بخشی از مقاله

كنترل سربار كارخانه

هزينه يابي سربار كارخانه
هزينه هاي سربار كارخانه با هزينه هاي مواد مستقيم و كار مستقيم متفاوت است. زيرا كل هزينه هاي سربار كارخانه ممكن است تا پايان هر ماه مشخص نگردد مانند هزينه هاي برق- آب و گاز مصرفي بعضي ديگر از هزينه هاي سربار كارخانه ممكن است ماه به ماه بطور قابل ملاحظه اي تغيير نمايند مانند تعمير ماشين آلات ممكن است در يك ماهي صورت گيرد و در چند ماه بعد تعمير ماشين آلات مجود نداشته باشد و هزينه مرخصي كه بيشتر در ماههاي تير الي

شهريور انجام مي شود. بنابراين استفاده از سربار واقعي كارخانه موجب تغيير قيمت تمام شده يك واحد محصول در هر ماه مي گردد. جهت تعيين بموقع اطلاعات مربوط به هزينه يابي محصول و به حداقل رساندن تغييرات هزينه هاي سربار كارخانه از پيش تعيين شده سربار كارخانه استفاده مي شود. بدين منظور بايد در ابتداي دوره مالي نرخ از پيش تعيين شده سربار كارخانه (نرخ جذب سربار كارخانه) را محاسبه نمود. هنگام محاسبه قيمت تمام شده محصولات توليد شده از اين نرخ جهت تخصيص سربار كارخانه به دواير و سفارشات استفاده مي گردد. نرخ از پيش تعيين شده سربار كارخانه بر اساس دو عامل زير تعيين مي گردد:


1 . برآورد سطح توليد
2 . برآورد هزينه هاي سربار كارخانه
مباني جذب سربار كارخانه
پس از انتخاب سطح ظرفيت - سطح توليد را بر حسب هر يك از مباني جذب سربار مي توان بيان نمود.


مفاهيم اساسي حسابداري صنعتي و طبقه بندي هزينه ها
حسابداري صنعتي شامل حسابداري مدريت و آن بخش از حسابداري مالي است كه مربوط به هزينه يابي محصول مي شود. هزينه يابي محصول اطلاعات مورد نياز براي تهيه ترازنامه و صورت سود و زيان را در مورد قيمت تمام شده موجودي ها و قيمت تمام شده كالاي فروش رفته فراهم مي آورد. حسابداري مدريت شامل جمع آوري- طبقه بندي- تلخيص- تجزيه و تحليل و گزارش اطلاعاتي مي باشد كه مدريت را در برنامه ريزي- كنترل و ارزيابي عمليات شركت ياري نمايد.
برنامه ريزي و كنترل


برنامه ريزي فرايند تعيين اهداف- تعيين منابع مورد نياز و تصميم گيري در مورد بهترين روش استفاده از آنها جهت دستيابي به اهداف مي باشد. در مراحل برنامه ريزي حسابداري صنعتي مي تواند با تهيه بودجه عملياتي و بودجه مالي به مدريت كمك نمايد. همچنين اطلاعات حسابداري صنعتي در تصميمات مربوط به ساخت يا خريد تعيين قيمت فروش محصولات و بودجه بندي سرمايه اي مورد استفاده قرار مي گيرد. در برنامه ريزي و بررسي چند راه حل مدريت از گزارشات حسابداري صنعتي جهت انتخاب بهترين راه حل براي دستيابي به اهداف شركت استفاده مي كند.


كنترل فعاليت هاي مداومي است كه به منظور اطمينان از دستيابي به اهداف شركت توسط مدريت صورت مي گيرد. فعاليت هاي برنامه ريزي مربوط به آينده و فعاليت هاي كنترل مربوط به زمان حال مي شود. براي كنترل عمليات بايد بطور مستمر نتايج واقعي با نتايج برنامه ريزي شده مقايسه گردند. بودجه نشانگر استاندارد اجراي كار مي باشد. همچنين با مقايسه آن با نتايج واقعي مي توان در مورد ميزان دستيابي به اهداف و كارائي عمليات قضاوت نمود.
عوامل تشكيل دهنده هزينه هاي توليد يا قيمت تمام شده محصول


عوامل تشكيل دهنده هزينه هاي توليد عبارتست از : مواد مستقيم كار مستقيم و سربار كارخانه.
مواد مستقيم


هر نوع موادي كه يك جزء قابل شناسائي محصول تكميل شده را تشكيل مي دهد مواد مستقيم نامند ممكن است بشكل مواد خام مانند نيشكر در توليد قند يا قسمت هاي ساخته و خريداري شده مانند موتور و گيربكس در مونتاژ اتومبيل باشد.
براي توليد بسياري از محصولات مواد مستقيم قسمت عمده هزينه هاي توليد را تشكيل مي دهد. ظمنا گر چه بعضي از مواد مصرفي در توليد محصول جزء متشكله آن مي باشد ولي به علت جزئي بودن هزينه آن نسبت به كل هزينه هاي توليد جزو مواد غير مستقيم طبقه بندي مي گردند مانند چسب در توليد صندلي.


مواد غير مستقيم
كليه موادي كه جزو مواد مستقيم نبوده و در توليد محصول بكار برده مي شود مواد غير مستقيم نامند مانند نخ در توليد لباس- مواد پاك كننده ماشين آلات و ابزار كوچك. هزينه مواد غير مستقيم جزو هزينه هاي سربار كارخانه طبقه بندي مي گردد.
كار مستقيم


كار مستقيم كاري است كه مستقيما مواد مستيم را به محصول تكميل شده تبديل مي نمايد. هزينه حقوق كارگران كه اين كار را انجام مي دهند هزينه كار مستقيم مي باشد مانند حقوق كارگراني كه چوب را بريده و با استفاده از چسب و ميخ صندلي را توليد مي كنند.
كار غير مستقيم


كار غير مستقيم كاري است كه مستقيما موجب تبديل مواد مستقيم به محصول تكميل شده نمي گردد ولي براي داير بودن كارخانه ضروري است مانند كار سرپرستان توليد كارگران تعميرات و كاركنان انبار. هزينه كار غير مستقيم جزو هزينه هاي سربار كارخانه طبقه بندي مي گردد.
سربار كارخانه


كليه هزينه هاي توليد به غير از هزينه مواد مستقيم و هزينه كار مستقيم جزو هزينه هاي سربار كارخانه طبقه بندي شده و همچنانكه قبلا توضيح داده شد هزينه مواد غير مستقيم و هزينه كار غير مستقيم جزو هزينه هاي سربار كارخانه مي باشد. نمونه هاي ديگر از هزينه هاي سربار كارخانه بقرار زير مي باشد:

سوخت و روشنايي بيمه حوادث ماشين آلات
اجاره ساختمان كارخانه بيمه حوادث ساختمان كارخانه
استهلاك ساختمان كارخانه حق نوبت كاري
استهلاك ماشين آلات حق اضافه كاري
تعميرات ماشين آلات اوقات تلف شده عادي
تعميرات ساختمان كارخانه


در صورتيكه اضافه كاري بطور تصادفي در برنامه ريزي سفارشات بوجود آيد حق اضافه كاري به حساب سربار كارخانه (كار غير مستقيم ) منظور مي شود. اگر اضافه كاري مربوط به يك سفارش خاص باشد حق اضافه كاري به حساب همان سفارش منظور مي گردد.
در يك تحقيق انجام يافته در آمريكا 1995 بر روي 32 كارخانه در صنايع الكترونيك- ماشين سازي و قطعات اتومبيل نشان مي دهد كه هزينه سربار كارخانه تقريبا سه برابر هزينه كار مستقيم مي باشد و هزينه مواد مستقيم بزرگترين عامل هزينه هاي توليد را تشكيل مي دهد. نتيجه اين تحقيق به صورت جدول خلاصه شده است.


صنايع
عامل هزينه الكترونيك ماشين سازي قطعات اتومبيل
مواد مستقيم 65.2% 63.6% 67.5%

كار مستقيم 8.4% 10.8% 7.8%

سربار كارخانه 26.4% 25.6% 24.7%

جمع 100% 100% 100%

هزينه هاي دوره
هزينه هايي هستند كه در هر دوره اي كه انجام مي شود در همان دوره به حساب سود و زيان منظور مي گردند مانند هزينه هاي اداري و توزيع و فروش و هزينه هاي تحقيق و توسعه. هزينه هاي دوره جزو قيمت تمام شده محصول منظور نمي گردد.


بهاي اوليه و بهاي تبديل


بهاي اوليه مستقيما مربوط به توليد بوده و شامل هزينه هاي مواد مستقيم و كار مستقيم مي باشد.
بهاي تبديل يا هزينه تبديل مربوط به هزينه هائي مي شود كه مواد مستقيم را به محصول تكميل شده تبديل مي نمايد كه شامل هزينه كار مستقيم و هزينه سربار كارخانه مي شود.


كار مستقيم + مواد مستقيم = بهاي اوليه
سربار كارخانه + كار مستقيم = هزينه تبديل
نحوه رفتار هزينه ها
هزينه ها با تغيير مقدار توليد تغيير پيدا مي كنند. داشتن اطلاعات در مورد نحوه رفتار هزينه ها تقريبا در كليه جنبه هاي هزينه يابي محصول ارزيابي عملكرد و تصميم گيريهاي مدريت مهم است. هزينه ها در ارتباط با مقدار توليد يا سطح فعاليت بصورت متغير و نيمه متغير طبقه بندي مي گردند. نحوه رفتار هزينه ها فقط در دامنه مربوط فعاليت هر شركت كاربرد پيدا مي كند. دامنه مربوط فعاليت دامنه اي از فعاليت است كه در آن دامنه جمع هزينه هاي ثابت و هزينه متغير هر واحد ثابت بماند.


هزينه هاي متغير
كل هزينه هاي متغير به نسبت مستقيم با مقدار توليد يا سطح فعاليت تغيير مي كند. در صورتيكه هزينه هاي متغير براي هر واحد محصول ثابت مي باشند.
هزينه هاي ثابت


كل هزينه هاي ثابت در دامنه مربوط فعاليت ثابت مي باشد. در صورتيكه هزينه ثابت براي هر واحد محصول با سطح فعاليت تغيير مي كند. اگر سطح فعاليت بيشتر از دامنه مربوط فعاليت باشد هزينه ثابت تغيير پيدا مي كند. مدريت بالاي شركت ها كنترل حجم توليد را دارند بنابراين مسئوليت هزينه هاي ثابت را عهده دار خواهند بود.


هزينه هاي نيمه متغير
هزينه هاي نيمه متغير داراي هر دو خصوصيت هزينه هاي ثابت و متغير مي باشند. هر چند ماهيت هزينه هاي نيمه متغير به گونه اي است كه كاملا نه ثابت و نه متغير هستند ولي به منظور برنامه ريزي و كنترل بايد به اقلام ثابت و متغير تفكيك گردند. جزء ثابت هزينه هاي نيمه متغير حداقل هزينه براي در اختيار داشتن يك نوع سرويس در عمليات مي باشد و جزء متغير هزينه هاي نيمه متغير هزينه اي است كه در اثر استفاده از آن سرويس بوجود مي آيد.
مركز هزينه


مركز هزينه قسمتي از يك واحد تجاري مي باشد كه در آنجا براي ارائه خدمات يا توليد محصول هزينه هائي صورت مي گيرد. مدير هر مركز هزينه مسئول هزينه هاي انجام يافته در قسمت خود مي باشد. معمولا مراكز هزينه همان دواير مي باشد هر چند يك دايره ممكن است داراي چند مركز هزينه باشد.
انواع موجودي ها در شركت هاي توليدي


شركت هاي توليدي داراي سه نوع موجودي به شرح زير مي باشند:
1- موجودي مواد اوليه- قيمت تمام شده موادي است كه در توليد مورد استفاده قرار نگرفته و در انبار موجود مي باشد.
2- موجودي كالاي در جريان ساخت- قيمت تمام شده كالاي تكميل نشده است كه شامل مواد مستقيم - كار مستقيم و سربار كارخانه مي باشد.
3- موجودي كالاي ساخته شده- قيمت تمام شده كالاي تكميل شده است كه در انبار موجود مي باشد كه شامل مواد مستقيم - كار مستقيم و سربار كارخانه مي باشد.


هزينه مواد مستقيم
زماني از اين روش مي توان استفاده نمود كه رابطه مستقيم بين هزينه مواد مستقيم و هزينه سربار كارخانه وجود داشته باشد. اصولا به علت عدم وجود يك رابطه منطقي بين هزينه مواد مستقيم و هزينه سربار كارخانه هزينه مواد مستقيم مبناي مناسبي جهت جذب هزينه هاي سربار كارخانه نمي باشند.
هزينه كار مستقيم


از اين روش زماني مي توان استفاده نمود كه از رابطه مستقيم بين هزينه كار مستقيم
وهزينه سربار كارخانه وجود داشته باشد. اصولا در صنايعي كه عمليات توليد به صورت دستي صورت مي گيرد مي تواند رابطه مذكور وجود داشته باشد و نرخ هاي هر ساعت كار مستقيم و كارائي كار مستقيم در هر دايره نسبتا يكسان باشد.
ساعت كار مستقيم


از اين روش زماني مي توان استفاده نمود كه از رابطه مستقيم بين ساعت كار مستقيم و هزينه هاي سربار كارخانه وجود داشته باشد. اصولا اگر در يك دايره توليدي كارگراني كه يك نوع كار انجام مي دهند داراي نرخ هر ساعت كار متفاوتي باشند استفاده از ساعات كار مستقيم به عنوان مبناي جذب هزينه هاي سربار كارخانه بر هزينه كار مستقيم ارجحيت دارد.
ساعت كار ماشين


اگر ماشين آلات يك كارخانه كاملا اتوماتيك باشند ساعت كار ماشين مناسبترين مبنا جهت جذب هزينه هاي سربار كارخانه مي باشد. براي اينكه بعضي از هزينه هاي سربار كارخانه مانند تعمير و نگهداري و استهلاك ارتباط مستقيم به ساعات كار ماشين پيدا مي كنند. در بعضي از كارخانه ها رابطه ثابتي بين ساعات كار ماشين و ساعات كار مستقيم وجود دارد. به طور مثال اگر در يك دايره توليدي بر روي دو ماشين يك نفر كارگر كار كند در چنين شرايطي جهت تسهيم هزينه هاي سربار كارخانه مي توان از ساعات كار مستقيم يا هزينه كار مستقيم (اگر نرخ هر ساعت كار مستقيم كليه كارگران در يك دايره تقريبا يكسان باشد) به جاي ساعت كار ماشين استفاده كرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید