بخشی از مقاله

ارزيابي ريسک در پروژه ديوار آب بند سد و نيروگاه رودبار لرستان
خلاصه
با شروع قرن جاري جوامع امروزي به باور درتکنولوژي ايمني و پذيرش ريسک در وقايع بزرگ رسيدند به خصوص در سد ها که اين سئوال مکررًا مطرح شد تا چه حد سد ساخته شده ايمن است . همچنين مطالعه و شناسايي ريسک در سازه ها خصوصا سد در جهت کاهش دادن آن مي توان تا مقدار زيادي از بروز خسارت و تلفات انساني و طبيعي جلوگيري نمايد، البته مديريت و کنترل ريسک امري است که نياز به تخصص و تحقيق در اين زمينه را در بر مي گيرد به طوري که در جوامع مختلف اين امر متفاوت مي باشد .
کلمات کليدي: پتانسيل ريسک، ديوار آب بند

١ . مقدمه
سدها به عنوان زيرساخت ها از چنددهه قبل مطرح بوده اند. سدها به چند منظور به عنوان مثال کنترل سيلاب ها ، تامين آب شرب ، تامين برق ويا جذب گردشگري ساخته مي شوند. درست مثل ساختمان ها سدها نيز در معرض پتانسيل ريسک تخريب هستند.در کنار وقاياي طبيعي ، هنگام جنگ ها مديريت ريسک قوت گرفت . براي مثال در طول جنگ جهاني دوم شمار زيادي از سدها ويران گشت . در آلمان بزرگترين فاجعه ، تخريب سد موهن Mohen درسال ١٩٤٣بود. با توجه به بمباران شديدسد با وجود پربودن مخزن سبب کشته شدن ١٢٠٠ نفر و تخريب منازل ساکنين پايين دست شدند . (شکل ١)
اساساً دو عقيده مي تواند دراين زمينه در ذهن خطور کند. نخست ديدگاه سنتي و ديگري توجيه ريسک. سدهاي سنتي ، ايمن فرض مي شود چون طبق استانداردهاي فني بالا و بادقت و براساس طرح ساخته مي شوند بنابراين ريسک تخريب ندارند. به عبارت ديگر تمامي ساخته هاي بشر داراي پتانسيل ريسک بوده که داراي قابليت سنجش ، ارزيابي و مديريت هستند.

در ايران و بسياري کشورها ايده ي سنتي توجه بيشتري دارد .اما بحث هاي جهاني در مورد ايمني سدها سبب تغيير در نگرش شده است بنابراين ريسک در سدها را بيش از اين نمي توان ناديده گرفت .اين مقاله چشم اندازي مختصر در زمينه ي ارزيابي ريسک را فراهم مي آورد.بسته به نگرش هاي مطالعاتي بين المللي ، رويه ي ارزيابي ريسک در پروژه ديوار آببند سد و نيروگاه رودبار لرستان به شرح زير خواهد بود.
٢. چارچوب و تعاريف
در مديريت ريسک سدها تعريف خاصي وجود ندارد. بنابراين بسط توافقات معتبر بين المللي يکي از کار هاي اصلي کارگروه ارزيابي ريسک ،کميته ملي سدهاي بزرگ جهان (ICOLD) قرار گرفت .مهمترين و مشکل ترين مسئله تعريف ريسک مي باشد.
طبق ICOLD در سال١٩٩٨ ، ريسک مقدار احتمال و سختي تاثيرناسازگاري با زندگي ، سلامتي ، سرمايه يا محيط زيست است . ريسک به وسيله پيش بيني رياضي برآمد حادثه نامتعارف (به عنوان مثال احتمال وقوع و پي آمد آن) يا متناوباًً بوسيله سناريوي سه گانه احتمال، وقوع و پي آمد آن تخمين زده مي شود.بنابراين ريسک بسته به احتمال تخريب و نيز پي آمد آن حتي با وجود احتمال بسيار پايين مي باشد . جدول شماره ٢ فرآيند مديريت ريسک و مراحل (آناليز ريسک ، ارزيابي ريسک و مديريت ريسک) ونيز پيوستگي انضمام آنها در فرآيند هاي (فرآيند ارزيابي ريسک و فرآيند مديريت ريسک ) به اختصار نشان مي دهد .

در اينجا ريسک هم به صورت کمي و هم کيفي در آناليز ريسک ارزيابي گرديده است . براي تخمين کمي ريسک ، احتمال و همچنين مقدار نقصان بايستي مشخص باشد. به عبارت ديگر اگرپايه هاي آماري کافي نباشند کارشناسان وآناليزهاي ريسک مي توانند ريسک را تخمين و مشخص کنند.آناليز ريسک بخشي از فرآيند ارزيابي ريسک ونيز ارزيابي ريسک است . (نمودار فرآيند ريسک )

يکي ازبزرگ ترين مشکلات، پذيرش ريسک مي باشد. خسارت هاي اقتصادي ، محيطي و فرهنگي بايستي مهم محسوب شوند.براي مثال استراليا و کانادا ساکنان کمتري در مقايسه با آلمان در معرض ريسک هستند را دارا مي باشند.
تلفات يکي ازمهمترين پي آمد ها مي باشد و پذيرش تنها بسته به جامعه نيست بلکه پس از آناليز ريسک ، ارزيابي ريسک مي باشد. بنابراين حق تقدم مديريت ريسک مشخص مي شود.ارزيابي ريسک به سه بخش تقسيم مي شود.پذيرش ريسک – کاهش ريسک – ارزشيابي ريسک .


شکل ٢ – پذيرش ريسک در استراليا

شکل ٣ – پذيرش ريسک در أمريکا
پذيرش تلفات منحصر به فرد و به جامعه بستگي دارد . چرا پذيرش ريسک هنوز مورد بحث و راه حل کلي تاکنون پيدا نشده است . اگر ريسک قابل پذيرش نمي باشد بايستي کاهش داده شود. کاهش ريسک شامل کاهش احتمال خسارت ها و نقصان ها مي شود.
نگرش کاهش ريسک شامل برنامه ريزي ، مانيتورينگ ، سوروليانس (مراقبتي ) و بهبود اجرا مي شود . ريسک موجود بايستي ارزيابي شود . بخش نهايي فرآيند مديريت ريسک خود مديريت ريسک است . تصميم گيري ، به کارگيري تصميم ،اقدام، مانيتورينگ و ارزيابي تاثيرات به منظور کنترل ريسک در حوزه مديريت ريسک قرار مي گيرد . فرآيند ارزيابي ريسک منحصر بفرد با تنوع نگرش جهاني است .
در ميان تمامي مطالعات کشورها ، استراليا تنها کشور داراي راهنماهاي ارزيابي ريسک است . کشور کانادا داراي راهنماهاي هاي ايمني سد که شامل راهنمايي هاي آناليز و ارزيابي ريسک است .
فن آوري ارزيابي ريسک در اروپا نشان دهنده تنوع وسيعي در اين زمينه است . به طور کلي سه گروه را مي توان تميز داد . گروه اول ارزيابي ريسک را سد ها پيشنهاد کردند. براي مثال نروژ داراي قوانيني است که آناليز ريسک را پيشنهاد و احراز مي کند . علاوه براين تکنيک هاي موثق ارزيابي ريسک مي تواند براي مناطق نزديک به آب به عنوان مثال کشور هلند مدل توجيه ريسک را براي دايک ها تاسيس نمود. کشورهاي در بر گيرنده گروه دوم ارزيابي ريسک را در مرحله تحقيق بنا نمودند.براي مثال کشور سوئد از ارزيابي ريسک به عنوان ابزاري ناچيز در پروژه هاي خود به کاربرد . گروه سوم ارزيابي ريسک را براي صنايع ديگري مانند صنعت هسته ايي . قسمت هايي از فرآيند ارزيابي ريسک در راهنماهاي ايمني سد در کشور هاي ديگر شامل مي شود .
نتايج مطالعات جهاني نشان دهنده تفاوت بين کشورها در جنبه هاي ارزيابي ريسک و کاربري آن است . اولين چشم انداز تفاوت در پيشبرد توسعه ارزيابي يا تکنيک هاي ريسک است . در بازبيني نزديک تر برخي توضيحات پايه مي تواند احراز شود.واضح است که آناليز ريسک نمي تواند جنبه کاربردي جهاني براي ايمني سد ها داشته باشد. مدل ها و نگرش ها مي توانند سبب تنوع با توجه به نوع سد شوند . برخي تفاوت ها در نگرش ها به وضع سد بر مي گردد. به عنوان مثال بعد اصلي سد هاي بتني مي تواند سازه قابل اطمينان آن باشد ( آلمان و سوئيس ). فرسايش داخلي (آمريکا ،نروژ
،سوئد) نيازمند نگرش ديگر است به عنوان مثال سد هاي خاکي . سرريز تکنيک هاي خاص خود را داراست .ديگر تفاوت هاي مهم در نگرش ارزيابي ريسک در پي آمد ريسک ها نهفته است .نا مشخص بودن زمان اعلام خطر مي تواند بعد مهمي در ريسک محسوب شود ( استراليا ، کانادا ، ايالت متحده
، آفريقاي جنوبي ). براي کشورهاي ديگر بخصوص کشورهايي که جغرافياي متحدالشکلي دارند سيستم اعلام ريسک تاسيس شده است (سوئيس ).
بنابراين در معين کردن ريسک، فاکتورهاي منحصر به فردي دخالت دارد.
رسومات و عادات اجتماعي ، فرهنگي و سازماني نشان دهنده تفاوت فاحش با وجود مشخص شدن مفهوم ريسک و ارزيابي ريسک مي باشد که مي تواند سبب ترويج يا محصور استفاده از ريسک و ارزيابي ريسک شود.به عنوان مثال در هلند هر جا که فرضيه هاي ريسک در ارتباط با کنترل سيلاب و دايک ها موجود باشد . کشورهاي ديگري همچون (سوئيس ، فرانسه ، انگليس ) با پردازه عرفي و قراردادي در تدابير ايمني سدها که طبق استانداردهاي پذيرفته مي باشد به اين امر پرداخته اند.کشورهاي ديگري مانند کانادا ، استراليا ، ايالت متحده و نروژ مثال هايي از کاربرد مبناي ريسک دارند اما جنبه ي مهم ديگر آنها براي کاربرد ارزيابي ريسک برون ذات و عيني بوده است .در برخي موارد تکنيک هاي کيفي (انگليس ) يا استفاده پاره ايي از روش هاي کمي (استراليا) داراي توان برآورده کردن نيازمنديهاي کشورهاي مربوطه مي باشد.درخواست هاي بيشتر بي درنگ منتهي به توسعه ساختار

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید