است:1.افزايش در برون ده قلب.2.توزيع مكرر جريان خون از اندامهاي غيرفعال به عضلات مخطط فعال.
تنفس:
وارد و خارج كردن هوا از ريه ها را تنفس گويند كه هدف از آن تامين اكسيژن براي بافت ها و خارج كردن CO2 است.براي انجام اين كار تنفس را مي توان به چهار بخش عمده تقسيم كرد:
1.تهويه ريوي كه به معناي ورود و خروج هوا بين محيط و حبابچه هاست.
2.ديفوزيون O2 و CO2 بين حبابچه ها و خون.
3.انتقال O2 و CO2 در خون و مايعات بدن به سوي سلولها و بالعكس.
4.تنظيم تنفس و ساير جنبه هاي تنفس
ريه ها را مي توان به دو روش بزرگ و كوچك كرد:
1.به وسيله حركت رو به پايين و رو به بالاي ديافراگم براي دراز كردن يا كوتاه كردن حفره سينه.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید