بخشی از مقاله

تاریخ روم باستان


منابع و ما خذ
تاریخ روم باستان نویسنده:فئودور پ. کوروفکین غلام حسین متین
انحطاط وسقوط امپواطوری روم ادوارد گیبون ابوالقاسم طاهر
روم باستان / نتو نیوژند احمد رضایی
روم ژوزف پیتر محمد بابا طاهری
ضعف های روم فئودور . پ. کوروفکین غلام حسین متین
از تاریخ روم باستان چه می دانید جان ریبون مصطفی غلامی

روم باستان فصل اول تشکیل دولت برده را روم پیرایش شهر روم
1- طبیت شبه جزیده یی
دردریای .مدتیران درغرب یونان شبه جزیره ی آپنین واقع شده است درامتداد تمامی شبه جزیره سلسله جبال کوهی قرار گرفته که به سلسله


جبال آپنین یا آ پنین شهرت دارد سلسله جبال آپنین از کوه های صخره ای////کم شیب تروقا///// عبورش بیشتر است بین کوه ها ودریا جلگه های ساحلی را من گسترده وبه همین جهت در ایام با ستان نیز به آسانی ممکن می شد از یک بخش شبه جزیره به بخش دیگروفت .
در بخش مرکزی سلسله جبال آپنین، رودخانه ای بنام تیپر جریان دارد. رود از میان کوه ها سر چشمه می گیرد. 
در سواحل غربی و جنوبی شبه جزیره، خلیجی قرار دارد که برای لنگر انداختن کشتی ها بسیار مناسب است. معذلک در بستر دریاهائی که شبه جزیره ی آپنین را در احاطه دارند. جزایر کوچک قلیلی وجود دارد که این امر، در دوران های باستان، توسعه ی کشتی رانی را با دشواری روبرو می ساخت.
کوه های سر بفلک کشیده ی آن ها (آلپ) شبه جزیره ی آپنین را از بادهای سرد شمالی، در امان می دارد. بدین سبب شبه جزیره، دارای آب و هوای گرم است. در این جا بیش از یونان باران می بارد. خاک نواحی ساحلی و دامنه های کوهستانی، بسیار حاصل خوه بلند است.
جزیره ی سیسیل که آب و هوایش باز هم گرمتر است و از لحاظ سر سبزی غنی تر

می باشد، ادامه ی شبه جزیره آپنین بشمار می رود.
در اواسط هزاره ی اول قبل از میلاد، در شبه جزیره ی آپنین، حداقل دوازده ملیت زندگی می کردند. که به زبان های مختلف سخن می گفتند.
در نواحی شبه جزیره و در خاور سیسیل، کولونی های یونانی واقع شده بود. (بخاطر آورید که در چه قرن هایی بود که اکثر کولونی های یونانی بنیاد گرفت؟ بند 9، ماده ی 3و4 جلد دوم) یونانی ها، شبه جزیره را، ایتالیا می نامیدند. بعدها نام به تمام شبه جزیره اطلاق شد.
در سواحل بخش سفلی رودخانه ی تیپر، لاتین ها بسر می بردند. این قوم نقش بزرگی در تاریخ ایتالیای باستان ایفا نمود.
3- شهر روم در قرن ششم قبل از میلاد


تقریباً در آغاز قرن ششم قبل از میلاد بود که در محل سکونت لاتین ها، شهرکی بوجود آمد بنام روم، روم در ساحل چپ رودخانه ی تیپر قرار داشت و 25 کیلومتر از مصب آن دور بود.
روی تپه ی تند شیبی که بالای رودخانه گردن کشیده بود، دژی بچشم می خورد که در موقع هجوم و یورش دشمنان، اهالی شهرک به پشت دیوارهای آن پناه می بردند و مخفی می شدند.


روی تپه ی هم جوار، کلبه های گلی و چوبی ای قرار داشت که بام هایشان یا با حصیر و یا با سفال پوشیده شده بود. بین کلبه ها، معابر تنگ و پر از پیچ و خمی قرار داشتند. در جلگه ی بین تپه ها، میدانی بعنوان بازار وجود داشت که به زبان لاتینی فروم یا محل نامیده می شد. مسگران و کفاشان و سایر پیشه وران مستقیماً در گوشه و کنار معابر و فروم بکار اشتغال داشتند.
اکثر اهالی این شهرک زارع و پیشه ور بودند.
4- چه کسانی پاتریسین ها نامیده می شدند؟


در دوران باستان سکنه ی دوم بصورت قبیله ای زندگی می کردند.
اراضی متعلق به قبایل « مزرعه ی اشتراکی » نامیده می شد.
قبایل از چند خانواده و یا به زبان لاتینی از چند فامیل تشکیل می شدند. فرزندان سکنه ی قدیم روم، خود را پاتریسین می نامیدند. این عنوان از واژه ی لاتینی «پاتر» که به معنای پدر است، گرفته شده بود.
پاتریسین ها از این امر بخود می بالیدند که پدرانشان بنیاد گذار شهر روم بوده اند. هر یک از فامیل پاتریسین ها قطعه زمینی در مزرعه ی اشتراکی برای خود داشت، ولی احشام خویش را برای چرا به « مرتع عمومی » می برد. در مزارع متعلق به پاتریسین ها، بردگان بکار مشغول بودند، ولی تعداد آن ها زیاد نبود، معمولاً خود پاتریسین ها نیز در صحرا و در خانه، به همراه بردگان خویش کار می کردند. مکور اتفاق می افتاد که آقا و برده پشت یک میز غذا می خوردند. بردگان، عضو خانواده شمرده می شدند.
خانه ی پاتریسین ها بسیار ساده بود و آرایشی معمولی داشت.


در هر یک از این خانه ها، یک اتاق بیشتر وجود نداشت.
وسط اتاق، یک حوض آب واقع شده بود که در بالای آن، توی سقف، روزنه ای 4 ضلعی دیده می شد.
از طریق این روزنه، آب باران از روی بام به درون حوض فرو می ریخت. این روزنه بمثابه وسیله ای برای روشن کردن خانه نیز محسوب می شد.
ریش سفیدان پاتریس، شورایی تشکیل می دادند که « شورای شیوخ » و یا به زبان لاتینی « سنا » نامیده می شد. شورای شیوخ برای بررسی و مذاکره پیرامون مسائل مهم تر، از مردان پاتریس دعوت می کرد تا مجلس ملی را تشکیل دهند.


5- پله بین ها
سکنه ی روم پیوسته رو به افزایش داشت. اهالی سایر شهر ها و ایالات ایتالیا در روم اقامت می کردند. رومی ها، شهر های هم جوار را تسخیر کرده و بخشی از اهالی این شهر ها را در روم اسکان می دادند. در ضمن آن ها بهترین اراضی هم سایگان خویش را نیز تصرف می کردند و به « مزرعه ی اشتراکی » پیوند می زدند.
اهالی غیر بومی روم و فرزندانشان را « پله بین » می نامیدند. اکثر آن ها زارع و پیشه رو بودند. قطعات زمینی که به پله بین ها می رسید، بسیار کوچک بود. ولی در میان آن ها نیز افراد ثروتمند وجود داشتند. آنها عبادت بودند از تجار و مالکان کشتی ها.
بند دوم
تشکیل جمهوری اشراف در روم
1- برقراری جمهوری
راوایات باستانی حکایت از آن دارند که در اواخر قرن ششم پیش از میلاد، سزار خون خواری در روم حکومت می کرد.
در سال 509 قبل از میلاد، سزار بی رحم از شهر رانده شد و رژیمش نابود گردید.
حکومت روم، انتخاباتی شد. بدین ترتیب که مجلس ملی هر ساله دو تن از پاتریسین ها را به عنوان حاکم – کنسول بر می گزید. کنسول ها بر ساکنان روم حکمیت نموده، به موقع جنگ فرماندهی ارتش را بعهده می گرفتند و در زملن صلح مجبور بودند که در تمام امور با سنا مشورت کنند.
سنا نفوذ و قدرت عظیمی داشت. امور نظامی و خزانه ی حکوم

ت را اداره می کرد، اعلام جنگ می داد، صلح می نمود.
سنا مجلس ملی را دعوت به تشکیل می کرد و تصمیماتی را که قبلاً گرفته بوده به آن پیشنهادی کرد. مجلس ملی تقریباً همیشه تصمیمات سنا را تاکید می کرد.
رومیان حکومت خود را (« رس » یعنی امر، کار و « پوبلیک » یعنی همه ی خلق، عموم مردم). نام حکومت های جمهوری کنونی ای که توسط افرادی اداره می شوند که برای دوره ی معینی انتخاب شده اند نیز از همین واژه سر چشمه گرفته است.
2- مبارزه پله بین ها با پاتریسین ها و پیروزی پله بین ها
در جمهوری روم، پله بین ها کلیه ی وظایف یک تبعه را انجام می دادند: یعنی هم در ارتش خدمت می کردند و هم مالیات می پرداختند.
ولی بسان گذشته، باز هم از کلیه ی حقوق محروم بودند. آن ها تقاضا داشتند که مثل پاتریسین ها شمرده شوند و مثل آن ها، از حقوق واحدی بر خوردار کردند.
آن ها تهدید می کردند که اگر با پاتریسین ها حقوق مساوی نداشته باشند، از خدمت وظیفه ی سربازی امتناع خواهند نمود و یا این که روم را ترک خواهد کرد. پاتریسین ها که از تضعیف سپاه می هراسیدند، ناگزیر برای ایشان امتیازاتی قایل شدند.
ابتدا پله بین ها موفق گردیدند حق مرافع که تریبون خلق نامیده می شد. بدست آورند. یک « تریبون » می توانست دستور کنسول ها و سنا را که به – پله بین ها مربوط می شد، لغو کند. برای لغو دستور آن ها کافی بود که واژه ی « وتو » را بر زبان آورد، که به زبان لاتینی « منع می کنم » معنی می دهد. طی تمامی دوره ای که تریبون، شب و روز باز بود تا پله بین ها بتوانند هر موقعی که لازم بود با مرافع خود ملاقات کنند. قتل یک سخنور- تریبون- مجازاتی و سنگین بدنبال داشت. مبارزه ی پله بین ها با پاتریسین ها فریب 200 سال طول کشید و سر انجام، با پیروزی کامل پله بین ها، تمام شد. در آغاز قرن سوم پیش از میلاد بود که پله بین ها از حقوق کامل یک تبعه ی روم بر خوردار شدند: آن ها با برابر شدن با پاتریسین ها در اداره جمهوری روم شرکت می کردند و از اراضی « مزرعه ی اشتراکی » استفاده می بردند. بردگی ایشان بخاطر دیون از بین رفت و لغو شد.
3- به قدرت رسیدن آدیستوکرات ها
پس از پیروزی پله بین ها گفته شد که هر یک از اتباع روم می تواند برای هر پست دولتی، انتخاب شود. با وجود این در قبال تصدی پست های دولتی هیچ پولی، حقوقی پرداخت نمی شد. بدین سبب، تصدی پست های دولتی برای فقیران یک امر غیر قابل حصول بود. فقیری که در تمام مدت روز در مزرعه و یا در کارگاه مشغول بکار بود، حتی به دشواری وقت پیدا می کرد تا در مجلس ملی شرکت جوید.


پاتریسین ها و پله بین هایی که از خود دارای ملک و برده بودند، پست های کنسولی و دیگر پست های دولتی را اشغال می کردند. در قرن سوم پیش از میلاد دیگر ثروتمندان رومی در املاک خویش کار نمی کردند اراضی آن ها را بردگانی عمل می آوردند که تعدادشان به تدریج بخاطر سرازیر شدن سبل آن ها از سایر ایالات ایتالیا و کشورهای آن سوی دریاها، فضونی یافته بود.
تا قرن سوم پیش از میلاد، دیگر: چند ده فامیل پاتریسین و پله بین، که از فامیل های دیگر ثروتمند تر شده بودند، در جامعه مشخص تر گردیده، حکومت جمهوری را //////// خود می دانستند. سالیان سال افراد این هزار فامیل پست های دولتی را یکی بعد ار دیگری به اشغال در آورده، دست به دست می کردند. نمایندگان سنا نیز از میان افراد این هزار فامیل انتخاب می شدند. برای رومی های دیگر بدست آوردن پستهای کنسولی و یا سناتوری تقریباً غیر ممکن شده بود.


بدین ترتیب، طبقه ی اشراف – صاحبان ملک و دارایی و بوده و بوجود آورده و حکومت را اداره می کرد . به همین جهت، جمهوری روم، به معنای حکومت برده داران و آدیستوکرات ها بود.
4- تسخیر ایتالیا توسط رُم
آریستوکرات های رومی در پی آن بودند که اراضی جویدی را به اشغال در آوردند. بدین سبب دایماً با همسایگان خویش جنگ می کردند و دو سوم اراضی و مراتع مغلوبان را تصاحب می نمودند و بخش اعظم این اراضی را نیز آدیستوکرات ها صاحب می شدند.


جنگ روم بخاطر تسخیر ایتالیا بیش از دویست سال به طول انجامید.
در آغاز قرن سوم پیش از میلاد بود که رومی ها دیگر بر تمامی شبه جزیره ی آپنین مسلط شده بودند. سنای روم می کوشید میان ملت های به انقیاد در آمده، تفرقه اندازد. قانون سنای روم این بود: « تفرقه بیفکن و حکومت کن ».
فصل دوم
تبدیل جمهوری روم به نیرومند ترین دولت
برده دار ناحیه ی مدیترانه
بند سوم
آغاز مبارزه بین روم و کارتاژ بخاطر استیلا
بر مدیترانه ی غربی
1- رقابت روم و کارتاژ
پس از آن که برده داران رومی شبه جزیره آپنین را به تسخیر در آوردند، تلاش آن ها متوجه اشغال اراضی دیگری شد که در سواحل دریای مدیترانه قرار داشت. برای آن ها تسخیر جزیره سیسیل، مخصوصاً یک موضوع وسوسه انگیز و جذاب بود. در سیسیل اراضی مرغوبی وجود داشت، انگور بعمل می آمد و سرشار از درختان پرتقال و زیتون بود و در نواحی ساحلی آن شهر کولونی های ثروتمند یونانی واقع شده بود.
برده داران کارتاژ- یعنی دولت نیرومندی که در ساحل جنوبی دریای مدیترانه

قرار داشت- نیز در پی تسخیر غنایم سیسیل بودند.
2- شهر کارتاژ و متصرفات آن.
شهر کارتاژ در روی یک دماغه ی سنگی ای که تا مسافتی در دریا پیش می رفت، بنا شده بود و در قرن سوم پیش از میلاد، بندر اصلی تجارت در تمامی دریای مدیترانه ی غربی بشمار می آمد. در لنگر گاه عمیق و مناسب کارتاژ، کشتی هائی که از مصر، یونان، اسپانیا و سایر کشورهای واقع در حوضه ی مدیترانه می آمدند، تخلیه و بارگیری می شدند. در سواحل کارتاژ انبارهای بزرگی پر از کالاهای گوناگون و نیز تعمیرگاه های کشتی قرار داشت.


کارتاژ پر از برده بود. بردگان در کشتی ها پلرو می زدند، کیسه ها و معمولات سنگین را تخلیه و بار گیری می کردند، و در حالیکه یک زنجیر چند تن از ایشان را بهم می پیوست، در مزارع و تاکستان ها مشغول به کار بودند.
کارتاژ دارای نیرومند ترین ناوگان دریای مدیترانه بود.
دریا نوردان کارتاژ بی کشتی نبودند و یا به کشتی هایی که از حول و حوش می گذشتند، حمله می کردند و به روستاهای ساحلی یورش می بردند و مردم را برای فروش در بازار بردگان اشیر می کردند.
دیوارهایی محکم و سنگی که دارا

ی برج هایی برای مراقبت بودند، شهر را از گزند دیگران محفوظ می داشتند. کارتاژ سپاه نیرومندی در اختیار داشت که بطور کلی از افراد مزدور تشکیل می شد.
اهالی کارتاژ املاک وسیعی را در نواحی ساحلی و در جزایر دریای مدیترانه تصاحب کرده بودند. کارتاژ که ثروتی عظیم و سپاهی نیرومند در اختیار داشت، رقیب خطرناکی برای روم بشمار می آمد.
3- سپاه روم در قرن سوم پیش از میلاد
ارتش روم، بر خلاف نیروی نظامی کارتاژ، بطور کلی از دهقانانی تشکیل می شد که به خدمت وظیفه سربازی، احضار می شدند.
ارتش روم به لژیون هایی تقسیم می شد که در هر کدام 4500 سپاهی خدمت می کرد. هرلژیونی نیز به چندین واحد کوچکتر تقسیم می شد. این واحدها نه تنها قادر بودند در زمین هم وار، بلکه در کوه ها و جنگل ها و معابر نیز بجنگند.
نبرد را سپاهیان سبک اسلحه آغاز می نمودند.
آن ها ضمن تیر اندازی با کمان و پرتاب سنگ و نیزه بر روی دشمن، می کوشیدند صفوف آن را بهم بزنند. سپس عقب می نشستند، میدان را برای حمله ی سپ
سربازان پیاده ی سنگین اسلحه – نیروی اصلی لژیون را تشکیل می دادند.
لژیون ها در حالیکه بارانی از نیزه بر روی دشمن می باریدند، به سرعت با شمشیرهای آخته، به آن حمله می کردند شمشیرهای کوتاه آن ها در نبردهای تن به تن بلای مهلکی بود.
سواران در موقع جنگ، پیاده نظام را از جناحین حفاظت می کردند و در موقع پیروزی، دشمن در هم شکسته پا به گریز را تعقیب می نمودند.
رومیان دارای منجنیق هایی برای پرتاب سنگ و نیزه و تیر و سلاح های دیگری برای محاصره ی قلعه ها بودند.
4- پیروزی در نخستین جنگ پانیک:


در سال 264 قبل از میلاد بود که ارتش روم به سیسیل یورش برد. بین روم و کارتاژ جنگ شروع شد و کارتاژ شکست خورد. از آن جهت که رومی ها، اهالی کارتاژ را پانیک ها می نامیدند، این جنگ به نبرد پانیک مشهور شد.
لربوندهای رومی، معمولا در خشکی، سپاه کارتاژ را در هم می شکنند، ولی کارتاژها در دریا مسلط بودند. رومی ها مخفیانه پل های متحرکی را که دارای قلاب های تیزی بودند، در کشتی های خود نصب می کردند، به این گونه پل ها «راون» می گفتند. بدینسان رومی ها چون کشتی های دشمن نزدیک می شدند، پل ها را به سوی عوشه ی کشتی ها پرتاب کرده، و قلاب پل به بدنه ی کشتی گیر می کرد و آن گاه سپاهیان رومی از طریق پل، بدون کشتی های دشمن یورش می کردند. در عرشه ی کشتی، خصم جنگ تن به تن وحشتناکی در بر می گرفت. بدین ترتیب بود که کارتاژها در دریا نیز چند بار با شکست روبرو شدند.
رم در نخستین جنگ پانیک، که بیش از بیست سال طول کشید، پیروز شد و جزیره سیسین و جزایر ساردین و کورسیکا را به اشغال درآورد، ولی نیروهای کارتاژ بطور قطعی در هم شکسته نشدند. هر دو دشمن در خفا خود را برای مصاف جدیدی آماده می کردند.
بند چهارم


دومین جنگ پانیک
1- آغاز نبود
کارتاژها ضمن تدارک نبرد با روم، ارتشی بزرگ در اسپانیا فراهم آمدند. هانیبال جوان سدار سپاه – برای ارتش فرماندهی می کرد. او از همان دوران کودکی سوگند یاد کرده بود که همیشه نسبت به روم نفرت بورزد. استعداد نظامی و دلاوریش حتی زبان زد رومیان بود.
هانیبال مردی بود سنگدل و پر انرژی. مزدوران را وادار می کرد که بدون چون و چرا از وی اطاعت کنند.
اشغال اراضی اسپانیا توسط کارتاژ بهانه ای شد برای رومیان به منظور آغاز کردن جنگ. در سال 218 قبل از میلاد که نماینده ای در سنا، بنام رم، جنگ با کارتاژ را اعلام کرد. بدینسان، دومین جنگ پانیک شروع شد.
2-حمله ی هانیبال به ایتالیا:
کنسول های رم خود را برای گسیل داشتن قوا به اسپانیا و آفریقا آماده کرده بودند. ولی هانیبال پیش دستی نمود و با یورش به ایتالیا آن ها را غافل گیر کرد.
سپاه کارتاژ موفق شد به هنگام پائیز از کوره های آلپ بگذرد، افراد مجبور بودند از کوره راه های یخ بسته ی کوهستانی عبور کنند.

 


اسب ها و سپاهیان به پرتگاه سقوط می کردند. بدان سان که وقت عبور از آلپ نیمی از سپاه کارتاژ نابود می کردند.
هانیبال حدس، نیت رومیان را دریافت. او می دانست که سپاهش نمی تواند در مقابل این یورش، ایستادگی کند، ولی این را نیز می دانست که پیاده نظام رومی، اگر عبور به دفاع و پشت جبهه ی خود بشود، قادر به تجدید سازمان سریع نیست.
هانیبال نقشه ی جسورانه ای طرح کرد: محاصره ی ارتش دوم
او تعدادی از افراد پیاده نظام خود را به مقابله با دشمن فرستاد، در جناحین بهترین واحدهای پیاده و سوار خود را مستقر نمود.


تمام توده ی عظیم پیاده نظام روم، بطور تهدید آمیزی پیش می آمد.
گال ها که در مرکز سپاه کارتاژ قرار گرفته بودند، تحت فشار پیاده نظام روم، مشغول عقب نشینی شدند. پیاده نظام روم سینه سپاه کارتاژ را شکاف داد، و با این کار جناحین خود را خالی کرد. در همین هنگام بود که واحدهای گزیده ی کارتاژ به پیاده نظام روم حمله کردند. ضمنا هم زمان با این حمله اسواران کارتاژ نیز سواره نظام روم را پراکندند و از پشت جبهه به پیاده ی آن یورش آوردند.
رومی ها مجبور به عقب نشینی شدند صفوف منظم آن ها در هم ریخت، لشکر به توده ی به نظم و ترتیبی مبدل شد که در حلقه ی محاصره ی دشمن اسیر شده بود. قتل عام بی رحمانه ی رومیان آغاز شد. کارتاژ قریب 70 هزار سپاهی را نیز اسیر کرد.


4- جنگ فرساینده:
پس از پیروزی سپاه کارتاژ در حومه ی کان، بخشی از شهرهای ایتالیا جانب کارتاژ را گرفت. وضع رم بسیار وخیم شد، لیکن هنوز نیروی عظیمی در اختیار داشت. رومیان تمامی مردانی را که به درد حرمت می خوردند اختیار کردند. قریب 250 هزار سپاهی گرد آمد. دعقانان که از یورش بی رحمانه ی هانیبال رنج می کشیدند با میل و رغبت می رفتند تا با کارتاژ بجنگند.


اینک سپاه کارتاژ به رم نزدیک شده بود ولی هانیبال آن چنان نیرویی را در اختیار نداشت تا شهر را محاصره کند و به رم که با دژها و دیوارهای بلند در میان گرفته شده بود، پس بسوی جنوب ایتالیا عقب نشینی کرد.
هانیبال پیشنهاد کرد مذاکرات صلح بعمل آید، ولی مبنای رم و سنای روم حتی حاضر نشد سخنان نماینده ی او را بشنود.


رومیان مردانه، لیکن با احتیاط وارد عمل شدند. آنها از نبردهای پر دامنه و بزرگ اجتناب می کردند. به واحدهای کوچک دشمن حمله می نمودند و شهرهایی را که از جانب کارتاژ گرفته بودند، به شد.
آن چه از سپاه هانیبال باقی ماند،

بدشت حاصلخیز رودخانه ی «پو» در ایتالیای شمالی رسید ... در این جا قوم گال زندگی می کرد که کمی پیش تر، به اطاعت از روم وادار شده بود. پس گال ها به هانیبال پیوستند و این امر موجب شد که سپاه ناتوان شده ی او، تقویت شود.


کارتاژ در چند نبرد خونین، لشکریان رم را که به مسافش فرستاده شده بودند، سرکوب کرد. هانیبال با سپاهش تمام شمال ایتالیا را در نوردید، و در حالیکه با بی رحمی تمام اکثر نواحی را به ویرانه ی مبدل می کرد، به جنوب ایتالیا رسید سپاه کارتاژ خانه ها را آتش می زد، باغ ها و تاکستان ها را ریشه کن می کرد، مزارع را لگد مال می نمود و احشام را با تیر از پای در می آورد.
3- جنگ کان:
در سال 216 فبل از میلاد در حومه ی روستایی بنام کان ارتش های خصم به هم رسیدند. ارتش رم از 80 هزار پیاده و 6 هزار سواره تشکیل می شد.


کارتاژها فقط 20 هزار پیاده در اختیار داشتند، اما از لحاظ سواره نظام برتر بودند: 12 هزار نفر کمسول های رم می خواستند با یک یورش سریع واحدهای بی شمار پیاده نظام خود دشمن را در هم شکنند آن ها پیاده نظام خویش را به شکل مربع های عظیمی آرایش داده بودند و اسواران از جناحین پیاده دفاع محاصره می کشیدند. این جنگ فرساینده، برای هانیبال کشنده بود.
او تقریبا هیچ قوای کمکی ای از کارتاژ دریافت نمی کرد و در عین حال هم چنانکه رم نیرویی فزون تر کسب می نمود، نیروی سپاه کارتاژ سال به سال بیشتر از پیش تحلیل می رفت.


5- نبرد نهایی:
دوازده سال پس از جنگ کان رومیان به قدری نیرومند شده بودند که تصمیم گرفتند ارتشی به آفریقا گسیل دارند. اگر چه هانیبال حتی با یک شکست هم روبرو نشده بود، ولی مجبور بود ایتالیا را ترک کرده و برای دفاع از کارتاژ بشتابد.
نزدیک شهر زاما جنگ بزرگی درگرفت. این رومیان بودند که از لحاظ سواره نظام برتری داشتند. در موقع جنگ بین پیاده ی روم و کارتاژ اسواران رومی از پشت جبهه به کارتاژها یورش آورده و ارتش هانیبال در هم شکست.امه ی نبرد گردآورد. در سال 201 قبل از میلاد بطور نهائی خاتمه یافت. کاتاژ مجبور شد ناوگان خود را به روم بدهد، غدامت کلانی به آن بپردازد و تقریبا از کلیه ی منصرفات خویش چشم پوشی کند.
دهقانان رومی که صفوف ارتش را پر می کردند، و مردانه با دشمن می جنگیدند در پیروزی روم نقش قطعی به عهده داشتند.
بند پنجم
متصرفات و پیروزی های روم در قرن دوم پیش از میلاد
1- ویرانه ی کارتاژ
پس ار دومین جنگ پانیک روم حاکمیت مطلق خویش را بر مدیترانه ی غربی استوار ساخت دیگر کارتاژ قدرتی نبود که روم را تهدید کند چرا که هم ناوگانش را از دست داده بود و هم ارتشش را با وجود این کارتاژ هم چنان داد و ستد دریایی وسیعی داشت و بیشتر ثروتش را برای خود، حفظ کرده بود. آریستو کرات ها و تجار روم بر آن بودند که شهر کارتاژ را که چشم دیدنش نداشتند. نابود کنند و ثروتش بالا کشند.
در اواسط قرن دوم پیش از میلاد بود که لشکرهای دوم بار دیگر در آفریقا پیاده شدند و کارتاژ را به محاصره کشیدند اگر چه نیروی کارتاژ به مراتب کمتر بود، ولی هر چه که بود، قاطعانه عزم داشت از زاد و بوم خویش دفاع کند.
در دو جنگ نخستین پانیک رم و کارتاژ هر دو خصلت اشغال گرانه داشتند؛ آن ها می کوشیدند که اراضی دیگران را تصاحب کنند.
در سومیت جنگ پانیک، اهالی کارتاژ از میهن زادگاهی خویش، از استقلال خود دفاع می کردند. برای آن ها، این جنگ – یک جنگ عادلانه بود.
پس محاصره کارتاژ سه سال طول کشید اهالی محاصره شده سلاح ها ساخته، دیوارهای دژ را تعمیر نموده از دژ دفاع می کردند.


زن ها گیسوان بلند خویش را چیده بودند تا برای بیکار بردن در منجبیق مورد استفاده ی سپاهیان کارتاژ قرار گیرد.
تنها پس از آن که اهالی کارتاژ از شدت گرسنگی و بیماری ضعیف شدند، رومیان توانستند به دژ رخنه کنند. آن ها شهر را به آتش کشیدند. ولی مرافعان شهر، در پشت بام ها و در خیابان و معابر نیز که سرشار از دود حریق بود، به نبرد و مقاومت ادامه می دادند. نبرد در شهر تقریبا یک هفته دوام یافت حتی شب ها نیز جنگ قطع نمی شد، دو دشمن در نور تند بناهای شعله ور به جنگ ادامه دادند.
طبق تصویب نامه ی سنای روم، کارتاژ می بایست از عرصه ی خاک پا شود: بدین جهت رومیان در موقع یورش به کارتاژ بناها را نابود کرده و 50 هزار نفر از اهالی شهر را به بردگی گرفتند.
3- پیروزی و متصرفات روم در مدیترانه ی شرقی:
رومیان که از حاکمیت مطلق خود بر مدیترانه ی غربی راضی نشده بودند، به شبه جزیره بالکان یورش آوردند.


لژیون های رومی در یک نبرد سرنوشت با فالانژهای مقرونی در گیر شدند. شاهدان این نبرد، آن را «جانور وحشتناکی» توصیف کرده اند که موی بدن انسان را سیخ می کرد. فالانژها شروع به در هم فشردن لژیون های رومی کردند. ولی در موقع حمله آرایش آن ها به هم ریخت و بدین ترتیب رومیان توانستند در صفوفشان رخنه کنند. نیزه های بلند مقرونی ها بلا استفاده ماند و فلانژها در هم شکسته شدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید