بخشی از مقاله

چکیده

براي مطالعه و پایش رابطه بین الگوي توزیع و تغییرات دما با کاربري / پوشش زمین در منطقه شهري در حال رشد تبریز تصاویر چند زمانه لندست 5،4 و 7 سنجنده هاي TM و ETM+ اخذ شده در تاریخ هاي 30 ژوئن 1989، 18 اوت 1998 و 2 اوت 2001 مورد استفاده قرار گرفتند. بررسیهاي انجام شده از طریق طبقه بندي تصاویر و استخراج اطلاعات آماري هر کلاس نشاندهندة ارتباط قوي میان نوع کاربري و دماي سطح است. بررسی رابطه میان NDVI و حرارت سطح با استفاده از تحلیل همبستگی و رگرسیون چند متغیره نقش مؤثر پوشش گیاهی در تعدیل دماي سطح را نشان داد. تغییر پذیري زمانی دادههاي دما و پوشش گیاهی در فضاي نرمال Fr/T*

مطالعه شد. ردیابی موقعیت پیکسلها در این فضا نشان داد که تغییرات کاربري ناشی از شهرنشینی در فضاي فوق به صورت حرکت از شرایط مطلوب (دماي پایین، پوشش گیاهی بالا) به شرایط نامطلوب (دماي بالا، پوشش گیاهی پایین) مشاهده میشوند. نتایج این تحقیق نشانمیدهد که روش استفاده شده کارآیی زیادي دارد و براي مطالعه و پایش تغییرات زمانی و مکانی جزایر حرارتی در شهرها میتواند استفاده شود.

واژه هاي کلیدي: سنجشازدور- جزایرحرارتیشهري- تغییرپذیري زمانی ومکانی-لندست-مدلسازي-متد مثلث-ردیابی زمانی-

مطالعه و پایش

سرآغاز

گرمایش شهري یکی از شناختهشدهترین اشکال دستکاري محلی اقلیم به دست بشر است، بدین نحو که تغییرات کاربري/پوشش زمین در مناطق شهري میتواند منجر به افزایش دما در مناطق شهري نسبت به دماي هواي مناطق روستایی پیرامون شود.

این پدیده به شکل جزیره حرارتی شهري1 کمی شده و بیش از

150 سال است که در شهرهاي مختلف جهان مطالعه و ثبت شده است

2003 ) ،(Streutker و عموماً به همراه تغییر سطح زمین از پوششهاي طبیعی به پوششهاي غیر قابل رخنه به دست بشر ظاهر می شود.

مطالعات سنتی جزیرة حرارتی شهري بیشتر با دادههاي دماي هواي ایستگاههاي هواشناسی، یا پیمایش هاي انجام شده به کمک وسایط نقلیه صورت میگیرد. اندازهگیري UHI به کمک دماي سطح ثبت شده به وسیله سنجندههاي فضائی و هوائی روش جدیدي است که در چند سال اخیر براي کاهش ضعف هاي روشهاي سنتی استفاده شده است.

نویسنده مسئول:تلفن:E -mail amiri. reza@gmail.com 09143023242


108

دادههاي ایستگاههاي هواشناسی داراي مزیت قدرت تفکیک زمانی بالا، ثبت طولانی دادهها و درعین حال داراي قدرت تفکیک مکانی نامطلوبی هستند. اصولاً داده هاي سنجش از دور، قدرت تفکیک مکانی بالاتري را ارائه میکنند، در حالیکه دورة کوتاه ثبت داده و قدرت تفکیک زمانی محدودي دارند.

مطالعه UHI با سنجش از دور، ابتدا با بهرهگیري از دادههاي ماهوارههاي پرتاب شده در دهه (HCMM, NOAA, TIROS) 1970

که حامل اولین سنجدههاي مادون قرمز حرارتی غیر نظامی بودند، آغاز شد. (1972) Rao اولینمحققی بود که نشان داد مناطق شهري از طریق تجزیه و تحلیل تصاویر مادون قرمز حرارتی قابل شناسائیاند. Carlson

(1977) با استفاده از داده هاي ایستگاههاي هواشناسی، صحت نتایج بدست آمده از AVHRR را مورد بررسی قرار داد. Matson و همکاران

(1978) با استفاده از تصاویر شبانه AVHRR تفاوتهاي دماي سطحی شهر و روستا را بررسی کردند. (1979) Price دادههاي HCMM را براي برآورد شدت گرم شدگی سطوح شهري مورد استفاده قرار داد. Roth و همکاران (1989) با همراه کردن الگوهاي دماي سطحی با انواع کاربري زمین ،دادههاي حرارتی AVHRR را براي ارزیابی شدت UHI

به کار بردند.در نهایت، (2002) Streutker نقشههاي حرارت سطح مربوط به دو دورة زمانی از دادههاي AVHRR را استخراج کرد و به مدلسازي UHI به صورت سطح قوسی دو بعدي قرار گرفته بر یک پس-

زمینه مسطح روستائی پرداخت. این مطالعه نشان داد که شدت UHI به صورت معکوس با دماي مناطق روستایی همبستگی نشان میدهد، در حالیکه گسترش فضایی UHI از هر دو عامل شدت UHI و دماي مناطق روستایی مستقل میباشد. قدرت تفکیک 1/1 کیلومتري دادههاي

NOAA فقط براي تهیه نقشه هاي حرارتی کوچک مقیاس مناسب بود و با ظهور سنجندههاي جدیدتر، نظیر TM با قدرت تفکیک 120 متري در باند حرارتی، بهره گیري از مزایاي آن در مطالعات UHI آغاز شد. Carnahan و همکاران (1990) با استفاده از تصاویر مادون قرمز حرارتی2 سنجندة TM به مشاهده متوسط مقیاس تفاوتهاي دمایی میان مناطق شهري و روستائی پیرامون پرداختند. (1992) Kim با بهرهگیري از دادههاي حرارتی TM سعی در نشان دادن اهمیت آلبدو در رطوبت خاك در حرارت سطوح داشت. (1994) Nichol با استفاده از

TM مطالعه جامعی براي پایش حرارتی مناطق مسکونی سنگاپور انجام


مجله محیط شناسی شمارة43

داد. با ظهور سنجندههاي حرارتی با قدرت تفکیک فضایی بسیار بالا مانند سنجندة هوایی ATLAS، محققان در مطالعات خود از این دادهها براي بررسی الگوهاي کوچک مقیاس حرارت در شهر استفاده کردند. Quattrochi و همکاران (1994) و (1998) و Lo و همکاران (1997)

با استفاده از دادههاي ATLAS چنین نتیجه گرفتند که پاسخ حرارتی گیاهان میتواند بنا به خصوصیات بیوفیزیکی و سایر عوامل بسیار متنوع باشد. در مطالعات اخیر توجه محققان علاوه بر دماي سطح به خصوصیات دیگري مانند عوامل بیوفیزیکی مؤثر بر UHI جلب شده است 2004) ،.(Liang در این راستا (1994) Carlsonنشان داد که پیکسلها در فضاي دو بعدي شاخص پوشش گیاهی و دماي سطح تصاویر چند طیفی، شکل مثلثی به خود میگیرند. (1996) Gallo نشان داد که اشکال مختلف این مثلثها با خصوصیات سطوح در ارتباط هستند.(2000) Carlsonاستفاده از متد مثلث براي استخراج مشخصه هاي بیوفیزیکی از تصاویر ماهواره اي را توسعه داد. وي براي نشان دادن اثر تغییرات کاربري/ پوشش زمین، حرکت زمانی پیکسل ها در فضاي مزبور را مورد توجه قرار داد.

در ایران نیز کاربرد تصاویر حرارتی در زمینه هاي مختلفی مورد توجه بوده است. زبیري و مجد (1371) به تهیه نقشه حرارتی دریاچه مهارلو با استفاده از باند حرارتی سنجنده TM پرداختند. اکبري (1379) با استفاده از داده هاي سنجندة TM بررسی جزایر حرارتی شهري و تهیه نقشه توزیع حرارت و آلودگی در شهر تهران را مورد توجه قرار داد.

کریمی (1380) با استفاده از روش Spilt-Window به تعیین تعدادي از مشخصههاي اقلیمی با دادههاي حرارتی AVHRR پرداخت. توکلی صبور (1380) تعیین آنومالیهاي ناشی از فعالیت هاي زمین گرمایی در منطقه سبلان را مورد توجه قرار داد. علوي پناه و همکاران (1381) با استفاده از باند حرارتی سنجندة TM به تهیه نقشه دماي سطح در بیابان لوت پرداختند. نتایج این تحقیق حداکثر دماي اندازهگیري شده را 53/54

درجه نشان داد.

در مطالعه حاضر دادههاي حرارتی چند زمانه TM وETM+ براي بررسی تغییر پذیري مکانی و زمانی دما در ارتباط با خصوصیات فیزیکی

(ارتفاع و جهت شیب) و بیوفیزیکی (پوشش گیاهی) چشم انداز در منطقه پویاي شهري تبریز مورد استفاده قرار گرفته اند. براي مقایسه تصاویر چند زمانه و ردیابی خط سیر پیکسلها در فضاي مثلث، بهنجارسازي


مطالعه تغییر پذیري فضایی – زمانی حرارت در ارتباط با کاربري /پوشش زمین 109

تصاویر با کمک روش مثلث انجام شد. همچنین روش مثلث در مطالعه ارتباط میان تغییر در الگوهاي زمانی توزیع حرارت با تغییرات زمانی رخ داده در NDVI و کلاسهايکاربري به کار رفته است. علاوه بر ارزیابی توانایی دادههاي حرارتی و امکانات سنجندههاي جدیدي چون ETM+

در مطالعات جزیره حرارتی شهري، استفاده از این دادهها در بررسی تغییرات الگوهاي کاربري/ پوشش زمین بر اثر شهرنشینی سریع در شهر تبریز و آثار گسترش شهر بر الگوهاي حرارتی و در پی آن زندگی شهروندان از اهداف تحقیق حاضر بوده است.

دادهها و روش شناسی

منطقه مورد مطالعه

شهر تبریز در عرض 38 5′ 25″ شمالی و طول 46 17′ 5″

شرقی در جلگه شرقی دریاچه ارومیه، در مسیررودخانه آجیچاي و محصور میان کوههاي محلی از شمال و پیشکوههاي سهند از جنوب است که کم ارتفاع ترین نقطه آن 1361 متر در محل فرودگاه تبریز است این شهر به عنوان بزرگترین مرکز زیستی غرب کشور براساس آخرین سرشماري سال 1375 داراي جمعیتی بالغ بر 1191043 نفر بوده است (مرکز آمار ایران،.(1376

در دوران اخیر نیز نرخ رشد سالانه جمعیت این شهر براي دوره 40

ساله 1335)تا(1375 با 3/59 درصد جزء بالاترین ارقام نرخ رشد در کشور بوده است (وزارت مسکن و شهرسازي، .(1372 این افزایش سریع جمعیت به صورت اشغال و تخریب چشماندازهاي طبیعی پیرامون شهر با ایجاد سکونتگاههاي شهري بروز کرده است.

دادههاي مورد استفاده و پیش پردازش تصاویر

دادههاي مادون قرمز حرارتی اخذ شده به وسیله سنجندة TM

ماهوارههاي لندست 4، 5 و سنجنده ETM+ ماهواره لندست 7 در حالت بهره بالا3به ترتیب مربوط به تاریخ هاي 30 ژوئن 1989، 18 اوت 1998

و 2 اوت 2001 براي استخراج دماي سطح استفاده شدند.

به دلیل عبور صبح هنگام سنجندهها احتمال تشخیص جزیرة حرارتی در حال تشکیل توسط دادههاي حرارتی فوق به حداکثر میرسد

.(Nichol ,1996) دادههاي چند طیفی همین سنجندهها نیز براي استخراج خصوصیات کاربري/ پوشش زمین به کار گرفته شدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید