بخشی از مقاله
مختصری درباره طب ورزشی
مقدمه
تنوع رشته هاي ورزشي،هجوم افراد به سمت ورزش قهرماني، مشخص شدن ارزش هاي علمي ورزش در درمان بيماري هاي قلبي ـ عروقي، ديابت و … ، فعاليت هاي گسترده درزمينه ي كيفي و كمي ورزش، همه و همه بيش از هر چيز نياز ورزش و ورزشكاران را به پوشش كامل پزشكي تيم ها و امكان ورزشي مشخص ميكند.
تاريخچه
از زماني كه بشر براي گذراندن زندگي تحرك و فعاليت بسيار داشت تا به امروز كه با پيشرفت خيره كننده ي علم، زندگي روزانه كم تحرك تر شده و در واقع حال سكون پيدا كرده است، ورزش به عنوان عاملي كه علاوه بربه وجود اوردن تحرك جسماني، سبب افزايش قدرت فكري و بروز ساير خلاقيت ها ي فردي ميشود، از چنان جايگاه رفيعي برخوردار شده است كه به جرات مي توان ان را از اركان مهم زندگي دانست.
اصل ورزش را از يونان دانسته اند كه به منظور چابكي بدن و ايجاد قوت انجام مي يافت و پاروزني، بوكس،كشتي،شنا، واليبال،گلف،انواع تنيس و... درخصوص تاريخچه ورزش بايد گفت كه در ميان كشور هاي شرق زمين بيگمان ايران تنها
كشوري بود كه در نظام تعليم و تربيت خود بيشترين اولويت را به ورزش و تربيت بدني داده بود.
در ورزش مدرن كنوني،به كارگيري عوامل مهمي از جمله مسائل روان شناسي ورزشي ،فيزيولوژي تمرين،بيومكانيك ورزشي،ساختار مناسب بدني ورزشكاربه همراه استعداد و توانايي بالقوه ان و در كنار داشتن مربي اگاه و محيط و امكانات مناسب،از عوامل موفقيت فرد ورزشكار محسوب ميشود.
عامل ديگري كه با توجه به اين مبحث اهميت ويژه اي دارد،درمان است كه مي توان از ان به عنوان به وجود ارنده امنيت جسمي و روحي براي ورزشكار در هنگام تمرينات و مسابقات ياد كرد.
در يونان باستان از ورزش به عنوان يك روش درماني در بيماران رواني و بيماراني كه دچار تب مي شدند و همچنين براي توانبخشي فيزيكي بيماران استفاده مي شد.
در رم باستان ،به فيزيولوژي ورزش بسيار پرداخته شده است؛چنان كه از پزشكان ان دوره درباره توانبخشي فيزيكي بيماران و استفاده از هيدروتراپي(اب درماني) مطالب متعدد به جا مانده است ان ها ورزش را براي دوره نقاهت پس از جراحي تجويز مي كردند و عقيده داشتند كه ورزش ،باعث تنظيم اعمال دستگاههاي مختلف بدن مي شود.
دانشمندان ايتاليايي نيز با تاسيس موسسه جهت اموزش كودكان كه ورزش و فعاليت هاي فيزيكي بخش جدايي ناپذير از برنامه هاي اموزشي ان بود،تا اسل هاي متمادي در دنياي غرب الگو به شمار مي امدند.
پزشكان اسپانيايي معتقد بودند:( ساده ترين ورزش براي حفظ سلامتي بدن، ورزش است) ان ها ورزش را براي افراد مسن و اشخاص معلول نيز توصيه مي كردند.
پزشكان فرانسوي نخستين افرادي بودند كه واحد( ورزش درمان) را به دروس دانشجويان پزشكي افزودند.ان ها اعتقاد داشتند: ( تنها پزشكان هستند كه مي توانند ورزش هاي مناسب را براي بيماران تجويز كنند.)
ابن سينا در اثارش به صراحت متذكر شده است:( انسان بايد از ورزش هاي بسيار شديد و همچنين عدم تحرك، سستي و استراحت زياد بپرهيزد.) ميمو بيذر، بزرگ ترين پزشك يهودي قرون وسطا نيز ورزش هاي معتدل را براي افراد توصيه مي كرد.
در قرون 17 و 18 ميلادي،كشفيات مهمي در زمينه ي فيزيولوژي ورزش و در بخش انقباض اضلاني و واكنش عضلات در برابر پيام هاي عصبي به دست امد.
در قرن 19 ميلادي پيشرفت هاي شگرفي در زمينه هاي مختلف علوم به دست امد كه از توجه پزشكان نسبت به ورزش به عنوان يك روش درماني كاسته شد اما در اواسط اين قرن، ورزش هاي سيستماتيك سوئدي لينگ در سراسر جهان هواخواهان زيادي پيدا كرد.
در اغاز قرن 20 ميلادي، انتشار كتاب هايي در زمينه هاي مختلف بهداشتي و ورزشي توجه همگان را به ورزش جلب كرد؛به طوري كه كنگره هاي متعددي در زمينه فيزيولوژي ورزش برگزار شد و نتيجه ان، تاسيس انجمن بين المللي طب ورزش در سال 1928 ميلادي بود.در سال 1933 م نام اين انجمن به ( فدراسيون بين المللي طب ورزشي ) تغيير يافت طي سال هاي بعد، گام هاي متعددي توسط اين فدراسيون و
اعضاي تشكيل دهنده ان برداشته شد كه تا به امروز ادامه يافته است.
طب ورزشي و زمينه هاي فعاليتي آن
طب ورزشي در زمينه هاي زير فعاليت دارد:
1ـ نظارت پزشكي بر فعاليت ورزشكاران
2ـ آموزش هاي خاص فيزيكي جهت تمرين و آماده سازي ورزشكاران
3 ـ پيشگيري از ضايعات
4ـ تشخيص و درمان ضايعات ورزشي ( ارائه كمك هاي اوليه در ميادين مسابقات)
5ـ ارائه برنامه هاي ورزشي طبي ، ورزش هاي پيشگيري كننده از بيماري هاي مزمن و تخريبي مفاصل
6ـ توانبخشي و بازگرداندن ورزشكاران مصدوم به فعاليت ورزشي
به هر حال ،هدف از ارائه خدمات طب ورزشي،ارتقاي سطح بهداشتي ورزشكاران،بهبود وضعيت جسماني و رواني و اجتماعي آن ها،پيشگيري از ضايعات ورزشي،درمان و توانبخشي به موقع ورزشكاران است كه موفقيت آنها را در صحنه هاي ورزشي موجب مي شود.امروزه ورزش در سطح بين المللي بعد سياسي نيز به خود گرفته است.گاه اتفاق مي افتد يك كشور كه بيشتر مردم حتي نام آن را هم نشنيده اند به يكباره در جهان مطرح شده و به واسطه پيروزي هاي ورزشي نامش در صفحه اول روزنامه هاي جهان و صدر اخبار قرار مي گيرد كه اين همه حاكي از نقش مهم ورزش در جهان است.
اهميت ورزش
ورزش و بازي از تفريحات سالم و سودمند نشاط انگيز است و در تامين سلامتي و بهداشت جان و تن بسيار موثر است .ورزش كمك شاياني به ايجاد و تقويت سلامت جسمي و رواني مي كند و باعث رشد و نمو بهتر بدن مي شود زيرا اكسيژن بيشتري در طي ورزش كردن به تمام نسوج مي رسد.
با ورزش كردن بر فعاليت نمود داخلي افزوده شده و بنا بر عقيده اي در عضلاتي كه فعاليت مي كنند موادي ايجاد مي شود كه به رشد و نمو كمك مي نمايد.ورزش بدن را سالم و نيرومند مي سازد و سلامتي جسمي به سلامتي روحي كمك مي كند،اسلام حفظ بدن و تامين سلامتي ان را از وظائف اوليه هر مسلماني مي داند و براي سلامتي بدن آنقدر ارزش قائل است كه آن را در رديف شناخت دين قرار داده است.
پيامبر (ص) مي فرمايد:
علم بر دو نوع است:دين شناسي و بدن شناسي
اين نكته قابل ذكر است كه اسلام تنها به يك بعد از وجود انسان نمي پردازد،بلكه به همه ابعاد وجودي انسان توجه دارد.اگر انسان بخواهد در سايه ورزش به كمال برسد،بايد ورزش را در مسير خدا انتخاب كند و هدف از ورزش را رسيدن به قرب الهي بداند .ورزش نقش زيادي در تامين سلامتي انسان دارد چنانكه انبيا عظام ورزش را وسيله اي براي رسيدن به سلامتي مي دانستند.در حقيقت سرمايه گذاري در ورزش و صرف زمان كمي،مي تواند مدتهاي زيادي از عمر را به انسان فرصت دهد كه به سلامتي زندگي كند و سلامتي در پايه ورزش به دست مي آيد.
فوائد ورزش
ورزش اگر بر مبناي درست و متعادل انجام گيرد،فوائدي براي ورزشكاران در پي دارد.گذري كوتاه بر فوائد ورزش،نشانگر اهميت آن و تاثيرات فراوان ورزش بر انسان مي باشد.ورزش از بسياري از بيماريها جلوگيري مي كند.
1-گريختن از ناتواني و تنبلي
يكي از فوائد ورزش آن است كه انسان را از تنبلي و ناتواني رها مي كند.تنبلي و ناتواني انسان را از رسيدن به سعادت باز مي دارد و عامل ركود انسان مي باشد.با ورزش كردن كسالت و تنبلي از بين مي رود و انسان شاداب،سرحال و با نشاط مي شود.
2-تقويت اعضاء جسمي
ورزش متعادل جسم انسان را قوي مي سازد.اثراتي كه ورزش بر جسم انسان دارد ،عبارتند از:
1-قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتي ورزش كردن بهتر مي شود.
2-گنجايش ريه ها بيشتر مي شود و در نتيجه اكسيژن بيشتري به بدن مي رسد.
3-ورزش موجب نظم و ثبات حركات تنفسي انسان مي شود و تنفس عميق تر ولي شمارش آن كمتر مي شود.
4-قدرت جذب و دفع انسان زياد مي شود.
5-رشد انسان متعادل مي شود.در اثر ورزش فعاليت غدد داخلي افزوده مي شود و غذا بهتر جذب بدن مي شود،در نتيجه ورزش به رشد انسان كمك مي كند.
6-وقتي انسان ورزش مي كند،بدن انسان به فعاليت عادت مي كند و مقاوم مي شود.
7-ورزش عمر انسان را زياد مي كند،فيزيولوژي ناشي از ورزش بيانگر آنست كه بين طول عمر و ورزش ارتباط مستقيم وجود دارد.
8-ورزش فشار خون را كاهش مي دهد،ماهيچه هاي قلب را تقويت مي كند و باعث مي گردد تا قلب،خون را به آساني به ساير نقاط بدن برساند و در نتيجه فشار خون كاهش مي يابد.
9-ورزش افراد چاق را لاغر مي كند.يكي از فوائد ورزش براي افراد چاق آن است كه افراد چاق از طريق ورزش كردن وزنشان كم مي شود و ميزان چربي خون در آنها كاهش مي يابد.اسلام نيز چاقي را مطرود مي شمارد.امام صادق (ع) مي فرمايند:از چاق شدن همانند خوكهائي كه براي ذبح نگه داري مي شوند بپرهيزيد.
10-ورزش از پيري زودرس جلوگيري مي كند.افراد جوان و پر طراوت سلامت خود را مديون ورزش و فعاليتهاي جسماني هستند كه مستقيما در سلامتي آنان نقش دارد.
11-ورزش موجب حفظ سلامتي،توازن و تناسب اعضاي بدن انسان مي شود.
12-توانائيهاي جسمي انسان از مرحله استعداد و قوه به شكوفائي و فعليت مي رسند.از نظر اسلام سلامتي و توانمندي جسماني بسيار اهميت دارد و پيامبر پيرامون حق بدن بر انسان مي فرمايد:
پروردگارت بر تو حقي دارد و بدنت بر تو حقي دارد و خانواده ات نيز بر تو حقي دارد.
اهميت سلامت جسماني آنقدر زياد است كه در كنار حق خانواده مطرح مي شود،زيرا انسان اگر از بدني سالم و نيرومند برخوردار باشد،حق پروردگار و خانواده خويش را بهتر ادا مي كند.
3-تقويت سيستم عصبي
يكي از اثرات ورزش تقويت اعصاب است. ورزش متعادل سيستم عصبي انسان را تقويت مي سازد. يكي از دستاوردهاي زندگي ماشيني هيجان و اضطراب و استرس است، ورزش وسيله اي براي كنترل اين هيجانات مي باشد. دكتر هانس سلي مي گويد: ورزش اعصاب را در برابر هيجان و استرس مقاوم مي كند و بي خوابي فيزيكي كه جزء ناراحتيهاي عصبي محسوب مي شود بوسيله ورزش مرتفع مي شود.
ورزش متعادل و مناسب، بي خوابي را برطرف مي كند، خستگي اندك ناشي از تمرينهاي ورزشي، عامل خوبي جهت جلوگيري از بي خوابي است، استعدادهاي فكري انسان با ورزش شكوفا مي شود و قوه خلاقيت انسان تقويت مي گردد.
4-پيشگيري از بيماريها
يكي از اثرات مفيد و متعدد ورزش پيشگيري از بيماريها است .افرادي كه هر روز به ميزان لازم ورزش مي كنند،كمتر دچار بيماري مي شوند.مشاهدات علمي نشان مي دهد افرادي كه شغل انها با فعاليت جسمي روزانه همراه است كمتر به بيماري قلبي و يا سكته قلبي دچار مي شوند.
5-درمان بيماريها با ورزش
ورزشهاي گوناگون به ويژه ورزشهائي كه ملايم واز روي برنامه منظم باشد،از بروز بسياري از بيماريها جلوگيري كرده و نقش پيشگيري را بر عهده دارند.آنها همچنين قادرند در بسياري از بيماريها مؤثر واقع شده و يك نقش درماني را از نظر علم پزشكي بر عهده بگيرند.
از ديگر فوائد ورزش مي توان به موارد زير اشاره كرد:
6-درمان درد مفاصل
7-درمان فشار خون بالا
8-درمان ازدياد چربي
9-درمان سكته قلبي
10-درمان ديابت
11-پيشگيري از ابتلا به پوكي استخوان
12-ايجاد انگيزه و شادابي روح و روان
همان طور كه گفته شد ورزش كردن براي بدن فوائد بسياري در بر دارد،اما اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه زياده روي و افراط در هر كاري ،حتي ورزش كردن نتايج زيانباري را به دنبال دارد.
عوارض زياده روي و افراط در ورزش
1-اثر معكوس در يادگيري
افراط در ورزش موجب مي شود كه حافظه انسان قدرت يادگيري خود را از دست بدهد.دكتر گوناربورك مي گويد:ورزشهاي سنگين اگر در فاصله كوتاهي بعد از شنيدن،خواندن و ديدن مطلب علمي باشد،در يادگيري اثر معكوس مي گذارد.
2-توقف رشد
افراطيون ورزشكار انسانهاي سالمي نيستند.دكتر الكسيس كارل عقيده دارد:زياده روي در تغذيه و ورزش از رشد رواني بدن جلوگيري مي كند و با حذف تلاشهاي عضلاني در زندگي روزانه بدون اينكه خود متوجه باشيم،سيستمهاي عصبي اعشائي را از تمرينهائي كه براي حفظ تعادل محيط داخلي لازم است محروم ساخته ايم.
3-بيماريهاي جسمي
اگر ورزش و حركات بدني از حد خود تجاوز نمايد،موجب مي شود كه مواد زائد بدن زير پوست جمع گردد و سپس اين مواد موجب ترك خوردگي پوست مي شوند.
4-اختلال در كليه فعاليتها
تمركز روي كليه مسائل كم شده و همه مهارتهاي جسماني ضعيف مي شود و ناهماهنگي عصبي در ارتباط با تمام سيستمهاي بدن به وجود مي آيد.
اعتدال در ورزش
اصولا نقش ورزش حفظ سلامت ورزشكار است و هر چه مغاير با سلامت و نشاط اوست مطرود مي باشد(افراط در ورزش).ميانه روي در هر كاري شايسته و پسنديده است.كسيكه فعاليت و ورزش مداوم را بخواهد،در پي آن پيدايش بيماري است و آنكه به استراحت و تقويت هميشگي چشم دوخته است،به دنبالش رنج و درد خواهد بود.در نتيجه براي اينكه رشد مناسب و مطلوب و بالاخره سلامتي حاصل شود،بايد ميان فعاليت و استراحت تعادل بر قرار نمود.