بخشی از مقاله
PLC و کاربردهای آن
کنترل کنندههای منطقی برنامه پذیر
1- كنترل كننده منطقي برنامه پذير :
پيشرفت هاي چشمگير فن آوري نيمه هادي در زمينه ساخت ريزپردازنده و حافظه هاي با حجم بالا امكان ساخت كنترل كننده هاي منطقي الكترونيكي برنامه پذير را فراهم آورد . در اين كنترل كننده ها بر خلاف كنترل كننده هاي مبتني بر قسمت هاي الكترومكانيكي ، براي تغيير منطق كنترل كافي است بدون تغييري در سيم كشي يا قطعات ، فقط برنامه كنترل را تغيير دهيم ، در اين صورت مي توانيم از يك كنترل كننده منطقي برنامه پذير هر جا كه خواسته باشيم استفاده نماييم . شكل 1-1 يك كنترل كننده منطقي برنامه پذير را بگونه نمايشي تعريف مي نمايد .
شكل 1- 1 : شماي كلي يك كنترل كننده منطقي برنامه پذير
مزاياي استفاده از كنترل كننده هاي منطقي :
1- استفاده از PLC حجم تابلوهاي فرمان را كاهش مي دهد .
2- استفاده از PLC مخصوصاً در فرآيندهاي پيچيده موجب صرفه جويي فراوان در هزينه مي گردد .
3- PLC استهلاك مكانيكي ندارد ، بنابراين علاوه بر طول عمر بيشتر نيازي به سرويس و تعميرات دوره اي ندارد .
4- مصرف انرژي PLC بسيار كمتر از مدارهاي رله اي است .
5- PLC نويزهاي صوتي و الكتريكي ايجاد نمي كند .
6- طراحي و اجراي مدارهاي كنترل منطقي با PLC آسان و سريع است .
7- ايجاد تغييرات ( Modifications ) و تنظيمات در PLC آسان و سريع است .
8- عيب يابي مدارات كنترل و فرمان با PLC سريع و آسان است و معمولاً PLC خود داراي برنامه عيب يابي مي باشد .
2- ساختمان داخلي PLC
ساختمان داخلي يك PLC كم و بيش مانند ساختمان داخلي هر سيستم ريزپردازنده ديگر است . شكل 1-2 حالت كلي مربوط به ساختمان داخلي يك PLC را بيان مي نمايد .
شكل 1-2 : ساختمان داخلي PLC
3- روش و زبان برنامه نويسي PLC
هر PLC داراي زبان برنامه نويسي خاص خود بوده كه رابط مابين كاربر و سخت افزار PLC مي باشد . بوسيله برنامه كنترل است كه يك PLC پروسه مورد نظر را كنترل مي نمايد . از آنجا كه مهمترين گروه علمي _ شغلي مرتبط با PLC گروههاي مرتبط با مهندسي برق مي باشند لذا سازندگان PLC اقدام به طراحي زبانهاي برنامه نويسي خاصي نمودند كه به دانسته هاي قبلي اين گروه كاري نزديكتر باشد . مهمترين روشهاي برنامه نويسي عبارتند از :
برنامه نويسي به روش فلوچارتي CSF ( Control System Flowchart )
يا نمايش جعبه اي تابع FBD ( Function Block Diagram )
در اين روش برنامه بصورت بلوكي نوشته شده كه در آن هر بلوك بيانگر يك عملگر ( Operation ) مي باشد .بدين ترتيب برنامه هاي نوشته شده به روش FBD عبارتند از يك سري جعبه كه به يكديگر متصل گرديده اند .
روشهاي فوق الذكر معمولاً بطور مستقل كاربرد چنداني ندارد و اغلب براي عيب يابي و يا شناخت منطق كنترل سيستم ناشناخته بسيار مفيد است . شكل پايين يك نمونه برنامه نوشته شده به روش CSF را نمايش مي دهد .
Siemens
برنامه نويسي به روش ليست جملات STL ( Statement List )
در اين روش هر عمل منطقي توسط يك جمله يا عبارت مناسب نوشته مي شود . مثال ارائه شده در شكل پايين نمونه اي از برنامه نوشته شده به روش STL را نمايش مي دهد . در اين مثال حرف A بيانگر دستور AND مي باشد . نكته قابل توجه در اين روش برنامه نويسي آن است كه هر PLC داراي كد دستورات منحصر بفردي مي باشد كه اين دستورات به نوع CPU بكار رفته بستگي دارد .روش STL نيازهاي گرافيكي بسيار كمتري نسبت به دو روش قبل دارد ، لذا نوع و تعداد دستورات قابل درك واجرا در اين روش بسيار از روش هاي LAD و FBD مي باشد . به همين دليل برنامه هايي كه به روش LAD يا FBD نوشته مي شود معمولاً قابل تبديل به STL مي باشد در حاليكه عكس اين قضيه همواره امكان پذير نيست .
نمونه برنامه نوشته شده به روش STL و برنامه معادل آن به روش CSF
3- كنترل كننده هاي منطقي برنامه پذير امروزي
از اولين سالهاي تولد PLC تاكنون بيش از سه دهه مي گذرد . در اين مدت شاهد تغييرات بسيار در ساختار PLC ها بوده ايم . از جمله اين تغييرات مي توان به افزايش سرعت عملكرد ، توانايي كار با سيگنالهاي آنالوگ و ديجيتال و همچنين برخوردار شدن از امكانات ارتباطي ( Communication ) سريع و … اشاره نمود .
براي برنامه نويسي PLC هاي قديمي نياز به يك Programmer مخصوص بود كه اين امر قيمت تمام شده يك سيستم كنترل منطقي با PLC را افزايش مي داد . در حال حاضر امكان برنامه ريزي PLC ها با استفاده از كامپيوترهاي شخصي فراهم گرديده است و اين امر سهولت و صرفه جويي قابل ملاحظه اي را ايجاد نموده است .
4- نحوه كار PLC
در ابتداي راه اندازي ، مانند هر سيستم مبتني بر پردازنده ، در PLC نيز برنامه سيستمي اجرا مي گردد . پس از اجراي برنامه سيستمي و چك شدن سخت افزار، در صورتي كه شرايط لازم براي ورود به حالت اجرا ( RUN ) فراهم باشد ، برنامه كاربر فرا خوانده مي شود .براي اجراي برنامه كاربر ابتدا تمام ورودي هاي PLC بطور يكجا فرا خوانده مي شود و وضعيت آنها ( صفر يا يك ) در مكاني بنام تصوير ورودي ( Input – Image – Area ) نوشته مي شود . PLC در خلال اولين Scan برنامه ، از داده هاي تصوير ورودي استفاده مي نمايد . توجه نماييد در صورتي كه در طول اولين Scan ، تغييراتي در ورودي ها حاصل شود ، اين تغييرات تا Scan بعدي به مكان تصوير ورودي ها منتقل نمي گردد .PLC ضمن Scan برنامه كاربر نتايج حاصل را درمكاني بنام تصوير خروجي ( Output – Image – Area ) مي نويسد و بعد از اجراي كامل برنامه و در پايان ، نتايج را بطور يكجا به خروجي ها ارسال مي دارد .خواندن يكجاي ورودي ها و ارسال يكجاي خروجي ها ، صرفه جويي قابل توجه اي در زمان بدنبال دارد ، زيرا خواندن يا نوشتن با آدرس دهي يك به يك زمان زيادي را به خود اختصاص مي دهد .از جمله مزاياي دسترسي به مكانهاي تصوير خروجي يا ورودي آن است كه امكان Set يا Reset نمودن هر يك از بيت هاي ورودي يا خروجي را مستقل از وضعيت فيزيكي آنها فراهم مي نمايد و اين كار مزيت بزرگي به هنگام عيب يابي يا آزمايش يك برنامه نوشته شده محسوب مي شود . روش فوق در عين مزايايي كه ذكر گرديد ، مسئله اي بنام زمان پاسخ دهي برنامه ( Program Response Time) را بوجود مي آورد . زمان پاسخ دهي مدت زماني است كه طول مي كشد تا PLC تمام برنامه كاربر را Scan نمايد و در اين مدت تغييرات بوجود آمده در ورودي ها وارد مكان تصوير ورودي نمي گردد و خروجي ها نيز به حالتي كه در Scan قبلي بودند باقي مي ماند اين امر در فرآيندهايي با سرعت تغييرات زياد ، مشكل ساز است مخصوصاً زماني كه برنامه كاربر طولاني بوده و مدت زمان زيادي صرف Scan برنامه مي گردد .همچنين گاهي ملاحظات ايمني لازم مي دارد كه تغييرات آني بعضي از ورودي ها همواره مورد توجه قرار گيرد كه در اين صورت زمان پاسخ دهي ممكن است مانع از ثبت به موقع اين تغييرات شود .براي حل اين مشكل در زبانهاي برنامه نويسي دستورات خاصي گنجانده شده است .
با توجه به سرعت بالاي PLC هاي امروزي و كندي فرآيندهايي كه توسط آن كنترل مي گردند
( سيستم هاي الكترو مكانيكي ) زمان پاسخ دهي در شرايط عادي ، معمولاً مشكلي ايجاد نمي نمايد . شكل پايين طرز كار PLC را بيان مي دارد .
نگاهی به داخل PLC
يكPLC درواقع كامپيوتري است كه با آنچه احتمالاً درباره آن شنيده ايد يا با آن كار كرده ايد فرق دارد .بيشتر مردم با كامپيوترهاي خانگي آشنايي دارند . نوع ديگري رايانه نيز وجود دارد كه به عنوان رايانه كنترل فرآيند شناخته مي شود . هر چند كه اين رايانه نيز داده ها را پردازش مي كند ولي وظيفه اصلي آن كنترل فرآيندهاي صنعتي و توليدي است ( ماشين آلات توليد ، روباتها ،خطوط توليد و… ).
هر چند كه اين رايانه ها ممكن است صفحه كليد نيز داشته باشند ، ورودي هاي كنترل آنها سوئيچها وحسگرها هستند و خروجي هاي آنها علاوه بر نمايشگرها و چاپگر ، سيگنالهاي كنترلي براي انواع موتورها ، سولنوئيدها و ...مي باشند.
5- واحدهاي تشكيل دهنده PLC
در PLC هاي كوچك ، پردازنده ، حافظه نيمه هادي ، ماژول هاي I/O و منبع تغذيه در يك واحد جاي داده شده اند . در PLC هاي بزرگتر ، پردازنده و حافظه در يك واحد ، منبع تغذيه در واحد دوم و واسطه هاي I/O در واحدهاي بعدي قراردارند .
ابزار برنامه نويسي ، كه معمولاً يك واحد پردازنده با صفحه نمايش و صفحه كليد مي باشد ( بعنوان مثال يك كامپيوتر شخصي ، يك PG در خانواده زيمنس و يا كنسول در خانواده Omron ) به عنوان يك واحد مجزا از طريق يك سيم به واحد اصلي متصل مي گردد .
شكل پايين قسمتهاي اصلي يك سيستم پردازش در PLC را نمايش مي دهد .
حافظه ثابت سيستم ، حاوي برنامه اي است كه توسط كارخانه سازنده تعبيه شده است . اين برنامه وظيفه اي مشابه سيستم عامل Dos دردستگاههاي PC دارد كه بر روي تراشه هاي خاصي بنام حافظه فقط خواندني ( ROM ) قرار گرفته است . برنامه هاي ثابت در ROM ، درحين عمليات CPU نمي توانند تغيير يابند يا پاك شوند . برنامه موجود در اين حافظه غير فرار به هنگام قطع تغذيه CPU نيز حفظ مي شود .
اطلاعات حافظه تغيير پذير بر روي تراشه هاي نيمه هادي ذخيره مي شود كه امكان برنامه ريزي ، تغيير و پاك كردن آنها توسط برنامه ريز ميسر است . اين حافظه عمدتاً از نوع حافظه هاي با قابليت دسترسي تصادفي ( RAM ) انتخاب مي گردند .اطلاعات موجود درحافظه هاي RAM با قطع تغذيه ، پاك مي گردند .
اغلب CPU ها مجهز به يك باتري پشتيبان هستند . بنابراين اگر تغذيه ورودي قطع شود و متعاقباً منبع تغذيه نتواند ولتاژ سيستم را تامين كند ، باتري پشتيبان برنامه ذخيره شده در RAM را حفظ مي كند . همانگونه كه در شكل پايين ملاحظه مي گردد ، قسمت پردازنده داراي ارتباطاتي با قسمت هاي مختلف داخل و خارج خود مي باشد .
واحدهاي اصلي تشكيل دهنده سيستم پردازش در PLC
6- پردازنده
تمام پردازنده هاي رايانه اي ، به گونه اي طراحي شده اند كه بتوانند محاسبات منطقي و حسابي را انجام دهند . اين عمليات بوسيله ريزپردازنده ( Microproccessor ) و از طريق بكارگيري دستورالعمل هاي متفاوت انجام مي گيرد .ريزپردازنده ها بر حسب ميزان قدرت طبقه بندي مي گردند . دو عامل در تعيين ميزان قدرت ريزپردازنده ها عبارتند از تعداد بيت ها و سرعت پالس ساعت (Clock ) .ريزپردازنده هاي فعلي امكان پردازش داده ها ، بصورت 4 ، 8،16 يا 32 بيتي را دارا مي باشند .هرچه تعداد اين بيتها بيشتر باشد ، قدرت پردازنده بيشتر است . ميزان پالس ساعت ، سرعت اجراي هر دستورالعمل را نشان مي دهد . محدوده سرعت پالس ساعت در حال حاضر از محدوده 1MHz تا 66MHz متغير مي باشد .جدول ارائه شده در شكل پايين تعدادي از ميكروپروسسور هاي معروف را مقايسه نموده است .تعدادي از PLC ها از ريزپردازنده هاي عنوان شده در جدول فوق الذكر بهره مي گيرند و تعدادي ديگر از آنها از CPU هاي انحصاري خود كارخانه سازنده استفاده مي نمايند . با اختراع پردازنده هاي پنتيوم ، نسل جديد PLC ها نيز با بكارگيري اين پردازنده هاي سرعت بالا پا به عرصه صنعت گذاشته اند . از جمله اين PLC ها مي توان به خانواده هاي C7 و M7 از شركت زيمنس اشاره نمود .
8085 8-bit 1MHz
8086 16-bit 4.77MHz
80186 16-bit 8MHz
80286 16-bit 12.5MHz
80386 32-bit 33MHz
80486 32-bit 50MHz
مقايسه تعدادي از ريز پردازنده هاي معروف
7- (ماژول ها ي ورودي و خروجي Input / Output )
ماژول ورودي به صورت الكترونيكي چهار كار اصلي را انجام مي دهد . اولاً اين ماژول حضور يا عدم حضور سيگنال الكتريكي در تمام وروديها را بررسي مي كند . اين سيگنالهاي ورودي، وضعيت قطع يا وصل سوئيچها ، حسگرها و ساير عناصر در فرآيند تحت كنترل را نمايش مي دهند . ثانياً اين ماژول سيگنال مربوط به وصل بودن را از نظر الكتريكي به سطحي DC كه توسط مدارات الكترونيكي ماژول I/O قابل استفاده باشد ، تغيير مي دهد . براي سيگنال ورودي قطع ، هيچ تبديل سيگنالي صورت نمي گيرد و نشان دهنده حالت قطع است . ثالثاً اين ماژول ، جداسازي الكترونيكي را با جداكردن خروجي ماژول ورودي از ورودي اش به صورت الكترونيكي انجام مي دهد . در نهايت اين ماژول سيگنالي را كه توسط CPU سيستم PLC قابل تشخيص است ، ايجاد مي كند .تمام اين وظايف در طرح شكل پايين نشان داده شده است .
طرح ماژول ورودي PLC
شكل فوق فقط مدار يك ترمينال رانمايش مي دهد . تمام ترمينالهاي يك ماژول ، داراي مدار يكسان هستند . بلوك اوليه سيگنالهاي ورودي را از سوئيچها ، سنسورها و غيره دريافت مي نمايند .سيگنالهاي AC ، در واحد مبدل DC كه به يكسوسازها ، المانهاي مربوط به كاهش ولتاژ و تنظيم كننده ها مجهز است ، به سيگنالهاي DC تبديل مي شوند . براي سيگنالهاي DC به نوعي از مدارات مبدل DC به DC نياز است . خروجي اين مبدل مستقيماً به ورودي CPU متصل نمي شود ، چون اين امر در صورت يك جهش ولتاژ يا نقص فني در مدار ممكن است ، سبب آسيب ديدن CPU شود. به عنوان مثال اگر واحد مبدل دچار اتصال كوتاه شود ، ولتاژ 120 ولت متناوب در ورودي مستقيماً به CPU مي رسد و چون CPU با ولتاژ 5 ولت مستقيم كار مي كند ، احتمال سوختن آن زياد خواهد بود . بلوك جداسازي ( Isolator ) ، CPU را از چنين صدمه اي حفظ مي نمايد . اين جداسازي معمولاً توسط جداسازهاي نوري ، همانطور كه در شكل نمايش داده شده است ، انجام مي گردد . قطع و وصل سيگنال ، از طريق فعال شدن يك اشعه نوراني ( توليد شده توسط يك LED ) و نهايتا فعال سازي توسط يك ترانزيستور نوري به خروجي اين طبقه منتقل مي گردد .
ماژول خروجي به گونه اي عكس ماژول ورودي عمل مي نمايد . يك سيگنال DC كه از CPU ارسال مي گردد ، در هر ماژول خروجي به سيگنال الكتريكي با سطح ولتاژ مناسب به صورت AC يا DC كه توسط دستگاهها قابل استفاده باشد ، تبديل مي گردد . شكل پايين نمودار بلوكي يك ماژول خروجي را نمايش مي دهد .
طرح ماژول خروجي PLC
8- انواع سيستم هاي PLC
در صنعت PLC بيش از يكصد كارخانه با تنوع بيش از هزار مدل از انواع مختلف PLC فعاليت مي نمايند .اين نمونه هاي مختلف داراي سطوح مختلفي از كارآيي مي باشند .PLC ها را مي توان از نظر اندازه حافظه يا تعداد ورودي / خروجي دسته بندي نمود . جدول ارائه شده در شكل پايين نمونه اي از اين تقسيم بندي را نمايش مي دهد .
اندازه PLC تعداد خطوط I/O اندازه حافظه
كوچك 40/40 1K
متوسط 128/128 4K
بزرگ بيشتر از 128 / بيشتر از 128 بيش از4K
دسته بندي PLC ها
البته براي ارزيابي قابليت يك PLC بايد ويژگي هاي ديگري نظير پردازنده ، زمان اجراي يك سيكل ، سادگي زبان برنامه نويسي ، قابليت توسعه و غيره را در نظر گرفت .در يك تقسيم بندي PLC ها در دو غالب PLC هاي با كاربرد محلي و PLC هاي با كاربرد وسيع تقسيم مي گردند .
9- PLC ها با كاربرد محلي :
اين نوع PLC ها براي كنترل سيستم هايي با حجم كوچك با تعداد ورودي و خروجي هاي محدود استفاده مي گردند . به علت قابليت محدود تر ، اين نوع P LC ها براي كنترل همزمان تعداد كمتري از پروسه ها و يا كنترل دستگاههاي مجزاي صنعتي مورد استفاده قرار مي گيرند . اغلب شركت هاي سازنده ، اين نوع PLC ها را به همراه ساير PLC ها به بازار ارائه نموده اند ولي برخي از شركت هاي سازنده آنرا با نام ميكرو PLC به بازار ارائه مي نمايند . ازجمله اين نوع PLC ها مي توان به نمونه هاي زير اشاره كرد :
1-ميني PLC ساخت كارخانه زيمنس آلمان با نام LOGO
2- ميني PLC ساخت كارخانه تله مكانيك فرانسه با نام Zelio
3- PLC مولر آلمان
4-PLC ، LG كره
10- PLC هاي بزرگ با كاربرد گسترده :
اين نوع PLC ها براي كنترل سايت كارخانجات بزرگ ، از جمله كارخانجات سيمان ، پتروشيمي و… استفاده مي گردند . معمولاَ در اين نوع صنايع ، PLC ها يا پورت هاي ورودي ، خروجي درقسمت هاي مختلف سايت كارخانه وجود داشته و كنترلي محلي بر قسمت هاي تحت پوشش خود انجــام مي دهند .
سپس اطلاعات مورد نياز با استفاده از روشهاي مختلف انتقال DATA به اتاق كنترل مركزي منتقل شده كه در آن محل با استفاده از روش هاي مختلف مونيتورينگ صنعتي ، اطلاعات را به شكل گرافيكي تبديل كرده و بر روي صفحه مونيتور نمايش مي دهند . در اين حال اپراتور تنها با دانستن روش كار با كامپيوتر و بدون نياز به اطلاعات تخصصي مي تواند سيستم را كنترل نمايد .
از جمله اين PLC ها مي توان به نمونه هاي زير اشاره كرد :
1- خانواده PLC هاي S5 و S7 زيمنس آلمان
2- خانواده PLC هاي OMRON ژاپن
3- خانواده PLC تله مكانيك فرانسه
4- خانواده PLC ميتسوبيشي ژاپن
5- خانواده PLC ، LG كره
6- خانواده PLC آلن برادلي آمريكا
7- ……
ميكرو PLC ساخت شركت زيمنس ( LOGO ) – ماژول اصلي بهمراه ماژول هاي اضافي
PLC نوع GM7 از شركت LG بهمراه ماژول هاي اضافي
نمونه هاي مختلف PLC هاي خانواده CPM1A از شركت Omron
نمونه هاي مختلف ميكرو PLC هاي شركت Moller
نمونه اي از PLC خانواده CS1 از شركت Omron
PLC نوع GM4 از شركت LG
PLC خانواده S5 ( (CPU 115Uاز شركت زيمنس
معرفی روش برنامهنویسی LAD
برنامه نويسي به روش نردباني ( Ladder )
از آنجا كه تمام نقشه هاي كنترل و فرمان منطقي قبل از ظهور PLC ها به صورت نردباني و يا چيزي شبيه به آن تهيه و طراحي مي شد ،لذا سازندگان PLC اين روش برنامه نويسي را بعنوان يكي از روشهاي ممكن برنامه نويسي انتخاب نمودند . شكل پايين يك نمونه برنامه نويسي به زبان LAD را نمايش مي دهد .در اين روش آن دسته از عناصر نردبان كه تابع يا عمل خاص و پيچيده اي را انجام مي دهند براي سهولت با يك جعبه نمايش داده مي شوند .دستورات نوشته شده به روش نردباني به ترتيب از چپ به راست و از بالا به پايين انجام مي گردند .
یک برنامه کنترلی مجموعه دستورالعمل هایی است که به سیستم PLC جهت کنترل پروسه
فرمان هائی صادر می کند . در نتیجه این برنامه باید به زبان خاص و طبق قوانین و دستورات قابل درک برای PLC باشد .
در زبان برنامه نویسی S7 برنامه ها را می توان به صورت های زیر نوشت :
1- نردبانی LAD
2- فلوچارتی CSF
3- عبارتی STL
که ما در این بخش شرح مختصری از روش برنامه نویسی LAD می پردازیم .
در این روش , هر دستور یا خط برنامه به صورت نماد اتصال و سیم پیچ مدارهای فرمان رله ای نشان داده می شود . در نتیجه ساختار برنامه در این روش تقریبا شبیه به شکل مدارهای فرمان رله ای می باشد . این طرز نمایش از قدیم در سیستم های رله ای متداول بود , نقشه های مدار فرمان اکثرا به این روش ترسیم می شوند .
به همین دلیل این طرز نمایش تا حد زیادی مانوس و مورد پسند کسانی است که با سیستم های رله ای کار کرده اند . علاوه بر این , روش نردبانی به سادگی قابل درک بوده , نقشه ای که به این روش ترسیم شود درست مانند نقشه الکتریکی مدار فرمان همان سیستم است.
نمونه ای از این روش برنامه نویسی که مورد استفاده پروژه ما می باشد را در ذیل آورده ایم:
معرفی خانوادهی S7 – 200
آشنایی با PLC خانواده S7 زیمنس (سخت افزار)
خانواده PLC هاي S7 زيمنس از جمله كنترل كننده هاي ساخت شركت زيمنس آلمان بوده كه نسبت به نمونه هاي قبلي ساخت اين شركت داراي قابليت هاي سخت افزاري و نرم افزاري بسيار گسترده تري مي باشند . اين خانواده شامل كنترل كننده هاي سري 200 ، 300 و 400 بوده كه در هر سري انواع مختلفي از CPU با قابليت هاي متفاوت در دسترس مي باشد . دراين جزوه به بررسي PLC هاي خانواده S7-200 پرداخته شده و در قسمت هاي مختلف و در صورت نياز به قابليت هاي ساير نمونه ها نيز اشاره خواهد شد .
s7-200 CPU
تركيبي از يك واحد پردازشگر مركزي ، منبع تغذيه و پايانه ها I/O مجتمع و پورت ارتباطي و چراغهاي وضعيت در يك قطعه مي باشد . باولتاژهای230/24 مورد ایتفاده قرار می گیرد.
: CPUو ظيفه پردازش مركزي را به عهده دارد و برنامه را اجرا مي كند و اطلاعات را براي كنترل كار با پروسه اتوماسيون ايجاد مي كند .
منبع تغذیه : توان الكتريكي را براي واحد پايه و ماژولها ي اضافي متصل فراهم مي كند.
وروديها و خروجيها : پايانه ها ي كنترلي سيستم مي باشند . وروديها سيگنال قطعات حوزه مثل سنسورها، كليد ها و سوئيچ ها ميباشند ،خروجي ها داراي انواع رله اي و ترانزيستوري ميباشند و پيچها ، موتورها ،شيرها ، لامپها و يا ديگر قطعات را در پروسه كنترل مي كنند.