بخشی از مقاله
چکیده
امروزه بهبود و ارتقاء زندگی مردم به شیوهی کارآفرینی، در چارچوب فرآیند توسعه، یکی از اصلیترین دغدغههای دولتهای امروزی به شمار میرود؛ لذا کشورهای مختلف میکوشند زمینهها و بسترهای لازم برای شکلگیری و رشد و توسعهی کارآفرینی را در اجتماعات انسانی در سطوح مختلف فراهم سازند تا جایگاه و نقش خود را در معاملات جهانی ارتقا دهند. دستیابی به چنین هدفهایی، مستلزم ایجاد بسترهای مناسب در فراهم کردن زیرساختهای کارآفرینی است که از وظایف و سیاستگذاری دولتها به شمار می-رود.
در این راستا روستاها نیز مستثنی از این امر نبوده و نیازمند زیرساختهای مناسب برای قرارگیری در مسیر توسعهی کارآفرینی میباشند؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی و شناخت تبیینی زیرساختهای کارآفرینی روستایی و نقش سیاستگذاری در تأمین زیرساختهای مناسب کارآفرینی است.
این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی و با بهرهگیری از منابع متعدد لاتین و فارسی بهصورت توصیفی تحلیلی و تطبیقی- مقایسهای انجام شده است. همچنین باتوجّه به نظر کارآفرینان و با استفاده از مدل FAHP مهمترین زیرساخت کارآفرینی شناسایی گردید. بدین منظور، باتوجّه به تحقیقات انجامشده در این خصوص و با پشتوانهی نظری توسعه و گسترش امکانات زیربنایی در نواحی روستایی برای کارآفرینی، موجب رونق تولیدات صنعتی روستا و رونق و پایداری تولیدات کشاورزی، افزایش اشتغال، بهبود درآمد و درمجموع بهبود کیفیت زندگی میشود؛ بنابراین برای دستیابی به کارآفرینی پویا و مستمر، ایجاد و توسعه زیرساختها و همچنین شکلگیری بسترهای لازم برای دستیابی به اقتصادی پویا و رقابتی امری لازم و ضروری است.
درعین حال اهمّیّت زیرساختها بهاندازهای است که گروهی از محققان آنها را بهعنوان بستر کارآفرینی یاد میکنند؛ چراکه یکی از عوامل مؤثر در توسعهی کارآفرینیخصوصاً در روستاها به شمار میرود و همین عامل با نتایج مثبتی که دارد سبب توسعهی روستا و بالطبع کاهش مهاجرت به شهر، کاهش شکاف شهر و روستا و کاهش مشکلات شهری و... میشود و درمجموع در کنار سایر عوامل، توسعهی منطقهای رخ خواهد داد. همچنین باتوجّه به نظر کارآفرینان و اولویتبندی زیرساختها به نظر میرسد زیرساختهای مالی در اولویت توسعهی کارآفرینی قرار میگیرند.
-1 مقدمه
امروزه صاحبنظران و اندیشمندان جهان اعتقاد دارند انسان محور توسعه است و توجه به انسان با در نظر گرفتن ابعاد سلامت، دانش و آموزش و کیفیت زندگی انسان، بهعنوان توسعهی انسانی و شاخص اصلی توسعهی جوامع قلمداد میشود. بهعبارتدیگر، بحث توسعهی انسانی، توسعهی فرد انسان در جمیع جهات است، توسعهی فرد در زندگی کاری و شغلی، زندگی اجتماعی، زندگی خصوصی و مسائل فرهنگی است
ازآنجاکه یکی از نشانگرهای توسعهی انسانی، وضعیت بیکاری است و افزایش نرخ بیکاری، شاخص توسعهی انسانی نزول مییابد و موجب عدم پایداری در توسعه میشود، بر این اساس در دنیای امروز، از کارآفرینی بهعنوان موتور محرک توسعهی اقتصادی و اجتماعی
در جوامع مختلف و نیز عامل تغییر در نظامهای اقتصادی داناییمحور یادشده و در نظریههای جدید انقلاب صنعتی ارتباط کارآفرینی و توسعه همواره مورد تأکید قرار گرفته است؛ بهنحویکه گسترش آن در جوامع مختلف تأثیرات مهمی از قبیل اشتغالزایی، رشد، خلاقیت و نوآوری، افزایش صادرات و رشد سطح درآمدها را در پی خواهد داشت. اگرچه اشتغالزایی تنها یکی از اثرات توسعهی کارآفرینی در جوامع است و معادل دانستن کارآفرینی و اشتغالزایی منجر به محدود نمودن مفهوم کارآفرینی خواهد شد، ولی ظهور و توسعهی واژهی کارآفرینی ریشه در کارکرد اشتغالزایی کارآفرینان داشته است
لذا بهبود زندگی مردم در فرآیند کارآفرینی، در چارچوب فرآیند توسعه، یکی از اصلیترین دغدغههای دولتهای امروزی به شمار میرود، کشورهای مختلف میکوشند با افزایش شتاب فرآیند توسعه، علاوه بر بهبود سطح رفاه جامعهی کارآفرینی، جایگاه و نقش خود را در معاملات جهانی ارتقا دهند. دستیابی به چنین هدفهایی، مستلزم ایجاد بسترهای مناسب در فراهم کردن زیرساخت است که از وظایف و سیاستگذاری دولتها به شمار میرود
اهمیت بالای این زیرساختها در فرآیند توسعه و نقش آن در رشد سایر بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، از یکسو و افزایش سطح خدماترسانی از سوی دیگر، دولتها و سیاستگذاران را بر آن داشته است تا برای تقویت و توسعهی این زیرساختها تدبیر مناسب بیندیشند، یکی از روشهای ممکن، ورود مستقیم دولت به سرمایهگذاری در این حوزه است، اما محدودیت تصمیمگیری و کارایی پایین اجرای پروژهها توسط دولت، پیشرفت در توسعهی این زیرساختها را با موانع جدّی روبهرو میکند.
روش دیگر، استفاده از توانایی مالی و اجرایی بخشهای غیردولتی اعم از شرکتهای واجد صلاحیت خصوصی، سرمایهگذاران خارجی، بانکهای داخلی و بین المللی و ... با توانایی تأمین منابع مالی موردنیاز و نیز برخوردار از کارایی اجرایی بیشتر در مقایسه با دولت است
لذا در دورهی جدید، کوشش شده است با بهکارگیری روشهای مختلف، از ظرفیتهای مدیریتی، مالی و فنی بخش خصوصی در احداث زیرساختهای کارآفرینی، بهطور عمده، در مواجهه با محدودیتهای بودجهای دولتها و با افزایش تقاضا برای ظرفیتهای بیشتر، زیرساختهای کارآفرینی فراهم شود
بنابراین دولتها با سیاستگذاریهای خود، باید زمینه را برای بسترسازی زیرساختهای کارآفرینانه، مانند تسهیلات و امکانات زندگی - آب و برق و جز اینها - خدمات، عوارض - مالیات - و قوانین و مقررات را فراهم کنند که برای کارآفرینان بسیار مهم است.
حمایتهای آنها از کارآفرینها، شامل هدایت فعالیت عمومی و خصوصی، مانند خدمات تجاری، تمرکز بر کارآفرینان، ایجاد محیط و زیرساختهای مثبت، ایجاد شبکهها و تشکیل گروههای مشاور را در بر خواهد داشت
بنابراین کارآفرینی نمیتواند بدون در نظر گرفتن نقش سازمانها و نهادهای گوناگون انجام شود؛ زیرا هرگونه فعالیتی بهنوعی به سازماندهی و تشکیلات در سطوح مختلف، چه کلی و چه محلی نیاز دارد. دولت، سازمانها و ارگانهای ذیربط آن، ازجمله این نهادها هستند و از طرفی دیگر، نهادهای غیردولتی محلی هم که بهصورت خودجوش شکل گرفتهاند، دارای تأثیرگذاری بالایی در رشد و گسترش فعالیتهای کارآفرین اند
به همین علت از دیدگاه صاحبنظران، ارتباط پیچیدهای بین عناصر بخش عمومی و خصوصی و فعالیتهایی که همگی با هم به کارآفرینی منجر میشوند، وجود دارد در حال حاضر سیاستگذاری کارآفرینی، یک حوزهی در حال ظهور از جریان سیاستگذاری اقتصادی است که بهخوبی توسعهنیافته است؛ بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی زیرساختهای کارآفرینی است و سؤال اصلی تحقیق بدین گونه مطرح میشود: که با توجه به نظر کارآفرینان کدامیک از زیرساختهای کارآفرینی در اولویت قرار میگیرند؟
-2 پیشینه ی تحقیق
در سالهای اخیر و بهموازات توسعهی کارآفرینیخصوصاً در نواحی روستایی، مطالعهی زیرساختهای کارآفرینی، حوزهی ای پربار برای تحقیقات بینرشتهای بوده است. در همین راستا، تاکنون دربارهموضوعی که صرفاً به بررسی تبیین سیاستگذاریهای زیرساختی در توسعهی کارآفرینی روستایی وخصوصاً کارآفرینی روستایی پرداخته باشد، پژوهشی صورت نگرفته است ولی در زمینهی زیرساخت های کارآفرینی مطالعات مختلفی انجامگرفته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد. مطالعات در دودستهی داخلی و خارجی در زیر بیانشده است.
دسته ی اول مطالعات داخلی در حوزهی زیرساختهای کارآفرینی است که در این زمینه، مطالعهی مستقیمی در تحقیقات داخلی انجامنشده است . تنها بعضی از تحقیقات انواع محدودی از زیرساختهای کارآفرینی را موردبررسی قرار داده اند که عبارت اند از: جهانآرا در سال 1394 با مقالهای با عنوان »نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در کارآفرینی«، اسماعیلی رنجبر و همکاران در سال 1393 با مقالهای با عنوان »نقش پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد و کارآفرینی در توسعهی کشور«، گرائیلی شیخ و ولوی در سال 1390 با مقالهای با عنوان »بررسی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقای کارآفرینی« و ایزدیان در سال 1390 با مقالهای با عنوان »نقش پارکهای علمی در توسعهی کارآفرینی« به این نتیجه دستیافتهاند که انواع زیرساختها در توسعهی کارآفرینی نقش مهمی دارند و باعث حمایت از کارآفرینان و درمجموع، باعث رشد و توسعهی کارآفرینی میشود که دولتها باید بستر کارآفرینی را توسعه دهند.
دسته ی دوم مطالعات خارجی در حوزهی زیرساختهای کارآفرینی عبارتاند از: اودرتچ و همکاران4در سال 2014 با مقالهای با عنوان »زیرساخت و کارآفرینی «5، رویگ تیرنو و همکاران6در سال 2015 با مقالهای با عنوان »استفاده از زیرساختها برای حمایت از کارآفرینی و رشد کسبوکار«7 و گالکینا و کوک8 در مقالهای با عنوان »بررسی اثر زیرساخت های کارآفرینی بر کارآفرینی شبکه ای: مقایسهی دو تیم روسی و فنلاندی