بخشی از مقاله
مقدمه
تخریب خاک بهدلیل کاربری ناپایدار یک مشکل جهانی است. تغییرات شگرفی در کاربری زمینهای خشک و نیمهخشک قاره آسیا رخ داده است. استفاده نادرست اراضی با تخریب خاک همراه بوده، و میتواند بهعنوان عامل کاهش کیفیت خاک در اثر فعالیتهای انسانی در سه بعد فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی معرفی شود
اراضی زیر کشت کشور مساحتی بالغ بر 18 میلیون هکتار را بهخود اختصاص دادهاند. از این اراضی 10تا 12 میلیون هکتار زیر کشت دائمی و بقیه بهصورت آیش است. 47 درصد اراضی زیر کشت کشور آبی و مابقی بهصورت دیم مورد استفاده هستند. در اثر بهرهبرداری نادرست منابع آب و خاک کشور هرساله بالغ بر 1/5میلیون هکتار به سطح بیابانهای کشور افزوده میشود
تخریب باعث کاهش توان تولید اراضی، کاهش عملکرد و یا افزایش نیاز به نهادهها برای حفظ عملکرد میشود - لال، . - 1998 اراضی تخریب شده اراضی هستند که نسبت به شرایط قبلیشان از نظر اقلیم، توپوگرافی، خصوصیات خاک، و انتظارات مدیران اراضی دچار تغییر نامطلوب شدهاند. کاهش تولید زمین نیز بهمعنای تخریب اراضی است
در تحقیقی تآثیر انواع مختلف کاربری شامل زمین کشاورزی، مرتع، بوتهزار و جنگل را در جنوب ایتالیا بر ویژگی های کیفی خاک مطالعه کرده و نتیجه گرفتند که کمترین شاخص کیفیت خاک در زمینهای کشاورزی است.
یوسفیفرد و همکاران - 1386 - در مطالعهای تاثیر کاربریهای مرتع با پوشش گیاهی تقریبا خوب، مرتع با پوشش گیاهی ضعیف، دیمزارها و دیمزارهای رها شده را بر ویژگی های کیفی خاک بررسی کردند و نتیجه گرفتند که که تغییر کاربری اراضی از عرصه های منابع طبیعی نظیر مرتع به کاربری دیگر که کشت وکار نقش اساسی را در آنها ایفا میکند باعث کاهش کیفیت خاک میگردد.
در بررسی انجام شده توسط محمدی و همکاران - 1384 - تخریب اراضی و تنزل کیفیت خاک در عرصههای کشاورزی دیم بسیار مشهود و هشدار دهنده گزارش شد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کاربریهای مختلف و مدیریت بر ویژگیهای فیزیکی خاک در منطقه زنجان است.
مواد و روشها
منطقه مورد مطالعه با چهار کاربری مختلف در شهر خرمدره استان زنجان با عرض جغرافیایی 36 درجه و 13 دقیقه تا 36 درجه و 14 دقیقه و طول جغرافیایی 49 درجه و 12 دقیقه تا 49 درجه و 15 دقیقه واقع شده است. منطقه دارای آب و هوای نیمهخشک با متوسط بارندگی سالیانه 321 میلیمتر، و متوسط درجه حرارت سالیانه 12/2 سانتیگراد است. رژیم رطوبتی و حرارتی خاک بهترتیب زریک و مزیک است. ردهبندی خاکهای منطقه مورد مطالعه بر اساس نتایج مطالعه صحرایی Typic Calcixerepts است.
کاربریهای مورد مطالعه شامل یونجهزار هفت ساله با سطح متوسط مدیریت، اراضی کشاورزی رهاشده که از حدود 10 سال قبل زیر کشت تناوب لوبیا و گندم آبی بوده و در حال حاضر بهصورت لمیزرع و کشت نشده بوده و پوشش گیاهی خارزنبابا، علف شور، کنگر وحشی و خاکشیر در آن مشاهده میگردد، باغ سیب 36 ساله با سطح مدیریت خوب و مرغزار دارای پوشش گیاهی پنجهمرغی، جو وحشی و چچم است.
به منظور جمعآوری نمونههای خاک در هر کاربری با رعایت فاصله 200 متر سه نیمرخ خاک تا عمق 100 سانتیمتری حفر و از اعماق صفر تا 20 و 20 تا40 سانتیمتری در سه تکرار نمونهبرداری خاک انجام و نمونهها به آزمایشگاه ارسال شد. پس از هوا خشک شدن، نمونهها از الک دو میلیمتری عبور داده شدند و ویژگیهای کربن آلی، جرم مخصوص ظاهری، در صد رطوبت اشباع، میانگین وزنی قطر خاکدانهها و رس قابل انتشار با روشهای استاندارد آزمایشگاهی اندازهگیری شدند. مقایسه میانگین با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن توسط نرمافزار MSTAT C و تجزیه و تحلیل آماری در قالب طرح کاملا" تصادفی با نرمافزار SPSS نسخه 19 انجام شد.
بحث و نتایج
نتایج مقایسه میانگین خصوصیات فیزیکی مطالعه شده در جدول 1 ارائه شده است. تغییرات جرم مخصوص ظاهری در عمق صفر تا 20 سانتیمتر در کاربری مرغزار کمترین و پس از آن در کاربریهای باغ سیب، یونجه-زار و زمین آبی رهاشده افزایش نشان میدهد. کاهش این ویژگی با افزایش کربن آلی خاک همراه بوده به نحوی که در عمق صفر تا 20 سانتیمتر بیشترین مقدار کربن آلی در کاربری مرغزار اندازهگیری شده است.
در عمق دوم 20 - تا 40 سانتیمتر - روند تغییرات به نحوی بود که بیشترین مقدار جرم مخصوص ظاهری در کاربریهای یونجه و زمین کشاورزی رهاشده با مقدار 1/80 گرم بر سانتیمتر مکعب و کمترین مقدار این ویژگی در کاربری باغ سیب با مقدار 1/50 گرم بر سانتیمتر مکعب میباشد.
این نتایج در عمق اول و دوم با نتایج تحقیق یوسفی فرد و همکاران - 1389 - مطابقت داشت. با بررسی رطوبت اشباع در چهار کاربری ملاحظه میشود که با افزایش کربن آلی درصد رطوبت اشباع نیز افزایش یافته و در عمق دوم زمین رهاشده بهعلت فقر مواد آلی دارای تفاوت معنیداری با سایر کاربریها است.
بیشترین میانگین وزنی قطر خاکدانه در عمق اول در کاربری مرغزار و باغ سیب مشاهده شد. این کاربریها از نظر مقدار کربن آلی بالاترین سطح را در بین کاربریهای موجود دارند. تغییرات میانگین وزنی قطر خاکدانه در عمق صفر تا 20 سانتیمتر با مقدار 3/4 میلیمتر در کاربریهای مرغزار و باغ سیب بیشترین و در کاربری زمین کشاورزی رها شده با مقدار 0/96 میلیمتر کمترین مقدار را دارد. میانگین وزنی قطر خاکدانه در عمق 20 تا 40 سانتیمتر با مقدار 2/30 میلیمتر درکاربری مرغزار زمین کشاورزی رهاشده با مقدار 1/03 میلیمتر کمترین مقدار را دارد و با افزایش عمق میزان کربن آلی خاک کاهش مییابد. مقادیر بالای کربن آلی کل خاک و مقدار بیشتر خاکدانههای پایدار در آب نسبت به خاکدانههای ناپایدار در آب همگی بیانگر تاثیرات مثبت ماده آلی بر پایداری خاکدانهها است.
جدول-1مقایسه میانگینهای فیزیکی در کاربریهای مختلف
در عمق اول و دوم نتایج بهدست آمده با نتایج یوسفیفرد و همکاران - 1385 - ، مطابقت داشت0 بیشترین میزان درصد رس قابل انتشار در عمق صفر تا 20 سانتیمتر با مقدار 81 درصد در کاربری زمین رها شده و کمترین مقدار در کاربری باغ سیب با مقدار 54 درصد اندازهگیری شد. در عمق 20 تا 40 سانتیمتر هیچگونه تفاوت معنیداری بین کاربریهای گوناگون مشاهده نشد. همانطور که در جدول 1 مشاهده میگردد، درصد رس قابل انتشار با میزان درصد کربن آلی نسبت عکس دارد. با افزایش مقدار مواد آلی درصد رس قابل انتشار کاهش مییابد. این نتایج با نتایج علیمردانی و همکاران - 1390 - مطابقت دارد.