بخشی از مقاله
بررسی اثار مواد مخدر بر بدن انسان
در شرایط معمولی وقتی بشر از انجام دادن كاری لذت ببرد و به عبارتی دیگر پاداش بگیرد، از مناطق پایینی مغز او موادی به اسم دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود و بر روی قشر و سایر مراكز حیاتی آن اثر می كند و احساس لذت و پاداش به او دست می دهد و سعی در تكرار آن عمل دارد.
● آثار موادمخدر بر بدن
مهمترین محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گیرنده هایی وجود دارد كه این مواد بر آنها اثر می كنند. این گیرنده ها به ۳ گروه تقسیم می شوند:
۱ _ اثر بر گروه اول سبب تنظیم و كاهش احساس درد، كاهش فعالیت مركز تنفس، یبوست و اعتیاد می شود.
۲ _ اثر برگیرنده های دوم سبب كاهش احساس درد، افزایش حجم ادرار و ایجاد حالت آرامش می شود.
۳ _ اثر موادمخدر بر گیرنده های گروه سوم سبب كاهش احساس درد می شود.
حدود بیست و پنج سال پیش مشخص شد كه در بدن انسان موادی شبیه موادمخدر [مرفین] تولید می شود كه مهمترین آنها به نام آندورفین ها و آنكفالین ها است. به طور طبیعی وقتی بدن دچار آسیب های دردزا و حوادث ناراحت كننده می شود مغز این مواد را ترشح می كند و سبب كاهش احساس درد و ناراحتی می شود.
● اثر موادمخدر بر روی سیستم پاداش
در شرایط معمولی وقتی بشر از انجام دادن كاری لذت ببرد و به عبارتی دیگر پاداش بگیرد، از مناطق پایینی مغز او موادی به اسم دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود و بر روی قشر و سایر مراكز حیاتی آن اثر می كند و احساس لذت و پاداش به او دست می دهد و سعی در تكرار آن عمل دارد. یكی از آثار مهم موادمخدر فعال كردن همین سیستم است.بنابراین كسانی كه یك بار با این مواد آشنا می شوند چون سیستم پاداش در مغز آنها تقویت شده، تمایلی شدید به تكرار مصرف آنها پیدا می كنند.از بین موادمخدر هروئین خیلی راحت تر در چربی حل می شود. مغز انسان مقدار زیادی چربی دارد، بنابراین در مقایسه با مرفین و مشتقات آن، هروئین پس از مصرف در طی زمان كوتاه تری روی مغز اثر می كند بنابراین آثار پاداش دهنده و خوشی آور و ضد درد سریع تری دارد.كدئین كه از مشتقات تریاك است به آسانی در سیستم گوارش جذب شده و در بدن تبدیل به مرفین می شود. در یك مطالعه روشن شده كه در معتادان، یكی از آثار مصرف موادمخدر كاهش جریان خون در بعضی از نواحی مغز است.
اما گذشته از آثار ثابت شده مواد مخدر، مردم ممكن است با باورهای غلط زیر، اقدام به مصرف آنها كنند.
۱- برای تسكین درد: این مواد واكنش انسان را نسبت به حس درد كاهش می دهند و روی عامل اصلی ایجاد درد هیچگونه اثری ندارند. بسیاری از بیماری های بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگی، بیماری های استخوان و مفاصل، سرطان ها و بیماری های عفونی.اما مصرف كنندگان و توصیه كنندگان به مصرف مواد توجه ندارند كه نسبت به اثر ضد درد این مواد تحمل ایجاد می شود. یعنی مثلا در پنجمین مصرف برای اینكه همان درد اولیه كاهش یابد باید مقدار بیشتری مصرف شود، كه این مقدار گاهی تا ۳۰ برابر مقدار مصرف اولیه لازم می شود.
۲ _ عقیده غلط دیگری كه وجود دارد، اثر این مواد بر روی بیماری هایی مثل قند یا دیابت است. به نظر می رسد چنین باورهای غلطی توسط قاچاقچیان دامن زده می شود تا درآمد مالی بیشتری كسب كنند. یا مصرف كنندگان این ادعا را مطرح می كنند تا خود را گناهكار جلوه نداده، بگویند ما برای پیشگیری یا درمان این بیماری ها، مواد مصرف می كنیم. در هیچ تحقیق علمی اثر پیشگیری كننده و درمانی برای این مواد ثابت نشده است.
۳ _ گاهی افراد بی اطلاع توصیه می كنند كه مصرف موادمخدر برای كاهش آلام روحی و اضطراب و افسردگی و سایر بیماری های روانی كه نسبتا شایع و به شدت آزاردهنده هستند، مفید می است.اضطراب معمولا باتنگی نفس، احساس خفگی، تپش و احساس ناراحتی در قلب، سنگینی سر، احساس درد و ناراحتی در شكم و درد در سایر قسمت های بدن همراه است.تفكر غلط اثر تسكینی موادمخدر بر بیماری های روانی و اضطراب از آنجا ناشی شده كه این مواد دارای اثر تسكین بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشی علائم ظاهری اضطراب را كاهش می دهد، اكثر بیماری های روحی همراه اضطراب هستند، افسردگی كه بیماری قرن است در بسیاری از موارد همراه با اضطراب است. بنابراین در اوایل
مصرف، شخص كه به هر علت دچار اضطراب و ناآرامی روحی است ممكن است با مصرف مواد احساس آرامش كند. اما این پدیده ثابت شده كه در افراد مضطراب و ناآرام پس از اولین مصرف، خطر اعتیاد بسیار بالا است و مواد اعتیادآور قطعا پس از مدتی، خود افسردگی زا و به تبع آن اضطراب آور خواهند بود.یعنی در نهایت نه تنها با مصرف موادمخدر افسردگی، اضطراب و آلام روحی انسان كاهش می یابد، بلكه تشدید هم می شود زیرا تغییر خلق و ایجاد حالت شادی كاذب توسط موادمخدر فقط در اوایل مصرف ایجاد شده است.نوجوانان و جوانان در مقطعی از زندگی خود هستند كه بحران و ناآرامی روحی و اضطراب فراوانی دارند و به همین دلیل است كه با اولین آشنایی ها خطر اعتیاد در آنها زیاد است. نوجوان روابط اجتماعی و خانوادگی آرام و حمایت كننده ای لازم دارد تا آلام روحی او كاهش یافته به سمت اعتیاد نرود.
۴- توصیه دیگری كه ناآگاهان برای مصرف موادمخدر دارند در مورد مشكلات روابط جنسی مردان به خصوص مردان جوان است. مشكلات جنسی در آنان معمولا ریشه در هیجانات و اضطرابات شخص دارد اگر این مواد در موارد نادری از مشكلات فوق بكاهد، در طولانی مدت باعث ایجاد افسردگی و كاهش میل جنسی می شود.
۵ _ مواد مخدر یعنی مشتقات مرفین حركات پیش برنده روده ها را كند می كند و ترشحات آن را كاهش می دهد.دردهای دستگاه گوارش می تواند ناشی از افزایش حركات دودی روده ها باشد. در اسهال این حركت سریع و گاهی دردناك می شود. در بسیاری از هیجانات و اضطراب ها حركات لوله گوارش مختل شده، افزایش یا كاهش می یابد. مثلا در روده های تحریك پذیر عصبی دل درد، دل پیچه یا اسهال و یبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلایان به این بیماری ها با موادمخدر آشنا شوند، خطر اعتیاد جدی است. مثلا در مورد اسهال كه همراه با افزایش حركات روده ای است، اگر مشتقات تریاك در دسترس شخص بیمار قرار بگیرد با توجه به كند كردن حركات پیش برنده روده و بهبود ظاهری اسهال خطر اعتیاد بعدی را دارد.
۶ _ متأسفانه بعضی از كسانی كه پس از رانندگی ممتد دچار خستگی می شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگی و سرخوشی كاذب، در دام اعتیاد گرفتار می شوند.
۷ _ این مواد حالت خمودگی، ابرگرفتگی شعور و با آگاهی ایجاد می كنند یعنی می توانند بیداری بیش از حد بشر را كاهش دهند. زندگی پیچیده امروز، نیاز به كار فكری زیاد و گاهی خسته كننده دارد در واقع آدم های پركار و آنهایی كه در زندگی روزمره با مسایل پیچیده برخورد می كنند مجبورند با تمام قوای فكری و ذهنی خود وارد میدان شوند. یعنی بشر امروز برای تطابق با شرایط روزمره، بیش از حد بیدار و شاید دائم در حال جنگ فكری است، در حد اعلای این پدیده بعضی آدم ها همانند خروس جنگی دائم هوشیارتر از مردم دیگر هستند. موادمخدر و الكل این حالت بیداری بیش از حد را كاهش می دهد. بنابراین آنهایی كه كار فكری شدید، یكنواخت و خسته كننده می كنند با اولین آشنایی ها در معرض ابتلای به اعتیاد هستند و موادمخدر و الكل ابتدا آنها را آرام می كند اما پس از مدتی قدرت مبارزه، كار و ثمر بخشی را از آنها می گیرد.
۸-قسمت اعظم دردهای بشر روانزاد است، انواع كمردردها، پشت درد، سردرد، دل دردهای مزمن، دردهای عضلانی و استخوانی، می تواند جنبه روانی داشته باشد. كسانی كه با مراجعه به پزشكان مختلف و استفاده از روش های مرسوم فرهنگی، تسكینی برای درد خود نمی یابند، در مقابل مواد مخدر بسیار آسیب پذیر هستند.این مواد اصل درد و عامل ایجاد كننده درد را از بین نمی برند فقط شخص را نسبت به درد بی تفاوت می كنند.مثلا اگر كسی شكستگی داشته باشد، درد ایجاد شده سبب كم حركتی یا بی حركتی عضو شكسته شده می شود و فرصتی برای محل شكسته ایجاد می شود تا استخوان سازی صورت گرفته و محل شكستگی ترمیم یابد اما مواد مخدر واكنش انسان را به درد كه همان بی حركتی و كم حركتی است از بین برده و عضو حركت كرده می تواند جوش خوردن شكستگی را به تاخیر بیندازد.
۹ _ در مسیر اعتیاد بتا آندورفین ها كه مواد شبه مخدر درونزا هستند كاهش می یابد، زیرا با ورود مواد مخدر خارجی به بدن سلول های مغز شخص معتاد تنبل شده و این مواد درونزا را ترشح نمی كنند و مرفین خارجی جای شبه مرفین های مفید و تولید شده در بدن شخص را می گیرد.بنابراین پس از ترك اعتیاد و در حین آن كه مواد مخدر خارجی به بدن نمی رسد و مغز، دیگر مواد شبه مرفین درونزا ترشح نمی كند، درد و حالت روحی ناخوش و اضطراب و بی قراری در شخص زیاد است كه البته پس از مدتی كه از ترك بگذرد مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهد كرد.
۱۰ _ با كاهش آندورفین ها [مواد شبه مرفین درونزا] در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصیت دشمن كشی مونوسیت ها كه از سلول های دفاعی بدن هستند كاهش می یابد. بنابراین شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساستر است و زودتر مبتلا می شود.
مواد مخدر آن دسته از سلول های دفاعی بدن را كه مسئول از بین بردن مهاجمان به بدن هستند، كاهش می دهند و نیز با كاهش فعالیت آنها می توانند سبب رشد سلول های سرطانی شوند.
علل گرايش به سوء مصرف مواد مخدر
گرايش به مواد مخدر امروزه به صورت يك مشكل جدي در سطح جهاني مطرح مي باشد . در مورد سبب شناسي گرايش به مصرف مواد مخدر و اعتياد به آنها ، فرضيه هاي مختلفي بيان شده است ، اما هيچ يك از اين نظريه ها به تنهايي نمي توانند علت مصرف مواد مخدر در يك فرد را تشريح كنند . در اغلب موارد مجموعه اي از عوامل در ايجاد مشكل نقش دارند ليكن در هر شرايط فرهنگي و اجتماعي خاص و در هر فرد برخي از عوامل نقش بارزتري را در مورد سبب شناسي سوء مصرف ايفا مي كنند . مهمترين اين عوامل عبارتند از :
عوامل فردي :
◦ عوامل زيست شناسي : سيستم عصبي ، ژنتيك ، تاثير مواد بر سيستم هاي بدن
◦ صفات شخصيتي : اعتماد به نفس پايين ، احساس عدم كنترل روي زندگي خود ، عدم پذيرش ارزشهاي سنتي و رايج ، مقاومت در برابر مظاهر قدرت ، نياز شديد به استقلال ، صفات شخصيتي ضد اجتماعي ، پرخاشگري شديد ، فقدان مهارتهاي اجتماعي و تطابقي
◦ اختلالات روانپزشكي : اختلال افسردگي ، اختلال و وسواسي � جبران ، اختلال هواس ، ترس مرضي ، اختلال شخصيت ضد اجتماعي
◦ نگرش و ارزشها : نگرش مثبت به مواد مخدر و باورهاي غلط ، فقدان ارزشهاي مذهبي ، اولويت دادن به ارزشهاي شخصي ، عدم احساس مسئوليت فردي و كنترل خود
◦ موقعيت مخاطره آميز فردي : مورد آزار يا غفلت قرار گرفتن در دوران كودكي و نوجواني ، بي خانماني يا فرار از خانه ، اخراج از مدرسه، تك سرپرستي
عوامل محيطي :
◦ خانواده : نگرش مثبت يا گرايش به مصرف مواد مخدر در خانواده ، از هم گسيختگي خانواده ، ناسازگاريها و اختلالات خانوادگي ، كمبودهاي عاطفي ، بي سوادي و ناآگاهي والدين نسبت به مسائل اجتماعي ، عدم كنترل فرزندان و روشهاي نامناسب تربيتي ، فقر خانواده
◦ دوستان : گرايش و فشار دوستان به مصرف مواد مخدر ، نياز به عضويت در گروه
◦ مدرسه : شيوه هاي نامناسب آموزشي ، بي توجهي به نيازهاي دانش آموزان ، فقدان مقررات جدي منع مصرف ، عدم حمايت و طرد
عوامل اجتماعي :
◦ بازار مواد : قيمت مواد مخدر ، فراواني مواد
◦ نارسايي قوانين منع توليد ، مصرف ، خريد و فروش مواد و عدم اجراي قوانين .
◦ كمبود فعاليت هاي جايگزين
◦ كمبود امكانات حمايتي ، مشاوره اي و درماني
◦ توسعه صنعتي ، محروميت اقتصادي و اجتماعي
عوامل خانوادگي :
◦ از هم گسيختگي خانواده
◦ بعد بالاي خانوار ( خانواده پر جمعيت )
◦ تنش ها و مشاجرات خانوادگي
◦ بي سرپرستي و تك سرپرستي
◦ وجود فرد معتاد در خانواده
◦ معاشرت هاي ناسالم
◦ بيسوادي و كم سوادي والدين
◦ نداشتن فرهنگ مشاور در خانواده
◦ نداشتن آموزش هاي خانواده در جهت روابط زناشويي
◦ فقدان مهارتهاي ارتباطي در خانواده
◦ روابط ناسالم بين اعضاي خانواده
◦ نداشتن آموزش هاي لازم در خصوص روش هاي صحيح تربيتي
◦ نداشتن آگاهي والدين از عوارض مصرف مواد مخدر
◦ عدم كنترل صحيح فرزندان
◦ عدم آگاهي نسبت به نيازهاي خانواده
◦ فقدان سيستم ارزشي صحيح در خانواده
◦ نداشتن فرهنگ صحيح اجتماعي
◦ نداشتن ارتباط صحيح والدين با فرزندان
◦ سوء استفاده از فرزندان جهت خريد مواد مخدر
ويژگيهاي فردي :
◦ مذكر
◦ 24-15 سال
◦ تجرد
◦ بيكار
◦ مشاغل : كارگر ، راننده ، صيادي ، كشاورزي ، نقاشي ساختمان
◦ ويژگيهاي خاص شخصيتي ( عدم اعتماد به نفس ، كنجكاوي ، روحيه لذت طلبي )
◦ نداشتن مهارتهاي اجتماعي و فردي در زندگي
◦ تحصيلات ابتدايي و سيكل و زير ديپلم
◦ عدم اطلاعات و آگاهي از مضرات مواد
◦ كم رنگي اعتقادات و ايمان فرد
◦ بيماريهاي جسمي
عوامل اجتماعي :
◦ فقر
◦ زندگي در محلات آلوده
◦ فقدان مهارتهاي ارتباطي در جامعه
◦ نداشتن سيستم آموزشي مناسب
◦ بيكاري
◦ در دسترس بودن مواد مخدر
◦ سودآوري بالاي قاچاق
◦ مهاجرت ( بين شهري ، داخل استاني )
◦ نداشتن الگوي مناسب اجتماعي
◦ عدم تطبيق فرد با محيط كار
◦ ضعف اجراي قوانين
◦ نگرش مثبت به اعتياد
◦ باورهاي غلط در مورد مواد مخدر
◦ موقعيت خاص جغرافيايي استان
◦ نبودن اتفاق نظر مراجع تقليد در مورد مواد
◦ غناي اقتصادي
◦ وجود مليت افغاني
◦ شرايط كاري سخت ( رطوبت )
◦ توريست پذيري و خصيصه گردشگري
◦ عدم وجود قبح مصرف مواد
◦ عدم حمايت اجتماعي از افراد درمان شده
◦ برخورد ناصحيح با گروههاي آسيب پذير و در معرض خطر
◦ عدم وجود فضاي مناسب براي رشد فرهنگي
◦ تنوع قومي
◦ كمبود آگاهي در خصوص مهارتهاي آموزشي و پرورش
◦ كمبود فرهنگ استفاده از مراكز فرهنگي و هنري
◦ توسعه ناهماهنگ شهري با فرهنگ صحيح اجتماعي
خدمات :
◦ كمبود مراكز مشاوره
◦ كمبود افراد متخصص در زمينه اعتياد
◦ كمبود مراكز تفريحي ، فرهنگي و ورزشي
◦ كمبود مراكز پژوهشي مرتبط با اعتياد
◦ بالا بودن هزينه استفاده از مراكز فرهنگي
◦ كمبود مراكز اشتغال زايي
◦ كمبود مراكز درماني معتادين
◦ عدم وجود تخت جهت درمان معتادين ( بستري )
◦ پايين بودن كيفيت برنامه هاي صدا و سيما
◦ عدم وجود سازمان مسئول در خصوص مبارزه فرهنگي با اعتياد
◦ نداشتن سيستم ارزشيابي صحيح كليه فعاليتهاي ضد اعتياد
◦ عدم وجود آموزش مناسب در خصوص اعتياد در جامعه
◦ كمبود برنامه هاي فرهنگي و عدم كارآيي آموزش ها در زمينه فرهنگ ديني
اختلالات رواني :
◦ افسردگي
◦ بيماريهاي اضطرابي
◦ شخصيت ضد اجتماعي
◦ استرس :
◦ شكست در مراحل مختلف زندگي ( ازدواج ، مالي ، تحصيلي ، عشق )
◦ دوري از خانواده
◦ از دست دادن نزديكان
◦ جنگ
◦ ازدواج اجباري
◦ سربازي
◦ حوادث غير مترقبه
خطر مصرف مواد = استرس + ميزان طبيعي بودن مصرف مواد + تاثير مواد بر فرد + اعتقادات + پيوندها + روشهاي انطباقي + منابع حمايتي
آثار موادمخدر بر بدن
مهمترين محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گيرنده هايي وجود دارد كه اين مواد بر آنها اثر مي كنند. اين گيرنده ها به 3 گروه تقسيم مي شوند:
1 _ اثر بر گروه اول سبب تنظيم و كاهش احساس درد، كاهش فعاليت مركز تنفس، يبوست و اعتياد مي شود.
2 _ اثر برگيرنده هاي دوم سبب كاهش احساس درد، افزايش حجم ادرار و ايجاد حالت آرامش مي شود.
3 _ اثر موادمخدر بر گيرنده هاي گروه سوم سبب كاهش احساس درد مي شود.
حدود بيست و پنج سال پيش مشخص شد كه در بدن انسان موادي شبيه موادمخدر [مرفين] توليد مي شود كه مهمترين آنها به نام آندورفين ها و آنكفالين ها است. به طور طبيعي وقتي بدن دچار آسيب هاي دردزا و حوادث ناراحت كننده مي شود مغز اين مواد را ترشح مي كند و سبب كاهش احساس درد و ناراحتي مي شود.
اثر موادمخدر بر روي سيستم پاداش
در شرايط معمولي وقتي بشر از انجام دادن كاري لذت ببرد و به عبارتي ديگر پاداش بگيرد، از مناطق پاييني مغز او موادي به اسم دوپامين و نوراپي نفرين ترشح مي شود و بر روي قشر و ساير مراكز حياتي آن اثر مي كند و احساس لذت و پاداش به او دست مي دهد و سعي در تكرار آن عمل دارد. يكي از آثار مهم موادمخدر فعال كردن همين سيستم است.بنابراين كساني كه يك بار با اين مواد آشنا مي شوند چون سيستم پاداش در مغز آنها تقويت شده، تمايلي شديد به تكرار مصرف آنها پيدا مي كنند.از بين موادمخدر هروئين خيلي راحت تر در چربي حل مي شود. مغز انسان مقدار زيادي چربي دارد، بنابراين در مقايسه با مرفين و مشتقات آن، هروئين پس از مصرف در طي زمان كوتاه تري روي مغز اثر مي كند بنابراين آثار پاداش دهنده و خوشي آور و ضد درد سريع تري دارد.كدئين كه از مشتقات ترياك است به آساني در سيستم گوارش جذب شده و در بدن تبديل به مرفين مي شود. در يك مطالعه روشن شده كه در معتادان، يكي از آثار مصرف موادمخدر كاهش جريان خون در بعضي از نواحي مغز است.
اما گذشته از آثار ثابت شده مواد مخدر، مردم ممكن است با باورهاي غلط زير، اقدام به مصرف آنها كنند.
1- براي تسكين درد: اين مواد واكنش انسان را نسبت به حس درد كاهش مي دهند و روي عامل اصلي ايجاد درد هيچگونه اثري ندارند. بسياري از بيماري هاي بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگي، بيماري هاي استخوان و مفاصل، سرطان ها و بيماري هاي عفوني.اما مصرف كنندگان و توصيه كنندگان به مصرف مواد توجه ندارند كه نسبت به اثر ضد درد اين مواد تحمل ايجاد مي شود. يعني مثلا در پنجمين مصرف براي اينكه همان درد اوليه كاهش يابد بايد مقدار بيشتري مصرف شود، كه اين مقدار گاهي تا 30 برابر مقدار مصرف اوليه لازم مي شود.
2 _ عقيده غلط ديگري كه وجود دارد، اثر اين مواد بر روي بيماري هايي مثل قند يا ديابت است. به نظر مي رسد چنين باورهاي غلطي توسط قاچاقچيان دامن زده مي شود تا درآمد مالي بيشتري كسب كنند. يا مصرف كنندگان اين ادعا را مطرح مي كنند تا خود را گناهكار جلوه نداده، بگويند ما براي پيشگيري يا درمان اين بيماري ها، مواد مصرف مي كنيم. در هيچ تحقيق علمي اثر پيشگيري كننده و درماني براي اين مواد ثابت نشده است.
3 _ گاهي افراد بي اطلاع توصيه مي كنند كه مصرف موادمخدر براي كاهش آلام روحي و اضطراب و افسردگي و ساير بيماري هاي رواني كه نسبتا شايع و به شدت آزاردهنده هستند، مفيد مي است.اضطراب معمولا باتنگي نفس، احساس خفگي، تپش و احساس ناراحتي در قلب، سنگيني سر، احساس درد و ناراحتي در شكم و درد در ساير قسمت هاي بدن همراه است.تفكر غلط اثر تسكيني موادمخدر بر بيماري هاي رواني و اضطراب از آنجا ناشي شده كه اين مواد داراي اثر تسكين بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشي علائم ظاهري اضطراب را كاهش مي دهد، اكثر بيماري هاي روحي همراه اضطراب هستند، افسردگي كه بيماري قرن است در بسياري از موارد همراه با اضطراب است. بنابراين در اوايل
مصرف، شخص كه به هر علت دچار اضطراب و ناآرامي روحي است ممكن است با مصرف مواد احساس آرامش كند. اما اين پديده ثابت شده كه در افراد مضطراب و ناآرام پس از اولين مصرف، خطر اعتياد بسيار بالا است و مواد اعتيادآور قطعا پس از مدتي، خود افسردگي زا و به تبع آن اضطراب آور خواهند بود.يعني در نهايت نه تنها با مصرف موادمخدر افسردگي، اضطراب و آلام روحي انسان كاهش مي يابد، بلكه تشديد هم مي شود زيرا تغيير خلق و ايجاد حالت شادي كاذب توسط موادمخدر فقط در اوايل مصرف ايجاد شده است.نوجوانان و جوانان در مقطعي از زندگي خود هستند كه بحران و ناآرامي روحي و اضطراب فراواني دارند و به همين دليل است كه با اولين آشنايي ها خطر اعتياد در آنها زياد است. نوجوان روابط اجتماعي و خانوادگي آرام و حمايت كننده اي لازم دارد تا آلام روحي او كاهش يافته به سمت اعتياد نرود.
4- توصيه ديگري كه ناآگاهان براي مصرف موادمخدر دارند در مورد مشكلات روابط جنسي مردان به خصوص مردان جوان است. مشكلات جنسي در آنان معمولا ريشه در هيجانات و اضطرابات شخص دارد اگر اين مواد در موارد نادري از مشكلات فوق بكاهد، در طولاني مدت باعث ايجاد افسردگي و كاهش ميل جنسي مي شود.
5 - مواد مخدر يعني مشتقات مرفين حركات پيش برنده روده ها را كند مي كند و ترشحات آن را كاهش مي دهد.دردهاي دستگاه گوارش مي تواند ناشي از افزايش حركات دودي روده ها باشد. در اسهال اين حركت سريع و گاهي دردناك مي شود. در بسياري از هيجانات و اضطراب ها حركات لوله گوارش مختل شده، افزايش يا كاهش مي يابد. مثلا در روده هاي تحريك پذير عصبي دل درد، دل پيچه يا اسهال و يبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلايان به اين بيماري ها با موادمخدر آشنا شوند، خطر اعتياد جدي است. مثلا در مورد اسهال كه همراه با افزايش حركات روده اي است، اگر مشتقات ترياك در دسترس شخص بيمار قرار بگيرد با توجه به كند كردن حركات پيش برنده روده و بهبود ظاهري اسهال خطر اعتياد بعدي را دارد.
6 - متأسفانه بعضي از كساني كه پس از رانندگي ممتد دچار خستگي مي شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگي و سرخوشي كاذب، در دام اعتياد گرفتار مي شوند.
7 - اين مواد حالت خمودگي، ابرگرفتگي شعور و با آگاهي ايجاد مي كنند يعني مي توانند بيداري بيش از حد بشر را كاهش دهند.
زندگي پيچيده امروز، نياز به كار فكري زياد و گاهي خسته كننده دارد در واقع آدم هاي پركار و آنهايي كه در زندگي روزمره با مسايل پيچيده برخورد مي كنند مجبورند با تمام قواي فكري و ذهني خود وارد ميدان شوند. يعني بشر امروز براي تطابق با شرايط روزمره، بيش از حد بيدار و شايد دائم در حال جنگ فكري است، در حد اعلاي اين پديده بعضي آدم ها همانند خروس جنگي دائم هوشيارتر از مردم ديگر هستند. موادمخدر و الكل اين حالت بيداري بيش از حد را كاهش مي دهد. بنابراين آنهايي كه كار فكري شديد، يكنواخت و خسته كننده مي كنند با اولين آشنايي ها در معرض ابتلاي به اعتياد هستند و موادمخدر و الكل ابتدا آنها را آرام مي كند اما پس از مدتي قدرت مبارزه، كار و ثمر بخشي را از آنها مي گيرد.
8- قسمت اعظم دردهاي بشر روانزاد است، انواع كمردردها، پشت درد، سردرد، دل دردهاي مزمن، دردهاي عضلاني و استخواني، مي تواند جنبه رواني داشته باشد. كساني كه با مراجعه به پزشكان مختلف و استفاده از روش هاي مرسوم فرهنگي، تسكيني براي درد خود نمي يابند، در مقابل مواد مخدر بسيار آسيب پذير هستند.اين مواد اصل درد و عامل ايجاد كننده درد را از بين نمي برند فقط شخص را نسبت به درد بي تفاوت مي كنند.مثلا اگر كسي شكستگي داشته باشد، درد ايجاد شده سبب كم حركتي يا بي حركتي عضو شكسته شده مي شود و فرصتي براي محل شكسته ايجاد مي شود تا استخوان سازي صورت گرفته و محل شكستگي ترميم يابد اما مواد مخدر واكنش انسان را به درد كه همان بي حركتي و كم حركتي است از بين برده و عضو حركت كرده مي تواند جوش خوردن شكستگي را به تاخير بيندازد.