بخشی از مقاله

بدن انسان


مقدمه:
خداوند يكتا را سپاس مي گويم كه توفيقي عنايت فرمود تا بتوانم چند جلد از مجموعه دانستنيهاي اين مركز را براي نوجوانان عزيز كه سرمايه هاي آينده اين كشور هستند ترجمه كنم تا شايد از طريق گام بسيار كوچكي در جهت بالا بردن سطح علمي و اطلاعات عمومي اين عزيزان برداشته باشم.


مجموعه دانستنيهاي «بايد بدانيم»، شامل اطلاعاتي دربارة انواع حيوانات، بدن انسان و غيره است. كتابي كه پيش رو داريد يكي از عناوين مجموعة بايد بدانيم! تحت عنوان «دربارة بدن انسان» است. مطالعه اين كتاب و ساير كتاب هاي مربوط به دانستنيهاي مختلف كه به زودي در اختيار همگان قرار خواهد گرفت نه تنها براي نوجوانان مفيد است بلكه بزرگسالان نيز خالي از لطف نيست.


در پايان بر خود واجب مي دانم كه از مديريت محترم جناب آقاي مهندس سعيد سعادت و همچنين مادرم خانم خديجه سعادت صانعي كه هميشه مشوق من بوده اند و تمامي دوستاني كه در تهيه و تنظيم اين كتاب نقش بسزايي داشته اند تشكر كنم.

بدن انسان
از لحظه اي كه به دنيا مي آييم، تا آخرين لحظه اي كه زنده هستيم، بدن ما ثانيه اي از كار نمي ايستد. مجموعه پيچيده بدن ما، از ميلياردها سلول زنده كه شامل 200 نوع مختلف مي باشد تشكيل شده است كه مشتمل بر سلولهاي عصبي به نام نورون و سلولهاي تخصص يافته اي به نام سلولهاي ترشحي هستند. سلولهاي ترشحي هورمون و آنزيم ترشح مي كنند كه براي كارهاي گوناگوني در بدن به كار مي روند. هر نوع از سلولها، در بدن كار خاصي دارند. سلولهايي كه كار يكسان انجام مي دهند با هم بافتها مختلفي بافت عضلاني و بافت عصبي را تشكيل مي دهند. بافتها نيز در كنار يكديگر اندامها را مي سازند كه بخشهاي مهم و اصلي بدن هستند. ششها، قلب، كبد و مليه ها، اندامهاي مهم بدن به شمار مي روند

كه در ارتباط با هم بوده و هر كدام سيستمي را به وجود مي آورند كه هر سيستم كار بسيار مهمي انجام مي دهد. به عنوان مثال: قلب، رگهاي خوني و خون در مجموع، سيستم گردش خون را مي سازند. اين سيستم اكسيژن و مواد غذايي بدن را كنترل مي كند. با كمي دقت در ساختار بدن و سيستمهاي موجود در آن و چگونگي كار و ارتباط آنها با يكديگر، بايد اعتراف نمود كه انسان پيچيده ترين و در عين حال شگفت انگيزترين مخلوق آفريدگار است.

 

تواناييهاي بدن
بدن ما در انجام بسياري از حركات تعادلي و ايجاد هماهنگي، از تواناييهاي فوق العاده و حيرت آوري برخوردار است. گرچه بسياري از حيوانات، حركاتي سريعتر و چالاكتر از انسان دارند ولي انعطاف بدن انسان خيلي بيشتر از حيوانات است. مغز بسيار پيچيده انسان، تعادل بدن را كنترل مي كند و ما را قادر مي سازد تا كارهاي فيزيكي را به بهترين صورت انجام دهيم.

سلول
در هر ثانيه، ميليونها سلول از بين مي روند و ميليونها سلول ديگر جايگزين آنها مي شوند. يك سلول معمولي حدود 025/0 ميليمتر يعني يك هزارم اينچ قطر دارد. در بدن انسان سلولهاي مختلفي وجود دارد كه هر كدام براي كار خاصي شكل گرفته اند. سلولهاي عصبي مانند سيمهاي برق، بلند و باريك هستند و پيامهاي الكتريكي را هدايت مي كنند.

سيستم اسكلت بدن
اسكلت و چهارچوب بدن را 206 استخوان مي سازند كه تعدادي از آنها توسط مفاصل انعطاف پذير، به هم متصل شده اند به عنوان مثال: مفصل پا به انسان اجازه حركت مي‌دهد. استخوانهاي ديگر مانند استخوانهاي جمجمه، كاملاً به يكديگر چسبيده اند. ستون مهره ها در بالا، از سر و در طرفين، از اندامها حمايت مي كنند. اين ستون همچنين كار محافظت و حمايت از نخاع را نيز بر عهده دارد.

پوست
بدن انسان توسط پوست پوشيده شده است. پوست انعطاف پذير بوده، به حفاظت بدن كمك مي كند، آب و باكتريهايي مضر را خارج و مايعات سودمند را در درون خود نگه مي دارد. پوست فرسوده نمي شود زيرا دايماً سلولهاي تازه ساخته مي شوند و جاي سلولهاي قبلي را مي گيرند. لايه فوقاني پوست يا اپيدرم، مدام سلولهاي جديد مي سازد. اين سلولهاي تازه ساخته شده به سطح پوست مي آيند و جاي سلولهاي از بين رفته را مي گيرند.

رشد و نمو
بدن انسان همچنان كه رشد مي كند، مهارتهاي بسياري هم به دست مي آورد. بچه ياد مي گيرد كه چگونه بخندد، بنشيند، بايستد، چهار دست و پا راه برود و صحبت كند. به طور متوسط، حداكثر توانايي هاي فيزيكي و بدني بين سنين 18 تا 20 سالگي به دست مي آيد، ولي با گذشت زمان، تغييرات بسياري هم رخ مي دهد.
از جمله، عضلات انعطاف خود از دست مي دهند، استخوانها شكننده مي شوند، قدرت عضلات كاسته شده، قد كوتاه تر و موها خاكستري مي شوند.

دستگاه گوارش
دهان، مري، معده و روده ها جزو دستگاه گوارش هستند. اين اعضا با يكديگر همكاري مي كنند و غذا را به صورت ذرات بسيار كوچكي كه قادر باشد از ديواره روده عبور كند و وارد رگهاي خوني شود، در مي آورند. دهان و دندانها غذا را خرد كرده و معده آنها را با مواد شيميايي قوي هضم كننده، مخلوط مي كند. كبد مهمترين عضو است و در تبديل مواد غذايي جذب شده و قابل مصرف در بدن، نقش مؤثري دارد و اين كار را از طريق اندامهاي مختلفي انجام مي دهد. روده بزرگ نيز با مواد زياد و جذب نشده سر و كار دارد.

دستگاه عصبي
مغز و عصب، دستگاه عصبي را مي سازند. عصبها از مغز شروع شده، در تمام بدن پخش مي شوند و پيامها را به صورت ضربانهاي الكتريكي انتقال مي دهند. پيامها، اطلاعات را از اعضاي حسي به مغز برده و دستور لازم را از مغز به عضلات مي رسانند. مغز بسياري از فرآيندهاي بدن ما را به طور غير ارادي كنترل مي كند، بدون آن كه ما از انجام آنها آگاه باشيم: مانند عمل تنفس، ضربان قلب و گوارش.

دستگاه تنفس
ششها، راههاي هوايي، گلو و بيني با هم دستگاه تنفسي را به وجود مي آورند. ششها مقدار زيادي اكسيژن از هوا جذب مي كنند. قلب، خون اكسيژن دار را به درون رگهاي خوني فرستاده و از طريق رگها در تمام بدن پخش مي شود.

دستگاه دفع ادرار
كليه ها، مواد زايدي را كه از خون به آنها مي رسند، تصفيه كرده و مايعي به نام ادرار تشكيل مي‌دهند كه در مثانه ذخيره مي شود و از طريق دستگاه دفع ادرار خارج مي گردد.

مغز و اعصاب
دستورات لازم را به ساير نقاط بدن مي فرستد. نورونها مثل سيمهاي برق هستند و از توده هاي بسيار زياد سلول عصبي ساخته شده اند. اعصاب حسي، پيامها را از چشم، گوش و پوست به مغز مي برند. اعصاب حركتي، پيام را از مغز گرفته و به ماهيچه ها مي رسانند تا در زمان لازم ماهيچه ها، بدن را حركت دهند. ميانگين وزن مغز يك انسان بالغ، حدود 4/1 كيلوگرم است كه تركيب ژله مانندي دارد و توسط جمجمه حفاظت مي شود.

خواب
وقتي كه مي خوابيم بدنمان استراحت مي كند ولي مغز هنوز فعال است و تنفس و ضربان قلب را تنظيم مي كند، ما در خواب بعضي از افكارمان را به صورت رؤيا به ياد مي آوريم.

نيمركه هاي مخ
بزرگترين قسمت مغز، نيمكره هاي چين خورده مغز هستند و تفكرات ما در اين نيم كره ها جاي مي گيرند. لايه خارجي مغز، ماده خاكستري ناميده مي شود و پر از سلولهاي عصبي است. لايه دروني، ماده سفيد ناميده مي شود و پر از رشته هاي عصبي است. اگر دو نيمكره مغز را كاملاً باز كنيم، فضايي حدود يك رويه بالش را اشغال خواهد كرد.

سلولهاي عصبي
هر سلول عصبي يك تنه اصلي دارد و داراي يك سري رشته هاي ارتباطي عنكبوتي به نام دندريت و يك سري رشته بلند به نام اكسون است.
اكسونها با هزاران سلول عصبي ديگر در ارتباط هستند و ميليونها راه عصبي براي عبور سيگنالهاي عصبي را به وجود مي آورند.

عكس العملهاي عصبي
وقتي تيغ شاخه گلي به انگشتمان فرو مي رود، درد و سوزش ناشي از آن به صورت پيام، از طريق اعصاب حسي به نخاع مي رسد. پيامهاي برگشتي از طريق نورونهاي واسطه، مستقيماً به ماهيچه ها مي رسند و باعث مي شوند كه انگشتمان را عقب بكشيم، به اين عمل، عكس العمل غير ارادي گفته مي شود، چون بدون فكر ما انجام مي گيرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید