بخشی از مقاله
9-5-تاكومترهاييازنوعمولدالكتريكي
يكمولدالكتريكيكهولتاژخروجيآنمتناسبباسرعتدوراناست،توسطيكعضودوران كنندهبهحركتدر مي آيد.
هردونوعمولدهاي AC وDCبراياينمنظور وجوددارد.يكيازجنبه هاينامطلوب مولد هايDC،وجودكوموتاتوريايكسوكنندهوچرخدندهرشته ايآنونگهداري هاي مربوط بهآنميباشد.دريكي ازمدهاياينتاكومترها،ازمولد هاي جريان متناوب سه فازاستفادهميشو د كه ولتاژخروجي آنها يكسو ميشودوولتاژDC به ولتمتريكه سرعت رانشانمي دهد،متصلمي گردد.يكي ازمشخصات سيستمهااين است كه بامقياسهايمناسببراياندازهگيريسرعتدرجه-بندي شده اند ميتوان درمحل هايي دورتر از محلاندازه گيري سرعت استفاده نمودو تنظيم هايلازمرادرولتاژهاييكهاندازه گيري ميشود،انجام داد.
9-6-مولدتاكومتر
مولدتاكومترداراييكميدان ثابتوقوي استكه توسطيكميدان مغناطيسي دايم ،به نحويايجادميشود كه ولتاژ خروجي مستقيما وبهدقت متناسب با سرعتدورانباشد،مولدتاكومتر بايستيبراساس دستورالعمل سازنده،سرويس شود.
9-7- تاكومترهاي الكتريكي
سيم پيچ متحرك ،ولت مترDC دربعضي مدلهاي كليدي با درجهبندي برحسب دور دردقيقه كه مقياس رابه نسبت ده،افزايش يا كاهش
ميدهد،تعبيه شده است ،بهعنوانمثال
500 و5000 دوردردقيقه
سرعت دوراني را ميتوان توسط ولت متر DCكهسيم پيچ متحرك ميباشدوولتاژوروديخود راازيكمولدتاكومتريكه بهمحورماشين كوپلشده دريافتميكند،نشانداد.
9-8-تاكومترهايالكترونيكي
دريكي از انواعتاكومترهايديجيتالي ،تعداد دورها با استفادهازپيكاپ(بهعنوان مثالهدهاي الكترومغناطيسي )كه بامحور تماسي ندارند ، شمار ش مي گردند.زمان بندي به صورت خودكارتوسطيك مدارالكترونيكي كه بهوسيله يك
اسيلاتوركريستاليكنترلميشودمحاسبهميگرددوقابلتنظيمبراي1%،0/1 يا0/10 ثانيهمي باشد.
سرعتهاييتا750000 دوردردقيقهرامي توان بااين نوعتاكومتراندازهگيرينمود.
9-9-استروسكوپ
استروسكوپوسيلهاياست كه بدوناحتياج بهاتصالات مكانيكي سرعتدورانرا
اندازه گيريمينمايد.
بنابراينمزيتعمده آنهاقابليتاندازهگيري سرعت محورهايياست كه تماسمستقيم
باآنهامي تواندخطرزاباشد.
تاكومترهاي نوع استروسكوپي،شامل يك اسيلاتو ر يانوسان ساز فركانسي
متغيراستكهخروجيآنبهيكلامپنئونيازنونوصلميشود.نورساطعشدهازلامپبه قطعه دوران كننده تاييد و فركانس به شكلي تنظيم ميشود كه علامتمرجع،ظاهرابهصورت ثابتآيدوتنهادريكنقطهبتوان آنرامشاهده نمود.
سپسفركانسنوسان ساز،بايدآنقدركمشودكهتنهايك تصويررابتوانباآن ديد.
اينفركانس،فركانسدورانيميباشدوتاكومترراميتوانبامدرجسازيمتناسببهاندازه گيرسرعت تبديلنمودهوسرعت رامستقيماخواند.اگردرفركانسخاصيچندعلامت ثابت ازعلامتهاياستانداردمرجعرارويجسمدورانيببينيم بهاين مفهوم استكه فركانس نوسان ساز، مضربي ازفركانس جسمدوران كنندهاي است كه سرعتآناندازهگيريميشود.
نكته ايمني هنگام استفاده از استروسكوب بايد توجه خاصيداشته باشيدزيرا، ناخودآگا هاين طور به نظر ميآيد كه جسم دوران كننده،
ايستادهواحتمالخطرنزديكشدن افرادبهمحور ياجسمدوران كنندهوجوددارد.
10-تحليلارتعاش
10-1-نگهداري ماشين
تقريبا همه صنايع توليدي به نوعي ازماشين آلات دوراني استفاده مي كنند،بنابراينيكياچند نوع ازروشهاياندازهگيريزيررابه كارميبرند:
*نگهداريازنوعقطعناگهانيكاركردBreakdown:ايننوع نگهداري نوعي استكهمي گذارد دستگاه تازماني كه به صورت تصادفي و اجتناب نا پذير، دچار خرابيشود،كاركند.نتيجه اين نوع نگهداري،قطع ناگهاني دستگاه بوده و خرابي ناشي از آن ميتواند بسيار جدي و حتي براي اپراتورهايماشيننيزخطرناك باشد.يكيازعيوب اينسيستم آن است كه كارهاي نگهداري وتعمي ركه بسيار كمهزينهوزمانكميرالازمدارد،ناگهان بهيككارتعميراتيبزرگتبديلميشود.
اين چنين قطعهايي در عملكرد دستگاه، باعث ازدستدادنمقدارزيادياززمان توليددرمدتي كه لازماستتااشكال دستگاه پيداشودوقطعات لازم تهيه شود مي گردد.
نگهداريازنوعبرنامه ريزي شده:
درين روش نگهداريوتعويض قطعات برمبنايجداولزمانيمشخصي،صورت
ميگيردوودرزمان بنديهاي مشخصيماشين ازسرويس خارج شده و قطعات خاصي،تعويض مي گردد بدون آنكه اهميت داشته باشد ،قطعهاي كه تعويضميگرددواقعا فرسودهشده ياخير؟
اين روش براي جلوگيريازقطعناگهانيوخسارت وارده بر دستگاه،استفاده ميشودوبااينكهمزايايخاصخودشرادارد،ولي ازمضرات عمده آن اين است كه بسيار از لحاظ كارگران لازم و قطعات خاصي كه بايستي جايگزين شوند
واينكه قطعاتبهخاطر زمان مشخص ونه واقعابه خاطرفرسايشآنهاتعويضمي شوند،پرهزينه است.
نگهداريازنوعپيشگيري:
دراينروش كه رفته رفته بسيارهمگاني ميشود،درشرايكاريمختلفبازرسيو
نگهداريدستگاه،صورت ميگيرد.شرايطيكهمعمولادرآنها بررسي صورت ميگيرد،ازقرارزيرهستند:
افزايشصدا:هنگامي كه ياتاقانهاوقطعاتفرسوده ميشوند،اغلبافزايشيدرسطح صدايآنهاايجادميگردد.
كارورمعمولايك افزايشتدريجي وآرامرادرصدايقطعاتفرسوده احساس كرده كهحدعاديآن ،بيشتر ميباشد.
بهمين دليل درماشينهايحساس ميكروفونهاييراكار ميگذارند تااين تغييرات غير عاديصدا رابهترتشخيصدهند.
ازجنبههاي مختلف فيزيكي،سروصداييكدستگاهراميتوان بررسي نمود ولي فشارصوتعلمي ترينچيزياستكه ميتوان اندازه گرفت.ميكروفون هايي كه براياندازه گيري فشارصوتهاي حاصلهساخته ميشوند، درصنايع بكار
گرفتهشده اند.ميكروفون هايقويتري اكنون ساخته شده اندكه ميتوانندنتايج تكراري ازشرايط مختلف كاري راگزارش كنند.
