بخشی از مقاله
بهینه سازی فعالیت میکروارگانیسمها در تصفیه آب و فاضلاب
نگاه کلی
فاضلاب یا پالایشگاه نفت دارای زیادی روغن و چربی به صورت ذرات معلق ، هیدروکربنهای سبک و سنگین ، فنل و مواد آلی حل شده دیگر است که اگر بدون تصفیه در محیط تخلیه شود، خطر آلودگی محیط زیست را در پی خواهد داشت. برای تصفیه این فاضلابها ، ابتدا از یک بخش جدا کننده روغن و به دنبال آن ، از یک فرایند تصفیه بیولوژیکی برای حذف کامل مواد آلی باقیمانده ، استفاده میکنند که شامل دو بخش است:
مخزن هوادهی: که در این مخزن ، فاضلاب ورودی با هوا و تودهای از میکروارگانیسمهای هوازی برای مدتی که میتواند از 4 تا بیش از 24 ساعت متغیر باشد، در تماس قرار میگیرد. عمل هوادهی برای تامین اکسیژن کافی مورد نیاز فعالیت توده میکروبی (لجن فعال) توسط همزن دائم انجام میگیرد.
1. مخزن ته نشینی: که مایع و ذرات جامد لجن فعال را از هم جدا میکند.
عوامل بازدارنده
اصولا هر عاملی که حالت سمی برای میکروارگانیسمها داشته باشد یا به هر دلیل عملکرد آنها را دچار توقف نماید، « عامل بازدارنده » نام دارد. مسمومیت باکتریها ممکن است بدلیل یکی از عوامل زیر باشد:
وجود مواد آلی نظیر فنل ، فورفورال ، هیدروکربنها ، H2S و مواد آروماتیک
• حضور ترکیبات فلزات سنگین مثل یونهای سرب ، نیکل و کروم.
• غلظت خیلی زیاد مواد معدنی محلول
بعضی از این مواد خاصیت تسریع کنندگی روی عملکرد لجن فعال دارند و بازدهی آن را بالا میبرند. در نتیجه سرعت تصفیه فاضلاب ، افزایش یافته ، زمان ماند فاضلاب در حوضچه هوادهی کاهش مییابد.
مواد و روشها
ابتدا برای مطالعه اثر عامل بازدارنده فنل ، آزمایشها به ترتیب زیر صورت گرفت:
در شش ارلن ، هر کدام 100 میلیلیتر از لجن فعال گرفته شده از تصفیهخانه پالایشگاه و 150ml از فاضلاب ورودی به سیستم بیولوژیکی همان تصفیهخانه ، ریخته شد. به ارلنها بهترتیب 0 ، 10 ، 20 ، 50 ، 100 ، 200 پیپیام (ppm) فنل اضافه کردند و عمل هوادهی توسط همزدن در شٍیکر (shaker) با 270 دور در دقیقه به مدت 6.5 ساعت انجام شد و دمای آزمایشگاه در حدود 18 تا 20 درجه سانتیگراد بود.
سپس فاضلاب به مدت 19 ساعت در حالت سکون باقی ماند و پس از تهنشینی میزان COD و کدورت طبق روشهای استاندارد تعیین گردید. مقدار COD فاضلاب همراه با غلظت مشخص فنل ، قبل و بعد از تصفیه ، اندازهگیری و با هم مقایسه گردید.
• در قسمت دوم ، اثر گلیسیرین ، بهعنوان یک ماده تسریع کننده ، مورد آزمایش قرار گرفت. در شش ارلن 100 میلیلیتر از لجن فعال و 150 میلیلیتر از فاضلاب ورودی به سیستم هوازی بیولوژیکی ریخته شد و به هر ارلن ، مقدار مشخص بین 0 تا 400 ppm گلیسیرین اضافه گردید و عمل هوازدهی توسط شِیکر در مدت زمان 48 ساعت ،
در دمای 18 تا 20 درجه سانتیگراد انجام گرفت. سپس عمل تهنشینی به مدت 2 ساعت صورت گرفت و مقادیر COD بعد از تصفیه و کدورتها اندازهگیری شد. COD فاضلاب اولیه همراه مقادیر متفاوت گلیسیرین نیز قبلا اندازهگیری شده بود. بنابراین اعداد بدست آمده در مورد COD قبل از تصفیه ، با COD بعد از تصفیه مربوط به غلظت مشخص گلیسیرین با هم مورد ارزیابی قرار گرفتند.
