بخشی از مقاله
تحقیق در مورد متره و براورد
تعريف متره و برآورد
اندازهگيري و محاسبه مقادير مورد نياز يك پروژه و يا كارهاي انجام شده در يك ساختمان را متره ميگويند. افرادي كه اين محاسبات را انجام ميدهند، مترور «Metror» ميگويند. براي متره كردن بايد بدانيم هر مشخصات را به چه واحدي اندازهگيري كنيم.
اگر مقاديري كه پس از محاسبات به دست آمده را قيمتگذاري كنيم، برآورد انجام دادهايم. هرچه ميزان متره و برآورد انجام گرفته، از دقت بالاتري برخوردار باشد، امكان برنامهريزي صحيح براي تهيه مصالح، ماشينآلات، تجهيزات و تامين به موقع منابع مالي براي اجراي كار بيشتر فراهم ميگردد. يكي از دلايل عمده بروز مشكل در روند اجراي پروژهها، ايجاد وقفه در آنها و طولاني شدن زمان اجراي پروژه، عدم اعمال دقت لازم در متره و برآورد اوليه كار ميباشد.
متره و برآورد پروژه بر عهده مهندسان مشاور ميباشد كه ميبايست مقادير كارهاي اجراي پروژه را تعيين و در جداول مربوطه منعكس نمايند و هزينه اجراي كارها را به تفكيك نوع كار (انبيه تاسيسات، مكانيكي، تاسيسات برقي، جمعآوري فاضلاب، خطوط انتقال آب و ..) محاسبه نمايد.
متره و برآورد پروژههاي عمراني به دو صورت انجام ميگيرد:
الف) متره و برآورد باز
ب) متره و برآورد بسته
الف) روش متره و برآورد باز:
كليه مصالح و كارگران لازم از صورت مترهها استخراج و در جداولي وارد ميگردد. سپس قيمتهاي واحد روز هر كدام را در آنها ضرب و در انتها قيمت كل كار تعيين ميگردد.
به عنوان مثال، ديواري به طول 2 متر، ارتفاع 1 متر و ضخامت 35 سانتيمتر داريم. در آناليز به روش باز داريم:
1. 0.35×1×2=0.7m3 (حجم ديوار چيني)
0.7×600=420 (عدد)
در هر مترمكعب آجرچيني نياز به 600 عدد آجر داريم.
420/1000×A=B (ريال)
اگر قيمت هر 1000 عدد آجر A ريال باشد،
2. 0.7×1.4=0.175
حدود 4/1-3/1 حجم ديوار را ملات تشكيل ميدهد.
3. 2200-200-100=1900kg (ماسه مصرفي)
طبق آييننامه نامه وزن مخصوص بتن غيرمسلح 2200kg/m3 ميباشد. اگر 200kg سيمان نياز باشد، با فرض w/c=0.5 (وزن سيمان/ وزن آب): طرح اختلاف، در نتيجه 100kg آب نياز داريم.
4. (ريال) C D E
آب سيمان ماسه
M30.7(قيمت مصالح) (B+C+D+E) ×0.7=F
5. 0.7×6=4.2~4 (ساعت بنا)
0.7×8×3=16.8~17 (ساعت كارگر)
اجرت هر روز كار بنا Gريال، اجرت هر روز كارگر H ريال. در نتيجه اجرت چيدان ديوار:
(G×4/8)+(h×17)=I (ريال)
F+I=J (قيمت ساخت كل ديوار)
ب) روش متره و برآورد بسته:
در اين روش ابتدا كارها بر اساس نوع و ماهيت و واحدهاي اندازهگيري درنظر گرفته شده براي آنها تفكيك ميگردند. مثلاً آجرچيني، بتنريزي، خاكبرداري، سيمانكاري، آرماتوربندي و ... بر اساس نقشههاي اجرايي مشخص و سپس وارد فرمهاي موسوم به ريزمتره ميشود. دفترچههاي فهرست بها در رشتههاي اقلام مصرفي در پروژهها را در هر سال دارد و با ضريب قيمت در آيتمهاي ريزمتره برآورد پروژه مشخص ميگردد.
متره و برآورد به چند طريق انجام ميگيرد:
الف) متره و برآورد مقدماتي: اين كار از سوي مهندس مشاور پروژه بر اساس نقشههاي مقدماتي تهيه شده، صورت ميگيرد و همراه با نقشهها و ساير گزارشات مشاور، تحويل كارفرما ميشود.
ب) متره و برآورد اوليه: اين كار بر اساس نقشههاي اجرايي و تفصيلي و قبل از شروع كار تهيه ميگردد و مبناي برگزاري مناقصات و عقد قرارداد با پيمانكاران پروژه ميباشد.
ج) متره و برآورد موقت: اين كار در مقاطع زماني معين در طول اجراي كار تهيه ميشود كه
به آن در عرف رايج كارهاي ساختماني (صورت وضعيت موقت) ميگويند و بر اساس كارهاي انجام شده تا مقطع زماني خاص از سوي مسئول كارگاه (نماينده پيمانكار) و دستگاه نظارت تهيه ميشود و مبناي پرداختهاي موقت به پيمانكار ميباشد.
د) متره و برآورد قطعي: پس از اتمام كليه كارهاي اجرايي تهيه ميشود كه به آن در عرف رايج كارهاي ساختماني (صورت وضعيت قطعي) ميگويند. در اين نوع متره و برآورد بايد غير از نقشههاي اجرايي و تفصيلي پروژه به كليه تغييرات احتمالي و اضافهكاريها و كمكاريها و كارهاي انجام گرفته خارج از نقشهها توجه نموده و صورت جلسات تنظيمي بين نماينده پيمانكار و دستگاه نظارت را ضميمه برگه متره كرد. اين متره مبناي تصفيه حساب قطعي پيمانكار با كارفرما ميباشد.
هدف از تهيه متره و برآورد
1. تعيين مصالح و لوازم و تجهيزات مورد نياز اجراي پروژه
2. تعيين نيروي انساني مورد نياز (ماهر و غيرماهر) در طول اجراي پروژه
3. تعيين ماشينآلات مورد نياز براي اجراي كار
4. تعيين حجم عمليات هر يك از اجراي كار بر اساس واحدهاي مشخص (مترطول، مترمربع، كيلوگرم، عدد و ...)
5. تعيين هزينه هر يك از اجزاي كار به شكل جداگانه (پيكني، اسكلت، قالببندي، حمل و نقل و ... )
6. تعيين مبنا براي انجام هرگونه كسر يا اضافهكاري و يا تغيير مشخصات كار
7. ايجاد توازن بين بودجه پيشبيني شده و طرح موردنظر
8. تعيين مدت زمان اجراي يك كار و تهيه برنامه زمانبندي
9. تهيه هزينه كل اجراي پروژه
نحوه متره و برآورد
براي انجام يك متره و برآورد دقيق و صحيح، بايد به نكات زير توجه نمود:
1. در ابتدا كليه نقشههاي اجرايي و تفصيلي را به دقت بررسي و مطالعه نمود از چگونگي آنها اطلاع كامل يافت.
2. قيمتهاي روز مصالح، دستمزد و نيروي انساني را بررسي و مشخص كرد.
3. جدولها و برگههاي مورد نياز را كه امكان مقادير قسمتهاي مختلف كار و قيمتهاي واحد انجام كار در آن وجود داشته باشد.
اصلاحات مربوط به عمليات يك پروژه عمراني
1. پيمان: مجموعهاي از اسناد و مدارك ميباشد كه در مراحل مختلف اجراي كار از آنها استفاده ميگردد. اين مدارك شامل اصل قراردادها، نقشهها و مشخصات فني ميباشد.
1-1- شرايط عمومي پيمان: مجموعه ضوابط و مقرراتي است كه شرايط حاكم بر پيمان را تعيين نموده است. وظايف و اختيارات از طرفين امضاء كننده پيمان را مشخص مينمايد. نحوه اخذ تضمين از پيمانكار، پرداختها، حوادث طبيعي (سيل، زلزله و ...)، فسخ پيمان و ... بر اساس آن مشخص ميگردد. اين شرايط از سوي سازمان مديريت و برنامهريزي كشور تهيه و تنظيم ميگردد.
2-1- شرايط خصوصي پيمان: مجموعه ضوابط و مشخصات فني و مالي است كه علاوه بر شرايط عمومي پيمان به منظور تكميل آن، تهيه و ضميمه مدارك پيمان ميگردد تا در حالات و شرايط خاص هر پروژه از آن استفاده گردد. موارد درج شده در شرايط خصوصي، هيچگاه نميتواند مفاد شرايط عمومي را نقص كند.
2. كارفرما: عبارت است از شخصيت حقيقي و يا حقوقي كه يك طرف امضاءكننده پيمان بوده و اجراي عمليات موضوع پيمان را به پيمانكار واگذار ميكند.
3. پيمانكار: عبارت است از شخصيت حقيقي و حقوقي كه طرف ديگر پيمان را امضاء مي كند و اجراي عمليات پيمان را به عهده ميگيرد.
نكته: جانشينان و نمايندگان قانوني كارفرما و پيمانكار، حكم كارفرما و پيمانكار را دارند.
4. مشاور: شخصيت حقيقي و يا حقوقي ميباشد كه براي انجام مطالعات اوليه، تهيه نقشههاي اجرايي و نظارت بر حسن اجراي كار از جانب كارفرما انتخاب ميشود.
5. دستگاه نظارت: عبارت است از شخص حقيقي و يا حقوقي كه از جانب كارفرما به منظور كسب اطمينان از حسن اجراي كار انتخاب و در چهارچوب اختيارات تعيين شده در اسناد و مدارك پيمان به پيمانكار معرفي ميگردد.
6. ناظر مقيم: مهندس ناظر مقيم، كسي است كه از طرف كارفرما و يا به عنوان نماينده مقيم مهندس مشاور براي نظارت بر اجراي عمليات كارگاه تعيين و كتباً به پيمانكار معرفي ميگردد و اصولاً در كارگاه مقيم خواهد بود.
7. رئيس كارگاه: شخص حقيقي است كه داراي تخصص و تجربه لازم و كافي ميباشد كه از طرف پيمانكار به كارفرما و مهندس مشاور معرفي ميگردد تا اجراي عمليات موضوع پيمان را در كارگاه سرپرستي نمايد. كارفرما و يا مهندس مشاور حق دارد در مورد صلاحيت رئيس كارگاه اظهارنظر نمايد و در صورت لزوم خواستار معرفي فردي واجد ضلاحيت شود.
8. محل كار: كليه محوطهها و اراضي است كه عمليات موضوع پيمان در آن اجرا ميگردد و يا براي اجراي كار به نوعي از آن استفاده ميشود.
9. پاي كار: محوطهاي است در داخل كارگاه كه پيمانكار در آن وسايل، مصالح و ... را نگهداري ميكند.
10. ابلاغ كار: پس از برگزاري مناقصه پيمانكار تعيين خواهد شد و براي ابلاغ كار به ترتيب زير عمل ميشود:
الف) عقد قرارداد با پيمانكار بر اساس شرايط عمومي و خصوصي پيمان
ب) ابلاغ كليه نقشههاي اجرايي
ت) تحويل زمين
نكته: تاريخ شروع پروژه پس از ابلاغ اجرايي و تحويل زمين منظور خواهد شد.
11. دفترچه فهرست بهاء: در ابتداي هر سال سازمان مديريت و برنامهريزي كشور بنا به وظيفه قانوني خود، اقدام به انتشار دفترچههاي فهرست بهاء در رشتههاي مختلف (ابنيه، راه و باند فرودگاه، زيرسازي راهآهن، تاسيسات برقي، تاسيسات مكانيكي، جمعآوري فاضلاب، خطوط انتقال آب، گل و گياه و ...) مينمايد. در اين دفترچهها در فصلهاي مختلف زير اجزاي يك پروژه بر حسب واحد، اندازهگيري و رقم ريالي آن مشخص شده كه بر اساس آن متره و برآورد پروژهها انجام ميگيرد.
12. طرح عمراني: اگر محل تامين پول پروژهها از خزانه دولت باشد، طرح عمراني ميباشد كه كسورات اين طرحها: ماليات 5% و بيمه 76/1% ميباشد.
13. طرح غيرعمراني: اگر محل تامين پول پروژهها منابع داخلي باشد (مخابرات، برق و ...) طرح غيرعمراني است كه كسورات اين طرحها ماليات 5% و بيمه 78/7% ميباشد.
برنامهريزي شبكهاي
كليات
مقدمه: هيچكس به خوبي نميداند مفهوم زمان برنامهريزي شده از چه وقت پديد آمده است. احتمالاً برنامه زمانبندي شده از هنگامي آغاز شد كه يكي از انسانهاي ماقبل تاريخ تصميم گرفت در پايان روز به جاي وقت گذراندن در جنگل، به غار راحت خود، نزد جفتش برگردد. شكي نيست كه او غروب آفتاب را علامت مناسبي براي بازگشت انتخاب كرد. به اين صورت برنامهاي زمانبندي شده براي خود به وجود آورد.
وقتي او به جفتش گفت: غروب آفتاب در انتظارش باشد، در واقع بين برنامه زمانبندي خود با ديگران ارتباط برقرار كرد و به ديگران امكان داد فعاليتش را هماهنگ با برنامه او برنامهريزي كنند.
امروزه ما با پيروي از همين روش در برنامهريزي زندگيمان و ايجاد ارتباط بين برنامه خود با ديگران، در رابطه با خودمان ادامه ميدهيم. در واقع به خاطر پيچيدگيهاي زندگي جديد، ناچاريم برنامه
زمانبندي شده خيلي دقيقي داشته باشيم تا بتوانيم وظايف اجتماعي خود را انجام دهيم.
از اواسط قرن 19 براي پاسخ به كميت كالاي تقاضا شده و تحويل آن، تنظيم برنامه زمانبندي شده در امور جاري كارگاههاي صنعتي لازم گرديد. در آن زمان تاكيد بر استفاده مستمر از ماشينآلات بود و به تنظيم برنامه زمانبندي زياد توجه نميشد، زيرا در بيشتر موارد بين ماشين و ماشين كار رابطهاي يك به يك وجود داشت.
فهرستهاي زمان آغاز و پايان فعاليتها ابزار اصلي ارتباطات بود. با پيچيدهتر شدن كارگاهها، روشي سريعتر براي نمايش برنامه زمانبندي شده لازم شد و مديران به روش ترسيمي روي آوردند.
در جنگ جهاني اول، هنري گانت روش ترسيمي براي كنترل توليد به وجود آورد. اين روش اساساً يك نمودار ميلهاي بود كه بر آن نقاط زماني ويژه مشخص ميشود. اين روش به صورت يكي از سرراستترين و قابل فهمترين روشها براي نمايش طرح پروژه درآمد.
از آنجايي كه در قلمرو ساخت، هميشه تاكيد بر استفاده از منابع انساني بيشتر از ماشين بوده است، تنظيم برنامه زمانبندي شده از طريق فهرست استخدام صاحبان حرفههاي مختلف ساختماني تا اوايل قرن حاضر، اساس كار به شمار ميآمد.
ساختمانسازي نه يك روند صنعتي، بلكه يك حرفه درنظر گرفته ميشد. به هرحال، استفاده از روش ميلهاي، تكنيك قابل قبولي در تنظيم برنامه زمانبندي شده براي كار ساختماني شد.
با شروع به استفاده از فرآوردههاي صنعت، مصالح، ابزار و ماشينآلات جديد در كارهاي ساختماني، مديران پروژههاي ساختماني دريافتند كه حفظ روند برنامه زمانبندي شده پيوسته مشكلتر ميشود. معلوم شد كه ميتوان برخي از ابزارهايي كه در صنعت بكار ميرود، در كار ساختمان
ي به كار گرفت و در نتيجه در نمودار ميلهاي تغييرات عمدهاي ايجاد شد. براي نشان دادن رابطه متقابل بيشتر بين عناصر كار نمودارهايي تهيه شد و تلاشهايي انجام گرفت كه سرعت انجام كار را دقيقتر نشان بدهد.
نيروي دريايي ايالات متحده امريكا در پي روشهاي بهتري براي اداره پروژههاي بزرگ خود بود. در اواسط سال 1956، يك بخش ارزيابي برنامه در دفتر پروژههاي ويژه وابسته به اداره تسليحات دريايي، به سرپرستي ويلارد فازار به وجود آمد. اين گروه مسئوليت ارائه ارزيابي مستمر از اجراي كل كار به مديريت عاليرتبه خود را داشت و پيشرفت امور نسبت به اهداف نهايي برنامه
موشكهاي بالستيك ناوگاني سنجيده ميشد. در پاييز 1957 تصميم به بررسي پيشنهادهاي سازمانهاي ديگر در زمينه طراحي سيستمي براي ارزيابي برنامه گرفته شد. در دسامبر 1957، قراردادهايي با «مشاوران مديريت، بوز، آلن و هاميلتون » و «بخش فضايي و موشكي لاكهيد » بسته شد. براي اين كار اسم رمز پرت «Pert» درنظر گرفته شد. در سال 1961، جان فوندال از دانشگاه استانفورد گزارشي را كه از طرف اداره بنادر و لنگرهاي نيروي دريايي آمريكا تهيه كرده بود، منتشر كرد و در آن روشي غير كامپيوتري را براي برنامهريزي ارائه كرد. اين روش نوعي مسير
بحراني است كه از آن روش فوندال يك روش اصلي در تحليل پروژه شده است.
با اينكه روش مسير بحراني (سيامپي cmp) و تكنيك ارزيابي و مرور برنامه (پرت pert) مستقل از هم تدوين شدهاند، اما هر دوي آنها از شبكه به عنوان مدل ترسيمي استفاده ميشود و راهحل آنها، طولانيترين مسير يا مسير بحراني را مشخص ميكند. اگرچه تخمينهاي زماني در مورد مدت انجام فعاليتها در دو روش سيامپي و پرت، كاملاً متفاوت است، اما در طول ساليان، اين دو به مفهوم عام، به جاي يكديگر بكار رفتهاند.
در سيامپي فرض بر اين است كه مدت انجام هر فعاليت را با دقتي منطقي به دست آورد: و اين يعني آنكه تغييرات مدت تعيين شده براي انجام يك فعاليت بسيار ناچيز است؛ از طرف ديگر، در پرت فرض ميشود كه تغييرات مدت انجام هر فعاليت نسبتاً زياد است.
منابع برنامهريزي
مصالح، ماشينآلات (ابزار)، نيروي انساني و پول، چهار منبع مشتركاند كه در برنامهريزي هر پروژه بايد ارزيابي شوند. به اين چهار منبع، بايد زمان را اضافه كرد. كارفرما اغلب مايل است آغاز و پايان كار و ديگر تاريخهاي شاخص پروژه مشخص باشد و اين خواسته معمولاً در اسناد مناقصه منظور ميشود.
سلسله مراتب برنامه زمانبندي شده
يك پروژه ساخت كه خوب برنامهريزي شده باشد، از يك سري برنامههاي زمانبندي شده استفاده ميكند. اين برنامهها نحوه بهرهبرداري از هر يك از پنج منبع اصلي را معين ميكند.
نيازهاي مالي به تقاضاي مصالح، ماشينآلات و نيروي كار بستگي دارد. هرچه آن برنامههاي زمانبندي شده صحيحتر و كاملتر باشند، برنامه مالي دقيقتر خواهد شد. در بيشتر موارد، همه برنامهها همزمان تهيه ميشوند و در هر يك از آنها در صورت نياز، تعديلهايي صورت ميگيرد تا برنامهاي قابل اجرا براي ساخت بدست آيد.
كنترل پروژه
دو مرحله برنامهريزي و تنظيم برنامه زمانبندي شده را نميتوان به خودي خود، مجموعه ابزارهاي كافي درنظر گرفت كه بيشترين منافع پيمانكار را تضمين نمايد. اين دو مرحله فقط يك برنامه ارائه مينمايند و ربطي به اجراي پروژه ندارد. به همين خاطر بروز تغييرات در برنامهريزي، امري ضروري است. براي امكانپذير بودن اين تغييرات، مرحله سومي لازم است و آن مرحله كنترل است. روشهاي نمونهوار كنترل پروژه دو كار عمده نظارت و به هنگام كردن را شامل ميشود.
*******
برقرار ارتباط با برنامه زمانبندي شده
دستورالعملهاي شفاهي و كتبي
وقتي از تكنيك پيمانكاري كه تنها يك يا دو كارگر دارد، يا پروژهاي كوچك دارد، استفاده ميكند، نتايج سيامپي را ميتوان با دستورالعملهاي شفاهي منتقل كرد. برنامهريزي ميتواند به راحتي به كاركنان بگويد كه كدام فعاليت در چه تاريخ مشخصي بايد انجام شود. اين روش، مستقيمترين نحوه انتقال اطلاعات است. در بسياري از پروژههاي بزرگ و كوچك، سركارگرها براي آموزش افراد گروه كار خود، از دستورالعمل شفاهي استفاده ميكنند و اين روش را روشي مناسب براي ايجاد ارتباط ميشناسند. البته بهتر است فهرستي از فعاليتها و تاريخ آنها در برنامه زمانبندي شده با اين
راهنمائيهاي شفاهي همراه باشد. اين روش اصولاً ناصحيح دريافت كنند اطلاعات ميكاهد.
از جمله عيبهايي كه در مورد دستورالعمل كتبي ذكر ميشود، لزوم خواندن انبوهي مطلب براي يافتن اطلاعات موردنظر ميباشد. عيب ديگر اين است كه هر مصرف كنندهاي تفسير شخصي خود را از محتواي مطالبي كه ميخواند، دارد.
شيوههاي نمايش ترسيمي
سه نوع نمايش ترسيمي وجود دارد كه بهطور وسيعي مورد قبول است و اغلب براي ارائه برنامه زمانبندي شده سيامپي از آنها استفاده ميشود. اين سه عبارتند از:
1. نمودار تفسيري
2. نمودار ميلهاي
3. نمودار با مقياس زماني (زماندار)
كنترل پروژه
اگر فقط مراحل برنامهريزي و تنظيم جدول زمانبندي اجرا شود، هيچ پروژهاي كه به روش مسير بحراني برنامهريزي شده است، مورد رضايت كامل نخواهد بود. براي شناخت ماهيت پويايي كه رون ساخت دارد، اجراي مرحلهاي ديگر نيز لازم است. در يك كلام، «كنترل» است كه اين كيفيت پويا را ارائه ميكند.
هيچ سيستمي بدون وجود كنترل نميتواند به بالاترين ظرفيت خود برسد. همه با هرج و مرج و تاخيرهاي حاصل از نبود كنترل در يك سيستم ترافيك آشنا هستند. سيستمهاي كنترل نشده شبكه آب يا برقرساني ميتواند خرابي يا كاهش بهرهوري به ارمغان آورد. اگر يك سيستم كار ساختماني كه به خوبي برنامهريزي شده است و برنامه زمانبندي شدهاي دارد، بدون كنترل پيش رود، چه بسا به هرج و مرج، تاخير و حتي كنار گذاشتن كل سيستم منجر شود.
يك برنامه كنترل خوب بايد در پي تحقق سه هدف عمده باشد. اول و مهمتر از همه، چنين برنامهاي بايد معرف درستي از كار باشد و انجام آن را به نحوي هماهنگ با برنامههاي طرح شده ساخت و مشخصات آن امكانپذير كند.
دوم آنكه اين برنامه بايد امكان تشخيص و ارزيابي و پيشبيني انحرافها از برنامه زمانبندي شده را فراهم كند.
سوم اينكه برنامه كنترل بايد امكان عمليات اصلاحي دورهاي را فراهم كند تا بتوان بقيه برنامه زمانبندي شده را بهطور اقتصادي با برنامه زمانبندي شده پيشنهادي همسو كند.
ترازهاي كنترل
حداقل برنامه كنترلي لازم براي پروژههاي كوچك، كم هزينه و كوتاه مدت، شكل كنترل دو ترازي ميباشد، يعني شبكهاي تفصيلي و نوعي مكانيسم گزارشي. در اين پروژهها ميتوان مدت انجام پروژه را يك تاريخ شاخص تلقي كرد و پيمانكار شبكه برنامه زمانبندي شدهاي تهيه ميكند كه بتوان اين شاخص را محقق نمايد. سپس اين شكل كنترل براي تدارك بودجه روزانه هزينههاي پروژه ساخت بكار گرفته ميشود.
براي پروژههاي با اندازه متوسط، ممكن است شبكهها و برنامههاي زمانبندي شده اضافي لازم باشد. پروژه متوسط را ميتوان پروژهاي درنظر گرفت كه به تعداد انگشتشمار احتمالاً حداكثر شش مرحله اصلي شاخص دارد. هزينه چنين پروژهاي كه ممكن است تا 300 فعاليت را شامل شود، براي پيمانكار به احتمال زياد، در حدودي متوسط خواهد بود. تاريخ مرحلههاي شاخص معمولاً در زمان امضاي قرارداد توسط پيمانكار با مذاكره بين پيمانكار و كارفرما معين ميشود. در پروژههاي بزرگ ـ كه مراحل شاخص بسياري دارند، تكميل آنها وقت بسيار ميبرد و هزينه گزافي دارند ـ ترازهاي كنترل از اين هم گستردهتر خواهد بود. در بيشتر اين موارد، قرارداد با بحث و مذاكره بسيار منعقد ميشود و به احتمال زياد از نوع قراردادهاي هزينه با حقالزحمهاي خواهد بود.
نظارت پروژه
اين بحث را با ذكر مثالي آغاز ميكنيم. فرض ميكنيم كه مسافري در مورد مسيري كه بايد بپيمايد و زمان رسيدن به مقصد تصميمي معين گرفته است. راننده در مسيري كه انتخاب كرده است، به راه ميافتد و براي تنظيم نحوه پيشرفت سفر از دو وسيله اصلي، مسافتسنج (كيلومترشمار) و ساعت استفاده ميكند. قرائت مسافتسنج به او نشان ميدهد كه چه مقدار از مسافت پيموده شده است و ساعت به او نشان ميدهد كه چه مدتي گذشته است. با نظارت بر اين دو وسيله، راننده ميتواند قضاوت كند كه مسافرت مطابق با برنامهاي كه ابتدا طرح شده بود، پيش ميرود يا نه؟
به نحوي مشابه، مدير ساخت براي تعيين اين كه جريان پروژه، برنامه زمانبندي شده را محقق ميكند، بايد بر وسايل گوناگون سنجش از پيشرفت كار نظارت داشته باشد. مسافتسنجها و ساعتهاي پروژه ساختماني، چيزهايي هستند چون برگههاي تحويل، برگه زمان كار، گزارشهاي كتبي و نظاير آنها.
كارهايي كه مدير پروژه براي نظارت دقيق بر كار ميتواند داشته باشد، عبارتند از:
1. نظارت از طريق تماس مستقيم:
مديري پروژه ممكن است از طريق تماس مستقيم و مشاهده در كارگاه نظارت را انجام دهد. اين روش ميتواند از نظر صرفهجويي در وقت و نيز تلاش بسيار موثر باشد، ولي رسيدن به مقصود، به همكاري نزديك بين مدير و افراد شاغل در كارگاه نياز دارد.
2. نظارت با كمك عكاسي:
پيمانكاران بزرگ و كوچك سالهاي بسيار است كه از عكاسي براي ثبت پيشرفت كار و تهيه مدرك دائمي از آن استفاده ميكنند. از عكس و مقايسه آن با عكسهاي قبلي جهت مشاهده پيشرفت كار استفاده ميشود.
3. نظارت از طريق فهرستهاي رسيدگي:
بسياري از مديران ساخت براي افزودن به دقت و درستي اطلاعات تكنيكهاي رسيدگي را بكار ميگيرند. برنامهريز در شروع دوره تهيه گزارش فهرستي از فعاليتهايي را كه بايد طي فاصله زماني بعدي آغاز شوند، ادامه يابند يا پايان پذيرند، تهيه ميكند. سرپرست يا سركارگر تنها كافي است در مقابل ستون مربوطه كه بعد از فعاليت فهرست شده آمده است، مشخص كند كه چه كاري انجام شده است. سپس اين فهرست را براي ارزيابي به مدير برميگرداند.
4. نظارت از طريق نمودارهاي ميلهاي:
روشي بسيار نزديك به روش فهرست رسيدگي كه برخي از پيمانكاران به كار ميبرند، استفاده از نمودار ميلهاي ميباشد. نسخهاي از نمودار ميلهاي كه در آن وضعيت پروژه را در شروع دوره با علامتگذاري نشان دادهاند، به كارگاه ارسال ميشود. مسئولان سرپرستي مستقيماً روي اين نسخه كار انجام شده در طول دوره گزارش را علامت ميگذارند، سپس نمودار ميلهاي علامتگذاري شده به مدير پروژه برگردانده ميشود.
5. نظارت از طريق شبكهها:
تكنيك ديگر انجام نظارت در كارگاه، استفاده از خود شبكه هدف (مقصد) ميباشد. نسخهاي از نمودار جامع شبكه براي سرپرستي كارگاه تهيه ميشود، سپس اين نسخه براي نشان دادن آنچه در دوره كنترل اتفاق افتاده است، علامتگذاري ميشود. قبل از بازگرداندن نمودار به مديريت ساخت نشانههاي مربوط به رويدادهاي غيرعادي يا شرايط خاص، در نسخه مزبور، در كنار فعاليتي كه تحت تاثير قرار گرفته است، اضافه ميشود. پس از اين، برنامهريز اطلاعات حاصل را به شبكه اصلي ميافزايد و نسخههايي از آن براي دوره كنترل بعدي تكثير ميشود.
ارزيابي و پيشبيني
وقتي اطلاعات از نيروهاي كارگاهي و دفتري دريافت شده، برنامهريز بايد دانستههاي را ارزيابي كند و تصميم بگيرد كه براي رسيدن به مدت انجام مقصد چه كار بايد كرد. در اين مرحله مهارت برنامهريز اهميت دارد، زيرا موفقيت كار بستگي به تصميماتي دارد كه او ميگيرد. بسياري از اين تصميمات را خود كارمندان قسمت برنامهريزي ميتوانند اتخاذ كنند، ولي احتمال دارد كه لازم باشد بعضي اطلاعات به سطوح عاليرتبه مديريت منتقل شود. در اين حال، وجود روابط گروهي خوب، امري اساس است.
آشنايي با روند اجراي پروژههاي ساختماني
اولين گامي كه درباره اجراي هر پروژه عمراني بايد برداشته شود، انجام مطالعات فني و اقتصادي مربوط به پروژه ميباشد. به عبارت ديگر، قبل از شروع عمليات اجرايي، بررسيها و شناساييهاي لازم انجام ميگيرد و بر اساس نتايج بدست آمده، نقشههاي اجرايي تهيه و عمليات ساختماني اجرا ميگردد.
بر حسب اهميت پروژه و اين كه مجري پروژه، دستگاه دولتي است يا اشخاص حقيقي و حقوقي و خصوصي، حدود خدماتي كه براي مشاور تعيين ميگردد، متفاوت است. خدمات مشاوره در كارهاي ساختماني به 3 دسته تقسيم ميشوند:
خدما ت مرحله اول
قسمت اول خدمات مرحله اول
الف) گردآوري اطلاعات و انجام مطالعات پايه: اين بخش شامل مذاكره و تبادلنظر با كارفرما و كسب اطلاعات لازم از نيازمنديهاي فعالي و آينده پروژه، بازديد از محل و كسب اطلاعات از عوارض طبيعي زمين، همسايكي، تاسيسات زيربنايي مانند آب، برق، گاز و مخابرات، جمعآوري اطلاعات پيرامون وضعيت بادها، بارندگي و ... ميباشد.
ب) بررسي و شناساييهاي كلي و ضوابط و مقررات: اين بخش شامل جمعآوري اطلاعات درباره معماري سنتي و معماري جديد رايج در محل اجراي پروژه، بررسي كاربري آينده زمينهاي مجاور، بررسي مقررات شهرسازي و طرحهاي مصوب شهري موثر در اجراي پروژه ميباشد.
ج) بررسي و مطالعه در مورد مصالح ساختماني و روشهاي ساخت: اين بخش شامل جمعآوري اطلاعات پيرامون انواع مصالح ساختماني و تاسيساتي كه در محل پروژه وجود دارد و يا در محل
موجود نميباشد و بررسي روش تهيه آنها و بررسي اسكلت مناسب براي پروژه اعم از بتني، فلزي و ... ميباشد.
د) بررسي سيستم تاسيساتي و تجهيزات مورد نياز: اين بخش شامل تعيين فهرست تجهيزات لازم براي پروژه، بر اساس بررسي مشخصات فني توليدكنندگان اين تجهيزات و شرايط اقليمي منطقه است.
ه( برنامهريزي كالبدي: اين بخش شامل مطالعه، بررسي و تعيين نيازمنديهاي فعلي و آينده پروژه، ارائه ارتباط ساختمانها در محوطه كلي و نحوه استقرار ساختمانها ميباشد.
و) تهيه طرح شماتيك و ارائه گزارش: اين بخش شامل طراحي سيماي كلي ساختمانهاي پروژه و نشان دادن تعداد طبقات، طرز قرار گرفتن آنها، راههاي ارتباطي، تهيه پلان استقرار، نقشههاي معماري و پيشبيني مدت اجراي پروژه و برآورد تقريبي هزينه كار ميباشد.
قسمت دوم خدمات مرحله اول
الف) مطالعات تكميلي: اين بخش شامل بازديد مجدد از محل و مطالعه و بررسي كاملتر از زمين، جمعآوري اطلاعات تكميلي درباره راهحل يا گزينه انتخاب شده در قسمت اول، شامل معماري، سازه و ... و بررسي تكميلي در مورد نوع مصالح مصرفي در ساختمانهاست.
ب) مطالعات و طراحي معماري: اين بخش شامل مطالعات كامل ارتباطات خارجي ساختمانها، خيابانبندي پروژه، بررسي نهايي ارتباط افقي و عمودي داخل ساختمانها با توجه به كاربري فضاها، رعايت اصول نورگيري، تراكم طبقات و ... ميباشد.
ج) مطالعات و طراحي سازه: اين بخش شامل مشخص كردن مباني مورد استفاده در محاسبه سازه پروژه و تجزيه و تحليلي آزمايشهاي خاكشناسي و مقاومت مصالح و طراحي مقدماتي سازه و تعيين نوع و حدود ابعاد پيها، ديوارها، تيرها، ستونها و درزهاي انبساط است.
د) مطالعه و طراحي تاسيسات: اين بخش شامل مطالعه سيستمهاي مختلف تاسيساتي و انتخاب گزينه برتر براي تاسيسات بهداشتي، شامل آب سرد و گرم مصرفي، جمعآوري و دفع فاضلاب، جمعآوري آب باران، تاسيسات گرمايش و سرمايش، تعيين نوع چراغها براي هر فضا، طراحي نقشههاي تاسيسات همراه با اعلام نيازهاي ساختماني آنها ميباشد.
ه( تهيه نقشههاي مقدماتي: اين بخش، شامل تهيه پلان جانمايي ساختمانها و محوطه كليه طبقات هر يك از ساختمانهاي پروژه، پلان بام كليه ساختمانها، نماي جنوبي تمامي ساختمانها با نشان دادن مصالح مصرفي در نما، برشهاي طولي و عرضي از قسمتهاي مورد نياز، پلان كلي محوطه، شبكه جمعآوري و دفع آبهاي سطحي و ... همراه با جزئيات لازم، نقشههاي مقدماتي اسكلت شامل محوربنديها، پلان شالودهها، تيرريزي طبقات، حدود ابعاد استونها، تيرها، شالودهها و ... .
نقشههاي مقدماتي تاسيسات، تعيين مشخصات كلي مصالح مصرفي در نازككاري، نماسازي، محوطهسازي و برآورد هزينه اجراي پروژه بر اساس آخرين فهرستبها منتشر شده خوادهد بود.
خدمات مرحله دوم
الف) انجام محاسبات فني و تهيه نقشههاي اجرايي: اين بخش، شامل انجام محاسبات فني مورد نياز براي كارهاي معماري، سازه، تاسيسات مكانيكي، برقي ساختمانها و محوطه و تهيه نقشههاي اجرايي به صورت كامل و تهيه دفترچه جزئيات معماري، سازه، تاسيسات و جداول نازككاري براي كليه قسمتهاي داخلي ساختمان و جداول ميلگردها و انواع پروفيلهاي مصرفي در اسكلت حاوي شكل، تعداد و اندازه آن ميباشد.
ب) تهيه مشخصات فني: اين بخش، شامل تعيين مشخصات فني عمومي است كه رعايت آن در اجراي پروژه ضروري ميباشد با ذكر موضوع و شماره و تاريخ صدور و مرجع صادركننده و درج مشخصات فني خصوصي مورد نياز براي اجراي پروژه در نقشهها يا دفترچه مشخصات.
ج) تهيه برآورد هزينه اجراي عمليات: تهيه متره مقادير كارهاي اجرايي پروژه و تنظيم جدول برآورد هزينه اجراي كارهاي مختلف بر حسب ابنيه، تاسيسات برقي، تاسيسات مكانيكي و تجهيزات، به تفكيك ساختمانهاي مختلف و محوطهسازي.
د)تهيه برنامه زمانبندي اجراي كار: تهيه برنامه زمانبندي كلي اجراي كار، با درنظر گرفتن مدت زمان منطق و مناسب، براي اجراي فعاليتهاي مختلف پروژه با توجه به انجام امكانات مالي و تدارك مصالح و ماشينالات و ... .
ه( تهيه شناسنامه پروژه: اين بخش شامل شرح مختصري از پروژه، خلاصهاي از اطلاعات و
آمارگيري گردآوري شده كه در طراحي مورد استفاده واقع ميگردد، همچنين شامل مشخصات اصلي پروژه مانند زيربناي كل، محوطه، هزينه اجراي عمليات، برآورد قيمت واحد سطح ساختمانها و محوطه، روش اجرا و ... ميباشد.
و) ارائه مدرك و گزارشهاي مرحله دوم: شامل شناسنامه پروژه، دفترچه محاسبات فني، دفترچه ريزمتره مقادير، مشخصات فني عمومي و خصوصي است.
نحوه ارجاع كار و انتخاب مشاور
در انتخاب مشاور براي انجام مطالعات پروژه، روشهاي مختلفي وجود دارد. در پروژههاي عمراني كه بودجه آنها از طريق منابع عمومي كشور تامين ميگردد، دستگاههاي اجرايي مربوط مكلف هستند از مهندسين مشاور تعيين صلاحيت شدهاي كه اسامي آنها در دفترچههاي مخصوص سازمان مديريت و برنامهريزي وجود دارد، تعدادي را انتخاب و با هماهنگي سازمان مديريت نسبت به انتخاب مشاور اقدام نمايند.
در پروژههاي خصوصي كه اجراي آنها به صدور پروانه ساختمان از جانب شهرداريها نياز دارد (مشابه ساخت مسكن از سوي عموم مردم) روش كار متفاوت است. در اين حالت، كارفرما با مراجعه به سازمان نظام مهندسي و يا وزارت مسكن و شهرسازي، مهندسان واجد شرايط را با توجه به حدود صلاحيت آنها انتخاب و مطالعات مورد نياز (مرحله اول و دوم) را به كمك آنها انجام
دهد. در اين حالت، شرح خدمات مهندس مشاور براي انجام مطالعات، با توافق طرفين (مالك و مشاور) و بر اساس حداقلهاي تعيين شده از سوي مراجع ذيربط (مانند شهرداريها و ... ) تعيين ميگردد. در اين بخش، گاهاً بخشهايي از خدمات مرحله اول و دوم حذف ميشود.