افزايشدما: افزايش دماي ياتاقان ها معمولا يكي ازاولين شاخص هاي آغازفرسايشقطعات ماشين ميباشد.ازآنجايي كه بررسيدماي ياتاقان ها معمولاكارساده اياست،اين كاربه صورت متناوب ومداوم حتيرويماشينهايي
كه كاركردآنها خيلي حساس همنيست ،صورت ميگيرد .هم اكنون ابزارهايبسياري براي اين نوع نگهداري وجود دارد.
ولييكيازپرمصرفترينآنهاميتواندترموكوپلباشد.
تغييردرفشار:فشاردرسيستمروغنكاري يكي از
بارزتريننمونههاميباشد.فشارسيستمروغن،توسطپمپ،ايجادميشودكه روغن رابينمحوروياتاقانشبافشارواردميسازد.درصورتيكهفرسايشي دراينمسير رخ دهدولقي ويافضاي بين قطعات درگيري بيش ازحد شود فشار روغن افت پيد امي كند وباعث فرسايش ياتاقان هاميگردد.درياتاقان هايي كه آسيبديدهاند ،دما افزايش مييابد وازطرفي گرمانيز بهنوبه خود باعث افت لزجتياويسكوزيته روغن ميشود كه درنهايتباعثافتفشاردرپمپ دوران روغن ميگردد.پسافت ايجادشده درفشارروغن راميتوان شاخصي براي به وجود آمدن مشكلي در ياتا قان ها و در نهايت اعلام اينكه تعويض آنها لازمست، دانست. افزايش فشار روغن بيشتر ميتواند
دليل كثيفيياتجمع روغن درمحل خاصي ازمسير باشدكهامكان دوران به روغن رادرمداراصليخودنميدهد.
اينمشكلباعثفرسايشقطعاتميگردد.بدين منظور بررسي مداوم فشار روغن؛لازماست وگاهي نمونه هايي ازروغن نيز به بررسي درصدلزجت آن،محتواي آب درون آن وذرات فلزداخل شده به آن، بررسي ميشود.
اگرذرات فلزي داخل روغن بيش ازحد معمول باشند ، بازهمبه معني فرسايشياتاقانهاواحتمالخرابي آنهاست.
افزايشارتعاش- افزايشارتعاشات يكماشين، شاخص روشني است از اينكه بخشي از سيستم بدرستي عمل نمينمايد. ياتاقانهاي فرسوده شده، خارج شدن وسيله از تعادل، خروج از هم راستايي و نيز لقي قطعات، همگي باعث افزايش ارتعاش در يك ماشين خواهند گرديد. اگر به كمك ابزارهاي مربوطه، به صورت پيوسته شرايط ياد شده بررسي گردد، امكان گسترش فرسايش و تخريب بسيار پايين آمده و تعميرات تنها وقتي ضرورت مييابند كه مقادير اندازهگيري شده ضرورت آن را به ما نشان بدهند.
بنابراين اگر قبل از خرابي و يا قطع كار دستگاه، بتوانيم عيب را پيشبيني نماييم، قطعات لازم را ميتوان قبلاً سفارش داد و زمان خواب دستگاه را به حداقل رسانيد و از افت توليد تا حد ممكن جلوگيري به عمل آورد، حتي تعميرات را ميتوان در زمانبندي حساب شدهاي كه كمترين خسارت را به مجموعه بزند، انجام داد . از طرفي، از حوادث و خطرات ناشي از قطع ناگهاني دستگاه و هزينههاي هنگفت تعميرات نيز ميتوان جلوگيري به عمل آورد.
تحليل ارتعاش10-2-
تحليل ارتعاش، عبارت است از علم شناسايي تغييرات مهمي كه در شرايط يك ماشين ايجاد ميشود.
ارزش تشخيص ارتعاش اين است كه احتمال قطع ناگهاني و كاركرد دستگاه را در آينده نزديك پيشبيني مينمايد.
تحليل ارتعاش، شامل مقايسه ارتعاش دستگاه در وضعيت كاركرد كنوني با مقادير مربوط به شرايط عادي كاركرد ميباشد.
تغييرات فاحش در ارتعاشات يك ماشين، نشانگر نياز به تصحيح عملكرد قسمت با قسمتهاي از دستگاه ميباشد.
در جزوات راهنمايي كه توسط سازندگان ارايه ميشود ، ميزان عادي ارتعاشات در شرايط خوب كاري و اولين مراحل نصب دستگاه قيد ميگردد.
استانداردهاي بين المللي براي ميزان ارتعاش مجاز در دستگاههاي متفاوت تعيين شده است.
اين سطوح عادي ارتعاش، سطح استاندارد، مخصوص آن ماشين خاص بوده و بايستي توسط توليد كننده در بروشورهاي هر دستگاه قيد گردد.
در مواردي كه ارتعاش دستگاه توسط ابزارهاي قابل حملونقل اندازهگيري ميشود، هنوز اين خطر وجود دارد كه دستگاه به صورت ناخواسته و ناگهاني دچار نقص عملكرد گردد.
بنابراين در ماشينهاي كه احتمال خرابي ناگهاني وجود داشته و از اين جهت، خسارت هاي سنگيني ممكن است به دستگاه وارد آيد ابزارهاي اندازهگيري دايمي را بايستي روي دستگاه نصب نمود تا به صورت پيوسته شرايط ماشين تحت نظر قرار گيرد.
وسيله كنترل كننده را ميتوان به يك سيستم اعلام خطر كه كارور ماشن را به هنگام افزايش بيش از حد ارتعاش باخبر سازد، متصل نمود. از طرفي ميتوان اين وسيله را به سيستم قطع اتوماتيك دستگاه، به نحوي متصل كرد كه در صورت بروز شرايط بحراني به صورت ناگهاني دستگاه دستگاه را متوقف نمايد.
واحدهاي اندازهگيري ارتعاش10-3-
ارتعاش، طبق تعريف حركت متناوب يك جسم را ميگويند. حركت ارتعاشي به دو صورت اتفاق ميافتد:
* خطي(انتقالي)
* دوراني(پيچشي)
رايج ترين نوع ارتعاش ارتعاش خطي است كه به يكي از دو روش زير ميتوان آنرا اندازهگيري نمود:
* جابجايي
* سرعت
در شكل ارايه شده، خط توپر نشاندهنده قطر خارجي محوري است كه ارتعاش آن قرار است اندازهگيري شود. خط چينهاي بالايي و پاييني نشاندهنده ميزان حركت وسيله ميباشد. فاصله بين دو خط چين، ميزان ارتعاش محور را مشخص مينمايد.
در شكل حركت نوساني ايجاد شده توسط ارتعاش، به صورت نمودار ترسيم گرديده و بالاترين و پايينترين محدوده حركت را در يك دور كامل نشان ميدهد.
زمان تناوب، زماني است كه طول ميكشد تا يك سيكل يا «الگوي» كامل ارتعاش صورت پذيرد.
فركانس، تعداد دورهاي كاملي است كه در واحد زمان اتفاق ميافتد و ميتوان به منظور تعيين فركانس جدول زماني تناوب آنرا ترسيم نمود.
به عنوان مثال اگر زمان تناوب ارتعاش، يك دهم ثانيه باشد، فركانس ارتعاش ده دور بر ثانيه ( برحسب واحدهاي SI، ده هرتز) خواهد بود. در عمل، فركانسها برحسب دور بر دقيقه (C P M) به منظور هماهنگ ساختن آنها با اطلاعات مربوط به مدرج سازي وسيله و ارتعاش دستگاه كه از طرف سازنده آن ارايه ميگردد، بيان ميشود و در مثال ما بر حسب دور بر دقيقه، فركانس، C P M 600 خواهد بود.دامنه ارتعاش: فاصله بين محدوده بالايي حركت ارتعاشي و محدوده پاييني آن بوده و ميتواند به صورتهاي زير اندازهگيري شود:
* ميزان جابجايي قلهها
* جابجايي ارتعاشي
* جابجايي خطي
* جابجايي محوري
* جابجايي شعاعي
اندازهگيري دامنه ارتعاش، به نوع ارتعاش بستگي دارد و وسيلهاي كه بكارگرفته ميشود، معمولاً برحسب واحدهاي متريك از يك ميكرون (001/0 ميليمتر) به بالا درجهبندي ميشود و به عنوان مثال به صورت ميليمتر بر ثانيه ارايه ميگردد. ارتعاش در هر يك از سه محور اصلي وجود داشته و در برخي موارد در تركيبي از سه جهت نيز مشاهده ميگردد.
منابع ارتعاش10-4-
تمامي ماشينآلاتي كه حركت دوراني يا رفت و برگشتي دارند، داراي مقدار خاصي ارتعاش هستند كه ناشي از عدم تعادل موجود در قطعات مكانيكي و يا در خود پروسه ميباشد ولي همانگونه كه اكنون مطرح گرديد، ميتوان آنها را اندازهگيري و در شرايط عملكرد عادي ماشين آنها را ثبت نمود. برخي از دلايل رايج و عمدهاي كه باعث افزايش بيش از حد ارتعاش در يك دستگاه ميگردند، از قرار زير ميباشند:
* عدم تعادل: اين عامل، يكي از رايجترين عوامل ارتعاش ماشينآلات بوده و ميتواند ناشي از فرسايش قطعات ماشين باشد. هنگامي كه قطعات جديدي در ماشين نصب ميگردد اغلب ضرورت دارد تا آنها را قبل از نصب روي دستگاه، بالانس نماييم.
* همراستا نبودن: دومين عامل مهم ارتعاش و مسئلهاي كه بايد توجه خاصي به آن داشت، همراستايي صحيح محورها و كوپلينگها مي باشد. در برخي موارد از كوپلينگهاي قابل انعطاف و ياتاقانهايي كه خود را هم راستا ميسازند، به منظور كاهش نقايص ناشي از مونتاژ استفاده ميگردد.
* خروج از مركز: ارتعاش ناشي از خروج از مركز، معمولاً به دليل فزسايش مركز قرقرهها، چرخدندهها و ياتاقانها ميباشد. اگرچه خود قطعه كماكان گرد مي باشد، ولي به مقدار ناچيزي خارج از مركز، دوران و بنابراين نيروي بيشتري در يك سمت آن وارد ميگردد. اين نيرو باعث ايجاد ارتعاش ميگردد.
ياتاقانهاي معيوب: ياتاقانهاي غلتكي و توپي در مكانهاي استقرار خود فرسايش ايجاد مينمايند. نقاط متعددي وجود دارد كه احتمال ميرود ذرات
ريز فلز در آن جمع شده و در زمانيكه فرسايش و يا نقصي در روغن كاري پيش آيد، حفره و يا تركهايي ايجاد نمايد. هنگامي كه ساچمهها ويا غلتكهاي ياتاقانها در مسير خود روي اين تركها حركت نمايند حركتهاي عرضي را به كاسه ساچمه خارجي يا داخلي و آنها نيز به نوبه خود به قطعات ديگر ماشين انتقال داده ودر نهايت باعث ايجاد ارتعاش مي گردند.
لقي قطعات مكانيكي: اين مورد بيشتر در دستگاههايي پيش ميآيد كه قطعات آن ميبايست سفت و بي حركت باشند ولي در واقع قادر به حركت هستند و در كمال تعجب بايد گفت كه يكي از رايج ترين نقايصي است كه از عدم نگهداري صحيح ويا عدم تعادل قطعات يا غيرهم راستا بودن آنها ناشي ميگردد. ارتعاشات حاصله از اين منابع، ميتواند باعث لرزش ماشين وشل شدن پيچهاي اتصالي ماشين ولغزش آنها حول محور خود گردد.
تقريباً تمامي قطعات يك ماشين ميتواند دچار لقي شود و چون قطعات لق، رفتار شناخته شده و مشخصي از خود نشان نميدهند، كشف منبع ارتعاش با مشكل مواجه خواهد گرديد.
تسمههاي انتقال نيروي معيوب: ا رتعاش ناشي از تسمههاي انتقال نيرو معمولاً يا به دليل عيوب موجود در خود تسمهها است و يا به دليل عكسالعمل تسمهها، به قطعات ارتعاشي ديگر رخ ميدهد. از علايم شاخص نقص تسمه، وجود ترك، نقاط سخت و نرم در تسمه، زايدههايي روي سطوح تسمه و اسيب ديدگي آن ميباشد. از ديگر عوامل ميتوان استفاده تسمههايي كه با قرقره تطبيق ندارند، عدم همراستايي تسمه با قرقره و فشار بيش از حد به تسمه را ذكر نمود. در صورتي كه اين علايم آشكارا وجود ندارند، ميتوان علاوه بر تعويض تسمهها، سفتي ياتاقانها و قرقرهها را نيز بررسي نمود.
نقايص الكتريكي: ارتعاش در ماشنهاي الكتريكي ميتواند ناشي از نقايص مكانيكي و يا نقايص الكتريكي نيز باشد. ارتعاش ناشي از نقايص مكانيكي را ميتوان از بالانس نبودن روتورها يا محورها، نقايص ياتاقانها، اتصالات لق، عدم تقارن سيمپيچي آرماتور، عدم همراستايي استاتور با روتور و غيره ذكر كرد. ارتعاش ناشي از نقايص الكتريكي را ميتوان، به عنوان مثال نقايص موجود در ميدان مغناطيسي حاصله كه باعث بوجود آمدن نير وهاي مغناطيسي غير مساوي ميگردد، فرسايش يا آسيب ديدگي چرخدندههاي جارويي و وجود كانداكتورهاي الكتريكي آسيب ديده يا شكسته ذكر نمود.
ارتعاش هيدروليكي و آيروديناميكي: پمپها، هواكشها و دمنده هايي كه وظيفه جريان دادن به سيالاتي مثل گازها و مايعات را دارند، معمولاً به اين دليل كه تيغه آنها در تماس با مايع يا گاز قرار دارد، به ارتعاش درميآيند. در مواقعي كه هواكشها بايستي تعويض يا همراستايي مجدد يابند، اغتشاشهاي صوتي ناشي از جريان هوا، همچنين به دليل برخورد هواي پر سرعت وانعكاس آنها به برخي اشيا ثابت در مسير و يا وجود محدوديتي د جريان هوا باعث مشكل صوتي سوت زدن ميشود. ديگر علايم آشكار را ميتوان لقي تيغه هواكشها و يا ياتاقانهاي آسيب ديده نيز قيد نمود. پمپهاي هيدروليكي و هواكشها داراي پرههايي هستند كه سيالات را حول سيستمي به دوران در ميآورند و تيغههاي آنها به خاطر اينكه وظيفه كمپرس كردن سيال و يا راندن آنها به يك مسير دوراني را دارند، دچار ارتعاش ميگردند.
نقايص ماشينهاي از نوع رفت و برگشت: موتورهاي كه داراي حركت رفت و برگشتي هستند، كمپرسورها و پمپها طبيعتاً داراي ارتعاش ميباشند، زيرا در طراحي اين نوع ماشينها مسئله دوران خروج از مركز به طور طبيعي وجود دارد. ارتعاشات اين نوع ماشينها در شرايط عادي همواره بسيار بالاتر از ارتعاشات مربوط به ماشينهايي است كه داراي موتورهاي الكتريكي ميباشند. ماشينهايي از اين نوع هرچند به نحوي طراحي ميگردند كه در مقابل ارتعاشات بسيار بالا نيز داراي مقاومت كافي باشند، ولي ارتعاشات بيش از حد در اين نوع ماشينها را مشكل ميتوان عيب يابي نمود، زيرا كوچكترين عيب الكتريكي يا سوختي مي تواند باعث خروج يك پيستون از سينكرونيزاسيون گردد و در نتيجه فشار محفظه احتراق را به هم زده وباعث افزايش ارتعاش گردد.
ارتعاش رزونانسي(در حالت تشديد) 10-5-
تمامي ماشينها داراي يك ارتعاش طبيعي در فركانسي خاص ميباشند. اين ارتعاش طبيعي، ارتعاش تشديد ناميده ميشود و مشخصات آن توسط توليد كننده ماشين بيان خواهد گرديد.
ضرورت دارد بدانيم فركانس ارتعاشي رزونانس طبيعي را براي هر ماشيني، از اين جهت كه در اين ارتعاش اندازهگيري شده است، با يك ديگر مقايسه ميشوند. هر نوع افزايشي در رزونانس نشانگر وجود عيب در ماشين بوده و تصحيحي در آن بايستي صورت گيرد. زماني كه كارايي ماشين افت نمايد، ارتعاشات آن افزايش يافته و در صورتي كه اقدامات بازدارنده در خصوص افزايش ارتعاش صورت نپذيرد، تخريب دستگاه سرعت گرفته تا آنكه در نهايت قطع كار ناگهاني آن، اتفاق خواهد افتاد. عيوبي كه ذكر گرديد، تنها جزيي از مواردي است كه در ماشينهاي دوراني يا رفت و برگشتي رخ خواهد داد ولي به عنوان مبنايي جهت راهنمايي در شروع بررسي عيبيابي ميتواند مفيد واقع گردد.
ابزارهاي تشخيص ارتعاش10-6-
تجربه نشان داده است كه هر نوع نقص يا عيبي، علايم ارتعاشي و يا فركانس خاص خود را توليد مينمايد و اين موضوع باعث كمك به تشخيص يا تعيين طبيعي عيب ميگردد. هنگامي كه يك مسئله ارتعاشي را بررسي مينماييم، ضرورت دارد كه فركانس ارتعاش را بدانيم و بنابراين ابزاري را بايد به منظور درك ارتعاش و تبديل آن به فركانسهاي اندازهگيري شده بكار گيريم.
انواع متعدد ومختلفي از ابزارهاي به منظور اندازهگيري ارتعاش وجود ارد كه بعضي از آنها قابل حمل بوده و بعضي ديگر، ترانسديوسرهاي ثابت دايمي هستند كه به ابزارهاي جمعآوري اطلاعاتي كه اجزا كاري آنها ميكروپروسسورها است، به صورت دايمي متصل ميباشند. ترانسديوسرها عمدتاً از نوع سنسوري( حسگر) يا پيكاپي(انباشتهگر) ميباشند.
انواع رايج آنها را ميتوان نمونههاي زير ذكر كرد:
كليد ارتعاشي
كليد ارتعاشي، يك ابزار ساده كم هزينه است كه به منظور حفاظت وسيلههايي همچون پنكههاي موتوردار و پمپهاي كوچك استفاده ميگردد.
اين كليدها معمولاً در صفحه عمودي نصب ميگردند و يك توپ فلزي به صورت مغناطيسي در يك نشيمنگاه مخرطي شكل وسط يك آهنرباي ثابت نگهداشته ميشود.
هنگامي كه كليد تحت ارتعاش قرار گيرد، لحظهاي فرا ميرسد كه نيروي مغناطيسي، ديگر توان نگهداري ساچمه را در جايگاه خود نخواهد داشت. بنابراين ساچه لق شده و تحت وزن سقوط مينمايد و متعاقباً يك ميكروسوئيچ را فعال ميكند. يك آهنرباي كوچك براي قفل كردن ميكروسوئيچ در زير بازوي آن استفاده وجوددارد تا حتي هنگامي كه ساچمه فلزي به نشيمنگاه باز ميگردد اطمينان حاصل گردد كه كليد ر وضعيت ثابت قبلي باقي ميماند.
يك دگمه جهت راهاندزي مجدد نيز به منظور قطع عملكرد ميكروسوئيچ و باز گرداندن ساچمه فلزي به جايگاه خود تعبيه شده است.
با تنظيم فاصله بين آهنربا و ساچمه، ميتوان ميزان ارتعاشي را كه بايستي اندازهگيري شود، تنظيم نمود. كاربرد اين نوع وسيله محدود بوده و بايستي تنها در ابزارهايي كه ارزان قيمت هستند، استفاده شوند.