• در سری سوم آزمایشها ، اثر یک عامل تسریع کننده ، یعنی مالتوز ، روی عملکرد سیستم لجن فعال ارزیابی شد. آزمایش مطابق روش انجام شده برای گلیسیرین و فنل انجام شد. غلظتهای متفاوت از مالتوز بین 0 تا 400 ppm بکار رفت. شرایط شامل دمای 18 تا 20 درجه سانتیگراد و زمان هوادهی 48 ساعت و دور شِیکر 225 دور و زمان تهنشینی 2 ساعت بود، در انتها مقادیر COD و کدورت بعد از تصفیه اندازهگیری شد و با مقادیر COD فاضلاب اولیه همراه با غلظت مشخص مالتوز مقایسه گردید.
نتایج و بحث
با افزایش غلظت فنل از 0 تا 100 ppm ، مقدار حذف COD افزایش مییابد. این افزایش از 40% به 59% است، ولی از این غلظت به بعد ، میزان حذف COD کاهش مییابد، بطوریکه در 200ppm به 46% میرسد.
این مطلب نشان میدهد که با افزایش غلظت فنل تا 100ppm یا به عبارتی افزایش COD اولیه درصد حذف توسط میکروارگانیسمها بالا میرود، اما در غلظتهای بالاتر بدلیل تاثیر سمیّت فنل روی فعالیت توده میکروبی ، درصد حذف COD کاهش مییابد. این نتایج ، نشانگر این است که فاضلابهای آلوده به فنل تا غلظت 100ppm در زمانهای کوتاه ماند ، تغییر زیادی روی روند تصفیه بیولوژیکی ایجاد نمیکنند، ولی از این غلظت بیشتر درصد حذف COD کم میشود.
با افزایش غلظت فنل از 20ppm ، کدورت فاضلاب تصفیه شده بهشدت افزایش مییابد. علت این امر این است که افزایش غلظت فنل باعث جلوگیری از عمل انعقاد و لختهسازی ذرات معلق و میکروارگانیسمها شده است و ذرات معلق همراه با فاضلاب تصفیه شده خارج میشوند و کدورت را افزایش میدهند. اثر کدورت از غلظت 50ppm به بالا تقریبا ثابت میماند.
با افزایش غلظت 100 تا 200 ppm گلیسرین ، COD فاضلاب تصفیه شده حدود 12% افزایش مییابد، اما درصد حذف COD نیز به شدت افزایش مییابد، بطوریکه درصد حذف COD از 57% در غلظت صفر به 79% در غلظت 200ppm میرسد که نشانگر افزایش راندمان حذف COD با افزایش مقدار بار آلودگی است.
کدورت فاضلاب خروجی از غلظت 0 تا 400 ppmگلیسرین ، پیوسته در حال کاهش است، بطوری که در غلظت 200ppm به حدود 0.32NTU میرسد که در مقایسه با غلظت صفر که دارای 0.75NTU میباشد، حدود 50% کاهش نشان میدهد. جالب آنکه در همین زمان کدورت آب لوله کشی (آب چاه) 0.6NTV و کدورت آب مقطر 0.2NTU بدست آمده که نشان میدهد کدورت آب فاضلاب تصفیه شده ، کمتر از ذرات معلق آب چاه میباشد. بنابراین اضافه کردن گلیسرین به فاضلاب باعث حذف مواد جامد معلق گردیده است.
با افزایش غلظت مالتوز درصد حذف COD تا غلظت 200ppm پیوسته افزایش مییابد. با وجودیکه بدلیل افزوده شدن مالتوز به فاضلاب اولیه ، COD فاضلاب بالا میرود، لیکن COD فاضلاب تصفیه شده تا غلظت 200ppm یک مقدار ثابت است و درصد حذف COD از 48.7% به 74% در 200ppm افزایش مییابد.
بیشترین کاهش کدورت در غلظت 20ppm اتفاق میافتد، اما بطور کلی تا غلظت 200ppm کدورت نسبت به مقدار کدورت در غلظت عنصر کاهش چشمگیری دارد. بنابراین میتوان با توجه به درصد حذف COD در غلظتهای متفاوت حدود 0 تا 100 ppm و به ویژه 20ppm را «غلظت بهینه» برای اضافه کردن مالتوز به فاضلاب اولیه دانست.
بهینه سازی میکروارگانیسمها در تصفیه بیولوژیکی فاضلابهای صنعتی
نگاه کلی
فاضلاب پالایشگاه نفت دارای مقدار زیادی روغن و چربی بهصورت ذرات معلق ، هیدروکربنهای سبک و سنگین ، فنل و مواد آلی حل شده دیگر است که اگر بدون تصفیه به محیط تخلیه شود، خطر آلودگی محیط زیست را در پی خواهد داشت. برای تصفیه این فاضلابها ابتدا از یک بخش جدا کننده روغن و چربی و به دنبال آن ، یک فرایند تصفیه بیولوژیکی برای حذف کامل مواد آلی باقیمانده استفاده میکنند که شامل دو بخش زیر است.
مخزن هوا دهی
در این مخزن ، فاضلاب ورودی با هوا و تودهای از میکروارگانیسمهای هوازی برای مدتی که میتواند از 4 تا بش از 24 ساعت متغیر باشد، در تماس قرار میگیرند. عمل هوادهی برای تامین اکسیژن کافی ، مورد نیاز فعالیت توده میکروبی ( لجن فعال ) توسط همزن دائم انجام میگیرد.
مخزن ته نشینی
مخزن ته نشینی مایع و ذرات جامد ، لجن فعال را از هم جدا میکند.
عوامل بازدارنده
اصولا هر عاملی که حالت سمی برای میکرو ارگانیسمها داشته باشد یا به هر دلیلی عملکرد آنها را دچار توقف نماید، عامل بازدارنده نام دارد. مسمومیت باکتریها ممکن است به دلیل یکی از عوامل زیر باشد:
وجود مواد آلی نظیر فنل ، فورفورال ، هیدروکربنها ، H2S و مواد آروماتیک.
• حضور ترکیبات فلزات سنگین مثل Cr+3 ، Ni+2 و یا pb+2
• غلظت خیلی زیاد مواد معدنی محلول.
بعضی از این مواد خاصیت تسریع کنندگی روی عملکرد لجن فعال داشته و بازدهی آن را بالا میبرند. در نتیجه سرعت تصفیه فاضلاب افزایش یافته ، زمان ماندن فاضلاب در حوضچه هوادهی کاهش مییابد.
مواد و روشها
ابتدا برای مطالعه اثر عامل بازدارنده فنل ، آزمایشها به ترتیب زیر صورت گرفت:
در شش ارلن ، هر کدام 100 میلی لیتر از لجن فعال گرفته شده از تصفیه خانه پالایشگاه و 150 میلیلیتر فاضلاب ورودی به سیستم بیولوژیکی همان تصفیه خانه ریخته ، به ارلنها به ترتیب 200 , 100 , 50 , 20 , 10 , 0 پیپیام (ppm) فنل اضافه میکنند و عمل هوا دهی توسط همزدن در شِیکِر با 270 دور در دقیقه به مدت 6.5 ساعت انجام میشود و دمای آزمایشگاه در حدود 18-20 درجه سانتیگراد است. سپس فاضلاب به مدت 19 ساعت در حالت سکون باقی میماند و پس از ته نشینی میزان CoD فاضلاب همراه با غلظت مشخص فنل ، قبل و بعد از تصفیه اندازه گیری و با هم مقایسه میگردد.
در قسمت دوم ، اثر گلیسیرین بهعنوان یک ماده تسریع کننده مورد آزمایش قرار میگیرد. در شش ارلن 100 میلیلیتری از لجن فعال و 150 میلیلیتر از فاضلاب ورودی به سیستم هوازی بیولوژیکی ریخته شده ،
به هر ارلن مقدار مشخص بین 0 الی 400PPM گلیسیرین اضافه میگردد و عمل هوادهی توسط شِیکِر درمدت زمان 48 ساعت در دمای 18-20سانتی گراد انجام میگیرد. پس عمل ته نشینی به مدت 2 ساعت صورت میگیرد و مقادیر CoD بعد از تصفیه و کدورتها اندازه گیری میشود. CoD فاضلاب اولیه همراه مقادیر متفاوت گلیسیرین نیز قبلا اندازه گیری میشود. بنابراین اعداد بدست آمده در مورد CoD قبل از تصفیه با CoD بعد از تصفیه مربوط به غلظت مشخص گلیسیرین باهم مورد ارزیابی قرار میگیرند.
در سری سوم آزمایشها ، اثر یک عامل تسریع کننده یعنی مالتوز روی عملکرد سیستم لجن فعال ارزیابی میگردد. آزمایش مطابق روش انجام شده برای گلیسیرین و فنل انجام میگردد. غلظتهای متفاوت از مالتوز بین 0 الی 400 PPM بکار میرود. شرایطی شامل دمای 18-20 درجه سانتی گراد و زمان هوادهی 48 ساعت و دور شیکر 225 دور و زمان ته نشینی دو ساعت در انتها مقادیر CoD و کدورت بعد از تصفیه اندازه گیری شده با مقادیر CoD فاضلاب اولیه همراه با غلظت مشخص مالتوز مقایسه میگردد.
تصفیه آب در داخل زمین
دید کلی
آب که بر زمین میریزد و در آن نفوذ میکند، از طرفی با تولید نیترات در فرایندهای زیست شناختی و از طرف دیگر بدلیل صاف شدت طبیعی در اثر دخالت پدیدههای فیزیکی و مکانیکی در داخل زمین مورد تصفیه قرار میگیرد.
تولید نیترات
مواد آلی که بوسیله آب حمل میشوند، بتدریج که در زمین نفوذ میکنند، در اثر کاهش و اکسایش پی در پی متلاشی میشوند. مجموع پدیدههایی که طی آنها مواد آلی اولیه به نیتراتهای حل پذیر و مستقیما قابل جذب برای گیاه تبدیل میشوند، تولید نیترات است. نقش تفکیک مولکول آلبومینوئید مربوط به میکروبهای هوازی و ناهوازی ای است که در خاک ، زندگی و در اولین مرحله این مولکول را به سوی تبدیل به نمکهای آمونیاکی هدایت میکنند.
سپس تحت تاثیر باکتریهای ویژه ، این نمکها ابتدا به نیتریت و بعد به نیترات تبدیل میشوند. بنابراین ، نیتروژن به شکل نیترات بوسیله گیاهان جذب میشود. گیاهان نیز مانند فرایند تولید نیترات به شرایطی مانند دما ، رطوبت و اکسایش نیاز دارند، اما حضور آهک نیز بسیار مهم است. به این دلیل است که توانایی تولید نیترات در سازندههای رخنهدار و سنگ آهک زیاد است، در حالیکه در زمینهای سیلیسی و از لحاظ آهک ، فقیر این توانایی اندک است.
بطور خلاصه ، تولید نیترات عبارت است از نقطه پایان تبدیل محیط آبی به محیط معدنی شده ای که در آن ، میکروبهایی که احتمالا از ابتدا در ماده آلی گفته شده وجود داشته اند، دیگر چندان زنده نمانند. بهعلاوه ، این میکروبها با گونههای دیگری که با محیط کاملا سازش یافتهاند، رقابت حیاتی پیدا میکنند و در این مبارزه بیشتر گونههای بیماریزا از بین میروند.
صاف شدن طبیعی
از طریق صاف شدن طبیعی ، میکروبهایی که بوسیله مواد آلی حمل میشوند، بدلیلی مکانیکی که نتیجه در هم بر هم بودن دانههای تشکیل دهنده سازند تراواست، متوقف میشوند. مبنای این فرایند تصفیه ، پدیده جذب سطحی است. منظور از پدیده جذب سطحی ، خاصیت بعضی اجسام جامد است که میتوانند اجسام محلول ، معلق یا کلوئیدی را در سطح خود نگهدارند. پدیده جذب سطحی ، پدیده ای کاملا فیزیکی دارای ماهیت الکتروستاتیک است.
از طرفی ، چون در خاکهای ماسهای ، این دیواره جذب کننده از سطح گسترده دانههای ماسه تشکیل میشود، فوق العاده وسیع است. بنابراین ، تصفیه در مسافت که متغیری تابع قطر و نظم دانهها و نیز نحوه آرایش درونی لایه است، انجام میشود.
یادآور میشویم که صاف شدن طبیعی در زمینهایی که نمونه بزرگ آنها تراواست، نیز بر اساس پدیده جذب سطحی امکانپذیر است، مشروط بر اینکه رخنههای سنگهای تشکیل دهنده این زمینها بسیار باریک باشند یا رخنههای پهن آنها با مواد ریز پر شده باشند. در این زمینها ، مدت تماس با جدارهها نقش عمده ای دارد. بنابراین ، عمل صاف شدن آبهایی که از گل سفید یا سنگ آهک سرچشمه میگیرند، در صورتی خوب انجام میشود که آب در آنها به آرامی حرکتند.
همچنین اگر رگه آبدار دارای زمینهای پوششی با ضخامت کافی باشد، اطمینان بیشتر خواهد بود.
سرعت گردش آب در زمین
بعلت متغیر بودن سرعت گردش آب در زمین ، فقط ارقام تقریبی میتوان ذکر کرد. سرعت نفوذ در زمینهای رخنهدار در سنگ آهکها 40m و در دیگران 10km در 24 ساعت اندازهگیری شده است.
"دینر" (Diener) اطلاعات زیر را برای آبرفتهای منطقه وال دولوار ارائه داده است:
نزدیک تپه در حوالی منطقه دخول آبهای سطحی: بطور متوسط ، 0,04 متر در ساعت یا یک متر در 24 ساعت.
• نزدیک رود: بطور متوسط 0,2 متر یا 5 متر در 24 ساعت.
در جریان پمپاژها ، سرعت زیاد میشود و بین 5 متر تا 20 متر در 24 ساعت تغییر میکند. در آبرفتهای ریزتر ، سرعت کمتر است. در فرانکفورت ، سرعتهایی در حدود 0,02 متر در ساعت یا 0,5 متر در 24 ساعت دیده شده است.
تصفیه آبهای سطحی
دید کلی
آب رودخانهها را نیز نمیتوان نظیر آب سدهای مخزنی یا دریاچهها مستقیما برای مصرف عموم بکار برد. در این مقاله به بررسی روشهای صحیحی قابل شرب کردن چنین آبهایی نیز میپردازیم. برای استفاده از هر آب سطحی لازم است قبل از برداشت ، مطالعه دقیقی در مواقع مختالف سال روی آن انجام گیرد. ترکیب آب بویژه از لحاظ تیرگی ، قدرت رسوبگذاری و درجه هیدروتیمتری ، PH ، مقدار ماده آلی و مقدار اشریشیاکولی باید بدقت مورد بررسی قرار گیرد.
این مطالعات باید روی ریزابههای بالا دست که رودخانه ، سد یا دریاچه از آن تغذیه میکنند، نیز انجام شود. مطالعه باید حداقل در یک دوره اقلیمی کامل و همچنین برای سالهای زیاد انجام شود. این مشاهدات برای تعیین صحیح روش تصفیهای که باید انجام شود، لازم است. در آخر ، این مطالعات باید با بررسی دبیها ، ارتفاعهای حداکثر آب رودخانه در مواقع طغیان ، طبیعت مناطق بهره برداری صنعتی بالا دست و خطر آلودگی از پسابهای صنعتی در داخل رودخانه و غیره تکمیل شود. آلودگیهای آبادیها و صنایع ساحلی با فاصله 10 کیلومتری بالا دست آبگیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. مسائلی که در زلال کردن آبها مطرح میشود، در این مقاله بررسی میشوند.
ترکیب فیزیکی آب خام
ترکیب فیزیکی آب بر حسب جنس زمینهایی که از آنها عبور میکند و فصلهای سال ، متغیر است. املاح آبی که از مناطق گرانیتی یا شیستی سرچشمه میگیرد، از املاح آبی که از مناطق سنگ آهک عبور میکند، کمتر است.
طغیان ، موجب افزایش تیرگی آب میشود. گاهی پلانکتونها وارد آْب میشوند و ترکیب آن را کاملا تغییر میدهند. اجسام موجود در آب را میتوان بهصورت زیر طبقهبندی کرد:
اجسام محلول
• اجسام کلوئیدی
• اجسام معلق
هدف تصفیه
در تصفیه یک آب خام ، دو هدف دنبال میشود:
زلال کردن آب
• خالص کردن آب از باکتری و آلوده کنندههای ریز
در عمل زلال کردن ، سعی بر این است که ذرات کلوئیدی و معلق از اّن حذف شود. برای این کار ، آب خاک پس از تصفیه مناسب از یک توده صاف کننده عبور داده میشود. به منظور خالص کردن آب از لحاظ باکتریولوژی ، آب بوسیله اکسید کننده هایی نظیر کلر و اوزون به کمک دستگاههایی ، سترون میشود.
در آخر ، برای حذف آلوده کنندههای ریز که در گروه اجسام محلول قرار میگیرند، تصفیه ای به نام تلطیف یا گوارا کردن انجام میشود. در نتیجه ، تصفیه ، شامل مراحل زیر است:
• زلال کردن
• سترون کردن
• تلطیف یا گوارا کردن در آخر
مشکلات نگهداری بعضی ذرات: انعقاد ، هماوری
پس از عبور آب از توده شنی ، مواد معلق آن براحتی متوقف میشوند. اما در مورد ذرات کلوئیدی چنین نیست. با این حال ، اگر آبی که با ضخامت معین در بالای توده شنی پخش شده است، با سرعت کم از شن عبور کند، تحت تاثیر دیاستازهایی که میکروارگانیسمها تشریح میکنند، یک انعقاد زیستی در سطح شن انجام میشود و به این ترتیب ، ذرات کلوئیدی با جذب سطحی متوقف میشوند.
این پدیده با تشکیل پوسته ای به نام غشای زیستی در اطراف دانههای شن مشخص میشود. ولی به محض اینکه سرعت عبور آب از میزان معینی تجاوز کند، عمل زیست شناختی به صفر میرسد و لازم است برای حذف مواد کلوئیدی ، آب ، تحت عملیات آمادهسازی مقدماتی قرار گیرد. این عمیات ، شامل وارد کردن یک عامل شیمیایی به نام منعقد کننده در آب است.
در نتیجه آزاد کردن یونهای فلزی دارای بار الکتریکی مثبت ، حالت کلوئیدی از بین میرود. در حقیقت ، بار الکتریکی در حالت کلوئیدی منفی است. با وارد کردن منعقد کننده ، این بار خنثی و رسوب تهنشین شونده ای تشکیل میشود. این عمل ، تقریبا فوری انجام میشود و از علایم آن ، شکیل فولکولهای بسیار ریز است که ذرات کلوئیدی آزاد شده و اجسام معلق در آب را با عمل جذب سطحی در سطح خود جمع میکنند.
با انعقاد ، رنگ آب که ناشی از مواد آلی ، محلولی کلوئیدی است و همچنینی تعداد زیادی از آلوده کنندهها از بین میروند. اتصال این فولیکولها به یکدیگر و تشکیل تلهای بزرگتری که به علت حجم و چگالی خود بهسرعت سقوط میکنند، عملیات را کامل میکنند. به تلهای تشکیل شده ، فلوک گفته میشود. تشکیل فلوک برخلاف تشکیل فلکولها بهآرامی انجام میشود و حدود 20 تا 40 دقیقه طول میکشد. این عمل ، هماوردی نامیده میشود.
مشکلات ویژه ناشی از پلانکتونها
آبهای سطحی ، محل مناسبی برای انواع ارگانیسمهای شناور و بسیار کوچکی است که پلانکتون نامیده میشوند. نمایندگان انواع گروههای جانوری و گیاهی در آب سطحی دیده میشوند. گروههای جانوری عبارتند از: آنلیدها (کرمهای حلقوی) ، سخت پوستان ، نرمتنان ، لاروهای مختلف ، تخمها و غیره (پلانکتونهای جانوری). گروههای گیاهی ، عبارتند از: جلبکها ، دیاتومهها و غیره (پلانکتونهای گیاهی).
اگر بعضی شرایط محیطی (بویژه دما) در یک جا جمع شود، پلانکتونهای زیاد تولید میشوند که یک یا چند گونه آنها غالبند و با تکثیر ناگهانی ، مشکلات جدی و زیادی در تاسیسات تصفیه بوجود میآورند.
دیاتومهها ، بویژه بهسرعت یک غشای ژلاتینی روی شن صافی ایجاد و عملا عبور آب را متوقف میکنند. با وسایل مکانیکی میتوان تا حدی قسمت عمده ای از پلانکتونهای گیاهی را حذف کرد. برای این کار ، میتوان از توده صاف کننده که ذرات تشکیل دهنده آن ، درشتتر از ماسه ای است که در صافیها بکار میرود (اولین صافی در تاسیسات تصفیه آهسته) و یا از اَلکلهای بسیاری ریزی کمک گرفت. این وسایل ، برای پلانکتونهای جانوری کمتر موثرند.
وسایل شیمیایی که با توجه به ترکیب شیمیایی آب انتخاب میشوند، نتیجه بهتری ارائه میدهند. به این ترتیب است که پیش کلرزنی مربوط به تصفیه ذرات ریز ، موجب از بین بردن کامل پلانکتون میشود و نابودی جلبکهایی که در حوضچههای روباز ظاهر میشوند، با استفاده از مس سولفاتی که به منعقد کننده افزوده میشود امکانپذیر است. در هر حال ، دخالت آزمایشگاه برای بررسی این مساله ضروری است.
مشکلات ناشی از آلوده کننده کوچک
آلوده کنندههای کوچک ، اجسامی هستند که متاسفانه حضور آنها به حالت محلول در آبهای سطحی ، بهعلت ریختن زبالههای فعالیتهای مختلف خانگی ، کشاورزی و صنعتی فراوان شده است. این زبالهها را جهان نو وارد چرخه طبیعی آبها کرده است و بعضی از آنها در دراز مدت برای انسان اثر سمی دارند.
از این آلوده کنندهها تمیز کننده ها ، فنلها ، هیدروکربن ، زبالههای صنایع شیمیایی و دارویی و تمام مشتقات آب کلردار ناشی از صنایع کلر ، حلالهای کلردار ، ساخت و استفاده از آفت کشها ، علف کشها ، ساخت مواد پلاستیکی ، روغنهای جلا ، رنگها و غیره را میتوان نام برد.
بهعلاوه ، گاهی ممکن است که سترون کردن با کلر ، موجب ایجاد مشتقات آلی کلردار شود. چنین مشتقاتی هنگامی ظاهر میشود که محل برداشت آب خام در رودخانه و در پاییندست ایستگاه تصفیه آبهای مستعمل که در آنجا عمل کلرزنی قبل از ریختن زبالهها صورت گرفته است، باشد.
طراح بهره بردار ، باید متوجه اهمیت آلوده کنندههای کوچک باشند و تاسیسات لازم را برای مقابله با این اجسام ، در صورت مشاهده آنها ، در اختیار داشته باشند یا اگر احتمال ظهور این آلوده کنندههای کوچک در آینده وجود دارد، باید زمینههای لازم را برای تصفیه تکمیلی پیشبینی کند.
تصفیه پسابهای صنعت آبکاری
نگاه کلی
محلولهایی که در صنعت آبکاری مورد استفاده قرار میگیرند با اندک تفاوتی مثل یک زهر خطرناک در مورد موجودات عمل میکنند. پسابهای تولید شده در این کارگاهها معمولا سمی هستند. آنها به قدری زهرآگین اند که تزریق مستقیم آنها داخل فاضلابها و کانالهای شهری سبب صدمات جدی میشوند. بنابراین هدف از تصفیه پسابها این است که پساب طوری دور ریخته شود که زندگی حیوانات و یا گیاهان را تحت تاثیر قرار ندهد و طبیعت حفظ شود بدین منظور باید بعد از استفاده از آبها ، آنها را تصفیه نموده به طوری که تمام احتیاجات صنعتی و انسانی را رفع کند.
احیای کلی پسابها
اگر انجام کار به وجه مطلوب مورد نظر باشد، استفاده از آب برای آبکشی قطعات به حداقل خود میرسد. به موازات صرفه جویی در آب و اقتصادی نمودن آن از هدر رفتن مقدار مواد شیمیایی مهم جلوگیری میشود و بدین ترتیب مسمومیت زدایی نیز به عمل میآید. به طرق زیر میتوان مقدار پسابها را در صنعت پوششکاری کاهش داد:
• طولانی نمودن دوره سیکل
• استفاده از حمامهای آبکشی ساکن ، لوله کشی مدار بسته (پمپاژ آب در مدار بسته) و استفاده از آبکشی به طور آبشاری.
• استفاده از مونتاژهای صحیح
• استفاده از مواد ترکننده
روش های سم زدایی
سم زدایی به روش ناپیوسته (ایستا)
در این روش از طریق انبارکردن ، پسابها مدت زمان کوتاهی (یک روز یا یک هفته) در منابع جمع میشود و در این توقفگاه ، عملیات سم زدایی انجام میگیرد. این روش برای پسابهایی با مقادیر کوچک، روش کاملا مناسبی است و برای سم زدایی پسابهای غلیظ و رزین های مبادله کننده یونی مورد استفاده قرار میگیرد. این روش را میتوان به صورت خودکار درآورد.
سم زدایی مستقیم
در این روش قطعاتی که از وان عملیات خارج میشوند ابتدا در حمام آبکشی ثابت (آبکشی- جمع آوری) وارد شده، سپس وارد یک وان حاوی محلول رفع سمیت میشوند. محاسن اصلی این روش سم زدایی حتی در مورد کمپلکس های سیانیدی میباشد که به سختی منهدم میشوند. زیرا زمان انجام واکنش عملا نامحدود است و میتوان با مقدار زیادی هیپوکلریت که در این روش از بین نرفته و در فرآیند باقی مانده استفاده نمود.
سم زدایی پیوسته
در این حالت کنترل (آنالیز) به روش الکترومتریک صورت میگیرد. تعیین مقدار اسیدیته و قلیایی ، همچنین تعیین مقدار سیانید و اسید کرومیک توسط الکترودهای مخصوص و به کمک پتانسیومتری صورت میگیرد. نتایج چنین عملیات اندازه گیری میتواند توسط یک سیستم چاپگر به طور پیوسته تعیین و همچنین مراقبت مداوم سم زدایی ، انجام گیرد. مراحل بعدی با استفاده از امپولسیون های برقی که توسط دستگاههایی که جهت دور اثر مواد به کار گرفته شده اند، میباشد. در تمام این حالات قبل از دور ریختن آب ، تمام مراحل به طور اتوماتیک کنترل میشوند. در پایان هر مرحله ، در صورتی که محلول مورد نظر طبق استاندارد نباشد توسط آژیر خبر داده شده و جریان آب قطع میشود.
مسمومیت زدایی سیانیدها
بین مواد سمی، سیانیدها خطرناک ترین آنها میباشند. برای از بین بردن و یا حذف آنها عملا از دو روش استفاده میشود:
• رسوب دادن آنها به شکل سیانید آهن (کمپلکس قابل حل سخت)
• از بین بردن به طریق اکسیداسیون.
اکسیداسیون توسط کلر و یا هیپوکلریت (آب ژاول ، کلرید آهک) صورت میگیرد. شرایط اساسی برای انجام اکسیداسیون مطلوب وجود محیط قلیایی قوی است که نباید pH زیر 9 باشد (ترجیحا باید بین 11-10 یا بیشتر باشد). با استفاده از اکسید کننده های قوی ، سیانیدها سریعا به سیاناتها تبدیل میشوند. در صورتی که ماده اکسید کننده زیاد باشد، اکسیداسیون سیانات تا تشکیل اسیدکربنیک و ازت ادامه مییابد. با این روش اکسیداسیون کامل سبب مسمومیت زدایی کلی پسابها میشود.
مسمومیت زدایی اکسید کروم (VI)
خنثیسازی ساده اکسید کروم (VI) توسط مواد قلیایی کافی نیست، زیرا کروماتهای قلیایی تشکیل یافته قابل حل در آب بوده و مسمومیت کننده هستند، حتی به مقدار اندک نیز (محلول در آب) برای تندرستی خطرناک است بدین علت حتما لازم است که قبلا اکسید کروم (VI) را به اکسید کروم (III) تبدیل و سپس خنثی نمود. از احیا کننده هایی مانند دی اکسید گوگرد ، سولفیت سدیم ، بی سولفیت سدیم ، سولفات آهن (II) و کلرید آهن (II) برای احیای کروم (VI) به کروم (III) استفاده میشود.